از : امیر /
عنوان : تلاش تهوع آور
تلاشی که برخی در جهت از زیر انتقاد خارج کردن اسراییل و یله گذاشتنش در ادامه جنایات ۶۰ ساله به خرج می دهند ، در یک کلام تهوع آور است.
آن که منصف تر است میگوید: چرا جنایت هردو را نمیگویید. منظورش سنگ و موشک های دست ساز در مقابل بمب خوشه ای، تانک و بمب افکن های مدرن میباشد. که یکی تمام ضایعات چند ماهه اش به ده کشته نمی رسد و دیگری در یک هفته صدها قربانی گرفته است.
آن دیگری که یا مامور است یا انسانیت و " لیبرال" منشی را از بوش و اولمرت آموخته است میگوید که چرا چپ ها به مساله فلسطین پیله کرده اند.و با جا های دیگر کاری ندارند.
از این دو گروه باید پرسید: خود شما چرا چشمتان را به روی جنایات اسراییل بسته اید در حالی دیگران را به تعادل دعوت میکنید. شما آیا از همان صنف و گروهی نیستید که دست بر قضا چشمش را بر جنایات آمریکا نیز می بندد. در حالی که تمام مردم دنیا آن را محکوم میکند.
میبینید که در این دنیا این شمایید که از نرم خارج هستید. ودیگران را نیز به خروج از حداقل نرم های انسانی فرا می خوانید.
۶۲۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨۷
|
از : سپهر
عنوان : فلسطین، قصه دیرباز اشغال و سطله گفتمان مذهبی بر رویکرد روشنفکر ایرانی
از دهه ها قبل جنبش فلسطین جایگاه ویژه ای در میان نیروهای سیاسی ایرانی داشته است. ارتباط سیاسی و تشکیلاتی بین عمدتا سازمان های مبارز ایرانی و فلسطینی همواره امری آشکار بوده است. به راستی چه چیزی این ویژگی بی همتا را به مسئله فلسطین در نزد روشنفکر ایرانی داده است؟ شاهدیم که مسئله اشغال در بسیاری از نقاط دنیا وجود داشته است. از تیمور شرقی گرفته تا صحرای غربی. نقض حقوق بشر و سرکوب توده ها نیز همواره ساری و جاری بوده است. سرکوب به حد و حصر نظامیان در امریکای لاتین در دهه هفتاد و هشتاد، آپارتاید در تعدادی از کشورهای افریقایی و نیز نسل کشی در افریقا، بالکان و شوروی سابق نیز نمونه های هستند. بنابراین فاکتورهای دیگری در توجه بیش از حد روشنفکر ایرانی به قضیه فلسطین جستجو نمود. از این فاکتور ها می توان به قرابت منطقه ای و تعلق به یک منطقه جغرافیایی اشاره کرد. اما آن چه به نظرم بسیار موثر و تعیین کننده میرسد وجود یک گفتمان مذهبی است که هنوز بر بخشی از روشنفکران ما سلطه دارد. گفتمان مذهبی کهن علیه جهود که در عصر مدرن با مسئله اشغال و مقاومت در برابر امپریالیسم و صهیونیسم ممزوج گشته در ضمیر ناخوداگاه بخشی از روشنفکران، به ویژه روشنفکران چپ قدیم، سایه انداخته است. و دقیقا به همین خاطر است که این بخش از روشنفکران با شور و حرارتی بی نظیر، بدون توجه به ماهیت طرفین نبرد و بدون توجه به عواقب سیاسی این درگیری، با کلامی سخن می گویند که گوی به جای خون باروت در رگانشان جریان دارد. و حال کافیست نظرات ملانقطی و موشکافانه همین روشنفکران را در مورد جنبش هایی که در عین توده ای بودن ظن بر عقب مانده و ارتجاعی بودن آن ها می رفت نظری بیندازید و ببیند که آن ها با چه وسواس تئوریک و سیاسیی بر لزوم عدم پشتیبانی از آن جنبش ها قلمفرسایی می کرده اند. روشنفکران اولتراچپ ما به طور تاریخی حتی با کراهت جنبش استقلال هند به رهبری گاندی می نگریسته اند (به بحث های کمینترن در مورد جنبش های بورژوا ناسیونالیستی نگاه کنید)، و نیز موضع بسیاری از آن ها در مورد جنبش های استقلال طلبی کردها، آذری ها، عرب ها و غیره. پس می بینید قضیه در محکوم کردن کشتار غیرنظامیان در بخش ها اشغالی فلسطین نیست. بسیاری از نیروی لیبرال و دمکراتیک و هیومانیتاریان در دنیا این کار را می کنند. ولی به عمد سر دیگر قضیه را لاپوشانی کردن، به نقش حماس در این کشتار، ماهیت آن، و چشم اندازی که تفوق چنین دار و دسته ای ترسیم می نماید نپرداختن، از گفتاری حقوقی به موضعی سیاسی غلتیدن و سپس به حقوق بین المللی متوسل شدن همه ناشی از یک چیز است: لنگ انداختن این دوستان در پای گفتمان مذهبی حاکم بر قضیه فلسطین که خود توسط ماشین پروپاگاندای عربی برای دهه ها تقویت شده است و الا جوالدوزی به اسراییل سوزنی را نیز به حماس می طلبید. کافیست قیاس کنید موضع داغ و پر رنگ آنان را با مواضع آبکی شان در مورد سایر جنبش های ناسیونالیستی که سرکوبی شدیدتر اما در محاق بایکوت خبری را تحمل کرده اند.
۶۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨۷
|
از : بابا لنگ کوتاه
عنوان : آقای مستشار شما چطور
سکولار یسم بدون احترام به حقوق ابناء بشر فاشیسم است ، همانطوریکه مذهبیون بدون احترام به حقوق بشر طالبانیسم است. هیتلر ، موسولینی ، شارون و المرت نمونه سکولار های بدون حقوق بشر هستند . خامنه ای ، بن لادن هم مسلمانهای بدون حقوق بشر هستند. مارکسیستهای بدون حقوق بشر استالینسم و پول پوتیست میشوند. آقای مستشار شما چطور
۶۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : محکو میت سه جانبه
ما سکولار های ایرانی در همه جای جهان از جنبش های همطراز خود دفاع می کنیم و تحت هیج شرایطی حاضر نیستیم از جنبش های ارتجاعی حماس و حزب الله دفاع نمائیم)))جرج حبش رهبر چپ گرا و سکولار فلسطین در مصاحبه ائی اعلام کرده بود او هیچگاه به دعوت هائی که از جانب جمهوری اسلامی گردید تا به ایران اسلامی برود پاسخ مثبت نداد چراکه رهبران جمهوری اسلامی رفقای بیشماری از نیروها ورفقای چپ ما را در ایران اعدام کرده اند لذا او هرگز حاضر نشد در ضدیت با اسرائیل به آغوش جمهوری اسلامی برود اما اینک ما شاهدیم که چگونه اشخاصی مانند محمد علی اصفهانی در ضدیت با اسرائیل به آغوش متحدین جمهوری اسلامی یعنی حماس می روند!همانطوری که در کامنت قبلی خود نوشته ام اگر جنبش فلسطین بخش رهبری حماس بسوی جمهوری اسلامی نمی رفت می توانست انتظار همیاری همه نیروهای سکولار ایران را داشته باشد اما چگونه می توان از حماس و حزب الله که تشنه به خون نیروهای اپوزیسیون ایرانی هستند ودر اتخاد باجمهوری اسلامی عمل می کنند از آنها حمایت نمائیم. مگر خطا وتجربه انقلاب ۵۷ برای ما کافی نیست که با نیروهای اسلامی اتحاد کردیم و عاقبت به روزی دچار شدیم؟
۶۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷
|
از : ماهان شاهد
عنوان : لطفن از جنایات هر دم طرف بنویسید
در کنار جنایاتی که ارتش اسراییل در نوار غزه انجام میدهد، جنایات حماس در این منطقه کم نیستند. آیا فکر میکنید اگر حماس هواپیماهای جنگی و توپ و تانک های اسراییل را داشت، از آنها کمتر از اسراییل استفاده میکرد؟ آیا در آنصورت شهروندان اسراییل خواب خوشی میداشتند؟ متاسفانه در مقاله تان در این مورد چیزی نوشته نشده است. تاسف!!!
۶۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷
|
از : بابک ت
عنوان : !
حتی یک کلمه در رابطه با حماس ننوشته اند! انگار نه انگار که این حماس بود که با موشک پرانی های دائمی خود باعث حمله اسراییل شد! اکثر اینها همان هایی هستند که بخاطر ضدیت با "امپریالیسم" دست به دامان خمینی شدند. و هنوز هم دارند همان سیاست را ادامه میدهند.
۶۱۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷
|