سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آب در خوابگه مورچگان ... - بهروز مطلب زاده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : تنها راه زبان گفتگو را پذیرفتن است ...

عنوان : پاسخ به آقا یا خانم بایرامی
آقا یا خانم بایرامی سلام

وقتی بحث از مسیر عاقلانه ی خود خارج شود ، و حتی در تلویزیونی که برای هزاران نفر پخش میشه هر کی هرچه می خواهد در حق مخالفین خود می گویند و خیلی جا ها ، جای منطق را چماق کشی می گیرد ، طبیعی است نتایجی از آن دست که شما سه موردش را ذکر کرده اید بدست می آید. علت اصلی اینگونه جواب ها منطقی نبودن طرف مقابل است ، یعنی برای او نظر و استدلال دیگری دو ریال هم ارزش ندارد ، او جواب خود را از قبل برای هر سئوالی آماده دارد و این از نشانه های بسیار خطرناک فناتیزم است. او برای طرف مقابل خود هیچ راهی بجز این نمی گذارد که آدم به فرهنگ اجدادی و پیران خود یعنی نصیحت پناه ببرد. ببخشید ، من بعد از این نصیحت هم نمی کنم. و بحث و نتیجه ی اعمال و حرکات نادرست دیگران را به قضاوت تاریخ می گذارم
شاد باشید
۷۴۱۹ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : بایرامی

عنوان : در موردِ نظرِ خانم یا آقای «گفتگو تنها ...»
متأسفانه سطحِ مراجعه کنندگان به این سایتها خیلی نزول کرده است. خانمها یا آقایانی که اظهارِ نظر میکنند مخصوصا همین خانم یا آقای «گفتگو تنها ...» معمولاً دچار ضعفهای زیر هستند:
۱- انگ زدن بدون دادنِ شاهدِ عینی
۲- نصیحت کردن به جای طرحِ نظراتِ خود
۳- حکم دادن به جایِ تحلیل کردن

و اما:
۱- من از پایین بودنِ سطحِ فکریِ مخالفان حقوقِ ملی (و از جمله آذربایجان) متأسف شدم چون این وضعیت در آینده ممکن است به نزولِ سطحِ فکریِ مروجان و طرف‌داران حقوقِ ملی (و ازجمله آذربایجان) منجر شود.

۲- به نظرِ من «تمامیت ارضی» اصطلاحی ارتجاعی است چون آن را دیروزیها رقم زده اند و ممکن است جامعه ما امروز آن را قبول نداشته باشد.

۳- شدتِ ستمِ ملی در ایران با هیچ کشوری قابلِ مقایسه نیست. آقایان و خانمهای طرفدارِ تمامیتِ ارضیِ ایران (پان ایرانیسم، بخوان پان فارسیسم) چرا در این مورد سکوت میکنند؟

۴- به نظرِ این خانمها یا آقایان حقوق بشر با وضعیتِ ممنوعیتِ تحصیل یا تدریس زبانِ مادری چه مناسبتی دارد؟

لطفاً در صورتِ امکان به پرسشهای بالا پاسخ دهید.
۷٣۹۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣٨۷       

    از : تنها راه زبان گفتگو را پذیرفتن است هر راه دیگری محکوم است

عنوان : دارید یک اشتباه مرگبار را مرتکب می شوید. عصر دمکراسی با تهدید و چماقداری میانه ای ن دارد ...
درود بر بهروز مطلب زاده عزیز

این آقایان به ظاهر طرفدار فرهنگ و زبان آذربایجان در عمل دشمن جنبش آذربایجان هستند ، بخاطر اینکه ایجاد این جو نعره کشی خود کمکی بزرگ است به دشمنان این جنبش و چه بسی که دست های ناپاکی نیز آن پشت قرار دارند که هزاردستانند.
و از سوی دیگر جنبشی که به مردم و زحمتکشان یک اجتماع اهمیت اساسی ندهد و بگوید : این یک جنبش ناسیونالیستی است - چون رویشان نمی شود اسم اصلیش را بگویند - به نظر من دیر یا زود از هم خواهد پاشید.
و چنین جنبشی بر خلاف ادعایی که دارد نمی تواند به آنا دیلی نیز خدمتی بکند. به نظر می آید این حرف ها بیشتر مصرف داخلی دارد تا جنبه اعتقادی. زیرا ما این نوع تئوری ها و عملیات آن و بی پایه و مایه بودن آن را بد بختانه یکبار در جنگ ارتجاعی ارمنستان و جمهوری آذربایجان دیده ایم. بسیاری که تلویزیون این آقایان که جنگ خلق ها را تبلیغ می کند را در خانه ها ی گرم خود می بینند ، ای کاش به خود زحمت میدادند و سفری به جمهوری آذربایجان می کردند و از قبرستان های آنجا نیز دیدن می کردند و با داغدیدگان آن سرزمین بیشتر آشنا می شدند، شاید درمی یافتند که این شعار ها برای اجرا است ، نه برای یک برنامه ی تلویزیونی. اجرا در خیابان ها و کوچه ها. این حرف ها فقط بوی خون نمی دهد ، تجربه ی خون ریزی اش را هم دارد ، خونی که هنوز خشک نشده.
تا این جریان ضد دموکراتیک و در نتیجه بازدارنده ی حرکت های مردمی خون در خیابان های آذربایجان ایران نریخته ، تا یکبار دیگر با تکرار تاریخ سال های سیاه جدیدی نیافریده. وظیفه ی همه ی نیرو های مردمی آذربایجان است که امروز به میدان بیایند و حرف آخر خود را به این ها بزنند ، فردا می تواند خیلی دیر باشد. باید به این آقایان گفت : اینجا چاله میدان نیست. تو که هنوز هیچ قدرتی نداری تهدید می کنی ، فردا حتماً دهان مردم و دگر اندیشان آن سامان را با پتک و مشت می خواهی ببندی!
خیال می کنی که نوبر آورده ای؟!
این را بدان که تو باد شده ای ، مردم آذربایجان با شناخت از ماهیت واقعی تو خیلی راحت از تو رو بر می گردانند. مردم آذربایجان حقوق ملی خود را می خواهند ، آن ها را با زوزه ی گرگ کاری نیست. و این را نیز بدان اگر همراه مردم نشوی ، دیر یا زود باید روبرویشان قرار بگیری.
بیایید از راه حطا و خونریزی و فتنه انگیزی هرچه بیشتر بپدهیزید ، وگرنه دیر یا زود به بن بست می رسد.
به امید روزی که دهان باز کردن و نظر خود را دادن گناه نباشد.
۷٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱٣٨۷       

    از : بایرامی

عنوان : نظرِ آقایِ دهدار
برخوردهایی از قبیلِ آن‌چه از طرفِ آقای دهدار عنوان شده است تازه‌گی ندارد. فحاشی دردی از این معضل دوا نمی‌کند. ایشان اگر منشورِ حقوقِ بشر را قبول دارد نمی‌باید اصلِ مسأله را رها کند و به لجن‌پاشی به یک جنبشِ دمکراتیک بپردازد. با یک مقایسه‌ی عینی به سطحی بودنِ شعارهایِ ایشان پرتوی می‌افکنم:
۱- هم‌اکنون تقریباً در تمامِ دانش‌گاه‌هایِ جمهوریِ آذربایجان زبانِ فارسی به عنوانِ درس تدریس می‌شود. علاوه بر زبانِ فارسی تدریسِ واحدیِ زبانِ تمامیِ اقلیت‌ها از روسی، لزگی تا کردی و ... در دبیرستان‌ها و دانش‌گاه‌هایِ جمهوریِ آذربایجان آزاد است.
۲- در جمهوریِ ترکیه دانش‌گاه‌هایِ دولتی در سطحِ دکترا رشته‌ی زبانِ فارسی را تدریس می‌کنند (تعدادِ فارس‌زبان‌ها در ترکیه کم‌تر از ۱۰۰۰۰۰ نفر و در جهان کم‌تر از ۱۵ میلیون نفر است). علی‌رغمِ درگیری‌هایِ تروریستیِ توسطِ کردها،‌برایِ زبانِ کردی در ترکیه یک کانالِ ویژه‌ی دولتی وجود دارد TRT۵
۳- در ایران علی‌رغمِ وجودِ اکثریتِ بیش از ۲۵ میلیون تورک‌زبان حتی یک مدرسه و دانش‌گاه وجود ندارد که زبان تورکی در آن تدریس شود.

