سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یکی بود و دیگری نا بود* - بصیر نصیبی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : sina

عنوان : honar?
man do ta nemayesh az in khanom didam ke kheyli ebtedai va zaif va shoari bod tajob kardam chera baziha kheyli khob migan, hamash tablighate mofte ,
۲۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : اصل ِ"اصل مشروع"!
با سلام و تشکر از هم میهن گرامی آقای بابک.
اصل ِاصل مشروع، در ایران امروز، بر این حکم می کند که در مبارزه با یک اقلیّت زر و زور و تزویریست ِتا بن دندان مسلح حاکم بر میهنمان متشکل و یکپارچه به مبارزهء سیاسی (مبارزهء بدون مشت و لگد و چو و چماق و قنّاسه!) برخیزیم.
از این اصل "هفتاد" هزار ساله چنین برمی آید که "انسان" از کردار انسانی در مبارزهء خویش سود می جوید و اهریمنان نیز به اعمال خود ادامه خواهد داد.
هرگز برای دفاع از حق، از کردار "ناحق" نمی توان بهره جست. این بکار بردن کردار "ناحقّ" در دفاع ِاز حق، مرز بین حق و "ناحق" را مخدوش می فرماید!
پس از سه دهه، این خدشه دار شدن مجدد ِمرز ِبین ِ"حق" و "باطل"، من و شمای نوعی را؛ برغم نیّت خیر؛ یکبار دیگر در خدمت ِتوجیه ِکلان عملکرد ِحاکمیّت ِظلم و تداوم ِحیات ننگین این حضرات قرار خواهد گرفت.
عملکرد گروه فرقان (و سایر فرق مشابه) در آستانهء انقلاب مثال کوچکی از در خدمت "ناحق" قرار گرفتن ِروش های نامشروع ِغیر انسانی، بر علیه حیات سیاسی ِکل جامعه است. کم نبودند و نیستند جوانانی که از تجربیات این سه دهه درس نگرفته اند و با دست یازیدن به روش های نامشروع ِ"ناحق" و ضد انسانی، کماکان در خدمت تداوم ِاین حاکمیّت ظلم قرار می گیرند.
بیائید در هر کجا که هستیم در هر سه زمینهء "پندار، گفتار و کردار" خویش مرزهای روشنی را با نظام جهل، جور، جنگ و جنایت ِجمهوری اسلامی ترسیم نمائیم.
۲۰٣۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨۷       

    از : محسن مقصودی

عنوان : یکی نبود ، صد تا بود !
اگر از این جانب قطار مبارزه یکی یکی در ایستگاه هایی بهر علت پیاده می شوند، چه باک ! از جانب دیگر صد تا صدتا سورا می شوند ! نمی دانم چرا بصیر زول زده به این جانب قطار و از همهمه آنسو چند تا کلوزآپ به ما نشان نمیدهد ! بگذار هرکس خواست پیاده شود و یا خودش را پرت کند پائین ! اگر در باتلاق فرو نرود، دوباره بدنبال قطار خواهد دوید! این هزاران و صدها هزارانی که هر روز از زندگی واقعی "فیلم" می گیرند و می خواهند "فیلم ساز " شوند را چگونه باید دریافت ؟ بصیر جان چند جمله پاسخم را گو ! [email protected]
۲۰۲۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ تير ۱٣٨۷       

    از : بابک مهرانی

عنوان : اصلا "مشروع" بودن چه صیغه ایست ؟
جای تاسف ست که "عدالت مردمی " با شعار دادن موضوع اصلی را دور میزندو میگوید :
"برای سرنگونی و نابودی این رژیم فعلی جنایت پیشه تمامی شکلهای مبارزاتی مشروع است "

اصلا "مشروع" بودن چه صیغه ایست ؟
بحث بر سر تنظیم روابط میلیونها ایرانیست که به اجبار به تبعید و مهاجرت روی آورده اند و به همین دلیل میلیونها ایرانی در بین ایران و جهان رفت و آمد میکنند تا عزیزان خود را ملاقات کنند و فعالیت های تجارتی - فرهنگی -هنری -آموزشی و سیاسی هم از تبعات آن ست - ما باید صمیمانه و دلسوزانه مرزها ی این فعالیت ها را بشناسیم که کدامینشان در این میان "ضد مردمی" ست - آری در این میان برخی متعلق به دشمنان مردم و جلادان و حامیان رژیم هستند که با کل رژیم و سردمداران رژیم گدشته باید در برابر دادگاههای صالحه در آینده پاسخگو باشند.

دلیلی ندارد که همه ی فرهنگ ورزان ایرانی سیاسی و سرنگونی طلب باشند. این برخورد های جزمی در رژیم سرکوب گر گذشته هم وجود داشت که خود را در برخورد های یک جانبه با نشست های هتل مرمر و جشن وهنر خود را نشان میداد. خلاقیت های هنری فرهنگی گستره وسیعی دارد و در سطح جهانی و ملی مرزها را می پیماید - آری ماهیت های متفاوت دارد و لی نمیشود به سادگی مهر باطل بر آن زد. کسی نیست که هنرمندان مداح دولت بوش جنگ افروز را در آمریکا و جهان نشناسد و کسانی که علیه آن به پیکار برخاستنند - در این میان هم بسیاری بینا بین قرار میگیرند. "ما" برای ایران نرم های "سیاه" و "سفید" را داریم یا با " ما" ست یا با "رژیم" ست. واقعا تا کی ما میخواهیم آرزوهای مردم و خواستهای آنها را نادیده بگیریم و خود را محور عالم بدانیم . جنایات رژیم فضیلتی برای "من" محسوب نمیشود و تاسف بار که بهترین مردان و زنان ایران را بسیار غیر مسئولانه "حامیان" رژیم جهل و جنایت قلمداد کردن!!

میلیاردهای دلار در آمد نفتی دست رژیم را برای اجرای انواع تاکتیک ها باز مینواید تا به بقای ننگین خود ادامه دهد و در جامعه سرمایه داری ایران مثل تمام سرمایه داریهای وابسته و غیر وابسته زمینه ی مساعدی برای به کار گیری و استخدام نیروهای کارآمد ست . وظیفه ی نیروهای سیاسی مبارز و منقد این رژیم تبهکار بسیار عظیم تر از برخوردهای احساسی و موردی آنها ست و متاسفانه با چنین برخوردهائی عصبی حتی نتوانسته ایم در میان میلیونها ایرانی که بین ایران و سایر جهان در رفت و آمد پایگاهی دست و پا کنیم و تکلیف مردم در ایران معلوم ست.

آیا این دست رژیم را برای ادامه ی تبهکاری باز نمی کند. تا زمانیکه نیروهای تبعید برتری معنوی خود را درزمینه های مختلف برای مردم به اثبات نرسانند نمی توانند رژیم و حامیان آنرا در برابر مردم رسوا و خلع سلاح کنند . این به شکل مکانیکی صورت نمی گیرد و مردم در این میان تعیین کنند هستند.اگر چنین نبود برتری مادی و کمی لوس آنجلسی در بسیاری زمینه ها
می توانست کارگر باشد.

خواهشمند ست به فرهنگ ورزان انگ نزنیم از تمام تجدیدنظرهایی که نسبت به برخورد های سطحی خود نسبت مفاخر گذشته داشتیم بیاموزیم . از رفتار زشتی که در شبهای شعر انیستیتو گوته درحق شادروان گلشیری روا داشتیم فاصله بگیریم . همه نمی توانند چون گلسرخی و سلطانپور باشند و لی می توانند انسانهای شریف و روشنگر با درجات متفاوت باشند ایران به تمام این انسانهای شریف و روشنگر نیاز دارد.حساب سیاهکاران و سردمداران رژیم جداست و در این جا برای آنها حرف ندارم.

بابک مهرانی
۲۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨۷       

    از : سیامک راد

عنوان : هنرمند
با همه ی این حرف ها - چه راست و چه ناراست- نیلوفر بیضایی در زمینه ی هنر جایگاهی والا دارد و به نظر من درست نیست که رخساره ی هنری یک هنرمند را با گفته هایی ناسزاوار خط خطی کنیم . احساس می کنم این کار صرفا ً مغرضانه و بیشتر برای خوش نام کردن نام خود، در راستای بد نام کردن دیگران است.
۱۹۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨۷       

    از : ahmad tehrani

عنوان : EXIL
نقل از سایت تیرگان در باره ی خانم نیلوفر بیضائی

Beyzaie, Niloofar
Niloofar Beyzaie obtained her Master of Arts Degree in German literature, theatre, cinema, television, and pedagogy at Goethe University in Frankfurt. In ۱۹۹۴, she founded her own company "Daricheh" and started her activity as a playwright, director, light, costume, and set designer. She has directed thirteen plays such as “Marjan, Mani and a Few Minor Difficulties, “Three Opinions About a Death,” “No Man’s Land,” “Foreign Like You and Me,” and “Blind Owl,” that were staged in Europe over ۲۰۰ times.
She directed two of her plays, “The Blue Dreams of the Grey Women” and “The Sound of Silence” as guest a director and in collaboration with “Nar“Theatre Company in Berlin. One of her plays named “Daughters of Sun“was staged by Theater Maralam in Zurich. Her plays focus on the subject of identity, exile, freedom and oppression, and women’s political and social restrictions. She has published eight plays, forty research articles on theatre and film, and translations of over twenty articles on theatre.
In ۲۰۰۵, Niloofar won “The World Academy of Arts, Literature, and Media” award in Dramatic Arts Category for her tireless efforts in directing and writing in theatre. In “Once Upon A Time,” Niloofar will stage the “Blind Owl” based on a masterpiece by one of the greatest Iranian modern writers, Sadeq Hedayat
۱۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨۷       

    از : عدالت مردمی

عنوان : مردم ایران حق دارند تبهکاران ایرانی را مجازات کنند
"میخواهید ایران آینده منهای شاهی ها و حزب الهی ها باشد
یا حق شهروندی برای ایرانیان قائل هستید."

حق شهروندی ربطی به درخواست عدالت برای قربانیان تبهکار رژیم خائن پهلوی و رژیم جنایتکار ملایان آدمکش ندارد. در تمام جوامع بشری با تبهکاران طبق ضوابط قانونی رفتار می شود و بسیاری از این تبهکاران از حقوق آزاد شهروندی بعد از محکومیت قانونی محروم می شوند. ایادی دو رژیم تبهکار پهلوی و خمینی نباید انتظار داشته باشند که بدون پرداخت هزینه تبهکاریهایشان می توانند در ایران زندگی کنند. پس ما خواهان ایرانی منهای ایادی جنایتکار رژیم پهلوی و فاشیست های اسلامی هستیم و برای سرنگونی و نابودی این رژیم فعلی جنایت پیشه تمامی شکلهای مبارزاتی مشروع است. این رژیم یک رژیم نامشروع می باشد و کارگزاران و ایادی آن تبهکارانی بیشتر نیستند که لایق تنبیه و مجازات از صاحبان اصلی ایران یعنی مردم ایران هستند.
۱۹۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨۷       

    از : بابک مهرانی

عنوان : شجاعانه
از فردای ۲۲ بهمن نیروهای سیاسی طیف چپ وظیفه داشتند که با درایت کامل به طرح شعارهای مناسب برای تداوم و تعمیق انقلاب روی آورند. سرکوب مستمر تمام نیروها ی سکولار در زمان شاه حلقه ای از اهداف استراتژیک امپریالیسم بود که منجر به عدم حضور "سازمان یافته " گروههای سیاسی مترقی در مقطع انقلاب گردید تا بتوانند سرمایه داری وابسته ایران را به دستهای "مطمئن " نیروهای مذهبی واگذار کنند. گروههای سیاسی می بایست با شکیبائی با برنامه های "حداقل" به سازماندهی و مبارزات سیاسی علیه میوه چینان انقلاب که در پشت پرده با امپریالیسم جهانی سازش کرده بودند روی آورده و با روش های سیاسی ماهیت خمینی جلاد را بتدریج برای مردم ناآگاه افشا کنند . تاکید بر تشکیل مجلس موسسان توسط تمام نیروهای سکولار می بایست در برابر توطئه ی تشکیل مجلس آخوند ساخته و قرون وسطائی "خبرگان" به تداوم انقلاب مشروطه منجر شود که متاسفانه چنین نشد.

چپ رویها بی مورد اول انقلاب و راست رویهای سازشکارانه ی چپ نما های روسی و تشتتت سایر نیروها دست جلادان خمینی را برای سرکوب های وحشتناک فاشیستی باز گذارد تا با نیروهای ملی مذهبی و با ارتجاعی ترین نیروهای جامعه یعنی لومپن ها و اراذل و اوباش به تشکیل باندهای سیاه به سازماندهی بسیج و سپاه آدمخوار روی آورد. بدین ترتیب میراث کثیف پهلوی ها به حیات ننگین خود ادامه داد و امپریالیستها در این میان با جنگ ۸ ساله به به غارت بیرحمانه در منطقه ادامه دادند. آنها هنوز از گورهای جمعی بخون خفتگان مردم ایران سخن نمی گویند و ۳۰ سال متمادی با تنشنج آفرینی بازار گرمی برای جنگ افزار های خود فراهم کرده اند.

در این تردیدی نیست که مسئول اصلی این همه جنایات و نا بسامانی ها خمینی ها و میراث خواران آنها هستند. اما این به هیچ عنوان نیروهای مخالف سیاسی رژیم را برای تحمیل روشهای انحصار طلبانه و جاه طلبانه تبرئه نمی نماید.

نیروهای سیاسی یکبار برای همیشه باید بپذیرند که ایران بزرگ بدون سازمانهای بزرگ و با وکیفیت والا قادر نخواهد بود مردم را از شر غاصبان حاکم نجات دهد.

نیروهای مخالف جمهوری اسلامی که هنوز در عوالم رویائی تصور دارند که تنها ره رهائی جنگ مسلحانه ست کمی به تغییرات جهانی توجه مبذول دارند که در ایران بزرگ این تز جواب نداد و نمی دهد. بهمین دلیل خود را محور ایران قلمداد ننمایند.

نیروهای مخالف ایران که در عراق جنگ زده تحت محافظت نیروهای اشغالگر بسر میبرند
تا کجا تحمل خواهند رفت؟ فروغ جاویدان دیگری در راه ست ؟

تکلیف شاه اللهی و انتظار حمله ی نظامی آمریکا آنها کی تعبیر میشود ؟
با این همه "اقتدار گرائی " که در بین نیروهای مخالف رژیم اعم از انقلابی و ارتجاعی آنها در صحنه سیاسی مشاهده میشود تکلیف مردم "بلازده " معلوم ست که علیرغم تمام مصیبت ها حاضر نیست وضع از این هم بدتر شود.

چرا نیروهای انقلابی و راستین ایران با تمام حقانیت از ۵۰ سال سرکوب خونین و بیرحمانه عبرت نمی گیرند که رهائی ایران بزرگ نیاز به اتحاد تمام نیروهای صادق اعم راست و میانه و چپ دارد

لابد میفرمائید کمتر از حکومت کارگری یا حکومت عدل علی را اصلا قبول نمی فرمائید پس نیروهای راست ومیانه ول معطلند !!!

مشکل در همین جا خود را نشان میدهد. نیروهای چپ و راست افراطی انتظار دارند تا همه آحاد جامعه مثل آنها فکر کنند همه باید مخالف رژیم فاسد حاکم باشند و به سازمانهای مورد علاقه آنها توجه مبذول دارند.

نه آقای بصیر نصیبی همه مثل شما سیاسی و انقلابی نیستند. گذار به دموکراسی فقط از راهی که شما نشان میدهید عبور نمی نماید. چه خوشتان بیاید و چه بدتان بیاید ایران آینده
نمی تواند تعلق به گروهی مثل زمان شاه و یا زمان حال باشد. هیج گروهی نه قادر خواهد بود تمام قدرت را به تنهائی کسب کند و نه مردم قبول می کنند و مگر آمریکا همان نسخه ی عراق را برای ایران تجویز کند.

باید به این سئوال پاسخ دهید که میخواهید ایران آینده منهای شاهی ها و حزب الهی ها باشد
یا حق شهروندی برای ایرانیان قائل هستید.

اگر به این سئوال شجاعانه پاسخ دهید مسئله حل خواهد شد.

بابک مهرانی
۱۹۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨۷       

    از : دوستدار بصیر

عنوان : دورد بر هنرمندان مردمی
باعث تاسف است که خانم نیلوفر بیضایی بیراهی را انتخاب کرده است که مقصدی مفید برای مردم ایران ندارد. دورود به هنرمندان انسانی مانند بصیر یصیبی, مینا اسدی, و همرزم گل سرخ مردم, گلسرخی, عباس سماکار , این انسان شریف و خیرخواه مردم زحمتکش ایران.
۱۹۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست