از : عباس پهلوان
عنوان : گزارش آنشب درست است.
قهرمان بازیهای چریکها فقط برای خودشان جذاب بوده هواداران قلیل آنها.
کشتن انسانها چه ساواکی و چه چریک برای رسیدن به قدرت سیاسی باعث افتخار کسی نیست. چه در اینصورت آیت الله خلخالی که پانصد نفر را اعدام کرد در جایگاه بالاتری از حمید اشرف قرار می گرفت که در آنشب کذایی پس از شکستن حلقه محاصره خانه تیمی سیزده نفر را کشت تا نهایتاً درساعات اولیه صبح در درگیری کشته شود.
پرسنل شهربانی که حلقه دوم محاصره خانه تیمی را تشکیل میدادند از دیدن صحنه اجساد کودکان کشته شده در آشب بشدت منقلب شدند.
در ادامه درگیریهای آنشب حمید اشرف بامسلسل در نزدیکی میدان محسنی سه نفر از عوامل گشت کلانتری قلهک به سرپرستی سرهنگ فرداد را هم کشت.
حالا اگر این قبیل افراد اسطوره های عده ای چریک مقیم اروپا هستند، باید به حال مردم بدبخت ایران ، روشنفکرانشان و آینده آن مملکت انقلاب زده گریست....
۴٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : حمید بهروزی
عنوان : حقانیت راه
قبل از بیان نظر خود، پیشنهادی به شما میکنم که حتمأ مطلبی را که رفیق مادر ، فاطمه سعیدی ( شایگان ) در ارتباط خودشان، فرزندان زنده یادشان و کتاب دشمن، نوشته اند را بخوانید.به باور من مطلب آنچنان آب پاکی بر دستان تا مرفق به خون آغشته نادریها، ساواکیها (پهلوی)،ساوامایی ها ( اسلامی) و... ریخته که آن سرش ناپیدا، اما با این همه می شود با مراجعه به نوشتجات و خاطرات رفقای فدایی که هنوز وجودشان و کلامشان، خواب شب دشمنان از هر قماشی را آشفته می سازد، به پوچ بودن روایت گونه های شکنجه گران و تاریخ نگاران مزدور پی برد.
به نظر من نوشته « در افشای تاریخ نویسی.....» بطور کاملأ خلاصه و مفید، نقش و اهداف نویسنده(نویسنده گان) را در سر هم بندی کردن کاغذ پاره های بازجویان ساواک، آنهم بدون سندیت! در کتاب ( چریکهای فدایی خلق از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷ ) تحت عنوان تاریخ نگارانه به سبک وزارت اطلاعات رژیم اسلامی را، به عینه نمایانده است و چه بهتر که در شکل گسترده تر نیز این ترفند های ددمنشان جنایتکار را در به بیراهه کشاندن مبارزات توده های مردم در این شرایط حساس و شعار های سازشکاران و اپورتونیستها در تبلیغ ( مبارزه مصلحانه) را افشا سازند.
اما سخنی نیز با عزیزی که شاگرد رفیق نابدل خودشان را عنوان کردند دارم، عزیز نکته اساسی همین جاست که نقش و جایگاه ارزنده و والای رفقای مبارزمان همیشه ماندنی و فراموش نشدنی هستند، اگر از همان ولایت نابدل مثال بیاورم بهتر می توانم گفتارم را تشریح کنم، شاید در نوشته ای اسم رفیقی گفته یا نوشته نشود، اما بخاطر داشته باشیم که ( آنکه می سراید نمی ماند آنچه می ماند سخن اوست ) هم چنان که رفقا صمد، بهروز، مناف، علیرضا و ... رفتند اما آرمان و اهدافشان پایدار.
و اینجا دشمن با هدف قرار دادن تک، تک افراد با دست آویز قرار دادن برگ های بازجویی ، نه خود آنها ، بلکه کوبیدن و از بین بردن ( تئوری انقلاب و مبارزه انقلابی ) این رفقای جان بر کف را دستور کار خود قرار داده است، زهی خیال باطل.
هوشیاری ما در حفظ گنجینه یاد و نام رفقای شهیدمان و پیگیری راه و رزم انقلاییشان می باشد.
یادشان گرامی راهشان پر رهرو باد.
۴۲۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣٨۷
|
از : نعمت موسوی
عنوان : تشابه امپریالیستها و نوکرانش
دوستان عزیز ! بیرحمی و سفاکی جنایتکاران رژیم فاسد ایران برای میلیونها ایرانی که عزیرانش از قبل از انقلاب در فاجعه ی سینما رکس دود شدند و یا بدست خلخالی جانی در سراسر ایران بخاک و خون کشیده شدند ویا در دیگر ترورهای پراکنده سر به نیست شدند - یا در جنگ بی معنی خمینی - رفسنجانی گوشت دم توپ شدند و هزاران معلول از آنها در سخت ترین شرائط به زندگی سختی ادامه میدهند - یا در یا سیاه چالهای این رژیم شکجه و اعدام شدند و یا در سراسر دنیا ترور شدند و یا در قتل های زنجیرهای در خون طپیدند و از همه وحشتناکتر در قتل عام تبهکارانه خمینی دست جمعی در گورستانهای بی نام و نشان به وحشیانه ترین طرز ممکن استتار شدند هرگز بی جواب نخواهد ماند.
خمینی و دارو دسته ی او با چراغ سبزی که از اربابان خود گرفتند هنوز به بقای ننگین خود ادامه میدهند. فراموش نکنیم که تمام دلاورانی که در دهه ۶۰ در ایران - اروپا - آسیا - آمریکای لاتین
ناقوس مرگ ستمگران را به صدا در آوردند نشان دادند که آنها برای رهائی مردم از استثمار و استعمار ناچار بودند به چنان تاکتیکی روی آوردند.
نه تنها شاه در باره ی چریکها به دروغ و تبلیغات کثیف روی آورد بلکه آلمان و کشورهای باصطلاح آزاد هم به آزار و شکنجه ی راهیان بادر ماینهوف روی آوردند و کتابها و فیلمهای سفارشی تولید نمودند که آخرین فیلمشان هم اکنون در اروپا نشان داده میشود.
به نظر من راهیان فدائیان می توانند با نمایش گذاردن عکس های کم نظیر فدائیان خلق در سایت های خود نسل جوان را با میراٍ ث مادی و معنوی فداٍئیان بیشتر آشنا کنند.
عکس رفیق شهید مسعود احمدزاده در بیدادگاه نطامی شاه که پشیزی برای شاه و دار و دسته ی او قائل نشد و با بلند نشدن در برابر "رئیس بیدادگاه " تمام حکومت شاه را برسمیت نشناخت و محکوم کرد . آن حرکت محکمترین تو دهنی مردم ایران به حکومت ننگین بر آمده از کودتای خائنانه ی ۲۸ مرداد بود.
از آن دلاوریها کم نداشته ایم هرعکس به مراتب بهتر از چندین مقاله خواهد توانست تو دهان یاوه گویان رژیم کنونی بزند.
۴۰٨۹ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : کیانوش توکلی
عنوان : وقتی وزرات اطلاعات برای ما " تاریخ "می نویسد!
دروغ های این کتاب یکی جنبه سیاسی و دیگری اطلاعاتی است. بطور نمونه نویسنده در پایان کتاب نتیجه می گیرد ؛ در حالی که رهبران جمهوری اسلامی به حمایت از ارتش ایران بر آمده بودند این چزیکهای فدایی خلق بودند که در سال ۵۷ شعار می دادند که " ارتش ضد خلقی نابود باید گردد" بله درست است که چریکها چنین شعار نا بخردانه ای سر دادند ولی در عمل بدستور چه مقامی دسته دسته فرماندهان ارتش را به جوخه اتش سپردند... ؟!
پس از انتشار کتاب" شورسیان آرمانخواه "که توسط مازیار بهروز نوشته بود واین کتاب به توصیه وزرات اطلاعات توسط مهدی پرتوی همکار این وزراتخانه به فارسی بر گردانده شد؛ از ان پس به پیشنهاد همین شخص کتاب چریکهای فدایی در دستور تالیف وزرات اطلاعات قرار گرفت و محمود نادری کسی بجز مهدی پرتوی مسئول سابق سازمان نظامی حزب توده نیست .
چریکهای فدایی خلق
موضوع: بررسی تاریخچه چریکهای فدایی خلق از تأسیس تا پیروزی انقلاب اسلامی
نویسنده: محمود نادری
تاریخ انتشار: بهار ۱۳۸۷
قیمت: ۱۰۰۰۰۰ ریال:
کتاب چریکهای فدایی خلق از نخستین کنش ها تا بهمن ۵۷ " " در ۹۴۹ صفحه به قلم محمود نادری در بهار ۱۳۸۷ توسط " موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در ۳۰۰۰ نسخه در تهران انتشار یافته است.
پس از مطالعه کتاب، سئوالاتی برایم طرح شده است ؛ بطور مثال ایا نویسنده این کتاب اقای محمود نادری یک اسم واقعی است و یا برای خالی نبودن نام نویسنده کتاب، بدان اضافه شده است؟ . به همین خاطر نام ایشان را به گوگل دادم ولی نوشته و یا پزوهشی بنام ایشان در گوگل بدست نیامد ؛ ناگزیر نام کتاب راهمراه با نانم نویسنده مجددا به گوگل سپردم که ادرس سایت" موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی " یعنی همان موسسه دولتی که کتاب خاطرات کیانوری و کژراههای احسان طبری را چاپ کرده بود را نشان داد:
کتاب" چریکهای فدایی خلق از نخستین کنش تا بهمن ۵۷ "از انجا که بر اساس اسناد و مدارک ساواک نوشته شده است؛ یعنی وزرارت اطلاعات جمهوری اسلامی این اسناد را که ۳۰ سال از تاریخ ان گذشته را در اختیار شخصی بنام " محمود نادری " گذاشته است !
می دانیم که دستگاههای اطلاعاتی جهان، اسناد محرمانه خود را هر ۲۵ سال یکبار در اختیار عموم قرار می دهند و با وجود اینکه تاریخ برخی از اسناد ارائه شده در این کتاب متجاوز از ۳۷ سال می گذرد و همچنین ۳۰ سال از سرنگونی نظام پادشاهی گذشته است ؛چرا هنوز این اسناد ازادنه در اختیار علاقمندان تاریخ سیاسی ایران قرار نمی گیرد و براستی دلایل عدم انتشار علنی این اسناد توسط وزرات اطلاعات چیست ؟ !
ایا" موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی " که تنها ارگان دریافت کننده اسناد محرمانه است به چه وزراتخانه ای تعلق دارد محمود نادری نویسنده متولد کجاست و چند سال سن دارد و؛ فعالیت سیاسی او چگونه بود ؛ در چه رشته ای درس خوانده است و ..... ؟ وقتی کسی که کتاب ۱۰۰۰ صفحه ای چریکهای فدایی را می نویسد ایا لازم نیست که یک صفحه در باره خود نویسنده و در باره انگیزهها ، مدارج علمی و... او را بنویسد....
بهر حال بنظر من پس از انتشار کتاب" شورسیان آرمانخواه "که توسط مازیار بهروز نوشته بود ؛ہاین کتاب به توصیه وزرات اطلاعات توسط مهدی پرتوی همکار این وزراتخانه به فارسی بر گردانده شد؛ بنظر می رسذ که به پیشنهاد همین شخص کتاب چریکهای فدایی در دستور تالیف این موسسه قرار گرفته باشد و محمود نادری کسی بجز مهدی پرتوی مسئول سابق سازمان نظامی حزب توده نیست .
طبیعتا پاسخ داده می شود که چنین نیست با این وجود ، "کتاب چریکها" به دلیل اسنادی که در ان منتشر شده است برای نسل فدایی مجموعه ای خواندنی از راست و دروغ است .
در واقع، دروغ های این کتاب یکی جنبه سیاسی و دیگری اطلاعاتی است. بطور نمونه نویسنده در پایان کتاب نتیجه می گیرد ؛ در حالی که رهبران جمهوری اسلامی به حمایت از ارتش ایران بر آمده بودند این چزیکهای فدایی خلق بودند که در سال ۵۷ شعار می دادند که " ارتش ضد خلقی نابود باید گردد" بله درست است که چریکها چنین شعار نا بخردانه ای سر دادند ولی در عمل بدستور چه مقامی دسته دسته فرماندهان ارتش را به جوخه اتش سپرد... ؟!چه کسانی زبده ترین ژنرالهای ارتشی که اتفاقا تسلیم رهبران انقلاب اسلامی شده بودند را سر به نیست کرد ؟ چه کسی در هنگام اعدام بی رحمانه تیمسار رحیمی به تخم او شلیک کرد و اورا بشکل فچیعی زجر کش کرد چریکها و یا پاسداران بی رحم خمینی؟
بعد از تسویه خونین ارتش که بدستور خمینی سنگدل اغاز شد؛ ارتش ایران روحیه خود را از دست داد و اینگونه بود که صدام حسین به خود جرئت داد که به ایران حمله ورشود و....
نویسنده این کتاب ادعا می کند که ساواک چنان نفوذی را در چریکهای فدایی خلق سازمان داد که اگر انقلاب اسلامی رخ نمی داد؛ این سازمان به لانه ساواک مبدل می شد و.... در حالی که کسانی که با تشکیلات چریکی اشنایی دارند می دانند که هیج مامور راحت طلب ساواک به خود جرئت نمی داد که بتواند کمر بند چریکی که عبارت بود از کلتی که همواره گلنگدنگ اش کشیده شده بود و نارنجک جنگی که بجای ضامن فلزی، کشی به دور ان کشیده بود و شیشه سیانوری که همواره زیر زبان بود را ۲۴ ساعته با خود حمل نماید .... البته علت ضربه پذیری چریکها در طبیعت مبارزه مسلحانه و فضای پلیسی جامعه ایران ، نفوذی در پیرامون خانه های تیمی ، تعقیب و مراقبت گسترده سیستمایتک و ، شنود تلفنی خانه های تیمی بود.
بنظر من بزرگنمایی در قدرت ساواک از سوی موسسه وابسته به وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی قابل فهم است چرا که آنان از شبح چریک فدایی که روزگاری بزرگترین سازمان چپ خاورمیانه محسوب می شد ، همچنان در هراسند و بهمین خاطر از میان اسناد دست چنین شده در جهت ویران سازی اسطوره های فدایی می پرداز وهمچنین خراب کردن اشخاصی که همچنان در جبهه اپوزیسیون رزیم اخوندی فعالند را هدف این کتاب است . در حالی امروز دیگر چیزی بنام سازمان چریکها موجود نیست در واقع این سازمان به تاریخ پیوسته است چرا هنوز رزیم از" مرده این سازمان "می ترسد؟
در بخش اسناد و اعترافات چریکها دروغ هایی گفته شده است که امید است توسط فدائیان سابق که در کوشه و کنار این جهان هنوز نفس می کشند ؛ جز به جز افشاء شود البته منظور و هدف لاپوشانی کردن تفکر و عملکرد بغایت غلط چریکهای فدایی در آن روزگار نیست . من خود سعی می کنم در چند مورد بشکل خاطر نویسی در پاسخ به ادعای نویسنده این کتاب ؛ اطلاعات درستی را برای علاقمندان بنویسم
جایگاه این کتاب در مجموعه اعترافات تلویزیونی قرار دارد و گویا وزرات اطلاعات قصد دارد برای احزاب سیاسی قدیم و جدید تارخ بنویسد .
۴۰٨۰ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : باقر احمدی
عنوان : رفقا
آیا بهتر نبود که بجای دفاع از یک رفیق که خیلی هم برایمان با ارزش هست از کلیت اقدام کثیف جمهوری اسلامی صحبت میکردید.
من در شهرستان خوی در سال ۴۷ شاگرد رفیق شریفمان علیرضا نابدل بودم. در این کتاب از ایشان واز همه پرونده ایشان فقط یک نامه جعلی برای شاه چاپ کرده اند و با آن خواسته اند شخصیت والا و شریف نابدل را خراب کنند. اگر قرار بود از افراد در این ماجرا دفاع شود، شما با فراموشی نابدل و عدم دفاع از وی ضمنی حرف جمهوری کثیف اسلامی را در مورد او تایید کرده اید. بجاست که این اشتباه را تصحیح کنید. دوستدارتان باقر
۴۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣٨۷
|