گرچه مطلبِ ایشان آن‌قدر سطحی است که ارزش پاسخ‌گویی ندارد برایِ ادایِ احترام به ایشان به عنوانِ یک مخالف سعی کردم به دور از ادبیاتِ هوچی‌گرانه‌ و پرخاش‌گرانه‌ی ایشان مطالبی را برای روشن شدنِ ذهن‌شان ارائه دهم.
۷٣۴۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣٨۷       

    از : احمد دهدار

عنوان : نیش عقرب
با هزار تاسف برای این گروه از روشن فکران که تا دیروز خود را حامی پرولتاریا میدانست و سنگ زحمتکشان به سینه میزد وامروز فقط از نژاد ترک و ملیت آذر
بایجانی دفاع میکند.دفاع از اهداف چپ چرا باید به نژاد پرستی برسد
اکنون نیز در روسیه سد ها شهروند غیر روسی توسط فاشیست های روس در مسگو ودیگر نقاط روسیه به قتل رسیده اند.دور نخواهد بود که دستان شما به خون
مردم اصفهان وشیراز آلوده شود تا از رفقای روسی عقب نمانید.
تاسف این است که تولد شما به عنوان ملت در روز ۲۱ آذر ۲۴ است .روزی که جنگ دوم به پایان رسیده وفصلی نو در تاریخ بشر شروع شده است.
این گروه از روشن فکران ترک نشان دادند که هیچ از تاریخ جهانی باد نگرفته اند.
نقش اینان در بوجود آوردن ساختار دمکراسی در ایران وجهان منفی وبه ضرر ملت خود و در پایان یک جنگ داخلی خواهد بود.اندیشه اندیشه تخریب است ونه سازنده
گی.آنچه اینان میخواهند سعادت وهمبستگی نیست بلکه کوچک کردن محیط وجهان اندیشه است.در این دوران وروزگار سیاه مردم ایران شما چه نقش مثبتی
به عنوان روشن فکر نه برای ملت ایران بلکه برای ایل خود جز تفرقه رقم زده اید?
۷٣٣٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣٨۷       

    از : بایرامی

عنوان : مقاله‌ی آقای سیروس مددی
سلام
به نظرِ من نوشته‌ی آقایِ مددی بیش از آن‌که روشن‌گری باشد برگزیده‌ی فکرشده‌ای از حیاتِ سیاسیِ کسی بود که در زمانِ به قدرت رسیدن‌اش عمل‌کردِ دمکراتیکِ خود را ثابت کرد. این شاهدی عینی اما نوشته‌هایِ سیروس قضاوتی ذهنی است. نوشته‌ی سیروس آن‌چنان‌که خود ادعا می‌کند هشداری است که به قضاوتِ آینده می‌پردازد از روندی که نقاطِ مهمِ تشکیل دهنده‌ی آن از حدس و گمان و قضاوتِ ذهنی نویسنده استخراج شده است. ما سوسیالیست‌ها حق نداریم برایِ توجیهِ خود یا بسترسازی برایِ استقرارِ برنامه‌هایِ سیاسیِ خود چنین بی‌مهابا به تخریبِ کسی بپردازیم که برآیندِ حیاتِ سیاسیِ او سراسر (تأکید می‌کنم سراسر) آزادی‌خواهی، دفاع از حقوقِ زحمت‌کشان، توسعه‌ی آگاهیِ اجتماعی، و مبارزه بر علیه اشغالِ بیگانه، بی‌عدالتی، و دیکتاتوری است. شخصیتِ درخشان محمدامین رسول‌زاده چنان در منطقه و آسیا نادر است که شاید از انگشتانِ دست تجاوز نکند. نقد کننده‌هایِ مقاله‌ی سیروس نیز گاه به روشِ خودِ او برخورد کرده‌اند اما این نادرستیِ اقدامِ سیروس را توجیه نمی‌کند. معرفی شما در این سایت هم با نامیدنِ سیروس به عنوانِ یکی از افرادِ «خوش‌نام» و فحاشی به نقد کننده‌ها چیزی به معلوماتِ خواننده نمی‌افزاید. امیدوارم تحمل انعکاسِ این سخنان را داشته باشید.
۷٣٣۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست