یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ارتباط پادشاهی و حزب لیبرال دمکرات

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رضا ...

عنوان : تحلیل همه جانبه
مانی فرزانه عزیز تحلیل شما همه جانبه و بسیار روشنگرانه بود. عده ای می نویسند که چیزی نوشته باشند ، چندان به نتیجه ی کار خود هم نمی اندیشند. شعاری می دهند و می گذرند. آمده اند وقت بگذرانند.
"فرزندان گمنام امام زمان" هم برای ایجاد جو آشفته پارازیت ول می کنند ، گاهی سلطنت طلب میشن ، بعضی وقت ها لیبرال امضا می زنند. اما متأسفانه تحلیل گر درست مسایل روز در این کامنت ها خیلی کم دیده می شود ، عده ای هم خود را بزرگتر از آن می دانند که بیان اینجا نظر بدن تا مردم دو کلمه از آن ها یاد بگیرند. در نتیجه از کل افرادی که در این سایت در کامنت نویسی ها شرکت کی کنند ،فقط عده ای انگشت شمار مطلب مفید و آموزنده می نویسند. همه به فکر خودشان هستند ، مشغول کار های دیگرند. رژیم هم این را خوب میداند و در نتیجه جا پای پادو هایش چپ و راست اینجا دیده می شود.
٣۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : پرویز رفتار

عنوان : آقای مانی فرزانه لطفا کوتاه تر بنویسید
زنده باد حزب کمونیست کارگی .....

درود بر شاهزاده رضاه پهلوی زنده باد پادشاهی در ایران و زنده باد حزب کمونیست کارگری لطفا کانال جدید را ببینید و به حزب کارگری کمونیست ملحق شوید.باید هرچه زودتر یارگیری کرد و قوی در مقابل آخوندها ایستاد.
٣۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : مانی فرزانه

عنوان : حزب "مشروطه خواهان ایران" با سابقه ی ضد مشروطه
یکی بود یکی نبود - در پیش از صد سال پیش تو همین ایران ما مردمان عاصی شدند در پی چار ه ی درد - فکر مشروطه شدند و بقیه داستان.

جنبش مشروطه خواهی ایرانیان بر گستره ی تاریخ ایران چون ستاره ای درخشان پرتوافشانی می کند و پرده از تاریکخانه های شاهان و روحانیون و جهانخواران بر میدارد.

بسی تاسف که در همان آغاز با توطئه های دربار و مشروعه خواهان به ناکامی کشیده شد.
در اینجا فرضت نیست که به ضربه هائی که از به قدرت رسیدن رضاخان تا سقوط پسرش محمد رضاشاه بر دستاوردهای مشروطه آمد سخن گفت فقط برخلاف اهداف مشروطه که میخواست شاه و روحانیون را پای بند به قانون نماید و از برج عاج بزمین بکشد. دقیقا برعکس هم رضاشاه و هم محمد رضا شاه در ماورای قانون همه کاره ی مملکت بودند . رضا شاه در نرد عشق با هیتلر مملکت را به پرتگاهی کشاند که با توجه به شرائط جنگ دوم جهانی فقط از آن دیکتاتور ضد مشروطه بر میامد.

عملکردهای محمد رضاشاه بخصوص از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب بهمن جز نخوت و جاه طلبی عقب مانده متعلق به ماقبل سرمایه داری ضد مشروطه و جامعه ی مدنی به هیچ عنوان قابل توجیه نمی باشد. فقط مراجعه به خاطرات غلامان خانزاد و جان نثار قسمتی از نقش ضد مشروطه ی آخرین شاه ایران را نشان میدهد.

خواهشمند ست به متن تهیه شده ی حزب "مشروطه خواهان ایران" توجه فرمائید که فرموده اند :" ولی ما تجربه یک انقلاب زشت را داریم که به علت ضعف جامعه مدنی و نبودن رواداری در فرایند سیاسی روی داد. پادشاهی نیروی مثبتی در جامعه بود ولی مردم به حساب نمی آمدند. "

ببینید چگونه مانند آخودها سر هم بند می کنند. "انقلاب زشت به علت ضعف جامعه ی مدنی و نبودن رواداری در فرایند سیاسی روی داد" خودتان قضاوت کنید تناقض گوپی را !

بعد اضافه کرده اند پادشاهی نیروی "مثبتی" در جامعه بود ولی مردم "به حساب " نمی آمدند"

هنوز جرات نمی کنند بگویند شاه همه کاره بود و پدر مملکت را در آورد نقش مردم را نادیده گرفته بود.

نتیجه: نادیده گرفتن مشروطه خواهی مردم و قانون مدار شدن جامعه با بیرحمی در ۵۸ سال متمادی یعنی بیش از نیم قرن نادیده گرفته شد و مردم را از روند تکامل سیاسی -اجتماعی باز داشت که به فربه شدن مشروعه خواهان در عرضه ی زندگی گردید. که در بحران بیماری شاه و دوران جنگ سرد و نبود جامعه مدنی و سرکوب دائمی دگراندیشان انتقال قدرت توسط مرجع تبعیدی شیعیان و حمایت میلیونی مردم صورت گرفت.

کارگزاران شاه که با او در خیمه شب بازیهای حزب مردم - ایران نوین و پان ایرانیست در کنار گذاشتن دگراندیشان ارضا نمی شد به تشکیل حزب رستاخیز منجر گردید که همه ناشی از عناد آنها با قانون گرائی و مشروطه بود. چرا آنها از تشکیل حزب واقعی مثل تمام کشورهای آزاد گریزان بودند؟ آیا این حضرات نمی دانستند که مردم با مشروطه میخواستند خط و ربطی به وضع مملکت بدهند؟

تعریف مشروطه : مشروطه ی ایرانی که الهام گرفته از دموکراسی های اروپا ست که به حکومت های اطلاق میشود که بر اساس کستیتوسیون = کنستیتوشون اداره میشود که متکی به قانون اساسی بر آمده از مجلس نمایدگان مردم می باشد که به اشکال سلطنتی و جمهوری متجلی میشود.

مشروطه خواه : اصولا به تمام افرادی که پارلماتاریسم را ارج می نهند اطلاق میشود فرقی نمیکند که در انگلستان باشد که سلطنتی ست یا آلمان و فرانسه که جمهوری ست.


دوستان ضدمشروطه ی دوران آریامهر که با حزب ایران نوین و مردم و بالاخره رستاخیز با حزب بعث عراق رقابت میکردند. بعداز سقوط ولی نعمت خود بازهم به ماهیت مشروطه خواهی مردم توجه نکرده و به جای تشکیل یک حزب مدرن مانند تمام احزاب مغقول اروپا دست به "ابتکار"
زدند و درادامه همان عملکردهای ستم شاهی حزب " مشروطه خواهان ایران " را تشکیل دادند.

- آیا این آقایان با آن کارنامه ی درخشان ضد مشروطه تحت کدام مکانیزم "مشروطه خواه" شدند مایه یک حزب را اسم آن تائین می کند یا عملکرد های آن؟

- با تعریفی که مشروطه خواهی در دموکراسی های اروپا معنی میدهد که شامل جمهور یها و سلطنتی ها میشود تابلوی حرب "مشزوطه خواهان ایران " التقاطی و نادرست ست چون این ها بقول خودشان از پیش مشروطه ی پادشاهی و گادشاه خود را انتخاب کرده اند.

- آیا دیگر نیروهای مخالف جمهوری اسلامی مشروطه خواه نیستند؟ ملی ها و ملی مذهبی ها و چپ ها مشروطه خواه نیستند؟ جمهوره خواهان ضد مروطه اند ؟

_ آیا در اروپا حزب مشروطه خواه سراغ دارید ؟

پیشنهاد : به جای وارد جزئیات شدن موضوع بهتر ست به این حضرات با برخوردهای اصولی نشان دهیم که نه در زمان ستم شاهی و نه امروز درک درستی از قواعد بازی نداشته و ندارند. هنوز میخواهند با همان روش های کهنه ی عوام فریبانه مانند گذشته در راس قرار گیرند.

متاسفانه جریان های سیاسی در خارج از کشور به نکات بر شمرده در بالا توجه نکرده و حتی بعضی از فعالان چپ با نزدیکی به این جریانات "موروثی" خط و مرزها را مخدوش نموده اند.
انتقاد خود را چند بار برای جمشید طاهری پور در سایت ایران امروز نوشتم.
داریوش همایون و دوستانش حق دارند به عنوان شهروند ایرانی به قعالیت سیاسی خود هر طور که علاقمند هستند ادامه دهند مثلا همانطور که در این نوشته چند بار گفته اند تحت عنوان " لیبرال و دموکرات و نظائر آنها " که مبارک ست . ولی نام حزب "مشروطه خواهان ایران" باید
نقد شود چون خیلی بی ربط ست..

عجب بدبختی گرفتارمان کرده - جمهوری اسلامی پدر هر چی جمهوری واقعی را در آورده که همه میدانند دشمنه مشروطه ست و حزب "مشروطه خواهان ایران" پدر مشروطه خواهان واقعی ایران را در آورده .

مشزروطه خواهان واقعی ایران نباید نسبت به این حزب "کهنه کار " کم بها دهند و حداقل نسبت به نام بی مورد و بی مسمای آن اعتراض کنند.

مانی فرزانه


سمزا
٣۰۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : شاهین رفتار

عنوان : پادشاهی
درود بر شاهزاده رضاه پهلوی زنده باد پادشاهی در ایران و زنده باد حزب کمونیست کارگری لطفا کانال جدید را ببینید و به حزب کارگری کمونیست ملحق شوید.باید هرچه زودتر یارگیری کرد و قوی در مقابل آخوندها ایستاد.
٣۰٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : بخوان جانم جانم

عنوان : تاریخ بر وفق مراد ملت ایران پیش خواهد رفت
بحث جمهوریت در ۳۰ سال پیش مطرح شد و به کرسی نشست. تاج و تخت شاهی رفت و صندلی چرخ دار جمهوری لاشه ی بیمار ریاست جمهوری را در سرزمین ایران چرخاند .

راستش من هرچه فکر می کنم نمی دانم چرا جوابی برای اینکه چرا به یکباره ۱۸۰ درجه چرخش پیدا کردیم و به جای سلطنت و پادشاهی جمهوریت را انتخاب کردیم به هیچ جوابی نمی رسم به راستی مگر پادشاهی در ایران چه بار سنگینی روی دوش ملت ایران می گذاشت ؟؟
مگر نه اینکه ما شاهد کشورهای پیشرفته و دمکراتیکی جون هلند اسپانیا انگلستان وووو هستیم که به صورت پادشاهی اداره می شوند اگر پادشاهی ایرادی داشت که انگلستان ابر قدرت جهان بلافاصله منحل می کرد و پیرو جمهوریت می شد. اما آنچه که حائز اهمیت است رشد سیاسی افکار عمومی در کشورهای پیشرفته که دارای حکومت پادشاهی هستند می باشد . افکار عمومی در کشورهای ازاد پادشاه و ملکه را به عنوان یک سمبل و سنت قدیمی و قابل احترام و ستایش نگاه می کنند و نخست وزیر و کابینه سیاست کشور را در عرصه داخلی و جهانی می چرخاند.

ملکه در این کشورها دارای عزت و احترام خاصی است گویا جزء آثار باستانی این کشورها به حساب می اید و ارزش تاریخی و فرهنگی دارد اما به نظر من ما از لحاظ فرهنگی هرگز جایگاه تاریخی و باستانی خودمان را پیدا نکرده ایم و ضعف اصلی ما ملت ایران همین است که فکر می کنیم جهوریت برای ایران بهتر از پادشاهی است در صورتیکه اصل جمهوریت همان انتخاب نخست وزیر است که می تواند با وجود داشتن یک پادشاه وظائف خودش را به خوبی انجام بدهد .
پادشاه سمبل گذشته تاریخی ایران زمین و نخست وزیر به عنوان اجرا کننده وظائف رئیس جمهور چنانچه در کشور هلند و انگلستان و اسپانیا ملکه وارث تاج و تخت پادشاهی است به صورت ظاهری ولی در واقع نخست وزیر و وزراء گرداننده سیاست هستند . ما باید به رشد فرهنگی رسیده باشیم با توجه به تجربه گران مایه ای که از وجود جمهوریت در عرض این ۳۰ ساله در ایران داشته ایم و درس عبرتی از این تجربه تلخ گرفته ایم که جمهوریت در ایران نمی تواند ملت ایران را به سمت ترقی و تحول جلب کند پیروی ملت ایران و اقوام ایرانی از پادشاه بیشتر از رئیس جمهور است چون به نظر می رسد رئیس جمهور در ایران یک وصله ناجور ی باشد به تن کشور پادشاه خیز ایران .
وظیفه هر ایرانی در این برحه از زمان با توجه به عبرت پذیری از دوران ۳۰ ساله جمهوریت در ایران فقط کسب آگاهی و رشد فرهنگی و سیاسی و تاریخی است که خوشبختانه ملت ایران به این تجربه دست پیدا کرده اند و آگاهی کامل دارند که جمهوریت چگونه ۳۰ سال باعث پس رفت ایران عزیزمان شد و اگر پادشاهی در ایران مانده بود در عرض این ۳۰ سال کشور ایران در جایگاه یک کشور پیشرفته و صنعتی قرار داشت . به نظر من خارج شدن از این چهارچوب بار دیگر باعث سردرگمی ملت ایران می شود که در فکر آبادانی کشور ش هست .
۳۰۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور ۱۳۸۷
٣۰۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : arvan kiani

عنوان : شما را بخدا از اسب توهم پیاده شوید نسل ماحرفهای شما و خاندانتان را نمیفهمد
نمیدانم چرا هرکس از راه میرسد فورا بنام ملت ایران وکالتش را به رخ دیگران میکشد. اخه خامنه ای بنام ملت ایران هر چرت وپرتی را برزبان میاورد, احمدی نژاد هم همینطور, رفسنجانی ومسعود رجوی ورئیس جمهور مادام العمر هم همینطور .طرفداران سلطنت سرنگون شده در ۳۰ سال قبل هم همینطور. نمایندگان طبقه کارگر در احزاب چند نفری هم همینطور.اقایان نسل ما که یا بعد از انقلاب بدنیا امد و یادر زمان انقلاب کودکی بیش نبود بیش از ۵۰ میلیون جمعیت ایران را تشکیل میدهد.چگونه میشود از پشیمانی مردم ایران در سرنگونی دیکتاتوری پهلوی حرف زد بدون توجه به این واقعیت.اخه کی نسل قبل از ما چه انها که در قدرتند و چه انها که سرنگون شدند و چه انها که سرکوب شدند میخواهند به این امر واقف شوند. اقاجان شما که حتا نمایندگی نسل خودتان را ندارید چگونه به خود اجازه میدهیدبه نام مردم ایران حرف بزنید وبه نمایندگی از انها دنبال پسر شاه سرنگون شده بدوید. شما را بخدا از اسب توهم پیاده شوید نسل ماحرفهای شما و خاندانتان را نمیفهمد
٣۰۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : دهقان ...

عنوان : چرا ...؟
چرا شما به خود اجازه می دهید از قول ملتی صحبت کنید!؟
باز که شد همان ، شما فراموش نکنید که عده ی زیادی نظرشان درست عکس نظر شماست ، آن ها هم ایرانی هستند و حق نظر دارند . و اگر شما بخواهید فقط حرف خودتان را بزنید نتیجه اش رودررویی است ، آیا پادشاه شما می خواهد بعد از خون بر تخت بنشیند؟
من فکر نمی کنم ، زیرا من ایشان را آدم عاقلی یافته ام.

به یاد داشته باشید که مخالفین هم خواهند گفت : مگر عقل ما کم است ، سلسله ای را که ایران امروز را با بی لیاقتی و ندانم کاری برای ما به ارمغان آورده دوباره انتخاب کنیم ، می بینم شما با تکیه بر تصمیم قبلی خود سخن می گویید.

اگر نظر حزب شما هم همین است ، باید خدمت شما عرض کنم که ایران افغانستان و عراق نیست ، اپوزیسیونی نسبتاً قوی دارد و اگر بخواهند بدون توجه به نظرات آن ها عمل کنند عملشان به ضد خود بدل می گردد.
ای کاش بجای شما مسئولین حزب جواب میدادند.
شما اصلاً و ابداً فکر نکنید که با این جواب مخالفین را قانع کرده اید ، بلکه باید خدمت شما عرض کنم آب پاکی را روی دستشان ریخته اید و گفته اید ، از ما امیدی نیست
زیرا ما تغییر ناپذیریم.
لطفاً این بحث را ادامه ندهید چون از من جواب نخواهید گرفت ، ای کاش مقامی مسئول از حزب جواب میداد . می توانند جواب را در اعلامیه ی جداگانه ای به همین سایت بفرستند. می گویم همین سایت منظورم این است که من بدانم کجا چاپ شده تا بخوانمش ، همه ی ما برای ایران فردا کمی باید از حق خود به سود دیگری بگذریم ، وگرنه ایرانی آشفته و درگیر خواهیم داشت.
٣۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : یک دوست دوست

عنوان : هیچکسی جای پادشاهی قبلی را نمی گیرد
در جواب آقای دهقان باید بگویم مگر عقلمان کم شده است که یک نفر دیگر را پادشاه ایران کنیم مگر پادشاه قبلی مان چه ایرادی داشت ؟

چرا لقمه را دور سرمان بگردانیم و در داخل دهانمان بگذاریم کسی را انتخاب کنیم که نمی شناسیم.؟ عملکرد سلسله پهلوی در تاریخ و اذهان ملت ایران بسیار درخشان است و از این سلسله ملیون ها ایرانی رضایت دارند . سال هاست که این خانواده را می شناسیم و شناخت کافی داریم نکات مثبت و منفی اش را می دانیم و کمکش می کنیم تا بهترو بهتر باشد . خودمان این رزیم را سرنگون کردیم خودمان هم هنوز نمرده ایم این رزیم را منتش را هم می کشیم و قدمش را روی چشم می گذاریم و دوباره سرکار می اوریم .

اقایون مخالف و موافق هم در فردای ازادی ایران قبول مسئولیت کنند و مردو مردانه و زن و زنانه مثل شیرزن به ابادانی کشور بپردازند هیچکسی جای پادشاهی قبلی ایران را نمی گیرد به روزش خواهید دید که ملت ایرانی در هر شهر و کوی و برزنی که باشد با پای پیاده به دنبال رضاه شاه خواهند دوید چرا که هنوز خاطرات آن رژیم را در دل دارند و باور دارند که یک تارموی آن رزیم به تمام رژیم های جهان می ارزد قدر عافیت کس داند که به مصیبتی گرفتار آی. سال ها خون و خونریزی و جنگ و فقرو فلاکت و بیچارگی را تحمل کردیم در آرزوی پادشاهی شاهزاده مهربانمان.
٣۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : دهقان ...

عنوان : اما ...
سلام دوستان عزیز

در سخن شما منطقی قوی نهفته است ، اما ما مجبور نیستیم برای پیشبرد این هدف حتماً پسر محمد رضا شاه پهلوی را انتخاب کنیم. در بین ایرانیان نخبگان و فرهیختگانی یافت می شود که پسر محمد رضا شاه پهلوی انگشت کوچکشان نیز نمی شود.
چرا باید ملت ایران مجبور باشند باز از سلسله ای پادشاه برگزینند که با ندانم کاری خود امروز ما را به وجود آورده . به نظر من بسیار کریه و زشت است که دوباره برگردیم به سلسله ای و - به هر دلیلی - منقرض شده!؟
به نظرم اگر شما بخواهید بر این موضوع پافشاری کنید ، حزب شما نیز نمی تواند جای ویژه ی خود را بیابد در جامعه و یک "رستاخیز" دیگر می گردید در ذهن مردم ایران و این از سوی حزب شما خود کشی می باشد.

بیایید عادت کنیم که دیگر خود را بر دیگران تحمیل نکنیم. پسر محمد رضا شاه آدم خوبی است ، اما آن بزرگ مرد تاریخ خود نیست که بتواند ایران فردا را بچرخاند ، یا بقول شما وجودش مایه ی اتحاد گردد.
لطفاً شما فقط به نظرات داخل حزب خود تکیه نکنید وگرنه به یک اتحاد سرتاسری از جمله با نیرو های چب ایران که بسیار قوی هستند دست نخواهید یافت و در نتیجه عده ای مجبور خواهند شد برای سرنگونی دوباره ی یک پادشاه تحمیلی به میدان بیایند . به نظر من با ایشان که انسانی مدرن و عاقل هستند مشورت کنید تا ایشان کناره بگیرند و بعد مجلس نخبگان تشکیل شود و پادشاه جدید را انتخاب کند و آن هم شرطی ، یعنی اگر از اصول مردمداری و بزرگواری و آزادی خواهی و استقلال طلبی خارج شد به راحتی ملت حق داشته باشد و بتواند او را عزل کند. هنوز دیر نشده اگر شما بخواهید بر خواسته ی خود پافشاری کنید ما فردا ایرانی نا آرام و آشفته خواهیم داشت . بهترین کار این است که ایشان کناره بگیرند و مردم پادشاه خود را نه بر مبنای اینکه پدرشان پادشاه بوده بلکه از این نظر انتخاب کنند که او را شایسته می دانند. هنوز دیر نشده است ، تا افسار کار از دستتان در نرفته در پی چاره باشید. تا فردا ما در گوشه و کنار ایران زمین کوچک خان های معترض نداشته باشیم تا نیروی ملت ما تقسیم شده به هدر رود.
دقیق بیندیشید ، دوست دارم که مسئولین خزب شما جوابم را این زیر بنویسند.

پاینده ایران
٣۰۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : نادر نادریانفر

عنوان : بلر و چپ افراطی!!!!!!!!!!
یک بار از جسی هلمز ، سناتور ایلت نورت کارولینا که یک محافظه کار افراطی بود ** پرسیدند: سما که با سوسیالیست ها و کمونیست ها اینهمه مخالفید، ایا هیچ کشور کمونیستی ای را دیده اید؟ جواب داد بلی: ایالت ماساچوست
حال حکایت حزب مشروطه هست. تونی بلر را "چپ افراطی" میخوانند. گویا سواد اینان از چپ، سوسیالیست، و یا کمونیست، باندازه سواد جسی هملز است.طفلک تونی بلر که خود بعد ها گفت که تصمیم هایش را همواره بر مبنای نظرات استخاره چی ها و طالع بین ها میگرفته . بعد هم رسما شعبه دین اش را عوض کرد، تواب شده و غسل داده شد. بیچاره مردم ایران که با قحط الرجال روبرو شده اند و این حزب مشروطه با تیوری پردازش، داریوش همایون میخواهند آنها را نجات دهند

**(هلمز طرفدار کوکلاس کلان ها بود و وقتی که طرقداران یک حزب سوسیالیست با داشتن جواز رسمی در این ایالت تظاهراتی بپا کردند، چندین نفر از آنها توسط یکی از حامین هلمز با شلیک گلوله های که دوربین های تلویزیونی از آن فیلمبرداری کردند کشته شدند.- قاتل آنها همانند قاتلین مبارزان در رژیم اسلامی و پهلوی، بحاطر محارب بودند تظاهر کننده گان، در دادگاه تبریه شدند - جسی هملز گفت گه گشته شده گان باید خیلی راضی باشند که اجازه تظاهرات به آنها داده شده بود. ضمنن چسی هلمز از طرفداران پر و پا قرص محمد رضا پهلوی بود)
٣۰۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست