از : سیامک شاملو
عنوان : سخنی با دوستان پُرمحبت!
با تشکر از دوستان بزرگوار که در کامنتهای زیر نسبت به این کوچک و مخلص محبت
داشتند و خوب فهمیدند که هدف من صرفاً کمک به هموطنی بود که سوالی کرده بود که این کتاب را از کجا میتواند گیر بیاورد. شما هم وقت شریف خودتان را با
این کاربری که نام بردید بیهوده تلف نکنید! جناب منفرد از او انتظاری دارد که در چنته این کاربر نیست! اغلب هرکجا من یک کامنت میگذارم او هم باید حتماً یک مخالفتی نشان بدهد و چیزی بر علیه من بگوید که اصلاً حتی ربطی به محتوای نوشته هم ندارد. بارها هم جوابش را دادم ولی تاثیر نکرد! حتی انتقاد کاربران دیگر نزد سردبیر این سایت بخاطر حضور نامتناسب این کاربر تا به امروز بی نتیجه مانده. سردبیر محترم این سایت لطفاً توجه کند که یک اصل ژورنالیستی میگوید به طرف مورد تهمت زده شده یا توهین کرده شده هم باید فرصت دفاع از خودش داده شود ( Gegendarstellung )!
در ضمن اصلاً وظیفه من نبود و نیست که آدرس بدهم. باید خود جناب حیدر تبریزی برای رفع سوء تفاهم شدن یا آدرس دادن برای نحوه تهیه کتاب یک جمله جواب مینوشت تا مخاطبینش بدانند با چه کسی طرف هستند تا از شایعه پراکنی و احتمال دادنها و غیره جلوگیری شود. ولی گویا او سنگین تر از این حرفهاست که دو کلمه جواب بدهد؟ ما ایرانیها همانطور که آقای رضا منفرد هم اشاره درست و بجا کرد هنوز خیلی چیزها را مثل برخوردهای مودبانه مانده تا یاد بگیریم از نویسنده اش گرفته که بی اعتنائی نکند تا کامنت نویسش! بقول حرفهای درست جناب منفرد گذشته ما چیزی نبوده که حالا به آن افتخار هم بکنیم. آیا در گذشته آگاه بودیم که نتیجه اش این مصیبت و فاجعه حکومت آخوندی شد؟ گذشتگان نتوانستند این بلای بزرگ بنام ج.ا.که بر سر ما ایرانیها آمده را پیشاپیش پیش بینی بکنند و حتی در روی کار آمدن ملایان نقش داشته و سهیم بودند از چپش گرفته تا راستش! ولی باز امید است که از اشتباهات گذشته یاد گرفته و چراغی برای شناخت راه درست ما در آینده شود! ممنوع از لطف شما دوستان و متقابلاً تشکر میکنم! همواره سلامت و پیروز و پاینده باشید!
۷۶۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱٣۹۵
|
از : رضا منفرد
عنوان : سکوت شما ،نویسنده محترم مقاله را ،چگونه باید تعبیر نمود اقا!
با سلام . بنده سکوت شما را در مقابل پرسشم،حدس میزدم.توقعات به حداقل رسیده است.مقصود و منظور ارتباطات انسانها ،چه در جهان اینترنت و چه حضوری و بحث و مجادله تنها برای رسیدن به نتایج خوب و یافتن راه کارهای منطقی ست.
چنانچه شما مطلب "نوئی،تازه ئی" داشتید ،طبیعتآ جوابی کوتاه میدادید که ما اگاه شویم..میشود در دو سه خط خلاصه ئی از ان چه که از قلمها افتاده بود را..شرحی داد تا ادم به دانستن بیشتر ان ،تشویق گردد اما:
خود بزرگ بینی/خود شیفتگی..
از خصائص وجودی جوهر ما ایرانیان که درستی ان را، تاریخ و حوادث و سرگذشت ما ایرانیان گواهی میدهد. همیشه دست و پای رهبران سیاسی را در دورانهای مختلف حساس تاریخی بسته و خصوصا که این خصلت در جمع رهبران سیاسی ،منتقدان و نویسنده گان سازمانهای مختلف سیاسی،پررنگ تر دیده میشود.
انچه که تاریخ ما تاکید دارد ،برای مثال :جبهه به اصطلاح ملی ست که دراقلیت ،انهم..در اقلیت سه بار فرصت برای اداره کشور بدست اورد و هر سه بار نیز مفتضحانه مملکت را خراب و سیاست را به لجن کشید..که اخرین تراژدی این غمنامه هم کردار زشت رهبر وقت اقای سحابی که مرحوم بختیار را تنها گذاشتند و سرنوشت کشور را بگونه ئی دیگر رقم زدند و فقط و فقط برای خود پرستی "یک فرد"
در واقع هیچ عاشورائی غم انگیز تر از سرنوشت ما ،نیست ما باید برای خودمان زنجیر و سینه بزنیم!
نزدیک بودن و نزدیک شدن انسانها کمک های شایانی در سرنوشت ملت ها داشته است .کشورهائی که امروز در شرائط مناسبی هستند و ملت هایشان از ازادی و حقوق انسانی برخوردارند،وقتی تاریخ نیم قرن گذشته اشان را مطالعه میکنیم،میبینیم چندین حزب مختلف با دیدگاه های مختلف و گاه کاملا متضاد،چقدر انسانی و منطقی با هم نشسته اند و در باره مملکتشان و خوشبختی ملتشان ،مشترکا ،تصمیم گرفته اند و موفق هم بوده اند.نزدیکی ،با هم بودن حتی در جهات متضاد هم..این خصلت نعمتی ست..اما در همین دنیای نت ببینید چقدر ما از هم دوریم و چه بسادگی یکدیگر را بحساب نمیاوریم!!
بله نویسنده محترم مقاله...این خصلت خود بینی ،بی تفاوتی ،حقیر شمردن عقاید،نظرات و دید دیگری، در ما ریشه عمیق تاریخی دارد که هیچگاه کوششی در جهت درمان این بیماری از طرف خود ما..دیده نشده ..همواره با توکل زندگی کرده ایم و امید به بهبود کارها!
۷۶۷۴٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۵
|
از : آشنای قدیمی
عنوان : تصحیح جای کامنت
از : هموطن ایرانی
عنوان : به مدیران محترم اخبار روز
با درود بر شما..
در مقاله های شما کامنت گذاری معمولا نوشته های نا موزون،بی ادبانه و جلف و سبک مینویسد..پر از اشتباهات دستوری و املائی گاه..ایا شما دوستان محترم که چنین سایتی وزین و سنگین و مفید را اداره میکنید..متوجه نیستید که چنین پیام های ارزان و نامناسب در سایت شما ،از ارزش این روزنامه خوب کاسته و در شان این سایت نمیباشد؟
خود قضاوت کنید:
از : امیر ایرانی
عنوان : تبلیغ
در نظری آورده شده:« ...شاید که حیدر تبریزی... خانم اشرف دهقان باشد...» اگرچه شخصیت خانم اشرف دهقان معروف و قابل احترام است(باهر نگرشی که دارد) اما باید به نظر دهنده گفت: پدرجان، وقتی نمی دانی، بی خود برای کسی تبلیغ کردن، معنی دیگری می دهد. گاهی لازم است آنرا ....
۷۶۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۵
ایا چنین پیامی تناسبی با سایت ،اخبار روز ، دارد؟
تصور نمیکنم. بسیارند که نسبت به این چنین نوشته های بی معنی و زشت..ناخشنودند...با چنین تفکراتی انتظار داریم کشورمان ..جز این باشد که هست؟؟؟
اقای سیامک شاملو بدرستی و منطقی پاسخ داده اند و درست هم شرح نموده اند..
با تشکر از راهنمائی شما اقای شاملوی عزیز
۷۶۷۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۵
|
از : رضا منفرد
عنوان : اش شله قلمکار ما،ایرانیان پر چربی ترین است در میان ملت ها..باور بفرمائید!
با سلام به اخبار محترم روز و انانی که در این سایت اخلاق و صداقت را بکار میبندند!
اول سوالی از نویسنده محترم مقاله دارم که امیدوارم متواضعانه مردو مردانه جواب این حقیر کم سواد را،لطف کنندو بدهند.
۱ هموطن عزیز (نمیدانم نام شما را) منظور و مقصود شما از نوشتن این کتاب چیست؟
چه مسائلی باعث شد شما به زخم های کهنه بپردازید و بار دیگر مسائلی عیان شده را دوباره ،عیان کنید؟
اصولا انگیزه شما چه بود ؟
اقای سیامک شاملو جوابی منطقی به سوالی داده اند.نظر و احساس خود را نسبت به نام مستعار و یا حقیقی نویسنده با تکرارا:سوال و حدس...برای پزسش کننده ،مرقوم کرده اند بله؟ و راه بدست اوردن کتاب را نیز لطف کرده راهنمائی نموده اند.
هیچ جای عیب و ایرادی هم نیست در نوشته ایشان...دانشمند محترم :امیر ایرانی..که انگار بقیه غیر ایرانی اند!! چنین مرقوم فرموده اند:
در نظری آورده شده:« ...شاید که حیدر تبریزی... خانم اشرف دهقان باشد...» اگرچه شخصیت خانم اشرف دهقان معروف و قابل احترام است(باهر نگرشی که دارد) اما باید به نظر دهنده گفت: پدرجان، وقتی نمی دانی، بی خود برای کسی تبلیغ کردن، معنی دیگری می دهد. گاهی لازم است آنرا ....
باید به سرنوشت خویش و فرهنگ خویش و انبوه کثیری از هموطنان خویش،گریست!
شما دانشمند محترم اقای امیر ایرانی الصل..در همه مقاله ها چه سیاسی باشد،چه در باره کیفیت هندوانه شریف اباد با پرتقال بم،باشد و چه در مورد دردهای اجتماعی /روانی ..زندگانی حیوانات اسمانی..در هر مقوله ئی صاحب نظر تشریف دارید و بدرستی دستور زبان فارسی را نیز موبه مو رعایت کرده ..اصولا واژه ئی بنام :
ادب و احترام ...را گم کرده اید در زبان فارسی ،نمیدانید کجا و در چه شرائطی بکار ببندید اقای محترم! من هیچ از نوشته شما اقای ایرانی ..نفهمیدم.البته سوادی ندارم..
نوشتی :نمیدانی...اقای شاملو انچه میدانستند و فکر میکردند ،صادقانه نوشتند..اقا.مقصود شما از :نمیدانی..چیست استاد ؟
اقای دیگری : ارمان
فیق محمد دبیری فرد (حیدر تبریزی) یکی از چریکهای باقی مانده از دوران حمید اشرف می باشد.در میان فعالین چپ رفیق حیدر بیشتر با نام مستعار شناخته شده است تا نام شناسنامه ای.
اقای عزیز چنانچه نام حقیقی نویسنده بنا بر تصمیم خودشان ،باید پنهان بماند..ایا کار شما درست و جوانمردانه است که نام حقیقی ایشان را فاش نمائید؟
اگر مایل بودند که خود شان با نام حقیقی مقاله را به اخبار ..میفرستادند بله؟
دوستان محترم: خطاب به همان عزیزانی که اخلاق و صداقت را محترم میشمارند..چنانچه جامعه ما ،خصوصا پیشروان احزاب و سازمانهای سیاسی این یک قرن اخیر در جوهرشان و جوهرمان/در ذاتشان و ذات مان..ملت ایرانی بهره از اشتباهات گذشته برای بهتر سازی امروز فردا....استفاده از شکست ها و کجروی های تاریخ گذشته برای ترمیم حال و نسلهای اینده ..چنانچه چنین خوی و منشی در ما ایرانیان خانه داشت ،از این موهبت فرهنگی برخوردار میبودیم...که ایا در ۲۸ مردا..بهره از مشروطه...۵۷ ..بهره از ۲۸ مرداد..و این ۴۰ سال ...استفاده میکردیم و کشور و روزگار خویش را بهتر از این که هست..میساختیم..
ما هرگز از گذشته ها نیاموختیم و هنوز هم که هنوز است..نمیاموزیم(تاریخ این سی سال اخیرو حوادث داخل و خارج این ادعا را تائید میکند)
بدین دلیل من کنجکاوم که نویسنده عزیز مقاله با چه انگیزه ئی دست به قلم برده و گذشته را ترسیم نموده است.معمولا گروه نزدیک به رهبران سازمان در گذشته اثاری نیز چاپ کرده اند .شخصی که تمام اثار تا کنون چاپ شده را مطالعه کرده باشد ،متوجه ضدو نقیض گوئی ها و شاید سرپوشی هائی از این دست..شده باشد !
فرنگی ها اروپائی ها ،یک خصلت بسیار منطقی و خوب دارند ،و ان اینکه در گذشته غور میکنند برای دیدن اشتباهات و عدم تکرار انها در روزگار امروز و فردایشان.و این یکی از علت های موفقیت و پیشرفتشان است..ما ایرانیان که از این سری اداب و خصلت ها بدوریم..پس علت چیست که این همه به گذشته بر میگردیم و کندو کاو میکنیم؟؟
چرا و به چه سبب به امروز و فردا نمپردازیم؟
هنوز در باره مشروطه ،ملی شدن نفت..و..مینویسندو مینویسند..برای چه قشری؟
نسل ۵۷؟ که در کودکستان با دعای خیر برای امام و خواندن قران ..روز را اغاز میکنند؟
برای نسلی که زد به فرنگ؟ مانند من و ما؟
ما که رها کردیم و خویشتن را نجات دادیم و اگر وطن پرست بودم که میماندم..گلیم تنها خود را بیرون نمیکشیدم! مانند من نیز..هزاران اند...
فکرش را بکنید دوستان عزیز اگر سال ۸۸ همه مردم تنها تهران..بیرون میامدند..امروز کجا بودیم و بودند..شنیده ام که در اخرین روزها بیت غارت گران و شیادان بیرحم هلیکوپتر های اماده برای گریز را،تهیه دیده بودند..زیرا تمام شده میپنداشتند سلطنت خویش را..! درست یا نادرست و یا نزدیک به حقیقت ،نمیدانم .اما یک امر برای همه ما یقین است:
ازادی ایران و ایرانی بدون پرداخت بها ممکن نیست.خصوصا این طبقه که فاسد ترین،بی رحم ترین و بی اخلاق ترین قشری ست از اقوام ایرانی که بر ما حکومت میکنند...با تشکر از اخبار روز و نویسنده مقاله ،چنانچه جواب سوال این حقیر را محبت کنند.
منفرد.سوئد
۷۶۷۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۵
|
از : فریبا علیخانی
عنوان : حیدر تبریزی
دوستان گرامی که به فدائیان و تاریخ فدائیان از جمله نویسنده ی این کتاب علاقمند هستند می توانند با کمی زحمت گمشده خویش را بیابند. جهت راهنمائی، شما را ارجاع میدهم به نوشته ی آقای بهزاد کریمی در تاریخ ۱۸/مرداد/۱۳۹۵
۷۶۷۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|
از : آرمان
عنوان : رفیق حیدر
رفیق محمد دبیری فرد (حیدر تبریزی) یکی از چریکهای باقی مانده از دوران حمید اشرف می باشد.در میان فعالین چپ رفیق حیدر بیشتر با نام مستعار شناخته شده است تا نام شناسنامه ای.
۷۶۷۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|
از : ایوب غلامی
عنوان : توضیح
جناب سیامک شاملو٬ اگر این کتاب تاریخی فقط برای جمع چریکان آن دوره نوشته شده شاید بشود ناشناس ماندن اسم حقیقی نویسنده را تا حدودی هضم کرد ولی اگر مخاطب طیف گسترده ای از مردم است دیگر نیازی به مخفی کاری آن هم بعد از ۴۰ سال نیست. بنظرم این مسُله بیشتربیانگر حال و هوایی است که نویسنده در آن نفس میکشد تا اینکه به اصلاح آنزمان نیاز جنبش باشد
۷۶۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|
از : خواننده اخبار روز خواننده اخبار روز
عنوان : خطاب به نویسنده مقاله
در مقاله چنین نوشته شده است :
ین نیز باید ذکر شود که بنا به گفته ی حماد شیبانی (محمود اخوان بیطرف)، بخش عمده ی اسنادی که در تشکیلات خارج از کشور سازمان وجود داشت، هنگام انقلاب بهمن که همه ی رفقای خارج از کشور به ایران بازمی گشتند، در لبنان نزد "جبهه ی خلق برای آزادی فلسطین" به امانت گذاشته شد، که آنهم در حین بمباران های لبنان توسط ارتش اسرائیل و ویران شدن محل نگهداری این اسناد از بین رفت.
معمولا گزارشهای مختلف سیاسی/اجتماعی و یا غیره مستند با ذکر مشخصات موجود مانند:زمان ،مکان،شرائط مختلف موجود،اشخاص و غیره زیرا گزارش بعنون یک گزارش "مستند حقیقی"ارزیابی میگردد.
این شرح کلی گوئی از زمان مربوط کاملا بی اساس است و نویسنده نیز ،خود باید..باید که مطلع باشد از ان.زیرا در ان مقطع هیچگونه برخوردهای نظامی در ان منطقه صورت نگرفته است و صلح و اتش بس کاملا بر قرار بوده.
چگونه ممکن است محمود اخوان به سازمان نام تحویل گیرنده اسناد را نداده باشد!!
تا کی باید در لفافه و پنهانی زندگی کرد و کار سیاسی؟؟
ایا اکنون نزدیک به نیم قرن نباید تمام حقایق و واقعیت های این سازمان گران مایه و وطن پرست ،سازمانی که چون ستاره ئی درخشید و باید تاریخ گذشته اش ،نیز بدرخشد برای نسل جوان امروزو فردا..گفته شود ،تشریح گردد،اشتباهاتش..خدماتش و غیره؟؟
بس است دوستان..این کلی گوئی ها و ترس از اقرار اشتباهات مهلک و ساده لوحانه برای چه؟ شما خود بخوبی میدانید که سهل انگاری های بسیار احمقانه توسط چه کسانی صورت گرفت....
۷۶۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|
از : کتاب فروغ
عنوان : تهیه کتاب
همانطور که آقای شاملو اشاره کرده اند کتاب در کتابفروشی فروغ موجود است، از سه شنبه امکان خرید آنلاین کتاب در سایت فروغ نیز فراهم میشود.
foroughbook@gmail.com
www.foroughbook.net
۷۶۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|
از : امیر ایرانی
عنوان : تبلیغ
در نظری آورده شده:« ...شاید که حیدر تبریزی... خانم اشرف دهقان باشد...» اگرچه شخصیت خانم اشرف دهقان معروف و قابل احترام است(باهر نگرشی که دارد) اما باید به نظر دهنده گفت: پدرجان، وقتی نمی دانی، بی خود برای کسی تبلیغ کردن، معنی دیگری می دهد. گاهی لازم است آنرا ....
۷۶۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|