سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

از قصر فیروز تا زندان اوین - عفت ماهباز

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ر م

عنوان : از روانی چه خبر
دیگر از دکتر روانی خبری نشد. تازه سرگرم شده بودیم.
۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : برای سنگ پای قزوین

عنوان : بروید به سوی تیمارستان
بدبختی ما همین "سربازان" هستند که جز مزخرف گفتن هنری ندارند. تنها جایی که باید این سرباز حسینی را فرستاد جایی است که بتوانند از او مراقبت کنند.
۴۴۲ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨۷       

    از : سنگ پا قزوین

عنوان : ما همه همراه تویم حسینی
این حسینی مثل لاجوردی فکر می کند که اینجا دانشگاه اوین هست و تا همه رو از رو نبره و به سراط المستقیم هدایت نکنه ول کن نیست. آخه مرد حسابی مگر تو پاسدار و بسیجی محلی که همه باید به اعتقاد تو تسلیم شوند؟ رو که نیست سنگ پای قزوین است. مگر عقده ای هستی که اینقدر اصرار داری همه باید هم عقیده با تو شوند؟ برو بابا خدا خیرت بده دست از سر مردم بردار.
۴٣۷ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣٨۷       

    از : حمیرا

عنوان : آقای دکتر خجالت بکشید
من تمام اظهار نظرها را از اول خواندم و باید بگویم که این دکتر روانبخش است که تمام این بحثها را با فحش دادنهایش به لجن کشید. واقعن که خجالت آور است آقای دکتر.
۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶       

    از : پیام ایرانی

عنوان : توهین
آقای حسینی
این درست است که شما ابتدا به ساکن به مخاطبان خود حمله نکردید ولی واکنش شما به نوشته های آن دو نفر دیگر خیلی تند بود. این درست است که آنها بنای بی ادبی را گذاشتند ولی شما میتوانستید کمی آرامتر برخورد کنید. در هر صورت با نکته آخر حرف شما موافقم که باید پاسخ نظرات را بدون فحاشی داد.
۴۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶       

    از : مهناز د

عنوان : مودب باشید
با نظر آقای حسینی موافقم. آن دو تای دیگر بسیار زشت و بی ادبانه صحبت میکنند هر چند حسینی خود نیز تند مینویسد ولی این حرف او درست است که نباید به هم حمله شخصی کنیم. امیدوارم که همگی خونسردی خود را حفظ کنند.
۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶       

    از : جواد حسینی

عنوان : آقا/خانم R یک مارکسیست "با چاره"
درفشانیهای شما را در مورد خود دیدم و با دیدن آنها یکبار دیگر به یاد یکی از دوستانم افتادم که او نیز سر انجام از خواب گران برخاست و به اوج نارسایی مارکسیزم/کمونیزم پی برد. او میگفت:" مکتب برخواسته از بولشیویزم همچون دکانداران حزب الله چیزی جز لمپنیزم برای عرضه ندارد". فرمایشات شما و رفیق پریشان روانتان را برای او فرستادم تا او هم چون من به درستی حرفهایش بیشتر پی ببرد.
لحن بی ادب و به دور از نزاکت شما ارزش پاسخگویی ندارد. ولی با اجازتان چند نکته را یاد آور میشوم.
در اکثر موارد در محافل سیاسی و رسانه ای غرب ، بویژه در بین سوسیالسیتهای غیر کمونیست اروپایی ، از کشورهای بلوک شرق سابق به عنوان کشورهای مارکسیستی (و نه سوسیالیستی) نام برده میشود. شما برای اطمینان میتوانید به نوشتجات رسانه های گروهی دنیای آزاد، از جمله نوشتجات احزاب سوسیال دموکرات در سوئد و آلمان، و همینطور احزاب سوسیالسیت و کارگر در فرانسه و بریتانیا رجوع کنید. البته با توجه به میزان شعور و سواد شما بعید میدانم که از عهدهء چنین کاری برآیید. پس بهتر است همان کاری را بکنید که بی سوادها برای عریضه نویسی انجام میدهند. یعنی کسی را پیدا کنید که سواد نوشتن دارد. شما نیز کسی را میخواهید که سواد و شعور کافی برای اینکار را داشته باشد و چون شما "دخیل بند" صومعهء تنگ و تاریک ارتجاع چپ (و آن هم از نوع وطنیش) نباشد.
"آقا/خانم R یک مارکسیست"، شما کشف کرده اید که من از ثروتمندان زمان شاه هستم که از انقلاب ضرر دیده ام. براستی که باید به این همه نبوغ شما آفرین فرستاد!! افسوس که پست سردبیری کیهان توسط حسین بازجو تصاحب شده، والا شما و آقا/خانم "دکتر"! پریشان روان میتوانستید این مقام را تصاحب کنید. این رسم تمامیت خواهان است که وقتی حرفی برای گفتن ندارند به طرف مقابل تهمت و بهتان میزنند.
"آقا/خانم R یک مارکسیست"، شما میفرمایید که من مریم فیروز و شوهرش را به لجن کشیدم. در پاسختان اظهار میرارم که اصلا چنین چیزی نیست. این من نیستم که آنان را به لجن میکشد. این موضعگیریها و سیاستهای ضد مردمی آنهاست که باعث به لجن کشیده شدن آنها شده. بروید و اظهارات این "مرحومین" را در نشریات حزب توده و در طرفداری از "امام" خمینی ضد امپریالیست بخوانید و بعد خود قضاوت کنید که چه چیز آنها را به "لجن" کشیده است!
من با این دو موجود فرومایه و لمپن ( R یک مارکسیست و "دکتر!!" روانبخش) حرفی ندارم. آنها هر آنچه میگویند برخواسته از شعور و تربیت خانوادگیشان است. من هرچند در انتقادهایم نسبت به یک جریان فکری بسیار صریح صحبت میکنم ولی هرگز، ابتدا به ساکن، به مخاطب خودم بی احترامی نمیکنم و این کار را برازندهء اشخاص بی شخصیتی چون این دو نفر میدانم.
از دیگر دوستانی که از عرایض بنده آزرده خاطر شده اند عمیقا معذرت میخواهم و امیدوارم بر خلاف این دو نفر بدون فحاشی و مسخره بازی و به دور از تعصبات ایدئولوژیک ایرادات مرا نسبت به عملکرد مریم فیروز و ایدئولوژی که او نمایندهء آن بود پاسخ گویند.
با احترام
۴۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶       

    از : R یک مارکسیست

عنوان : جواد بیچاره
سلام رفیق دکتر روانبخش. من گله ای از شما دارم و آن این است که چرا به انسان بی سواد بی تربیت و بی پرنسیپ مثل این جواد حسینی جواب می دید؟ این آقا وظیفه اش تنها به لجن کشیدن فضای بحث و گفتگو می باشد. این آقا به محض درج درگذشت زنده یاد مریم فیروز شروع به فحاشی کردن کرد و الفاظی را در رابطه با آن مرحومه و شوهر زنده یادش به کار برد که تنها لایق خودش می باشد اما من به احترام یاد آن بزرگواران سکوت کردم. از قدیم گفتند که (( ماه درخشنده چو پنهان شود شب پره بازیگر میدان شود)) و حالا در غیاب بزرگانی مثل رفیق مریم فیروز این آقا فکر کرده که می تواند لجن پراکنی کند. ببینید که این مارکسیست سابق چقدر بی سواد هستش که می نویسد الآن فقط ۵ کشور ((مارکسیست!)) در دنیا وجود دارند!!! عجبا ما نمی دانستیم که کشور مارکسیست هم در دنیا وجود دارند. این آقا به قدری بی سواد هست به جای کشور سوسیالیستی میگوید کشور مارکسیستی. او یک دروغ گوی رو سیاه هست که میگوید سابقاً مارکسیست بوده چون اگر یک روز هم مارکسیست می بود چنین قافی نمی داد. این آقا را باید رها کرد تا هرچقدر می خواهد عقده خالی کند احتمالاً ایشان یکی از آن سرمایه داران فاسد دوران باشکوه آریامهری است که با انقلاب مردم به سزای اعمالش رسیده. رهایش کنید این بیچاره را.
۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۶       

    از : دکتر روانبخش

عنوان : روضه خوانی مصیبت
تقریبا تمام به اصطلاح این روضه خوانی های این نابغه را بارها در اکثر مطبوعات غربی و جمهوری اسلامی دیدم و خواندم و آن شخصی که از مضرات و ناکارآیی به اصطلاح "مارکسیسم" تا به حال نشنیده باشد باید بسیار نایاب باشد. این مصیبت خوانی را آخوندهای شیاد به اوج اعلا رساندند اما باز آنها و این وامانده هنوز احساس می کنند عده ای هستند که به ارشادهای نبوغ آمیز آنها احتیاج دارند و خود را موظف می دانند بالای منبر رفته و مضرات این ایده را باز تکرار کنند. من یکی که همه اینها را شنیده ام و قادر هستم برای خودم تصمیم بگیرم و احتیاجی به این نابغه و آخوندهای شیاد ولیبرال های دلسوز ندارم که مضرات این مرام را به من گوشزد کنند و به همین دلیل هزاران انسان دیگر نیز به این روضه خوانی ها احتیاج ندارند و حق دارند به هر ایده ای که دوست دارند اعتقاد داشته باشند. تمام حرف من یکی به این نابغه این است که از منبر بیاید پایین و اینقدر سر ما را با این روضه خوانی های ملال آور درد نیاورد!
۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨۶       

    از : داود

عنوان : برخورد نا درست
من از دوستان عزیز خواهش میکنم از برخوردهای شخصی پرهیز کنند. جناب دکتر روانبخش، برخورد شما بسیار بی ادبانه و زشت است. در شان یک دکتر نیست که اینگونه سخن بگوید. شما اگر اعتراضی به صحبتهای دیگران دارید، باید آن را منطقی و به دور از بدوبیراه گفتن بیان کنید.
۴۱۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨۶       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست