عنوان : جثه لاغر
جثه لاغر نه جسه لاغر. ببخشید ولی فعلن محتوا مهمتر است.
۵۷۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨۷       

عنوان : رژیم اسلامی لاغر شده
آقای رضائی , نظر شما درست است.این تظاهر کنندگان ثابت (حقوق بگیران رژیم اسلامی)" حمله به این سفارت و آن سفارت و حمله به امثال شیرین عبادی" نشان می دهد که در واقع رژیم خیلی لاغر شده. تازه بنظر من آن هم مورد بحث است که اینها دانشجو هستند یا نه. بهر حال ظاهری لمپنی دارند. کوچ کردن از این سفارت و به آن سفارت یک چیزی را افشاه می کند. آنهم اینست که رژیم اسلامی در شهری مثل تهران که بیش از ۱۰ میلیون جمعیت دارد, با این تظاهرات ( حتی بعد از نماز جمعه) نشان می دهد که این رژیم جسه اش چقدر لاغر شده.بحث این است که این سکوت میلیون ها کی شکسته خواهد شد؟
۵۷۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨۷       

عنوان : چماق ولایت در انزوا
داستان وقایع غزه از سوی تمام دول جهان و احزاب و سازمانها و مردم کشورها با واکنشها و ابراز عقاید گوناگونی روبرو گشته که مثل هر واقع ای امری طبیعی است در روند حوادث مشابهی که در جهان بوقوع میپیوند ، اما واکنش ولایت فقیهه و مجموعه نظام زیر نظرش بسیار جالب و شبیهه به یک کمدی درام است که کارگردانش در این میان مانده که چگونه فیلم را بپایان برساند ، اعصاب خردی رژیم ولایت بیشتر از ملت ایران است که علی رغم ۳۰ سال تبلیغ شبانه روزی و بدون وقفه بر علیه اسرائیل و بنفع فلسطین قضیه کاملا بر عکس جواب داده در حالی که در زمان بقول اینها طاقوت اگر نه همه ملت ایران ولی بخش بزرگی از ملت ایران نسبت به ملت فلسطین نوعی همدردی و نگاهی دوستانه به فلسطینیان داشتند ! و این بسیار جای سئوال دارد که چگونه در رژیم اسلامی بر عکس شده و آن احساس همدردی بنوعی احساس نفرت تبدیل گردیده اگر چه باز هم نه در همه ملت ، زیرا ملتها همیشه بیشتر سر گرم رسیدگی به مشکلات و مسائل خودشان هستند .بله انجام تظاهرات حکومتی و حمله به این سفارت و آن سفارت و حمله به امثال شیرین عبادی واکنش طبیعی دیوانه ای در حال غرق شدن است که برای نجات خویش دست بهر چیزی که دم دست است میاندازد و نشاندهنده خشم ملایان و سرداران قلابی است که در ایم معرکه گیری اعتنایی از سوی ملت به اشان نمیشود و مجبورند مثل همیشه حقوق بگیران ثابت اینگونه تظاهرات را به میادین شهر فرا خوانند .
۵۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨۷       

عنوان : نظر دهنده ی محترم اینطور نیست
آقای محترم یک عده آدم نامحترم کشور ما را اداره می کنند. ما این بی احترامی پیوسته را هر صبح و شام در خیابانهای تهران و ایران می بینیم. یک ذره انصاف هم چیز خوبی ست! اصلاحطلب و غیر اصلاحطلب در این حکومت همه و همه سر در پای ولایت دارند. آقای خاتمی که برگ برنده ی اصلاحطلبان است باره در هیچکاره بودن خود و به اینکه تدارکچی بوده اذعان کرده است. خاتمی در داخل کشور و بیست و چند ملیون رای هیچ کاره است حالا شما عملیات شجاعانه ی انصار خامنه ای و روحانیت را به چند ملیون ایرانی خارج از کشور را که حتا یک درصدشان هم فعال نیستند نسبت می دهید. شما نویسنده ی محترم ایرانیان خارج از کشور را مشتاق حمله ی بیگانگان به ایران قلمداد می کنید. ولی من به شما بگویم که متاسفانه اصلا اینطور نیست و اتفاقا ایرانیهای خارج از کشور برعکس ایرانیان زندانی در ایران مخالف حمله هستند. و من می گویم متاسفانه. زیرا ما ایرانیان ساکن این زندان بزرگ که نامش ایران است در زیر سایه ی ولایت فقیه جان می کنیم به شدت و از سر ناامیدی گاهی امیدوارم می شویم که دست غیب غرب از آستین هر کس بیرون آید و ما را از زیر ساطور اسلام ناب محمدی بیرون آورد. آری برادر ما ساکنین ایران جانمان بلبمان رسیده. ای کاش آنچه را شما به ایران خارج نسبت میدهید راست بود. آنها زندگی خودشان را می کنند و هر از چندی مخالفت خودشان را در حمله ی آمریکا به ایران نشان داده اند. بدبختانه اینطور نیست که شما می گویید. اگر اینطور بود تا حالا ما از شر این حکومت قاتل حتما نجات پیدا کرده بودیم. و خانم عبادی هم متاسفانه به اندازه ی جایزه اش قدبلند نیست. با اینهمه زن خوبی ست!
۵۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨۷       

عنوان : یک بام و دو هوا
بیشتر شما خارج نشینان قبل و بعد از اعطای جایزه صلح نوبل خانم عبادی را باور نداشتید و او با شجاعتش ناباوری شما را به باور تبدیل کرد، امروز هم از تشنج آفرینی جمهوری اسلامی در جهان مستقیم یا غیر مستقیم دفاع میکنید برخی به بهانه منافع ملی ایران و برخی به انتظار حمله به کشورمان و امید به سهم داشتن در حکومت آینده۰ خوب نتیجه این تشنج آفرینی این بود: حمله برنامه ریزی شده به صلح طلبان در داخل کشور، و در اینحال شما از حمایت امریکا از خانم عبادی فاکت می آوردید و خوراک برای کیهان فراهم میکنید۰
۵۶٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨۷