از : ماریا
عنوان : اتحاد با ایران، بمب روسیه برای غرب
منبع: خبرگزاری نووستی
کد خبر: ۱۸۸۴۴ تاریخ انتشار: ۱۵:۱۲ - ۳۰ شهریور ۱۳۸۷ تعداد بازدید: ۵۲۴۱
در پاسخ به کمک امریکا به گرجستان، روسیه قصد دارد همکاری های هسته ای با ایران را گسترش دهد. این مطلب را روزنامه انگلیسی The Times به نقل از منابعی در محافل نظامی روسیه نوشت.
بعقیده کارشناسان، در نتیجه تعمیق و گسترش همکاری مسکو و تهران در زمینه انرژی اتمی، اتحاد نیرومند سیاسی-نظامی بین دو کشور برقرار می شود. این برای واشنگتن یک کابوس است و از این رو غیر ممکن نیست که غرب وادار به تصحیح سیاست خود در رابطه با روسیه و ایران شود.
طبق اطلاعات رسانه های انگلیس، در کرملین این امکان را بررسی می کنند که کارشناسان انرژی اتمی خود را به تهران اعزام کرده و دانشمندان ایرانی را برای ارتقای سطح به مسکو دعوت کنند. این روزنامه می نویسد که گسترش همکاری های هسته ای ایران و روسیه می تواند پاسخ متقارن روسیه به کمک مالی گسترده آمریکا به گرجستان و نیز حضور ناوهای آمریکا در دریای سیاه باشد.
کارشناسان تایید می کنند که اتحاد نظامی-سیاسی روسیه و ایران، یکی از موترترین روش ها برای ضربه وارد ساختن به منافع کشورهای غربی است و آنها را وادار می سازد که سیاست متجاوزانه خود را در رابطه با مسکو و تهران تصحیح کنند. با توجه به این مطلب، پیشبینی ها در رابطه با گسترش همکاری های هسته ای بین دو کشور در آینده نزدیک می توانند تایید شوند.
"رجب صفروف" رئیس مرکز مطالعات ایران معاصر به RBC daily گفت: "فشارهای آتی از سوی ناتو و غرب ناگزیر روسیه را به سوی ایران سوق خواهد داد".
اتحاد ایران-روسیه می تواند عاملی نیرومند در شرایط تغییر یافتن ترکیب کنونی نیروها در عرصه بین الملل باشد. گسترش همکاری های نظامی و فنی بین ایران و روسیه می تواند در آینده منجر به استقرار پایگاه های نظامی روسی در ایران شود. بعقیده صفروف، بهترین مراکز برای حضور نظامی روسیه در ایران می تواند آذربایجان شرقی و جزیره قشم در خلیج فارس باشد. وی معتقد است: "پایگاه در آذربایجان شرقی به روسیه اجازه می دهد که اوضاع در آذربایجان، گرجستان و ترکیه را تحت کنترل خود بگیرد و حضور در خلیج فارس نیز برای مسکو امکان بی سابقه کنترل عملکرد آمریکا و ناتو در منطقه خلیج فارس، عراق و سایر کشورهای عربی را فراهم می کند".
مسکو و تهران از گسترش همکاری های خود در زمینه اتم صلح آمیز سودی دو چندان خواهند داشت. روسیه از آینده بسیار خوبی در بازار هسته ای ایران برخوردار است که در چند سال آینده بطور آشکار افزایش خواهد یافت و این در آینده می تواند برای فدراسیون روسیه بسیار سودآور باشد. ایران نیز به تجربه روسیه در این زمینه نیاز دارد. صفروف معتقد است که نزدیک شدن روسیه و ایران بطور ناگزیر منجر به همخوانی سیاسی دو کشور در صنایع انرژی خواهد شد که این کابوسی برای کشورهای اتحادیه اروپاست که هم اکنون نیز از وابستگی به روسیه ترس دارند. قابل درک است که در چنین شرایطی، توافقات بین کشورهای اتحادیه اروپا افزایش خواهد یافت و تمایل آنها برای پیروی از آمریکا در قفقاز علیه روسیه و یا در خاور نزدیک و میانه علیه ایران برعکس به شدت کاهش می یابد.
مسکو می تواند در چارچوب سیاست نزدیک شدن ایران و روسیه، روند پذیرش ایران در سازمان همکاری های شانگهای را تسریع کند. "لئونید ایواشوف" رئیس آکادمی مشکلات ژئوپولیتیک روسیه در گفتگویی با RBC daily خاطر نشان داشت: "هدف روسیه این است که اجازه حمله به ایران را ندهد، از این رو برای آن بسیار مفید خواهد بود که تهران را زیر چتر فنی-نظامی کشورهای سازمان همکاری های شانگهای بگیرد". پذیرش ایران در ترکیب سازمان، می تواند به نفع بسیاری ار شرکت کنندگان در سازمان باشد. "ایران می تواند منابعی بسیار و از جمله منابع مالی را از طریق سازمان کنفرانس اسلامی که ایران بازیگر کلیدی آن است به سمت سازمان همکاری های شانگهای سوق دهد".
امتیازهای نظامی-سیاسی و اقتصادی که مسکو و تهران در نتیجه اتحاد خود بدست خواهند آورد، نمی تواند غرب را نگران نکند. از یان رو در آینده نزدیک باید در انتظار دسیسه های متعدد برای گسیخته کردن اتحاد ایران-روسیه بود.
فشار بر روسیه به احتمال زیاد، طبق معمول از طریق جذب اوکراین و گرجستان به برنامه عملکرد برای عضویت در ناتو در ماه دسامبر سال جاری ، دسیسه و مناقشه در قفقاز با حضور گرجستان، جذب آذربایجان و پس از آن ارمنستان به بلوک نظامی-سیاسی و الی آخر خواهد بود.
ایران را نیز آمریکا و متفقینش می توانند با تحریمات اقتصادی و نیز شعله ور ساختن روحیه جدایی خواهی در بین ملیت های مختلف، از جمله در مرز با پاکستان تهدید کنند. غیر ممکن نیست که آمریکا اسرائیل را نیز به بمباران تاسیسات هسته ای در ایران تحریک کند. علاوه بر این، باید انتظار موج دیگر اخبار دروغین را در رسانه ها با هدف ایجاد اختلاف بین مسکو و تهران داشت.
٣۴۲٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣٨۷
|
از : hasan hashemi
عنوان : به آقای لیبرال مفلوک!
عموجان اینقدر زورنزن. اوضاع دنیا دارد عوض میشود. روسیه هم مثل آمریکا سرمایه داری است و ارباب فکری ات .نمیتوانی جنایات همفکرانت را با زدن " انگ کمونیست روسی" و... بپوشانی ومخالفان فکری ات رامرعوب کنی. بیندیش که برسرآمریکا چه آمده که روسیه (بعنوان نوکر چند سال پیش اش) دارد باو بادیده ی حقارت مینگرد؟؟!! بخاطر این حادثه ی بدی که برایتان افتاده تسلیت گفته وبرای بازماندگانت صبر جمیل میطلبم! غم آخرت باشد!
٣٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣٨۷
|
از : لیبرال
عنوان : چپ سنتی و چپ امریکایی هردو به یک میزان از رواج سیاست موازنه عدمی دکتر مصدق و ملیون طرفدار او عصبانی هستند ۰ دلیل انهم این است که در تداوم این سیاست نابودی منافع خود و اربابان خودرا می بینند۰
وقتی در زمان مصدق بحث ملی کردن نفت در میان بود توده ایها فقط باملی کردن نفت جنوب که توسط انگلیس غارت می شد موافق بودند و صحبت از نفت شمال که در حوضه مشترک استخراج کشورسوسیالیستی شوروی بود مخالف پودند۰ طبری علنا از منافع مشروع شوروی در مقابل منافع نامشروع انگلیس سخن می گفت۰ کمونیست های جهان وطن از منافع وطن واقعی شان یعنی شوروی سخن می گفتند۰ مصدق را عامل امریکا می دانستند و دائما همین جنگهای روانی و سخنرانی روی موارد غیراصلی به قصد تحت الشعاع قراردادن اصل موضوع را به راه انداختند تا با سمپاشی هایشان علیه نیروهای ملی هماهنگ با ارتجاع مذهبی و فراماسیون انگلیس جو را انقدر تیره کردند تا عاقبت وقتی کودتا شد مردم در صحنه نباشند و عده ای اوباش و اراذل و پول گرفته از امریکا و انگلیس به همراه چند تانک و نیروی نظامی کوچکی دولت ملی او را ساقط کردند ۰ همین کشور کمونیستی شوراها ( نه فئودالها که بعدا جهشی از فئودالی به کمونیسم پریدند با همان خصلت امپریالیستی )در مقابل کودتا سکوت و بعد طلاهای ایران را به نشان تبریک تحویل دولت کودتا داد و بعد توده ایهای توبه کرده مثل انصاریان و جعفریان و باهری و نیکخواه و قطبی و۰۰۰ در دستگاه شاهنشاهی به عنوان وزیر و تئوریسین حزب رستاخیز(الگوگرفته از نظام تک حزبی شوروی ) و رئیس رادیو و تلویزیون مشغول به کار شدند تا رفته رفته نظام شاهنشاهی را از درون به سمت یک نظام دیکتاتوری تک حزبی تغییر داده و بعدا مثل افغانستان در غیبت احزاب و روشنفکران ملی با یک کودتا و روی کار اوردن عنصری حلقه به گوش کشور کمونیستی مادر یک شبه از فئودالیسم موتاسیون کنند به کمونیسم طالبانی ۰ نقشه اما با انقلاب ۵۷ به هم ریخت ۰ عوامل حزب توده به خدمت خمینی دویدتد با یک تغییر در نقشه ۰ اما باز حمله به ملیون و لیبرالها و امریکایی نامیدن انها و تبلیغ ضدامپریالیسم بودن یک روحانی سنتی (که دشمنی اش با امریکا و شاه اساسا هیچ سنخیتی با اموزه های مارکسیسم نداشت اما جو را به نفع کشور پدرخوانده و به ضرر کشور رقیب بهم میزد) اساس کار قرار گرفت ۰ عنصر ازادیخواهی و دموکراسی طلبی جنبش زیر اتش شدید توپخانه حزب توده (و همراهی نااگاهانه بقیه چپ با ان) خیلی سریع نابود و به جای ان بعد از یک توطئه حساب شده اشغال سفارت امریکا توسط عده ای دانشجو (که بعدا همه توبه کرده و مغضوب واقع شدند )با مبارزه دروغین با امپریالیسم امریکا عوض شد که حاصلش پس از سی سال موجودی است مثل احمدی نژاد و رژیمی است توتالیتر و کت پسته روسیه (نوع تکوپن یافته همان موجود موتاسیونی فئودال کمونیست به شبه سرمایه دار ) که در صحنه بین المللی تا حد یک دولت عقب مانده و منزوی و شرور سقوط کرده که جان ومال و سرزمین مردمش را دو دستی تقدیم سیاست های وحشیانه و تجاوزکارانه رژیم فئودالی کمونیستی شبه سرمایه داری (شترگاوپلنگ) پوتین و میدان رقابت جنون امیز ان با غرب کرده است ۰
زیاد هوش سیاسی نمی خواهد تا بدانیم نفع برنده این جنجالها که زیر عبای حقوق ملیت ها و مبارزه با امپریالیسم امریکا و دفاع از جنگ سرد و نامگذاری دریاها و نمادهای جغرافیایی و سیاسی و فرهنگی و دفاع ار حقوق زنان و کارگران و ترویج جهان وطنی (وقتی که کشورهای بزرگ به کشورهای کوچک متل عراق و افغانستان و اوستیا و گرجستان و ۰۰ با دلایل پوسیده حمایت از حقوق ملت های انها حمله میبرند و کشتار می کنند ) چه کسی است ۰
جه کسی سهم ایران ازدریای چند اسمی را از ۵۰ به ۱۳ رساند؟ ایا پس از ترکمان چای سوم بهتر نیست نام این دریا را از روسها بپرسید؟
چه کسی ۱۷ سال است دارد با انرژی اتمی بازی می کند و از ایران به عنوان گوشت دم توپ استفاده می کند؟
چه کسی میلیاردها دلار از صنایع نظامی و اکنون اهن و نفت و گاز سود میبرد؟
انها که به نام مبارزه با امریکا کشور ایران را تا مرحله نابودی و هلاکت و فروپاشی دراثر یک جنگ اجتناب ناپذیر دارند هل می دهند به چه کسی خدمت می کنند؟
چرا روسیه و ویتنام و کوبا و چین درشان را به روی سرمایه داری همین غرب جنایت کار و امپریالیست به قول شما باز کرده اند ولی تا صحبت از برقراری یک رژیم دموکراتیک و دارای روابط عادی مثل همان کمونیست های سابق و فعلی و همه کشورهای دیگردنیا با بقیه جهان پیش می اید مزدوران روسیه غارتگر به میدان می ایند با شعار ضدیت با امپریالیسم (که در هیچ کجای دنیا دیگر خریداری ندارد )و ضدیت با سرمایه داری که فقط در مکتب عقب مانده کمونیست های ارتدکسی خرید فروش میشود۰
وقتی ملیون با سیاست های امریکا ستیزانه و امریکا پرستانه هردو مخالفت می کنند چرا هواداران جنگ رهایی بخش امریکا که اتفاقا در میان چپ ها طرفدار علنی و شرمنده زیاد دارد به انها حمله می کنند به دلیل ضدیت ملیون با دخالت امریکا در سیاست های داخلی ایران و حمله نظامی ؟
چپ سنتی و چپ امریکایی هردو به یک میزان از رواج سیاست موازنه عدمی دکتر مصدق و ملیون طرفدار او عصبانی هستند ۰ دلیل انهم این است که در تداوم این سیاست نابودی منافع خود و اربابان خودرا می بینند۰
ایران باید از سیاست تهاجمی و پناه بردن به کشور متجاوزی مثل روسیه همزمان دوری کرده و مثل همه کشورهای کوچک دیگر به فکر سازندگی داخل خود باشد ۰ این میدان رقابت خونین هم ارزانی پوتین و مزدوران داخلیش بروند در روسیه با غرب بجنگند۰ البته جهان وطنان روسی می توانند برای جنگیدن علیه سرمایه داری و غرب به انجا بروند۰
٣٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : arvan kiani
عنوان : کاسپی ها یکی ازاقوام ساکن جنوب دریای مازندران بودند که امروزه به این مکانها مازندران وگیلان میگویند
برای اطلاع بیشتر رجوع شود به تاریخ تبری,تاریخ تنکابن, وتاریخ ۲۰۰۰ ساله ساری
میدانیم که تمام جهانیان دریای شمالی ایران را به نام یکی از کهنترین اقوام ایرانی، یعنی «کاسپیها» که در زمان باستان ساکن کرانههای این دریا بودند، «دریای کاسپین» مینامند۱. این را نیز میدانیم که در طول سدههای بسیار تا به امروز نام «مازندران» بر این دریا، بیش از هر نام دیگری به گوش فرزندان این سرزمین خوش آهنگ بوده است.
اما این را نمیدانیم چرا چند سالی است که تعدادی از نهادهای سیاسی، فرهنگی و آموزشی کشور به هنگام نام بردن از این دریا، به جای نامهای ایرانی مطرح آن در ایران و جهان، از نام جعلی و مطرود «خزر» استفاده میکنند. حال آنکه در هیچ اثر تاریخی و جغرافیایی که از دوران باستان به دست ما رسیده هرگز از این دریا با نام خزر یاد نشده است.
از نوشتههای «هکائتوس میلتی»(Hekataios Milesios) جغرافی نگار یونانی که قبل از هرودوت میزیست (کمابیش ۴۸۰-۵۴۶ پ.م) پیداست که این دریا به نام «دریای هیرکانی» (دریای گرگان) خوانده میشد۲. گویا اول کس از میان مورخان باستان هرودوت بود که در اثر تاریخی خود آن را «دریای کاسپین) ثبت کرد۳.
از آن زمان تا به امروز در همهی جهان، این دریا با همین نام کهن ایرانی شناخته میشود و همهی جهانیان آن را دریای کاسپین مینامند. در نقشههای جغرافیایی جهان نیز همین نام است که کاربرد علمی و عملی دارد.
اما پس از ظهور اسلام، مورخان و جغرافینگاران مسلمان که به شرح احوال تاریخی اقوام ساحلنشین دریای شمالی ایران پرداختند، در بیان موضع و موقعیت جغرافیایی سرزمین قلمرو هر قوم، ناچار اسامی بومی هر بخش از آبهای کرانهای دریا را که از نام محل و قوم مردم ساحلنشین همان بخش برگرفته بودند، در آثار خود آوردند. همان گونه که امروزه ما به همان شیوه، اسامی محلی و بومی مصطلح میان ساحلنشینان در یک محدوده ساحلی را برای آبهای کرانهی آن بخش بهکار میبریم. برای مثال میگویم : دریای انزلی، دریای چمخاله، دریای رامسر و ... از اینرو در عصر اسلامی و در میان مسلمانان نامهای چندی مانند : مازندران، تبرستان، آبسکون، گرگان (هیرکانیای باستان)، گیلان، دیلم، قزوین (کاسپین) و نیز خزر و غیر آن از برای این دریا پیدا شد. چنان که گفته شد این نامها در آثار این نویسندگان تنها معرف حوزهی محدودی از آبهای کرانهای بود و گاه قلمرو حضور و یا اقتدار قومی را در طول ساحل مورد نظر میرسانید.
«خزر» هم یکی از همان چند نام و عنوانی بود که نویسندگان مسلمان به دلیل سکونت قومی بدین نام در استپهای مجاور کرانههای شمال غربی دریای شمالی ایران، بر آبهای کرانهی آن بخش از دریا داده بودند. خزرها هیچگاه حضوری گسترده بر گسترهی آبهای دریای شمالی ایران نداشتند. زیرا چیرگی خوی صحراگردی بر آنان، سبب پرهیزشان از دریا میشد. از این رو قلمرو این نام حتا در اوج اقتدار و قدرتمداری خزرها، هرگز محدودهای فراتر از آبهای کرانهی میان دو سوی دهانهی رود ولگا (رود اتل) تا سواحل شمال «دربند» (بابالابواب)، در آن سوی مرزهای ایران زمین را در برنمیگرفت.
گذشته از آن، طول دوران حضور خزرها در بستر تاریخ نیز چندان دراز نبود. آنان در سدهی چهارم میلادی در منطقهی سفلای رود ولگا پیدا شدند و در سدهی دهم میلادی، به انهدام گراییدند۴. پیش از پیدا شدن خزرها در کنارهی رود ولگا، این سرزمین محل زیست «سکاهای آریایی» بود.
در برابر، از باستان زمان، بیشتر سواحل و آبهای دریای شمالی ایران، در قلمرو تاریخی، قومی، فرهنگی، تمدنی و سرزمینی ایران قرار داشته است.
خزرها قومی وحشی، متجاوز و خونریز بودند. اقوام سرزمینهای همسایه از هجوم پیدرپی آنان که برای غارتگری انجام میشد و با شقاوت و بیرحمی بسیار همراه بود، پیوسته در وحشت مرگ بسر میبردند. سرزمینهای آبادان و پرنعمت ایران در قفقاز از آفت هجوم آنان بارها دستخوش ناامنی و ویرانی گسترده شده بود. در جنگهای ایران و روم در عصر خسروپرویز، خزرها از متحدان اصلی رومیان در حمله به ایران بودند۵.روسها یک بار در دوران خلافت عباسیان به کمک و مساعدت خزرها پای به دریای مازندران گشودند و سواحل مازندران، گیلان و اران را به باد غارت و کشتار دادند۶.
ایرانیان در عصر خسرو انوشیروان برای جلوگیری از یورشهای خانمانسوز این قوم خونریز، بر تنها گذرگاه طبیعی عبور این هجومگران به سرزمین قفقاز، در حدفاصل کوه و دریا سدی محکم بستند و آن را «دربند» ساختند۷.برخی به غلط ساختن این سد را به اسکندر گجستک نسبت میدهند و «سد سکندر»ش میخوانند. این سد که مرز ایران با انیران در آن منطقه بود. در عصر اسلامی نیز به دفعات مورد مرمت قرار گرفت و تا چند قرن، کار دفاع از سرزمینهای ایرانی نشین قفقاز را برای مدافعان در برابر هجوم اقوام صحراگرد شمالی، آسان میکرد
٣۲۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : علی حسینی
عنوان : دریای خزر، کاسپین، قزوین،گرگان، مازندران، گیلان، اردبیل، آذربایجان؟کدامیک؟
درطول تاریخ این دریا نامهای منطقه ای متعددی داشته که دردوران رضا خان تلاش شد که فقط نام مازندران بماند. اما ازآنجا که تمامی آن به ایران مربوط نبوده وبخصوص اینکه مازندران حتی ۱۰درصدسواحل آن را احاطه نمیکند، اصرار براین نام غیر منطقی ، وباحتمال خیلی زیاد" پهلوی گرایانه" بوده وضمن اینکه این اصرار هیچ فایده ی ملکیتی هم نخواهد داشت ،برنفاق بین ملل واقوام متعدد ساکن پیرامون آن دامن خواهد زد . دراصل هدف ازپافشاری برنام کمتر معتبر" مازندران" همین مسئله است. بگذارید مردم هرمنطقه ی پیرامونی خزر ( ازجمله هموطنان محترم مازندرانی) نام استان وایالت خود رابرروی این دریابگذارند واین مسئله ایرادی ندارد. اما سماجت براطلاق نام خاص وکمتر تاریخی براین دریاچه، چیزی جزنشان دادن ماهیت درونی وفاشیستی این دوستان ملی گرای ما ودرهم ریختگی این سایت چپگرا که ازنشر خیلی ازمقاله های علمی خودداری میکند،نیست. درستتر یا بقول آقای نگهدار " راستتر" آنست که این دوستان ملی گرای ما با مشاهده ی طلیعه ی " چند قطبی شدن جهان"، خیلی عصبانی اند وبا این کارها (نشان دادن نژاد پرستی نوع رضا خانی آن)، عقده خالی میکنند. زیاد نگران نباشیم!
٣۲۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : reza rezaei
عنوان : محکوم کردن حمله ی شبانه به اوستیای جنوبی چرامحکوم نشده است
دولت گرجستان درآن شب تاریکی که مردم جهان سرگرم تماشای مراسم افتتاح المیک باشکوه پکن بوده ، با قتل هزاران نفر مردم بیگناه آن سامان " جنایتی " علیه بشریت کرد که این آقایان ملی گرای ما سکوت عالمانه ای رادرپیش گرفتند. اگرمردم کوزوو ودیگران این حق را دارند که اعلام استقلال کرده وبطور غیرقانونی برسمیت شناخته شوند، چرا مردم اوستیا این حق راندارند؟
ازدیدگاه این آقایان ملی گرای قلابی، منافع ملی ما همان منافع کنسرواتور های آمریکاست که با تشویق دولت بی تجربه ی گرجستان درصدد دست اندازی بیشتر به انرژی قفقاز وآسیای میانه بود که لااقل درقسمت هایی ازکارش افتضاح ببارآورد وبرسیادت آمریکائی- اسرائیلی جهان لطمات شدیدی واردآورد با این طرز تفکر امضاء کنندگان " ملی گرای " بیانیه ، دشمنان ما کسانی جزهمسایگان ما نیستند.
شما باطرح دعواهای گذشته ی بین امپراطوریهای فئودالی حاکم برایران وروسیه - که ربطی بما بعنوان ملت ندارد - نمیتوانید نظرات را ازآمریکابه جاهای دیگر تغییر دهید لطفا آبروی خود وحیثیت " ملی گرایی" را ازبین نبرید. اکثریت شما آقایان باستثنای معدود ملی گراین واقعی مورد احترام مردم، همواره درطول زندگی سیاسی تان سرگرم خاک پاشیدن به چشمان مردم وتراشیدن دشمن موهوم برای آنها بوده است که ازاین رهگذرمردم ما صدمات زیادی خورده اند.
٣۲۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : سهند آذرترک
عنوان : چپ و ملی گرایان
سایتی که عنوان ایدئولوژی چپ را با خود به یدک می کشد، اعلامیه ملی گرایان را در صفحه اول خود جای می دهد. عجب آشفته بازاری است، نه چپش معلوم است و نه راستش؟؟؟
٣۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : لیبرال
عنوان : پس جای تعجب نیست که طرفدان امریکایی فروپاشی همانقدر از مواضع درست ملیون دراین راستا عصبانی هستند که جیره خواران مارکسیست ورشکسته روسی ۰
چقدر جالب و دیدنی است که ارتجاع چپ و راست به مثابه دو تیغه یک قیچی همیشه بر علیه ایران و ایرانی به حرکت درمی ایند۰ بعد از دو زاویه کاملا مخالف ملیون را می کوبند ۰ دست راستی های تجزیه طلب و شونیست که ملی گرایی را فارس گرایی اعلام و دم امریکایی شان را که به نوارهای رنگین استراتژی مک کین (فروپاشی ایران از درون با برجسته کردن قوم گرایی و تضاد های داخلی)مزین است زیر لباس حمایت از اقوام ایرانی کرد و لر و بلوچ و اذری و فارس و غیره قایم کرده اند ملیون را شونیست پارس می خواند ۰
چپ روسی که از غارتگری روسها در غیاب امریکا در ایران زیر لوای دروغین مبارزه ضد امپریالیستی سر مست است و با ایجاد تخاصم بی پایه با امریکا (پس از اشغال سفارت امریکا) سی سال است که سیاست خارجی ج ا را به گروگان روسیه دراورده و روسها به میمنت ان سهم شیر را از ان بزرگترین دریاچه جهان در شمال ایران ( که نامش خزر یا کاسپین یا گلستان و یا گیلان و یا هر اسم دیگری که باشد) را به نام خودشان سند زدند و سهم ایران را از ۵۰ به ۱۳ رساندند۰ میلیاردها دلار از پول ایران را چاپیدند۰حالا به مارکسیست های روسی داخل ایران که خودشان را برای روسیه بیش از ایران و ایرانی ( چه کرد و فارس و لر و اذری و ترکمن و بلوچ ) جر می دهند پول می دهند که به این وبسایت ها بیایند و علیه ملیون شعار بدهند۰
دولت ملی دکتر مصدق را همین وطنفروشان روسی با کمک کودتا چیان امریکایی و انگلیسی و ارتجاع اسلامی با سکوت و همراهی شوروی زمین زدند۰
دلیل حقانیت ملی گرایان همین که روس پرستان انهارا امریکایی و امریکا پرستان انها را ناسیونالیست فارس می دانند۰
ملت ایران به سلطه و دخالت امریکا در ایران همانقدر نه می گو ید که به غارتگری روسها در ایران ۰
پس جای تعجب نیست که طرفدان امریکایی فروپاشی همانقدر از مواضع درست ملیون دراین راستا عصبانی هستند که جیره خواران مارکسیست ورشکسته روسی ۰
٣۲٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : تهرانی -------------
عنوان : اسمی جدید نیست
دوستان عزیز بهتر است در آن مواردی نظر بدهید که اطلاع دارید ، شما را که مجبور نکرده اند در مورد موضوعی که اطلاع ندارید نظر بدهید. قابل توجه نویسنده ی کامنت "آذربایجان" : نام دریای مازندران هرگز دریای گیلان یا گلستان نبوده ، این دریا - بزرگترین دریاچه ی جهان - از دیرباز سه نام داشته : دریای خزر ، دریای مازندران و کاسپین و در شرایط جغرافیایی مختلف و کشور های مختلف این نام ها همیشه بکار رفته ، مثلاً روس ها فقط بهش دریای کاسپین می گویند ، در ایران از دیرباز هر دو نام خزر و مازندران را بکار می برده اند. پس مازندران یک اسم جدید نیست برای بزرگترین دریاچه ی جهان.
٣۲٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣٨۷
|
از : نادر اورموی
عنوان : ملت هوشیار آذربایجان
۱- امریکا دوست استراتژیک ملت ایران است؟
۲- دریای خزر دریای مازندران است؟
۳- ترکان ایران همیشه ایرانی بوده اند و هستند و ملت آذربایجان به نژاد پرستان و زبان پرستان در هر لباس و مقام و مدرکی که باشند به عنوان عمله های امپریالیسم غرب و انگلیس و عاملان اختلاف و تفرقه بین مسلمانان ترک و عرب و فارس و کرد و ترکمن نگاه می کند
۴- آنها که فارس کراسی را با دموکراسی یکی می دانند دشمن همه ملت های کرد و فارس و ترک هستند و با این بازی ها نمی توانند جبهه واحد گشوده شده از طرف ملت های قهرمان ایران را علیه شوینزیم و ارتجاع ملی و مذهبی مخدوش نمایند
٣۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣٨۷
|