سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

صدای سلطان و صدای آزادی - اکبر گنجی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : موریس برتو

عنوان : یک استدلال غلط
بر اساس یک تئوری نادرست و غیر مستدل هر کس که درانتخابات شرکت نکند لزوما به براندازی کامل نظام و تکرار انقلاب فکر می کند. بر اساس همین نظر که بیشتر در میان اصلاح طلبان رواج دارد نادیده انگاشتن بدعت های غلط شورای نگهبان و رهبری نظام و شرکت در انتخابات فرمایشی به معنی اصلاح طلبی و رفرمیست بودن است.
با کمال تاسف باید به اطلاع این دسته از اصلاح طلبان برسانم که اتفاقا مسیری که ایشان طی می کنند دقیقا به براندازی کامل نظام منتهی خواهد شد. بدعتی که بر اثر اجرای انتخابات نمایشی طی سالهای گذشته در این کشور گذاشته شده و هر دوره به صورت های بدیع تری بروز می کند رفته رفته انقلاب را به موجودی علیل و ناقص الخلقه تبدیل کرده که سرانجام هیچ درمان و بهبودی برای آن متصور نخواهد بود و برعکس در صورتی که به رفرم و اصلاح معتقد باشند باید در همین نقطه بر سر انحراف بوجود آمده ایستاد و مانع برگزاری چنین آئین زشت و مشمئز کننده ای به نام مردم سالاری در کشور شد.
مردم حق دارند مانند سایر نقاط جهان برای اعتراض خود به چنین انحرافی تضاهرات, اعتصاب, تحریم, و یا هر نافرمانی مدنی که تشخیص دهند را اجرا کنند و این لزوما به معنای براندازی نیست. بر اساس چه استدلالی شرکت احمقانه در انتخابات را میتوان تنها راه مسالمت آمیز شناخته شده دانست. اصلاح طلبان بهتر است به جای خیالبافی و برنامه بافی برای مجلس هشتم و ارائه برنامه های خیالی بلند بالا در مورد اقتصاد, سیاست خارجی, سیاست داخلی, رفراندوم, و غیره فعلا بر روی همین اجرای ناصحیح انتخابات تمرکز یابند و مطمئن باشند که اگر ذره ای بر اثر پافشاری و ایستادگی آنها وضعیت انتخابات در کشور بهبود یابد تحقق آرزوهای آنها که فعلا در سطح رویا ست کمی محتمل تر خواهد شد تا اینکه با خیال پردازی ناخواسته عامل تثبیت بدعت های زشت موجود شوند.
با توجه به اینکه ملت ایران پس از تجربه های تلخ سال ۵۷ و بعد از آن نشان داده اند که حاضر به انجام اشتباهی مشابه در حال حاضر نیستند توصیه می کنم که از این پس در ادبیات مبارزاتی خود هر گونه مهر تایید بر وضعیت فعلی را علنا به معنی سوق دادن کشور در ورطه یک انقلاب خونین جدید و براندازی بنامیم و برعکس هرگونه نافرمانی جدی مدنی را که برای تحقق حقوق عمومی و خصوصی اقشار مختلف مردم صورت می گیرد رفرم اصلاح طلبانه بشماریم.
٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣٨۶       

    از : محمود ولی نسب

عنوان : جرا این همه اصرار روی کلمه سلطان؟
آقای گنجی چرا اصرار عجیبی دارید که خامنه ای را سلطان بخوانید و قدرتش را بیش از آنچه هست بنمایانید؟ سلطان همه کاره است و همه تصمیمات توسط او صورت می گیرد و بقیه نهادها بازیچه او هستند. با وجود اینکه تمام نهادهای حکومتی طرفدار رهبر و در خط او هستند، مجری بی چون و چرای اوامر رهبر هم نیستند. فقهای شورای نگهبان فقط عروسک های رهبر نیستند، نمایندگان مجلس همه ۱۰۰ درصد بله قربان گوی رهبر نیستند، هرچند اصولگرا باشند. احمدی نژاد کاملا مانند عروسک کوکی در دست رهبر نیست. سپاهیان نیز مانند گارد شاهنشاهی نیستند و برخی از آنها نظراتی متفاوت از رهبر دارند، هرچند نظراتشان فاشیستی تر است. عده ای از منتقدین مانند آقای سحرخیز و قاسم شعله سعدی تندترین انتقادات را از داخل ایرا به رهبر می کنند. این چگونه سلطانی است که همه قدرت را در دست ندارد؟ این چگونه حکومت سلطانی است؟
٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست