سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نظر ما درباره مسئله آذربایجان و ایران - سید جعفر پیشه وری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : الف از سوئد -------------

عنوان : درود تاریخ بر بزرگواران و راستگویانی چون پیشه وری و....................
درود تاریخ به بزرگواران و راستگویانی چون پیشه وری. و درود به آقای مددی که این سند مهم تاریخی را در اختیار همگان نهاده است. امروزه تاریخ را نیم بند می نویسند. یعنی تا آنجا می نویسند که ضرری برایشان نداشته باشد. غافل از اینکه چنین اثری هیچ تأثیر مثبتی نیز ندارد ، تأثیر منفی اما فراوان دارد. می آیند مشتی کاغذ را سیاه می کنند و وقت خود و دیگران را می گیرند. و یا اینکه دروغ و ضد تاریخ را به جای حقیقت تاریخی می نشانند.
و این کار دو حالت دارد
یک این است که عده ای آن تسلط و آگاهی لازم را که باید یک تاریخ نویس داشته باشد ندارند و نوشته هایشان بیشتر انشاء است تا حقایق تاریخی

دسته ی دوم این شیوه ی کار را عمدی بر می گزینند تا موضوعی را دامن بزنند یا بر عکس مسکوت بگذارند و این خود خیانت به تاریخ و انسان است ، زیرا نتیجه این تلاش می تواند ثبت شده فاجعه بیافریند. یعنی آیندگان تحلیل های خود را بر مبنای یک ضد تاریخ و ضد حقیقت پایه ریزی کنند.
تا نمونه ای برایتان آورده باشم به یک مورد زنده رجوع می کنم. از این دست نوشته ها که بخشی از حقیقت را با خود دارند تا بخشی دیگر به فراموشی سپرده شود در این سال های بد ِ بعد از انقلاب فراوان نوشته شده و هیچ یک از آن آثار ارزش تاریخی ندارد. چپ ها تا جایی که به نفع خودشان است می نویسند ، راست ها هم همین کار را می کنند ، ناسیونالیست ها هم همین کار را می کنند . جدایی طلبان نیز همین کار را می کنند. البته این شامل همه نمی شود ، عده ای بسیار کم هم هستند که نیک و بد خود و دیگری را می نویسند ، تعداد این عده متأسفانه بسیار کم است. ولی همان کم در آینده و تاریخ بر آن همه زیاد و یکطرفه نویسی ها برتری خواهد داشت و می ماند. آری تنها همین کم ، اما شامل حقیقت می ماند.
این نیمه نویسی فاجعه ی دوران ما شده است در تاریخ نویسی. به عنوان نمونه، آیا تا به حال کسی را دیده اید که بیاید پته ی تمامی ندانم کاری های خود را با دست خود بر آب بریزد؟
ولی عیب دیگری را بسیار دقیق همه می بینند ، اما به هنگام دیدن خود کور می شوند. و اگر دیگری هم بخواهد حقیقتی تلخ را از ندانم کاری و اشتباهاتشان برایشان بگوید ، گوشهایشان کر هم می شود و تو بعد از آن دیگر "دشمنی" ، "خائنی" و چندین صفت وحشتناک دیگر نیز داری! این است انصاف بشر زمانه ما. عموماً اینطور است. استثنا هایی نیز خوشبختانه وجود دارد که مایه ی امید است.
و حال می پردازم به آن حقیقت تلخ تاریخی که می خواستم بگویم.
در روز تصادف پیشه وری در جاده گنجه چند تن از بزرگان و افسران فرقه از جمله موسوی نیز حضور داشتند. موسوی بعدها رفت و در مالمو ی سوئد زندگی می کرد. تصمیم گرفت بعضی از حقایق تلخ را در روز های آخر زندگی خود بر زبان آورد تا آن راستی به یادگار برای آیندگان بماند.
آقای دکتر یحیایی در کتابی که در باره جنبش آذربایجان نوشته مصاحبه ی خود با موسوی را نیز در آن کتاب آورده. من نمی خواهم بگویم او به عمد این کار را کرده ، اما به وضوح می توانم بگویم: آقای یحیایی گفتگویی که می توانست یک سند تاریخی ماندگار شود را به هیچ بدل کرده.
به عنوان نمونه : موسوی می گوید: ما کار های بدی هم کردیم ، ای کاش که نمی کردیم ، و ...(نقل به مضمون است ، لطفاً خودتان به اثر دکتر یحیایی رجوع کنید) آقای دکتر یحیایی(مصاحبه گر) به جای اینکه از پیر مرد بپرسد که این کار های بد چه بوده؟ یا اینکه سکوت کند ، تا پیر مرد خودش ادامه دهد ،فوراً مسیر صحبت را عوض می کند و به شکل خنده داری برای عوض کردن صحبت شروع می کند به تحلیل. و بعد هم سئوال دیگری می کند.یعنی در جایی که باید یک خبر تاریخی مهم بنشیند ، شما امروز به جای آن تحلیل آقای یحیایی را می خوانید. او بدین وسیله کتابش را که می توانست یک اثر ماندگار تاریخی شود را به همین راحتی از رده خارج می کند. و گفتگو دم بریده شده و به یک درد دل و شب نشینی بی ثمر تبدیل می گردد تا یک مصاحبه ی ماندگار. و چندی بعد موسوی فوت می کند و تمامی آن حقایقی را که می خواست بگوید با خود می برد.
لطفاً رجوع کنید به اثر آقای دکتر یحیایی در باره ی جنبش آذربایجان که آن مصاحبه نیز در آن کتاب آمده.
از این دست آثار در این سال ها فراوان داریم که به هیچ وجه ارزش تاریخی ندارند.

به عنوان نمونه ، تقریباً تمامی مطالبی را که دکتر یحیایی در آن کتاب آورده تکراری اند و این مصاحبه جدید است که در واقع مصاحبه ای انجام نگرفته! خواننده ی تیز هوش روزگار ما را جدی نگرفتن و بر عکس خود را بسیار هوشیار و زیرک شمردن اشتباهی بزرگ است که بسیاری بر ضد خود دچار آن می شوند. و افسوس و دو صد افسوس.
۵۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣٨۷       

    از : علی م

عنوان : تشکر ازسایت اخبارروز
با سلام
ازسایت اخبارروز جهت درج چنین مطالبی وازنویسنده محترم نیز کمال تشکررادارم.
امید است جامعه ای بدون نژادپرستی برتری زبانی وفرهنگی که درآن حقوق تمام اقلیتهای قومی بدون هیچ کم وکسری داده شود داشته باشیم
۵۱۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱٣٨۷       

    از : برای اطلاع جناب ذوالقدر --

عنوان : وقتی وارد مسایل تاریخی می شویم ......................
برای اطلاع جناب ذوالقدر
وقتی وارد مسایل تاریخی می شویم باید با دقت هر چه بیشتر حرف زد. روس ها با پیشه وری هیچ مشکلی نداشتند و در کشتن او نیز هیچ نقشی نداشتند. برنامه قتل او تصمیم دولت جمهوری آذربایجان بود. چون برای آن ها چماقداری مثل ... لازم بود که فرقه ای ها را در دفتر فرقه می خواباند و چوب می زد. درست همان کاری که امروز جمهوری اسلامی در خیابان های ایران می کند ، او با فرقه ای ها می کرد. پیشه وری انسانی با شخصیت بود و هرگز تا سطح یک خبرچین خود را پایین نیاورد و گاه زمزمه می کرد که ما را آوردید پس کی بر می گردیم؟!
این بود که در آذربایجان نقشه نابودی او کشیده شد. و بعد آن "آقا" آمد و همه کاره شد.
۵۱۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣٨۷       

    از : امیر ذولقدر

عنوان : اصلاح یک خطا
دولت وقت ایران به این دلیل به شورای امنیت شکایت کرد که ارتش سرخ پس از پایان جنگ از ترک ایران طفره میرفت در حالیکه نیروی اشغالگر امریکا وانگلیس
ایران را ترک کرده بودند.پایان جنگ ۸ مای ۱۹۴۵ بود. نیازی به گفتن نیست که
در حالیکه ایران در اشغال نظامی دول اشغالگراست ودولتی قانونی وجود دارد
چرا باید در مهاباد وآذربایجان علم جدائی خواهی بپا کرد.مرحوم پیشه وری
در شوروی در یک تصادف ساختگی به دست عوامل مسکو گشته میشود.
پیشه وری مردی ایران دوست ومیهن پرست بود که دولت شوروی از عواطف
او در کمال ناجوانمردی به نفع شوروی استفاده کرد.
۵۱۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣٨۷       

    از : ابراهیم جوکار

عنوان : با حفیقت دشمنی نکنیم




من اجازه میخواهم برای وارد نشدن به یک سری اظهار نظر های یکطرفه و ضد تاریخی به کتاب آقای جمیل حسنلی بنام فراز وفرودفرقه دمکرات آذربایجان به روایت
اسناد محرنامه آرشیوهای اتحاد جماهیر شوروی مراجعه شود.
این کتاب توسط نشر نی در ایران بچاپ رسیده است شماره کتاب
ISBN۹۴۶-۳۱۳-۷۴۸-۶.

اگر کسانی مایل هستند که بدانند دولت تزار ها وبویژه دولت شوروی در سرزمین های اشغالی قفقاز چه سیاست وبرخوردی را با مردم آران ترکستان وتاجیک و
کرجی وو داشته اندبه کتاب زیر مراجعه بفرمایند.
jörg baberowski
Stalinismus im Kaukasus
ISBN ۳-۴۲۱-۰۵۶۲۲-۶
Printed in Germany.

با احترام
۵۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست