از : حمید محوی
عنوان : پاسخ به دوست نادیدهی گرامی آقای داریوش راد
نظریات شما صائب است. مطمئنا هر یک از ما اگر بخواهد فقط صفحات روزنامه هایی را که هر روز منتشر می شوند، تنها ورق بزند ۲۴ ساعت کافی نخواهد بود، و گوش کردن به رادیوها و رسانه های دیگر نیز جای خود دارد.
موضوعی را که من مطرح کردم، مشخصا مربوط بود به منطق نقد. یعنی شکل و شمایل و ساختار نقد در رابطه با یک حادثه، خبر...تا نقد هر اثر هنری.
البته کار فرهنگی نیاز به وقت دارد، نیاز به مطالعه و بررسی و موسسه دارد. موضوع این جاست که شما مطمئنا به عواقب چنین نگرش هایی فکر نکرده اید. اگر وقت این نوع کارها را نداریم و اگر ابزارهای ضروری نقد را در اختیار نداریم و علاوه بر این انگیزه ای هم برای ایجاد چنین ضروریاتی نداریم، پس بهتر است که اساسا از موضوع قطع نظر کنیم.
من باز هم تکرار می کنم که باید به عواقب چنین نقدهایی فکر کنیم که تنها در سطح شایعه باقی می ماند - هر چند صحیح باشد -
عواقب چنین نگرش هایی، یعنی چی؟ یعنی توقف اندیشه و توقف نقد و توقف پیشرفت...و یعنی حاکمیت همان چیزی که قرار است با آن مقابله کنیم. البته چنین کارهایی نیاز به مطالعه دارد، نیاز به وقت دارد، نیاز به انرژی دارد...به همین علت هم هست که رسانه ها در اختیار قدرت هاست زیرا آنها از تمام امکانات برخوردار هستند، و خریداری می کنند از شیر مرغ تا جان آدمیزاد...با این وجود می بینیم که این فقیرترین ابزارها هستند که به اهرمی کارا تبدیل می شود که تمام تمهیدات قدرت حاکمه را خنثی می کند : یعنی روزنامه دیواری چهار تا دانشجو که ما نیز می توانیم تمام انترنت را به خاطر آن چند جمله روی دیوار یکی از دالان های پرت و دور افتاده در یکی از دانشکده ها بسیج کنیم تا به حقیقتی دست پیدا کنیم که قدرت حاکمه سعی در پنهان کردن آن دارد.
با تشکر از خوانش همگی
۴۲۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۷
|
از : سند خواه
عنوان : این زن و شوهر کیند؟؟
نادر آقا لطفا شما که گویا خبر دارید بفرمایید این زن و شوهر زمانه کیند! در ضمن در اینجا باید از یک سایت که اولین سایت مهم است یاد کنیم و آن گویا می باشد. از اول تا کنون خطش عوض نشده. در آن آینه ی از تمام نیروها و رویدادها دیده می شود چپ و راست در آن حضور دارند همچنانکه در ایران در جامعه همین طور است.
از شهرستان ایران
۴۱۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۷
|
از : داریوش راد
عنوان : به آقای محوی
با سلام به آقای محوی و ریش سفیدی ایشان!
این آقای محوی خیلی با حال است! کم کم هم باورش ده که واقعا ریش است و ما باید به او اقتدا کنیم. برای همین هم مثل ریش سفیدها یکی به میخ می زند و یکی به نعل. ایشان فتوامی دهد که ما برویم به همه ی رادیوها گوش کنیم و بعد هم بنشینیم و آنرا نق۵د کنیم. آقا این کارها خیلی وقت می گیرد. این کارها کار سرکار روشن دل است که بنشینید و به همه چیز و همه کس گوش کنید تا بعد به ما اطلاع بدهید که چه بنوشیم و چه بکنیم. چرا؟ چون وقت دارید. امروزه روز ما که در تهرانیم دستکم صدهزار رادیو و تلویزیون و سایت و ... در اختیار داریم چه رسد به شما اروپا و آمریکا نشینان. بنا بر این موقعیت بسی اضطراری تر از آن است که در مورد آن با با هزار کرشمه رفتار کنیم. سارا و نادر و دیگرا مسئله را درست دیده اند. جموهری اسلامی از درون در حال تلاشی ست و از این طرف و آنطرف نوکر می خرد. زن و شوهری که هر دونوکر وزارت اطلاعتند و آن دیگرانی که برای هم غرب کار می کنند و هم برای جمهوری اسلامی باید افشا شوند. این چه ربطی دارد و به زندگس خصوصی؟؟ زندگی خصوصی خواب و رختخواب است و خور و نوش!! من فکر می کنم قدری عدم تعادل روانی در برخی نوشته ها دیده می شود...رادیو سایت زمانه از چندی پیش تبدیل به سایت حکومت اسلامی شده. و این را در دانشگاه تهران هم مطرح کرده اند و مطرح است. برای خریدن این سایت و اعمال فشار اصلاحطلبان و اصولگراین از هم سبقت گرفته اند. حالا آقای محو به ما می فرمایند که بنشینیم و انتقاد کنیم. بفرمایید که بنشینیم و از قتلعامهای این سی ساله انتقاد کنیم. بسم الله!!
۴۱۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۷
|
از : رزا روشن
عنوان : عزایی که مرده شور را هم گریاند!
رادیو زمانه با پول دولت هلند نوکر روابط عمومی رژیم ایران!
http://rosaarchiv.blogfa.com/post-۲۸۴.aspx
رادیو زمانه و... افشای سفرهای خبری به ایران / پیک نت سفرای اکردیته امنیتی و سیاسی/ وزارت اطلاعات و احمدی نژاد- ارتباط ها و خط گیری ها از حکومت و انتقال اطلاعات داخلی برخی رادیوها و سایت های خبری به محافلی در داخل کشور ... در همین ارتباط اشاره به افشاگری اخیر یکی از نویسندگان یک سایت پر بیننده روازنه خبری می شود که در خارج از کشور فعال است. این نویسنده اخیرا به ایران سفر کرده و برای خروج از کشور دچار همان مشکلی می شود. او سرانجام می پذیرد که در برابر پس گرفتن پاسپورت و اجازه خروج، از خارج کشور هر اطلاعاتی را که درباره فعالیت های آن سایت پیدا می کند به محافل امنیتی داخل کشور منتقل کند. این فرد پس از رسیدن به کشور محل اقامت خود، سرانجام این ارتباط را در تماس با برخی سازمان های مدافع حقوق بشر فاش می کند و جزئیات گفتگوها و قرار و مدارهای امنیتی خویش در ایران را شرح می دهد
مهدی جامی مفسر سخنان احمدی نژاد داریوش مجلسی
۴۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۷
|
از : حمید محوی
عنوان : دربارهی تحریم رادیو زمانه
پیام سارا به نظر من بیشتر شبیه یک شایعه است تا افشاگری، همین طور مطالب نادر که بیشتر شبیه نقد زندگی خصوصی افراد می باشد. من شخصا با چنین ادبیاتی موافق نیستم. من طرفدار نقد هستم. نقد این نیست که ما بگوییم فلان رادیو از جانب محافل قدرت خریده شده است، پس ما آن را تحریم می کنیم. در این صورت تمام رسانه های جهان قابل تحریم خواهند بود. نقد آن است که به بررسی دقیق محتوای رسانه ها بپردازد و مشخصا نشان دهد که این رادیو پس از خریداری شدن به چه شکلی درآمده است. البته گویا که - بر اساس نظریه نادر - خانه از پای بست ویران بوده است. و من هم فکر می کنم که این نظریه اعتبار بیشتری داشته باشد زیرا که اساسا رادیو یکی از ابزارهای قدرت است. مثل سینما و تآتر. برای مثال می توانید به وبلاگ من درباره مابین فرهنگی ایران و نقدی که در باره رادیو بین المللی فرانسه نوشته ام مراجعه کنید. نه این که بگویم این را به عنوان الگوی کارتان در نظر بگیرید.
http://interculturel.blogfa.com/
ولی من هرگز نمی گویم به این رادیو گوش نکنید، می گویم اگر وقت دارید به آن گوش کنید و محتوای آن را نقد کنید.
ولی نکته ای که خیلی جالب به نظرم می رسد این است که چگونه یک مقاله یا اطلاع در روزنامه دیواری دانشگاه به رادیو اعلان جنگ می دهد و موثر واقع می شود.
با سپاس از خوانش همگی
۴۱۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۷
|
از : نادر معران
عنوان : خبر سارا
خبر خانم سارا خبر خوبی ست. ولی از اول هم رادیو زمانه لانه ی چند تن از اطلاعاتی ها حکومت اسلامی بود. یک آدم خوشمزه و خصوصا یک زن و شوهر که مامورانی چند جانبه بودند. هم سری به وزارت اطلاعات می زدند و می زنند، هم پناهندگی سیاسی داشتند و دارند و هم با هم بودند و هم از هم جدا و در نهایت در رادیو زمانه زمینه می ساختند و ساختند.
۴۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣٨۷
|
از : سارا اجابت: از سوی دوستان دانشجو
عنوان : تحریم رادیو سایت زمانه
باسلام این هم از رسواییهای دولت احمدی نژاد است. کسی در یکی از صفحات یک روزنامه ی دیواری دانشگاه تهران نوشته بود که سایت رادیو زمانه را اخته کرده اند این درست بود. و به همین خاطر ما در ایران این سایت که خوانندگان زیادی هم داشت را تحریم کرده ایم. می گویم ما، البته ما تنها چهل تا چهل و پنج دانشجو در تهران و شهرستان بیشتر نیستیم ولی خوشبختانه دوستان زیادی داریم که دوستان زیادی دارند. البته این ضدیت با رادیو زمانه اصلا شخصی نیست و نه ما و نه دوستان دیگر این خانمها و اقایان را حتا نمی شناسیم. اما از آنجا که با خبر شدیم با دخالت مستقیم حکومت اسلامی چه اصلاح طلب و چه اصولگرا خبرنگاران و نویسنده گان برای گنجاندن نظرات خوانندگان شدیدا دچار فشار و درد سر هستند ما دانشجویان دانشگاهای تهران و اصفهان و یزد و مشهد تصمیم گرفته ایم این سایت را تا اطلاعیه ی آینده تحریم کنیم. هم فشار آنها و هم دخالت جمهوری اسلامی و هم تحریم ما همه و همه به خاطر انتخابات تحت ولایت مطلقه ی فقیه است. این تحریم بسیار مهم است. زیرا جمهوری اسلامی با فشار بسیار سران این سایت را چه خارجی و چه ایرانی به ایران کشانده و آنها را بشدت زیر فشار قرار داده. خبر های دیگری در این رابطه هست که تا روشن شدن دقیق آن ما از انتشار آن خودداری می کنیم ولی به محض روشن شدن آنرا به اطلاع دوستان می رسانیم. خواهشمندیم دوستان این تحریم شدن را بدوستان خودشان در ایران و درجهان برسانند.
۴۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣٨۷
|