یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دیدار علم با ادبیات - یسپر اولسون

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی --- م. تلنگر

عنوان : زندگی
عده ای زندگی می کنند - خوب ، بد ، متوسط - عده ای دیگر در زندگی دیگران زندگی می کنند ، و وقتی مرگشان فرا می رسد ، نگاه که می کنند می بینند که اصلاً در زندگی خود زندگی نکرده اند . و پشیمانی هیچ سودی ندارد ، ضرر اما دارد ، غمباد می شود در گلویشان و آن ها را زودتر و به زاری می کشد . برای این آقای وثوقی و داداشی جان جان چه می توان گفت ؟ وقتی کارشان همین است. تو مرا می شناسی که من بی کارم و با هزار مشکل ، تو اما بیکار نیستی داری کارت را انجام می ده ای ، ولی این را بدان هر کاری را پایانی هست. به پایان خود بیندیش.

گفتیم به فداییان فرهنگ که از جان مایه می گذارند ، ای کاش بیتر توجه می شد ، و سخن ما چه خشم سیاهی برانگیخت ، و در دل بعضی ها ریخت ، فقط می توانم بگویم ، زمانه ی ما هوشیاری ویژه می طلبد دوستان هنرمند.
۱۰٨۵ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۷       

    از : داداشی جان جان

عنوان : کامنت
این آقای تلنگرم :( لیثی حبیبی --- م. تلنگر ) مثل من بیکار است تو هر سایتی کامنت می گذارد . در این سایت ۷ تا کامنتش را خواندم چکار کند بیچاره بیکاری و ۱۰۰۰ تا درد بی درمون.
۱۰٨۲ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۷       

    از : لیثی حبیبی --- م. تلنگر

عنوان : دستتان درد نکند...
درود بر شما بخاطر تمامی زحماتی که می کشید برای ادبیات ، من داستانی نیمه کاره را مدیون شما هستم ، تلنگرش را مطلب شما بر من زده . قبل از سال نوی مسیحی شروع کردم به نوشتنش ، متأسفانه به دلیل گرفتاری های زندگی نتوانستم پایانش دهم . اگر زمانی موفق شدم تمامش کنم ، حتماً برایتان می فرستم ، تا هر چه بیشتر بدانید که زحمت شما عزیز تأثیر گذار است و اثرش نه فقط در اذهان بلکه به شکل آفرینشی و مدون نیز بر جای می ماند.

ای کاش عزیزان ما بیشتر زحمتکشان و فداییان فرهنگ را در می یافتند و تشویق بجا می کردند که حقشان است.
به یاد دارم روزی به آقای محمود فلکی زنگ زدم و از ایشان تشکر کردم بخاطر کارش روی شعر شاملو . دیدم گله مندانه گفت : آقای حبیبی شما تنها کسی هستید که از من تشکر کرده است.
او در آن بر رسی نه فقط شعر شکافی می کند ، بلکه تلاش دارد از کهنگی بگریزد و زبانی تازه داشته باشد و حتی اصطلاحات جدید ایجاد کند. مانند "لحظه نوشی" در شعر و بسیاری اصطلاخات دیگر
همین تازه گری را بسیاری دیگر نیز دارند که برای من خواندن آثارشان همیشه دلپذیر بوده . مانند آثار خانم منظر۱ حسینی ، آقای پیام سیستانی ،آقای هادی خرسندی ، خانم لاله ی ایرانی و بسیاری دیگر.

شاد و شکفته باشید همچو بهار

با احترام و ادب فراوان

لیثی حبیبی - م. تلنگر

۱- خانم منظر حسینی کتاب شعری دارد به نام "کلمه" کتاب ۱۰۴ صفخه دارد . شعر ها با فاصله ی زیاد نوشته شده . اگر به شکل معمولی می نوشت ، سی ، چهل صفحه بیشتر نمی شد . کتاب پر است از خیال و تارگی و تازه گری . وقتی خواندمش مرا از حالی به حالی چنان کرد ، که بیش از صد و شست صفحه در بابش نوشتم. آن کتاب چاپ نشده را نیز مدیون دختر عمه جان منظر تازه گرم.
۱۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست