از : کریم م
عنوان : آیا امام حسین چنین چیزهایی گفته؟
یعنی واقعا حسین ابن علی چنین چیزهایی گفته؟ آیا کس بی غرضی هست که پاسخ دهد؟ اگر پاسخ مثبت باشد باید آنرا واقعا بگوش مردم رساند.
۵٨٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨۷
|
از : خاشی
عنوان : نوشته ی آیت الله محمدمهدی معصومی بسیار حائز اهمیت است. آنرا حتما بخوانید و برای دیگران نیز بفرستید.
نوشته سید بسیار عجیب و قابل اعتنا ست. آنرا برای دیگران بفرستید!
۵٨۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨۷
|
از : نا سید
عنوان : مردم به کربلا و عراق برای زیارت نروید. طبق تاریخ این امام حسین شما صد در صد ضد ایرانی بوده است.
مردم عزیز و بیما ایران این امام حسین شما یک عرب ضد ایرانی ست: شما این نوشته را بخوانید و اگر خواستید همه ا«را در این آدرس مطالعه نمایید:
http://www.mihan.net/۹۶/mihan-۹۶-۱۶.htm
این تنها بخشی از آین مقاله است که توسط یک آخوند که جد و آبادش و تا همین اواخر خودش و مفتخور بوده اند نوشته شده:
بحث امروز را باید از دو یا جهت مورد تجسس و قرائت قرار داد.
۱= یِکی اینکه اسلام و انبیا و اولیا او از پیامبر و امامان گرفته تا روحانیون و اعظام دیگر اسلام همگی نه تنها ضد ایران و ایرانی، ضد پارس و پارسی بوده اند ( در اینجا وقتی میگویم پارس و پارسی مرادم مفهوم لغوی آن به معنی همه مردمانی ست که با هر مرام و آیین و زبان و رسم و رسوم زیر چتر تمدنی و فرهنگی و تاریخی ایران زمین زندگی می کردند، از عرب و ترک و پارس و لر و بلوچ و گیلک و تالش و...) بلکه آنها ضد تمامی فرهنگها و ملت ها و مردمان کره ی خاکند حتی ضد عرب هم هستند. که؛ در قاموس ایرانی و فرهنگ آن نژاد پرستی و ضدیت با زبان و فرهنگی نباید وجود داشته باشد. مسلمانان ضد همه هستند حتا ضد اعراب غیر مسلمان. لازم است در اینجا گفته شود که اکثریت قاطع جنگهای مسلمانان در صدر اسلام بر علیه خود عربها بود. عربها خود اولین قربانی اسلام و مسلمانان بوده اند. برای مسلمانان تنها اسلام است که باید زنده باشد و نه غیر از اسلام. البته این ضدیت از سوی مسلمانان در مورد ایران با سرسختی و تظاهر و عزم جزم و ثابت قدمی و دیرپایی و بی نظیری بیشتری به خرج داده و می دهند. این حب و بغض از ارکان و اساس و سرشت و شالوده ی این مذهب است. بنا بر این لازمه ترک این کینه و بغض یا همانند کردن دشمن است به خود و یا قتل او ست تا به تابیر قرآن او « لاتکون» شود؛ یعنی نابود! اسلام اصولا ضد غیر خود ی است. ضد نا محرم است... در تمام اخبار، آیات و روایت و فرهنگهای اسلامی نوعی ضدیت با بشر غیر مسلمان وجود دارد که اگر بخواهیم به همه آنها بپردازیم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. کافی ست به همین دم دست ترین مقوله که هر روز مسلمانان آنرا هفده بار تکرار می کنند یعنی نماز توجه کنیم که اتفاقا کسی به آن نپرداخته در حالی یکی از آطه های نژادپرستانه مذهبی قرآن است. در نماز بعد از آنی که به صورت مزورنه ای با بسم الله الرحمن الرحیم شروع می شود در پایان خود را رستگار و دیگر مذهبان را « مغضوبین » و « ظالین » معرفی می کند. غیر المغضوب علیهم ولا الضالین، غیر خودی، مورد غضب واقع شدن و گمراهان!کسانی که آدرس امیران غضب را از من می خواستند توجه کنند. در نیایش و دعای مسلمان به صورت ریشه ای وجود دارد. همین الساعه که من اینجا رسیدم از من پرسشی شد. این پرسش را دوستان دیگری از جمله در خانواده خود من هم مطرح کردند. این روزها در مورد اهانتی که حسین ابن علی به ایرانیان کرده و در « سفینه البحار و مدینه الاحکام و الاثار» نوشته حاج شیخ عباس قمی آمده از من پرسشهایی شده که آیا صحت دارد یا ندارد. پاسخ من این است که مگر امروز مسلمانان همه جهان به نا مسلمانان همه جهان فحش و توهین روا نمی دارند. مگر در همین کشور خودمان تمامی توهین ها را در نماز جمعه و در کوی برزن و توسط همین رهبر انقلاب و هم آن رهبر قدیمتر به مردم غیر مسلمان روا نمی دارند. مگر در تریبون نماز جمعه رهبری نگفت که ایرانیانی که با او و نظرش موافق نیستند بی غیرت و بی سوادند. مگر همین امروز بر سر منبر های ما در نماز هعای جمعه ی ما « اللهم اخذل الیهود و اهله ــ اللهم اخذل الیهود و النصاری» گفته نمی شود. مگر مرگ بر ضد ولایت فقیه معنیشاین نیست که دست کم مرگ بر نود در صد مردم ایران. مگر مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل و مرگ بر همه ی عالم که بیست و هفت سال است که می گوییم و عمل هم می کنین. از کشتن سربازان آمریکا یی و سربازان فرانسوی و انگلیسی و اسراییلی در لبنان گرفته تا کشتن یهودیان در مرکز تجمع آنها در آمریکای جنوبی گرفته تا کشتن سربازان آمریکایی در عربستان و کشتن مخالفان حکومت و مخالفان اسلام در ایران و در خارج اینها همه در راستای همان ضدیت با بشر غیر مسلمان نیست. حال شما از جان یک مسلمان که از فرهنگ بالایی و سواد و کمال بالایی هم برخوردار نبود چه توقعی دارید. حال اگر هم صد ها سال بعد از مرگش سکه امامت و سید الشهدایی بنام بزنند و برایش زیارتنامه بنویسند و گنبد طلا برایش درست کنند. سخنانی اینچنینی در مورد ایرانیان هم از دهان پیامبر بیرون آمده و هم علی و هم همه ی امامان دیگر. البته چنان که گفتم و خواهم گفت این مسائل به طور فراوان نزد کسانی که در حوزه های علمیه خودشان را جزء خواص می دانند مطرح بوده و هست ولی نباید این مسئله به بیرون برود. چنان که من مطلع هستم رهبری و شورای نگهبان شدیدا از بیرون رفتن این سند از محدوده ی روحانیت به خارج عصبی هستند. این سند چنانکه دیگران نوشته و گفته اند در صفحه ۱۶۴ « سفینه البحار و مدینه الاحکام و الاثار » نوشته حاج شیخ عباس قمی می باشد . این شیخ نویسنده بسیاری از کتابهای ترویجی خرافات شیعیان است. این همان کسی ست که مفاتیج الجنان را هم نوشته. او چنین نوشته است: « فامنت به العجم فهذه فضیله العجم مع عن ضریس عبدالملک مع عن ضریس بن عبدالملک قال سمعت ابا عبدالله علیه الاسلام نحن قریش و شیعتنا العرب و عدونا العجم بیان ای العرب الممدوح من کان عجما والعجم المذموم من کان عدونا و ان کان عربا سورای الثانی فی الاعاجم قب لما وردسبیالفرس الی المدینه ادار الثانی ان یبیع النساء و ان یجعل الرجال عبیدالعرب و عزم علی ان یحمل العلیل و اظعیف و الشیخ و الکبیر فی طواف...» او می نویسد که « در مقایسه عرب و ایرانی ضریس بن عبدالملک از قول اباعبدالله سلام الله (امام سوم شیعیان حسین بن علی) روایت میکند که گفت شنیدم از ابا عبدالله الحسین که گفت ما از نژاد قریش هستیم و شیعیان ما تنها ازاعراب و دشمنان ما ایرانیانند و روشن و بین است که عرب از ایرانی برتر و نیکتر است و هر ایرانی از دشمنان معمولی ما نیز پست تر است. ایرانیان را باید دستگیر کرد و به عنوان اسیر به مدینه آورد و زنان و دخترانشان را به فروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی برد تا پیران و ضعیفان را بر دوش کشند و به طواف برند...» (البته بعضی عجم را غیر ایرانی معنی می کنند که گر چه تغییری در اصل ماجرا ندارد اما لازم است گفته شود که اعراب و خصوصا مسلمانان و بالاخص پیامبر و امامان برای تحقیر و خفت ایرانیان آنان را عجم خطاب می کردند. و اتفاقا « عجم زنده کردم بدین پارسی » فردوسی هم اشاره اش به همین است). در اینجا لازم می دانم اشاره ای به نهج البلاغه ای بکنم که ایرانیان نوشتند و آنرا بنام علی کردند. روشن است علی ای که نهصد نفر را در یک روز گردن می زند و در طول عمرش شخصا با احتساب همه ی مقتولینش شاید سر به چندین هزار نفر بزند نمی نوانسته چنین خطبه هایی زا بگوید و بنویسد. این نوشته ها را باید به شریف رضی نسبت داد و از او بابت آنهمه شعورش تشکر و قدر دانی کرد. من بدون هیچ حب و بغضی خواهران و برادران و فرزندان خودم را به این موضع توجه می دهم که شریف رضی حدود چهارصد سال پس از علی ابن ابی طالب نهج البلاغه را نوشته! همین امروز با این همه امکانات و رادیو و تلویزیون و روزنامه ما نمی توانیم دقیقا بفهمیم که خمینی چه گفته و چه نوشته! سخنرانی خمینی در بهشت زهرا نایاب است. احمدی نژاد را ما همگی نزد آیت الله آملی ادعای تقدس می کند، فیلم هم از او گرفته اند ، اما او می گوید بابا این من نیستم. خمینی در پاریس وعده دموکراسی می دهد ، بعد زیر همه چیز می زند. امروز تنها چند سال و حتی از فردای مرگ خمینی هزاران کرامات را به او نسبت داده اند، حال چطور شما می خواهید که شریف رضی که بیشتر از جهارصد سال بعد از مرگ علی نهج ابلاغه به نام علی می گوید و می نویسد درست و راست باشد. تنها توضیحی که می شود بر عمل شریف رضی داد زیرک بودن و اصالتا ایرانی بودن اوست گر چه در بغداد بدنیا آمده باشد. زیرکی او در این است که توانسته از یکی از خونریزترین و گردن کلفت ترین و حتی جلادترین آدم در تمام روزگاران ـ شما توجه داشته باشید که تا به امروز بشریت کسی را به خود ندیده است که بتواند در یک روز نهصد نفر را سر ببرد و ککش هم نگزد!!! حتا کسی که با بمب اتم هم آدم کشت اولا خون جهیدن از رگهای قربانیانش را ندید و دوما چنانکه در رادیو من شنیدم بعد از این عمل غیر انسانی دچار عذاب وجدان شد، در حالیکه علی و حتی حسین و دیگر مسلمانان طبق اخبار خود شیعیان هر قدر آدم می کشتند بشاش تر و زنده تر می شدند ـ در هر حال شریف رضی کارش مهم است زیرا خواسته است قدری انسانیت و بزرگ منشی که خاصه نزد ایرانیان از منزلتی بالا برخوردار بوده را در این خشونت و تقدس خشونت و آدمکشی وارد کند. بنا بر این شما یقین داشته باشید که این نامه ها و خطبه ها از آن علی نیست. اکثرا خوب هست ولی کار علی نیست کار علی ، کار اسلام، کار پیامبر، کار قرآن، کار خمینی چیز دیگری ست و روشن است که چیست.
۵۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨۷
|
از : مروارید
عنوان : حاضر غائب
سربازان امام غائب سربازان امام حاضر را می کشند.
۵۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۷
|
از : فریدون بیدین
عنوان : متاسفانه تروریستها همچنان تریستند. و تروریست کسی ست که آدم بیگناه و بدبخت را می کشد
متاسفانه به جای مزدوران خونخوار جمهوری اسلامی که باعث و بانی بی ثباتی عراقند چهار تا آدم بدبخت و فقیر کشته شدند.
۵۷۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۷
|
از : داود حاج قاسمی
عنوان : من به خانوده های این ایرانیهای بیخرد تسلیت عرض می کنم.
مردم بدبخت ایران که دچار خرافات هر چه بیشتر شده اند برای در چاه جمکران ریختن هر بیشتر این چند دلار باقی مانده ی خود راهی عراق می شوند تا حاجت خود را از حسین امام عربها بگیرند. این امام حسینی که طبق تاریخ ضد ایرانی بوده. او می گفته که ایرانیها فقط برای بیگاری و بردگی خوبند. حالا خواهران و برادران ساده دل ما برای شفا گیری می روند کربلا و عراق. امام حسین اگر شفا ده بود خودش را شفا می داد. آخر نفهمی تا اندازه. من به خانوده های این ایرانیهای بیخرد تسلیت عرض می کنم.
۵۷۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۷
|
از : قادر ی
عنوان : ایرانیان محترم خوهشن به عراق نروید اوضاع را امام حسین برای شما نا امن کرده است.
این ایرانیان بقصد گرفتن غرامت جنگی از امام حسین علیه او سلام به کربلا رفته بودند. آخر گفته می شود در جنگ عراقیها به ایران دویست هزار میلیارد دلار به ایران ضرر زده اند. امام عراقیها اعلام کردند که این خمینی بوده که جنگ را آغاز کرده است. و امام حسین هم آنرا تایید کرده است. الان هم البته امام سرش خیلی شلوغ بوده و زابرین امام را عصبانی کردند و ایشان هم با یک عطسه ی بزرگ اینان را فرستادند به بهشت. حضرت امام از اینکه غیر ایرانی نیز در این تلفات کشته شده اند ابراز حزنی طویل کردند. ایشان گفتند این تازه اولین اخطار آن حضرت است به این حضرات. امام فرمودند که اگر ایندفعه سر و کله ی ایرانی در عراق پیدا شود آنها را می فرستد به همجا که اینها رفتند. امام در ضمن دستور دادند که از این به بعد به سازمان مجاهدین گفته شود سازمان کربلاییان. امام همچنین دستور دادند تا یک قالب مدال کربلای با یک شمیر خونچکان درست کنند و از روی آن به تعداد مجاهدین مدال بسازند و به سینه ی هر مجاهد یک عدد بچسبانند. امام حسین این چسباندن را به نایب بر حق خود مسعود رجوی داده است. اما مسعود خان حالا ادعا می کند که نظر خودش بوده. در هر حال تا دوسه روز دیگر این مدالها آماده می شود. امام قرار است اولی را خودش به سینه ی کربلایی مسعود بچسباند و یک قطره خون تازه هم رویش بیندازد و بقیه را بدهد به کربلایی مسعود تا به بصورت سر سینه ای به خواهران مجاهد و برادران مجاهد بچسباند و روی همه را هم یک قطره خون بیندازد آنهم خون تازه. و از این روز که باید آنرا رستاخیز حسینه ی و المسعودیه نامید. آری از این روز به بعد همه بشوند کربلایی. و البته خوبی این ماجرا در این است که کربلایی مسعود به همه اولیا مخدرات محرم است. ایرانیان محترم خوهشن به عراق نروید اوضاع را امام حسین برای شما نا امن کرده است.
۵۷۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۷
|