نامه مترجم آثار مارکس و انگلس به هیات تحریریه نشر مرکز
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : حمید محوی
عنوان : پاسخ به نظریات آقای کوروش برادری : طبقه؟
آقای کوروش برادری نوشته اند «...موافق نیستم، که چنین وانمود کنیم که گویا «طبقه ای» در حال توطئه و خرابکاری» است تا...»
مطمئنا این نظریه نمی تواند تا ابد به این شکل ادامه پیدا کند که شما بگویید «موافق نیستم» و من بگویم «موافق هستم». پرسش اینجاست که چگونه می توان از این بازی پینگ پنگ ابدی دست برداریم و کمی بیشتر به حقیقت نزدیک شویم؟ پاسخ این است که باید ببینیم هر یک از ما از چه راهی به چنین نتایجی رسیده ایم.
ولی به شکل خلاصه و مختصر در مقابل امتناع شما از باز شناسی چنین موردی، خواهم گفت که من هم می توانستم با شما موافق باشم اگر در جامعه طبقات اجتماعی مختلف وجود نمی داشت و طبقهی حاکمی نیز در کار نبود. من بر عکس شما معتقد هستم که توطئه ای در کار هست - زیرا زبان یکی از ابزارهای قدرت است - و در ثانی چنین موقعیتی برای انتشارات کتاب، ترجمه، پژوهش، هنر، تقسیم کار اجتماعی، و بطور کلی رابطه با میراث فرهنگی و رابطه با مناسبات تولیدی، کاملا ایدئولوژیک است. در پایان یک پرسش دیگر باید مطرح کنم و آن هم این است که جامعه تا چه اندازه برای چنین گفتمانی سرمایه گذاری می کند و چه امکاناتی را برای شهروندان قائل می شود. جایگاه این گفتمان کجاست؟
۱۶۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۷
|
از : کوروش برادری
عنوان : حوزه ترجمه و گزینش
از چشم اهل فن حوزه ترجمه پوشیده نیست که این حوزه، به سان سایر حوزهها، از نابسامانیهای زیادی رنج میبرد. بیتردید، کار گزینش و ویرستاری امری ذوقی و انتخابی است. اما به نظرم مینماید که راه مترجمان گمنام و غریب بسی دشوار و گاه صعبالعبور باشد. در این جا هم بحث، بحث قدرت و مشروعیت است. اما، من با این نظر مترجم گرامی موافق نیستم، که چنین وانمود شود که گویا ««طبقهای»» در حال «توطئه و خرابکاری» است تا نظریات حامیان طبقات محروم در حاشیه بماند. من هم موافقم که میتوان نمونههای بسیاری ارائه داد دال بر این که این یا آن ترجمه که انتشار یافته است از بسیاری جهات با زحمات قابل ستایش و تقدیر مترجم آثار مارکس و انگلس قابل مقایسه نیست. اساساً بحث ویرایش و پالایش یک متن در ایران کجراههای است که به حب و بغض نیز آغشته است. ضمن این که، سادهنویسی و ترجمه روان نیز نمیتواند شمشیر داموکلسی تلقی شود که بالای سر مترجم - بخصوص وقتی مترجم «گمنام و جویای نام» است- نهاده شود. هر نویسنده سبک و سیاقی دارد مختص به خود. چه رسد به مارکس و انگلس و این نوع ادبیات. جای تآسف است که نشر مرکز از چاپ این این ترجمه سرباز میزند. شاید بهتر است مترجم محترم به نشر نی یا نشر اختران یا روشنگران مراجعه نماید. الان در ایران چاپ آثار مارکس و درواقع بازترجمه این آثار در کار است. اثر تاریخساز مارکس «سرمایه» ترجمه شده یا در حال ترجمه است. نوشتههای دیگر وی نیز همین طور. برای نمونه میگویم: دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی و سرمایه. به ترجمه آقای حسن مرتضوی.
۱۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۷
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|