عنوان : حقوق بشر فقط برشالوده فرهنگ اصیل ایران ممکنست
بحث حقوق بشر، همیشه بحث تصویر انسانیست که خودش سرچشمه بینش و معیار ارزشها و قوانین است ، و این فرهنگ اصیل ایران ( نه شریعت اسلام ، و نه زرتشتی گری ) است که حاوی چنین تصویریست . این بالاکشیدن یک فرد نیست ، بلکه این رستاخیز و نوزائی ایران است
۲۰۴٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨۷       

عنوان : به جای پایین کشیدن دیگران خود را بالا ببرید
بنده بانظر اقای رشتی موافقم۰ خوب است که ما ایرانیها از هر گروه و دسته ای که هستیم ضمن حفظ اصول اعتقادی و یا مشی سیاسی خود اولا سعی کنیم به جای تخطئه نظرات مخالفین مان یا انها که روشهای دیگری را دنبال می کنند سعی کنیم انچه را انها می گویند بفهمیم و بعد اگر مطابق سلیقه ما نبود نظر خودمان را بدون فحاشی مطرح کنیم ۰ امیراحمدی راه حل مشخصی را دنبال می کند شبیه انچه که اسرائیل و عربستان سعودی و خیلی از کشورهای دیگر دنبال می کنند ۰ خانم عبادی راه حل دیگری را می جوید شبیه انچه فعالین حقوق بشر و گروههای ضد جنگ دنبال می کنند۰ هستند گروههایی که با هردو شیوه مخالفند و تکیه به حرکت های داخلی رادیکال دارند که مبارزات دانشجویی و کارگری و صنفی و سندیکایی داخل را اصل می دانند۰ همینطور عده ای هم همه این ها را ناکارامد می داند و معتقدند یک ابرقدرت مثل امریکا باید به ایران حمله کند و دولت ملاها را که قابل سرنگون شدن توسط مردم نیستند سرنگون و یا تضعیف نماید۰ تا جاییکه افراد و گروهها بدون پرده پوشی و با صراحت از یکی از راه حل های فوق برای برون رفت از بحران فعلی دفاع می کند هیچ اشکالی نیست ولی اگر کسانی بخواهند با سم پاشی و ایراد اتهام به نظرات رقیب ودستکاری نظرات مخالفین انرا سانسور کنند ویا باترور شخصیت مانع از شنیده شدن صحیح نظر رقیب شوند عملا نه تنها مشکلی را حل نمی کنند بلکه با استخوان لای زخم گذاشتن و هدایت ناگزیر مسئله به پشت پرده به باندهایی که در طول تاریخ به نمایندگی از مردم ایران با قدرتهای بزرگ از روس و انگلیس گرفته تا امریکابه نفع گروه خودشان معامله کرده کمک می کنند۰ اگر با کارامد بودن نظر و عمل دیگران موافق نیستید این گوی و این میدان ۰ شما هم با صراحت و بدون نقاب راه حل تان را مطرح و انرا اجرا کنید۰
۲۰۴۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨۷       

عنوان : واقعا عجب روزگاریست !!
جناب پیروز شریف ابتدا نظرات خانم شیرین عبادی در مصاحبه با رادیو صدای امریکا در ژانویه ۲۰۰۷ را ارائه فرمودند که برای من مطالعه ی آن غنیمت بود که آن را قبلا نشنیده و نخوانده بودم از این بابت سپاسگزارم. کاش آقای پیروز شریف اشاره ای به لینک صدای آمریکا هم میکرد که نشان دهد هنوز مصاحبه مورد نظر ایشان هنوز قابل دسترسی می باشد. و گرنه نقل قول ایشان چندان جدی تلقی نخواهد شد چون متاسفانه مستند نیست . علت این تذکر و شک بنده لحن بسیار توهین آمیز آقای پیروز شریف در ادامه بحث و ارائّه ی انتقاداتشان به خانم عبادی می باشد که بسیار دور از شان انتقاد گری سازنده و مدرن می باشد.. ایشان به جای برخورد با "نظرات" خانم عبادی متوسل به شیوه های قدیمی و توهین آمیز شده که اصل مطلب را فدای احساسات بچه گانه می نماید. این شیوه اصلا قابل پذیرش نیست. نمونه های کلیشه ها جناب شریف از این قرار ست :

".. فرمایشات خانم شیرین عبادی همانگونه که در بالا ارائه شده است حاوی برهان های سست و سفسطه هایی است....."

".. اگر نه پس بر چه اساسی چنین حکم مردم فریبی از موضع یک حقوق دان و برنده چایزه صلح نوبل صادر می فرمایید؟........... "

"چرا در چشم مردم ایران خاک می پاشید آنهم مردمی که ۲۸ سال است با از دست دادن جوانان خود در جنگی که بیهوده ۸ سال به درازا کشید و حدود ۴ میلیون معتاد ،‌زن خیابانی ، کودک خیابانی ، فقر و فلاکت و بیکاری و هزاران بیماری اجتماعی دیگر برای مردم به ارمغان آورده است..."
"خانم شیرین عبادی صادقانه به خود نگاه کنید ،‌ راست بگویید آیا مشهوریت جهانی خود را مرهون رزیم دینی ولایت فقیهی که به اعتقاد شما تا حدودی هم دموکراتیک است ( جون بر خلاف عربستان در اینجا انتخابات برگذار می شود) نیستید؟"

" خانم شیرین عبادی شما که ادعای حقوق دانی دارید و متخصص حقوق بشری هستید و اسلام شناس متبحری هم هستید،‌..."

" اگر نه پاسخ دهید چرا یک فعال حقوق بشری و برنده جایزه صلح نوبل با فرهنگ مملکت خود بیگانه است"

"چطور شما وقت دارید دور دنیا راه بیفتید و برای خارجی ها درس حقوق بشر بگذارید ، انهم از نوع اسلامی اش ولی وقت ندارید درون اینتر نت یکبار هم شده نام استاد منوچهر جمالی یا حتی فرهنگ اصیل ایرانی را جستجو کنید تا با اقیانوسی از پزوهش های استاد جمالی مواجه شوید تا چشم شما را نسبت به فرهنگ اصیل ایرانزمین ( فرهنگ سیمرغی ) باز کند"

"خانم شیرین عبادی شما و آقای خاتمی که ظاهرا اهل فرهنگ هستند..."

"انکه باید جایزه صلح نوبل به او داد شما نیستید اگر این جایزه ارزشی هم داشته باشد حق استاد جمالی است."


"و این چنین جهل و نادانی خود را در یک رسانه جهانی به مردم کشور خود اعلام نمی کردید."


ظنز تاریخ در این جا هم دیده میشود که آقای امیر احمدی از خانم عبادی انتقاد دارد که چرا با فعالیت های "ضاله " بهانه دست آمریکا داده تا موضوع حقوق بشر را علم کنند و جناب پیروز شریف هم میگوید چرا خانم عبادی چنین و چنان ست. واقعا عجب روزگاریست !!

مانی فرزانه
۲۰۴۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨۷       

عنوان : عقیده عمومی, عقیده حاکم است و بر عکس
آقای دکتر امیر احمدی به کسی توهین نمی کنند با شیوه دیگری به مسائل ایران می نگرند, بجای توهین و پخش نفرت نظرشان را بیان می کنند و معتقدند ایران باید با آمریکا مستقیمن ( بدون دلال های اروپائی و روسی,چینی) وارد مذاکره شود و مسائلش را حل کند. در ضمن ایشان در مصاحبه ای در رابطه با تورم گفتند که احمدی نژاد از اقتصاد چیزی نمی فهمد.
روسها از زمان ناصر الدین شاه که بانک استقراضی را در ایران پایه گذاری کردند تا به امروز ( دوران حکومت اسلامی) به چپاول و کنترل اقتصاد ایران مشغول اند
( آخرین نمونه اش نیروگاه بوشهر است). شعار های "ضد امپریالیستی" نه فقط بنفع روسها در ایران تمام شد, بلکه ملا خور هم شده.

من بر خلاف نظر آقای امیر احمدی فکر می کنم که این کمیته صلح مسائل حقوق بشر در ایران را مستقیمن مطرح نکرده و بحث حقوق بشر که در رسانه‌های خارجی مطرح می شود,ربطی به این کمیته ندارد, بلکه رابطه مستیقم با جنایات هر روزه رژیم اسلامی در ایران دارد که بعضی از رسانه‌های دموکرات آمریکایی هم مطرح می کنند ( نگاه کنید به اعدام هائی که هر روز در ایران جریان دارد).
به نظر من ,عقیده خانم عبادی (" اسلام با دموکراتی در تضاد نیست") کمکی است برای ایدئولوژی حاکم در ایران و این افکار سمی است برای دموکراتیزه کردن جامعه ایران.
۲۰۴۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨۷       

عنوان : فزهنگ ایران، بنیاد حقوق بشر را میگذارد
از رویکرد خانم شیرین عبادی به دموکراسی و حقوق بشر
تا فرهنگ سیمرغی ایران زمین
پیروز شریف
از ایران





خانم شیرین عبادی در مصاحبه یکشنبه ۱۷ دیماه برابر با هفتم ‍ژانویه ۲۰۰۷ ساعت ۹ شب به وقت تهران با صدای آمریکا مطالبی در رابطه با دموکراسی و حقوق بشر در ایران ایراد کردند که رئوس رویکرد ایشان و برهان های پس ذهن ایشان به مقولات یاد شده به شرح ذیل میباشد:

۱- دموکراسی به لحاظ نظری انواع گوناگون دارد که مهمترین عنصر آن نظام انتخابات می باشد.

۲- جدایی دین از سیاست به تنهایی بیانگر دموکراتیک بودن نظام تلقی نمی شود. مثال ( نظام لاییک ترکیه و کشورهای مشابه دیگر )

۳- نظام جمهوری اسلامی بسیار دموکراتیک تر از کشورهای نظیر عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است به دلیل اینکه در کشورهای یاد شده یا انتخابات اصلا وجود ندارد و یا اینکه میزان مشارکت مردم به اندازه میزان مشارکت مردم در جمهوری اسلامی نیست.

۴- دموکراسی در آمریکا به دلیل دو حزبی بودن نیز به لحاظ تئوریک دموکراسی کامل تلقی نمی شود و دموکراسی است که یک پله از دموکراسی موجود در جمهوری اسلامی بالاتر است.

۵- شرط دموکراتیک بودن کشورها وجود انتخابات و رعایت موازین حقوق بشر می باشد.

۶- صرف دینی بودن یک حکومت به مفهوم غیر دموکراتیک بودن آن نظام تلقی نمی شود بلکه رعایت حقوق بشر است که به یک نظام مشروعیت می دهد.

۷- قوانین ضد حقوق بشری موجود در جمهوری اسلامی در رابطه با حقوق زنان ( حق دیه نصف مرد،‌حق داشتن ۴ زنت بعلاوه هر تعداد صیغه توسط مرد ، حق نامساوی ارث زن نسبت به مرد ) از خود اسلام نیست و براساس تفسیر های غلط حاکمان و قانون گذاران جمهوری اسلامی است زیرا در کشورهای اسلامی دیگر نظیر تونس ،‌مالزی ، مراکش و الجزایر علیرغم اسلامی بودن این کشورها چنین قوانینی یا تفسیری از اسلام وجود ندارد و یا اینکه در کشور ایران آیت الله صانعی مخالف این قوانین هستند.

۸- عدم رعایت موازین حقوق بشر توسط ر‍ژیم کنونی وجود دارد و ایشان و سازمان مرتبط با ایشان به این موارد همیشه اعتراض کرده اند.

۹- مردم از ایشان به عنوان برنده جایره صلح نوبل نباید توقع داشته باشند که تنها فریادگر بی عدالتی ها و نقض قوانین حقوق بشری باشند، زیر ایشان یک وکیل هستند و حقوقی صحبت میکنند و نمی توانند به دیگران یا حاکمان فحاشی کنند.

۱۰- دوران انقلاب ها گذشته است و اصولا انقلابها به دلیل هرج و مرجی که پس از پیروزی ایجاد می کنند هیچ کس از انقلاب ها منتفع نمی شود و در نتیجه باید راهکارهای اصلاح طلبان و نیروهای ملی-مذهبی درون کشور را برای اصلاح تدریجی پذیرفت زیرا این راه هزینه های کمتری دارد .

فرمایشات خانم شیرین عبادی همانگونه که در بالا ارائه شده است حاوی برهان های سست و سفسطه هایی است که لزوم کار تئوریک و روشنگری بنیادین و اساسی بیشتر در زمینه مبانی نظری و عملی دموکراسی را برای نیروهای سیاسی طرفدار دموکراسی در خارج برجسته می سازد. من انجام این مهم را به اندیشمندان ایرانی و نیروهای سیاسی خارج از کشور واگذار میکنم ، چون خود را در اندازه آن نمی بینم که از عهده جامع و کامل کار پاسخگویی در این زمینه بر بیایم و فقط در انتها به طرح برخی از پرسش های شخصی خود به عنوان یک ایرانی از ایشان می پردازم . از انجا که مشابه براهین خانم شیرین عبادی سالهاست که در ایران توسط نیروهای اصلاح طلب مشارکتی و ملی – مذهبی ها به خورد طرفداران خود و مردم داده می شود ،‌لزوم یک کار اساسی توسط نیروهای سیاسی خارج از کشور و اندیشمندان مستقل برای واکاوی و سنجشگری این قبیل برهان ها ی سفسطه آمیز و نقد بنیادین اسلام بیش از پیش احساس و به یک ضرورت تبدیل شده است که جا دارد به طور جدی به آن پرداخته شود.

و اما پرسش های من به عنوان یک بیننده برنامه مصاحبه ایشان در ایران

۱- سرکار خانم عبادی شما وقتی از عدم تعارض اسلام و دموکراسی صحبت می کنید ، ایا اسلام را که بدون زور تاویل و تفسیر از خود می تراود مطالعه و با خرد خود سنجشگری کرده اید؟ اگر بلی نتیجه بررسی ها و سنجشگری های خود را برای مردم منتشر کنید. اگر نه پس بر چه اساسی چنین حکم مردم فریبی از موضع یک حقوق دان و برنده چایزه صلح نوبل صادر می فرمایید؟ آیا تعدد زوجات ، صیغه و فرمان های قتلو قتلوی کفار و دگر اندیشان در خود قران نیامده است و ناتشی از تفسیر غلط برخی از روحانیان تند رو می باشد؟ چرا در چشم مردم ایران خاک می پاشید آنهم مردمی که ۲۸ سال است با از دست دادن جوانان خود در جنگی که بیهوده ۸ سال به درازا کشید و حدود ۴ میلیون معتاد ،‌زن خیابانی ، کودک خیابانی ، فقر و فلاکت و بیکاری و هزاران بیماری اجتماعی دیگر برای مردم به ارمغان آورده است.

۲- خانم شیبرین عبادی وقتی صحبت از بالا بودن هزینه انقلاب می کنید و خواهان اصلاح تدریجی حکومت دینی ولایت مطلقه فقیهی در ایران هستید هیچ مقایسه کرده اید که در انقلاب به اصطلاح شکوهمند اسلامی چند نفر کشته و مجروح شدند و در این ۲۸ سال حکومت اسلامی با اصلاحات تدریجی اش تا کنون چه تعداد نفر از دگر اندیشان و مبارزان راه دموکراسی و عدالت کشته ،‌زندانی، و یا آواره دیار غربت شده و چه خانواده هایی که از هم نپاشیده اند. وجود ۴ میلیون معتاد در یک جامعه متصل به خدا و امام زمان بیانگر چیست و این هرینه را کدام طبقه اجتماعی داده است . وجود بیش از ۳۰ در صد نرخ بیکاری در جامعه هزینه نیست.

۳- خانم شیرین عبادی صادقانه به خود نگاه کنید ،‌ راست بگویید آیا مشهوریت جهانی خود را مرهون رزیم دینی ولایت فقیهی که به اعتقاد شما تا حدودی هم دموکراتیک است ( جون بر خلاف عربستان در اینجا انتخابات برگذار می شود) نیستید؟ اصولا در یک جامعه دموکراتیک غیردینی آیا به امثال خانم شیرین عبادی ها نیازی است و اصلا در چنین جوامعی آدمهای مثل شما فرصت مشهور شدن و سفر دور دنیا رفتن به بهانه حقوق بشر پیدا می کنند؟

۴- خانم شیرین عبادی شما که ادعای حقوق دانی دارید و متخصص حقوق بشری هستید و اسلام شناس متبحری هم هستید،‌آیا تا کنون فرصت مطالعه فرهنگ اصیل (‌فرهنگ سیمرغی ) ایران را که پروفسور جمالی بیش از ۴۰ سال از عمر گرانقدر خود را صرف آن نموده است مطالعه کرده اید؟ اگر نه پاسخ دهید چرا یک فعال حقوق بشری و برنده جایزه صلح نوبل با فرهنگ مملکت خود بیگانه است ، انهم در عصر ماهواره و اینتر نت. چطور شما وقت دارید دور دنیا راه بیفتید و برای خارجی ها درس حقوق بشر بگذارید ، انهم از نوع اسلامی اش ولی وقت ندارید درون اینتر نت یکبار هم شده نام استاد منوچهر جمالی یا حتی فرهنگ اصیل ایرانی را جستجو کنید تا با اقیانوسی از پزوهش های استاد جمالی مواجه شوید تا چشم شما را نسبت به فرهنگ اصیل ایرانزمین ( فرهنگ سیمرغی ) باز کند تا متوجه شوید که اعراب تازی و اسلام آنها چه گوهری را از مردم ایران زمین ستانده و چه خرمهره ای به مردم ایران غالب کرده اند.

۵- خانم شیرین عبادی شما و آقای خاتمی که ظاهرا اهل فرهنگ هستند و صحبت از گفتگوی تمدنها می کنند،‌ و همینطور کسانی مانند دکتر سروش و ملی مذهبی ها یا کورید و یا خودتان را به کوری زده اید که تا کنون نتایج بیش از چهل سال پژوهش یک انسان شریف و دردمند ایرانی را که قلبش برای فرهنگ و مردم ایران می تپد ندیده اید و یا دیده اید و سکوت کرده اید. انکه باید جایزه صلح نوبل به او داد شما نیستید اگر این جایزه ارزشی هم داشته باشد حق استاد جمالی است. آقای خاتمی نماینده ایران برای کفتگوی تمدن ها نیست . چرا شما و اصلاح طلبان حکومتی و ملی مذهبی ها چشمان خود را بشته اید و پژوهشهای استاد جمالی را نمی بینید؟ استاد که مجانی آنرا در سایت های مختلف گذاشته است . اگر دیده اید و خوانده اید چرا سکوت اختیار کرده اید و دم بر نمی ارید؟ چگونه است من شهروند معلوم نیست درجه چندم در حکومت دینی ولایت فقیهی با همین امکانات معمولی توانسته ام استاد را در این دهکده جهانی پیدا کنم و هزاران پرسش بی پاسخ مانده درد ورنج مردم میهن ام را در آثار و اندیشه هایاستاد جمالی پیدا کنم و شما وامثال آقای خاتمی مدعی تمدن ایران و دیگر نیروهای ملی و مذهبی قادر به اینکار نشده اید. جایی که همگی شما خود دارای وب سایت هستید و میدانید وب سایت چیست و موتورهای جستجو گر گوگل و یاهو چگونه کار می کنند.

۶- خانم شیرین عبادی اگر آثار استاد منوچر جمالی را خوانده بودید آنوقت می فهمیدید که تفاوت دین در فرهنگ کهن و اصیل ایرانی ( فرهنگ سیمرغی ) با ادیان ابراهیمی و از جمله اسلام از کجا تا به کجا ست و در مصاحبه خود با صدای آمریکا مدعی سازگاری دین اسلام با دموکراسی نمی شدید و این چنین جهل و نادانی خود را در یک رسانه جهانی به مردم کشور خود اعلام نمی کردید.

۷- خانم عبادی فرض می کنم که شما و دیگر اصلاح طلبان حکومتی و نیروهای ملی- مذهبی تا کنون استاد جمالی ( کاشف فرهنگ زنخدایی ایران یا فرهنگ سیمرغی ) را نمی شناخته اید. آدرس های ایشان را برایتان می نویسم تا برای سنجش سطح دانش و بینش خود نسبت به فرهنگ ایران به انها مراجعه کنید تا اگر تا امروز می توانستید ادعا کنید که وجود شخصی به اسم پروفسور منوچهر جمالی بی اطلاع بوده اید در اینده بهانه نداشته باشید. در خاتمه تقاضا دارم آدرس های یاد شده را برای آقای خاتمی ، آقای سروش ، آقای سحابی ،‌و دیگر نیروهای ملی و مذهبی که می شناسید نیز ارسال کنید.

jamali.info
۲۰٣۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨۷       

عنوان : شورای صلح و شیرین عبادی احتیاجی به حمایت افراد وابسته به منافع امریکا ندارند
البته به نفع جنبش صلح است که افراد مشکوک و وابسته به امریکا به ان حمله کنند و اگر غیر از این بود رژیم میتوانست شورای صلح که در ان افراد خوشنام عضویت دارند را به امریکائی ها نسبت دهد.ازادیخواهان وصلح طلبان ایرانی باید متکی به مردم ایران باشند و به هیاهویمزدوران و هوچیگران وابسته به امریکا و انگلیس واسرائیل وهمچنین رژیم اهمیتی ندهند.
۲۰٣۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨۷