یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بیانیه جنبش دانشجوئی آذربایجان به مناسبت اول مهر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حمید محوی

عنوان : پست ژنوسید
من فکر نمی کنم در مورد باز شناسی زبان آذربایجانی مشکلی وجود داشته باشد. این مسئله ای ست که پیش از همه به خود آذری های گرامی مربوط می شود که در این زبان دست به خلاقیت بزنند و به عبارت دیگر انباشت فرهنگی و همراه با آن زیر بنای فرهنگی ایجاد کنند. امتیاز فرهنگی اهل ایران بودن نیز همین است یعنی وجود زبان های مختلف که اینها همگی جزه‍ی ثروت فرهنگی ست.
ولی این طور به نظر می رسد که موضوع با زیر علامت سوال بردن زبان مشترک اهالی ایران گره خورده است. بر این اساس معنای تاریخی طرح چنین موضوعی ست که باید برای همه ما مطرح باشد. معنای تاریخی یعنی طرح امپریالیسم جهانی برای تجزیه ی ایران. این طرح بسیار گسترده است. این تجزیه و بقول کارل مارکس «قطع عضو» در قرن نوزدهم شروع شد و آخرین قطعه جدا شده بحرین در عصر پهلوی بود. البته هیچ اجبار تاریخی وجود ندارد که کشوری به نام ایران وجود داشته باشد. تاریخ در شرف تکوین است. و امپریالیسم جهانی علاوه بر تمام ترفندهای قدیمی، دفتر تازه ای را نیز گشوده است که همانطور که گفتم نامش با هیروشیما آغاز می شود و امروز نامش گبو ۱۲ سنگر کوب است .... یعنی ژنوسید... اجازه دهید اوّل بدانیم که آیا اساسا آینده ای برای مردم منطقه امکان پذیر است یا نه...بعد راجع به زبان آذربایجانی به عنوان زبان رسمی ایران صحبت خواهیم کرد...فعلا آذربایجانی ها چند تا کلاس زبان دایر کنند...که افرادی مثل من بتوانند آذربایجانی حرف بزنند و بنویسند...به رسمیت شناختن زبان آذری ابتدا باید توسط خود آذری ها انجام گیرد...امروز کی بزبان آذری رمان می نویسه؟ کی آنها را بفارسی ترجمه می کنه؟ کو فرهنگ نامه‍ی زبان آذری؟ ولی هیچ کدام از این ضروریات فرهنگی اجتماعی نباید به تجزیه ایران بیانجامد. حداقل نه امروز . فراموش نکنید که برخی از این امپریالیستها مثل فرانسه در زمینه برده فروشی عمده فروش بودند. و اهالی ایران اشغالی در عصر تزار را با شلاق می فرستادند که در روسیه خط آهن بکشند. آذربایجان شمالی را نگاه کنید، به ناتو پیوسته. بهتر است بگوییم پیوسته شده. که آمریکای یها بیایند از تبریز در مقابل تهران دفاع کنند؟ تازه این ها هم فقط تا زمانی ست که منابع انرژی ته نکشیده باشد.
که آذربایجان و کردستان هم تبدیل بشوند به مناطق نفوذ ناتو ؟ که آذربایجانی ها مثل ترک ها به لاتین بنویسند و تاریخشان برسد به صفر؟ کردها هم گویا به لاتین می نویسند. اینها اشکال مدرن عمده فروشی در زمینه برده فروشی ست.
البته مسائل دیگری که در سطح جمعیت شناختی هستند برای بازار جهانی مطرح می باشد. هند و چین. آنهایی که نفهمیدند دستشان را بالا کنند تا توضیح بیشتری بنویسم.
٣۵۲۹ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣٨۷       

    از : کریم ن

عنوان : دموکرات منشی برادران و خواهران فارس
بعضی از نظریه دهندگان در این مبحث طوری حرف میزنند که گویا دوره آریامهر است و گویا زمان بعد از لشگر کشی قشون متجاوز شاه به آذربایجان و قتل عام مردم بپا خاسته.
چشم ها را باز کنید. بغل گوش ایران دو کشور ترک الگوئی شده برای مردم ترک در ایران. این دو کشور را با افغانستان و تاجیکستان – هم تباران فارس ها مقایسه میکنند و خیلی نتیجه ها میگیرند.- این را من از خودم نمیگویم که فورا هوار سر دهید که ای نوکر علیف. نه برادر جان سری به مناطق آذربایجان بزنید و طرز فکر توده مردم را در مورد دوستان ایران گرا به ببینید. آن کسی که پرسیده این دانشجویان که مطالبه رسمیت زبان ترکی میکنند مگر چند نفر هستند خودش نشان میدهد که چقدر از مرحله پرت است. اینان نماینده تقریبا همه دانشجویان ترک ایرانی هستند. تقریبا در همه دانشگاه های آذربایجان دانشجویان هویت طلب پیشتاز هستند و مورد اعتماد همه هم هستند.
من فکر میکنم همه معترضان نکته اصلی را گم کرده اند و آن اینکه مطالبه رسمیت زبان ترکی یک درخواست حد اقل و یک نمایش واقعا کمرنگ از تمایلات هویت طلبی مردم ترک ایران است. من فکر میکم این خواسته خیلی ساده را بیشتر استقلال طلبان بعنوان اتمام حجت مطرح کرده اند که بگویند به فرمائید دموکرات منشی برادران و خواهران فارس خود را به بینید. اگر هنوز هم کسی امیدی به ماندن در ایران دارد پس عکس العمل ها را تماشا کند.
٣۵۲۷ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣٨۷       

    از : حمید محوی

عنوان : تبعیض، تبعیض طبقاتی ست .
برخی از دوستان برای دفاع از زبان مادری و کارکرد فرهنگی و علمی آن به حقوق بشر و یونسکو مراجعه می کنند...این بحث زبان مادری یک چیز است و مراجعه به چنین منابعی برای دفاع از حقوق بشر یک چیز دیگر. حقوق بشر از نوع سازمان ملل متحد و یونسکو در حد و حدود نظام سرمایه داری جهانی و طرح های امپریالیستی ست. همین و بس. گویا که در افغانستان همین حقوق بشر حرف دیگری می زند و جایگزینی زبان انگلیسی بجای زبان فارسی، حق و حقوق هیچ کس را پایمال نمی کند.

این موضوع که حقانیت زبان فارسی به عنوان زبان مشترک تمام اقوام ایرانی تا چه اندازه از نظر فرهنگی صحیح و موثر است، مورد نظر من نیست. در هر صورت این موضوع در تمام کشورهای جهان وجود دارد حتی در فرانسه. و علاوه بر این چنان که رسمیت زبان فارسی به عنوان زبان مشترک مردم ایران زیر علامت سوال برود، در این صورت باید بین المللی بودن زبان انگلیسی را نیز علامت سوال ببریم. موضوع این جاست در شرایط فعلی از نقطه نظر بین المللی ایران مرحله‍ی سختی را می گذراند. و باز هم موضوع این جاست که کشورهای امپریالیستی نه تنها در چهار چوب بازی بزرگ گاهی اوقات برای کشورها دولت (غالبا دیکتاتوری) تعیین می کنند، بلکه در عین حال به گروه های به اصطلاح پیشگام هم خط می دهند و از نظریات ظاهرا انقلابی را پشتیبانی می کنند. نمونه اش همین تظاهرات ایرانیان به اصطلاح طرفدار حقوق بشر در آمریکاست. به جمهوری اسلامی می گویند اعدام نکن....ولی به آمریکا و یارانش نمی گویند ژنوسید راه نیانداز و حالا که آن را (ژنوسید را ) با استفاده از اورانیوم رقیق شده براه انداخته و آغاز کرده است، سکوت می کنند و اعتراضی را بر نمی انگیزد. باز هم تکرار می کنم بررسی موضوعات فرهنگی در رابطه با ملت ایران و موضوع تبعیض یک چیز است ولی در شرایط حاضر همانطور که بسیاری به این موضوع آگاه هستند، توطئه‍ی های امپریالیستی یک چیز دیگری ست. و قطعنا در شرایط حاضر یکی از ترفندهای بی شمار امپریالیسم برای گسترش نیروهایش خنثی ساختن یک پارچگی ایران است. زیرا چنان که اتفاقی نیافتد تا چند دهه دیگر و علی رغم تمام مسائل و مشکلات اجتماعی، اینجا در ایران قدرتی متراکم خواهد شد که تنها باید با آن دور میز مذاکره کنند.

در پایان تنها می خواستم اکیدا هشدار دهم که چنین مباحث و مشکلاتی قویا در رابطه‍ی تنگاتنگ و اجتناب پذیر با تبعیض طبقاتی ست. اصل این داستان به تبعیض طبقاتی باز می گردد. امیدوارم که نیاز به تکرار این مهم نداشته باشم. و دوستان هوشیار باشند
٣۵۲۶ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣٨۷       

    از : ارشد جاوید پور

عنوان : سئوال از یاشار تبریزلی ! ؟
آقای یاشار تبریزلی اینطور که شما بانگ بر آورده اید و چند موضوع را به هم ربط داده اید نشان میدهد که به تاریخ و علت این رویدادها بیگانه اید و احتمالا از سر درد و ناچاری یا فشار روحی مجبور به بیان مطالبی غیر واقعی گشته اید ، مثل داستان آذربایجان غربی و شرقی ! یا آنطور که صدام حسین و کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس آنهم با تخم لقی که انگلیسها در آغز قرن در دهنشان شکاندند که به منطقه جنوبی ایران عربستان بگوئید ، لحن گفتار شما پس در اینجا با گفتار صدام و یا آنها چه تفاوتی دارد ؟! یا باید شما را نا آگاه به تاریخ منطقه خاور میانه وایران ونقش استعماری روسها و انگلیسیها در رویدادهای آن دانست یا مامور و معذور که مجبورید طوطی وار یک سری مطالب گنگ و فقط شعاری را در صفحات اینترنی پخش کنید ! که البته امیدوارم از سر نا آگاهی بوده باشد ، بنده همین خوزستانی که شما و صدامیان عربستانش مینامی با همقطارانی از ارومیه و آذر شهر و اسکو و خود بچه های اهواز و خرمشهر نزدیک ۴ سال در منطقه سوسنگرد و پادگان حمید مرتب جابجا میشدیم و در کنار همدیگر از خوزستانی گرفته تا دزفولی و خرم آبادی و خراسانی و بقول شما شوونیستهای فارس از برادر نزدیکتر از این کشور که متعلق به همه ما است در حد توانمان دفاعی کردیم و یک چشمم را هم ار دست دادم ، و خیلی از بچه های دیگر هم شهید شدند و اینها امده بدوند به جبهه نه برای خاطر خمینی و نه بخاطر روسها و انگلیسیها بلکه برای اینکه امروز شما بتوانی در گوشه دنجی بنشینی و شعار بدهی بر علیه ملت ایران ! بله بخاطر دفاع از شرف و ناموس تمام ایران که گویا برای شما ملت و وطن کلمه دمده شده ای میباشد و قادر به درک واقعیات پیرامون خود نیستید .
٣۵۲۵ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣٨۷       

    از : علی م

عنوان : قابل توجه شونیستها
وجود چنین افکارپوچ وارتجاعی نسبت به قومیت ها وزبانهای دیگراز افرادی که درسایه تاریک تاریخ سازی ۹۰ سال گذشته ایران رشد کرده اند به هیچ عنوان دور ازذهن نیست.
متاسفانه رشد چنین افکاری درفضای زیر کاملا طبیعی است
۱)جعل کامل تاریخ ایران به نفع قوم فارس در ۹۰ سال گذشته توسط ریپورترها و...
۲)نابودی سایر قومها به بهانه زبان رسمی وهزینه بسیار هنگفت از پول غیر فارسها برای ترویج زبان فارسی
۳)مداحی چون فردوسی را که تمام کتابش سراسر فحش به زنان عربها ترکها کردها بلوچها گیلگها و... چون پیامبری نشان دادن
وبالاخره تروج کامل نژادپرستی با بی حیای تمام وتکیه برضدیت با اعراب ترکها وسایرملل همسایه بر پایه کلمه موهوم آریایی (افغانها تاجیکها آلمانها هندیهاپیدا کنید شباهت را)
٣۵۱٨ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣٨۷       

    از : اشکان ترک زاده

عنوان : زبان انگلیسی
اقا نادر بنده به عنوان یک فارسی زبان به شما می گویم اگر قرار باشد در ایران به زور به جای زبان فارسی زبان انگلیسی اموزش داده شود و زبان اصلی شود می گویم خدارا صد هزار مرتبه شکر چون زبان انگلیسی زبان مادر و رایج و بسیار مهم در جهان است چه اشکالی دارد به یک زبان واحد در دنیا سخن بگوییم و از علم و تکنولوزی پیشرفته بهره برداری کنیم . اما فعلا اجازه بدهید ملت ایران به یک زبان مشترک آن هم زبان فارسی استفاده کنند و به رسمیتش احترام بگذارند و از بقیه زبان های رایج هم استفاده کنند
٣۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۲ مهر ۱٣٨۷       

    از : یاشار تبریزلی

عنوان : شونیستها برای نابودی ملتهای دیگر چه ها که نکردند؟!
شونیستها برای نابودی ملتهای دیگر چه ها که نکردند؟!

● سواد آموزی به زبانهای غیر فارسی ممنوع شد ● حتی سخن گفتن به این زبانها نیز در مواردی با محدودیت مواجه گشت ● چاپ و نشر کتابهای غیر فارسی ممنوع شد● استفاده از زبانهای غیر فارسی در رسانه های جمعی ممنوع شد ● انواع تحقیرها و توهین ها علیه ملتهای غیر فارس شروع شد ● موسیقی ملتهای غیر فارس با محدودیتهای فراوان مواجه گشت ● تاریخ ملتهای مختلف تحریف شد و ترک و عرب را نیز اقوام مهاجم غیر ایرانی و عامل عقب ماندگی ایران معرفی کردند ● با تئوری های مختلف سعی در تحقیر تاریخ و زبان این ملتها بر آمدند ● مبدا تاریخ را به زمان هخامنشیان تغییر دادند و تمدنهای قبل و بعد از آن را کمرنگتر و تحریف کردند ● اقدام به بزرگنمایی و جعل تاریخ تمدن پارس و آریایی کردند ● از لحاظ اقتصادی توجه به مناطق غیر فارس کمتر شد ● اقدام به تغییر اسامی شهرهای غیر فارسی کردند ● اندیشه برتری قوم فارس و زبان فارسی به دیگر اقوام را القا کردند ● نویسندگان غیر فارس را با برچسبهای مختلف تجزیه طلبی و کمونیست بودن و جاسوس بیگانه بودن و غیره مورد انواع اذیتها و تهدیدها قرار دادند● با فرستادن مسئولین دولتی فارس به مناطق غیر فارس سعی در کنترل این مناطق داشتند ● با فرستادن سپاهیان دانش فارس زبان به مناطق غیر فارس زبان و بالعکس سعی در استحاله قومی داشتند ● مهاجرتهای اجباری جهت تغییر بافت بومی ایران را حمایت میکردند ● سعی در تغییر ترکیب بومی نیروهای نظامی هر منطقه داشتند ● به سرکوبهای خونین مناطق مختلفی نظیر کردستان و آذربایجان و ترکمنصحرا و خوزستان پرداختند ● انواع کتب و نوشته های ضد ملتها نظیر شاهنامه را ترویج و تبلیغ کردند ● سعی در شناساندن کشور ایران به عنوان سرزمین پارس یا پرشیا بعنوان موطن فارس زبانان داشتند ● نام گذاری های غیر فارسی بر روی کودکان را سخت و حتی غیر ممکن کردند ● با تقسیم بندیها و نام گذاریهای متفاوت مناطق غیر فارس نظیر آذربایجان (به آذربایجان غربی و شرقی و زنجان و همدان واراک و امروز اردبیل ) وعربستان (به خوزستان) سعی در نابودی نام ملتهای غیر فارس داشتند ● ملتهای مختلف ایرانی غیر فارس را قوم ، قبیله ، عشیره ، خرده فرهنگ و اقلیت نامیدند ● زبانهای غیر فارسی را لهجه و گویش نامیدند ● به اختلاف داخلی بین اقوام غیر فارس دامن زدند ● ارتباط ملتهای غیر فارس با همزبانان خود درماورای مرزهای ایران را با انواع تهدیدها مواجه کردند ● آماری مخدوش از جمعیت ملتهای غیر ایرانی اعلام کردند ● و دهها ظلم و جنایت دیگر.
٣۵۱۰ - تاریخ انتشار : ۲ مهر ۱٣٨۷       

    از : سحر اردبیلی

عنوان : سیاست آسیمیلاسیون
جان استوارت می‌گوید :” اگر استعمار بخواهد که ملتی را وابسته خود سازد نخست سراغ هویت و زبان آنها می‌رود.” , اگر ملتی فرهنگ ( زبان و نژاد و..) خود را از دست بدهد و استحاله و آسیمیله شود همیشه در طول تاریخ مورد استثمار دیگر ملل و فرهنگ مهاجم قرار می‌گیرد. چرا که استثمار و استعمار اقتصادی و اجتماعی از استثمار فرهنگی آغاز میشود. استعمار گران (فرهنگی…) معمولا” در عصر جدید از حذف فیزیکی ملتی استفاده نمی‌کنند و همانا از نظریه استعماری هیتلری که می‌گوید:”بطور کلی برای معدوم و منقرض ساختن یک ملت ( با تمامی عقاید و فرهنگ مربوط اش) تنها کافی است زبان آن ملت و قوم از بین برده شود! ” بهره می‌جویند.

چند سالی می‌شود که جهان روز -۲۱ فوریه اول اسفند شمسی - را در حالی سپری می‌کند که یونسکو(unescu) بزرگترین نهاد فرهنگی دنیای معاصر ان را روز جهانی زبان مادری نام نهاده است. درک هوشمندانه طراحان این روز در سال پایانی هزاره دوم (۱۹۹۹ و اغاز هزاره سوم- هزاره‌ای که جهان با عزمی تمام به سوی “دهکده” شدن می‌تابد و نظریه‌ای که مارشال لوهان در اواسط دهه ۹۰ بدان پرداخته بود جامه عمل می‌پوشد - بیانگر اهمیت فوق‌العاده زبانهای متعدد و اقوام متنوع ساکن در این دهکده بی‌کران است.
٣۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۲ مهر ۱٣٨۷       

    از : اشکان ترک زاده

عنوان : زبان انگلیسی
اقا نادر بنده به عنوان یک فارسی زبان به شما می گویم اگر قرار باشد در ایران به زور به جای زبان فارسی زبان انگلیسی اموزش داده شود و زبان اصلی شود می گویم خدارا صد هزار مرتبه شکر چون زبان انگلیسی زبان مادر و رایج و بسیار مهم در جهان است چه اشکالی دارد به یک زبان واحد در دنیا سخن بگوییم و از علم و تکنولوزی پیشرفته بهره برداری کنیم . اما فعلا اجازه بدهید ملت ایران به یک زبان مشترک آن هم زبان فارسی استفاده کنند و به رسمیتش احترام بگذارند و از بقیه زبان های رایج هم استفاده کنند
٣۵۰٨ - تاریخ انتشار : ۲ مهر ۱٣٨۷       

    از : یک آذربایجانی

عنوان : تئوری پوچ توطئه و ساختن هیولا از سیستم فدارل چندزبانه!
کسانی که دانسته یا ندانسته در برابر یک خواست ابتدایی حقوق بشری یعنی آموزش به زبان مادری می ایستند و آنرا با تئوری های عجیب و غریب توطئه به هیولایی برای ترساندن مردم تبدیل می کنند، بهتر است بدانند که اهمیت آموزش به زبان مادری مورد تایید تمام مدافعین حقوق بشر است و سازمان یونسکو هر سال روز ۲۱ فوریه را روز جهانی زبان مادری نامیده و امسال (سال ۲۰۰۸) را سال بین المللی زبانها نامگذاری کرده تا به اهمیت آموزش به زبان مادری تاکید کند. در اهمیت آموزش به زبان مادری، شاید یک مقایسه آماری در مورد میزان افت تحصیلی و فرار از مدرسه در مناطق غیر فارس زبان با مناطق فارس زبان به تنهایی کفایت کند!

اما آن دوستی که با نام ناخدا نوشته : "فارسی همیشه زبان علم در ایران بوده است" بهتر است، مختصری از تاریخ اروپا را مطالعه نماید تا ببیند که تا قرون وسطی یعنی فقط چندصد سال پیش، تنها زبانهای لاتین و یونانی زبانهای نوشتاری و علمی در اروپا بودند و زبانهایی مثل انگلیسی، فرانسوی و آلمانی زبانهایی نو ظهور و متاخرند که سابقه نوشتار آنها بیش از چند قرن نیست!؟ دلایل متعدد تاریخی و مذهبی وجود دارد که چرا در زمانهای قدیم در هر منطقه فقط یک یا چند زبان علمی مشترک وجود داشته و زبانهای بزرگی مثل انگلیسی، فرانسوی و آلمانی زیر سلطه زبان لاتین و یونانی در اروپا بودند. یکی از مهمترین دلایل آن محدود بودن سواد آموزی و خواندن و نوشتن در دست عده ای معدود و نخبه بوده است که علوم زمانه را به زبان مشترک می نوشتند و می خواندند و نه زبان مادری شان. زبان لاتین زبان مذهبی و زبان کلیسا بود و زبان یونانی زبان تمدن درخشان یونانی و علم و فلسفه یونان. به صورت مشابه در منطقه ما هم زبان عربی زبان علمی و دینی و زبان فارسی بویژه در ایران، زبان شعر و ادب بوده است. البته ادبیات فارسی و عربی کهن این دیار، میراث مشترک همه ماست، چه عرب، چه فارس، چه ترک، چه کرد، چه بلوچ و ... چون بسیاری از پدید آورندگان این آثار زبان مادری شان غیر از دو زبان فارسی و عربی بوده است. لذا این دو زبان همان اهمیت و همان ارزشی را در منطقه ما دارند که زبانهای لاتین و یونانی در اروپا دارند. اما همانگونه که این احترام به لاتین و یونانی مانع تلاش برای شکوفایی سایر زبانهای اروپایی مثل انگلیسی، فرانسوی و آلمانی نشده است، در ایران هم سایر زبانها مثل، ترکی آذربایجانی، کردی، بلوچی و ... باید رشد و توسعه یابند و پیام مدرنترین علوم بشری به زبان مادری ترکها، کردها، بلوچها، عربها و ... به دور افتاده ترین روستاها هم رسانده شود تا این مناطق هم بتوانند پا به پای تهران و شیراز رشد کنند.

اما کسانی که واهمه در دل مردم می اندازند که سیستم چندزبانه باعث جنگ داخلی و تجزیه ایران خواهد شد، باید پاسخ دهند که چرا سیستم چند زبانه، سوئیس را نه تنها تجزیه نکرده بلکه به پیشرفته ترین کشور اروپایی بدل کرده که خود را بالاتر از آن می داند که وارد اتحادیه اروپا شود! شاید بگویند که فرهنگ ما به حد سوئیسی ها نرسیده است، این حرف درست است اما آیا فرهنگ مردم ما از کشور هفتاد و دو ملت هندوستان هم عقب تر است که بزرگترین و باثبات ترین دموکراسی در جهان سوم است و می رود که ابرقدرت نوظهور جهان آینده باشد؟! سیستم چند زبانه و فدرال در هندوستان، جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را با زبانها و فرهنگهای بسیار متنوع، در قالب یک کشور متحد دور هم جمع کرده است و کمترین مشکلات را در زمینه اقلیتها در منطقه ما دارد. تنها معضل قابل توجه در هندوستان هم مربوط به کشمیر است که آن هم یک معضل مذهبی است و نه یک معضل قومی و زبانی.

شاید عده ای به خاطر می آورند که در زمان شاه ما چنین مشکلی نداشتیم و عامه مردم هرگز چنین درخواستهایی نداشتند و تقاضای به رسمیت شناخته شدن زبانهای غیر فارسی در ایران تنها در میان اقلیت روشنفکران چپ طرفدار داشت و بخواهند دوباره به آن عصر برگردند و با کنترل آن اقلیت محدود، سیستم تک زبانه در ایران را مثل سابق با مشکلاتی ناچیز پیش ببرند تا آسیمیلاسیون به تدریج این مشکل را با فارس زبان شدن اکثریت جمعیت ایران حل کند!؟ اما در عصر اطلاعات و رسانه ها، دیگر ادامه شیوه تک زبانه گذشته ممکن نیست و اگر نخبگان فارس زبان شرایط را درست تحلیل نکنند و زمینه ایجاد تفاهم ملی در قالب سیستم فدرال چند زبانه را ایجاد نکنند، این خواست، چنان عمیق و عمومی خواهد شد که مقاومت در برابر آن به همان چیزی منجر خواهد شد که برخی در اینجا هشدار داده اند، یعنی تعمیق اختلافات قومی و زبانی و خدای ناکرده جنگ داخلی و تجزیه ایران. پس این سیستم فدرال چندزبانه نیست که باعث تجزیه ایران خواهد شد، بلکه مخالفت در برابر این خواست مشروع است که ممکن است باعث جنگ داخلی و تجزیه کشور شود. عده ای می خواهند این معضل را با سانسور و عدم انتشار اخبار این خواسته ها حل کنند چون فکر می کنند می توانند جلوی عمومی تر شدن این خواسته ها را بگیرند ولی حقیقت این است که در عصر اطلاعات، اینترنت و ماهواره دیگر سانسور کارساز نیست و بهترین راه حل پذیرش حقیقت و همراهی با خواسته حقوق بشری اقلیتهای زبانی در ایران برای جلوگیری از سوء استفاده تندروان تجزیه طلب است.

در اینجا از سایت وزین اخبار روز برای انتخاب این شیوه درست اطلاع رسانی بدون سانسور کمال تشکر را دارم.
٣۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۲ مهر ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست