سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گمان های موازی - الف. ع. خ

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : جوابیه ای به جوابیه نویسنده مقاله

عنوان : چند بار ما باید همان تجربه قبلی را تکرار کنیم و از وحشت آمریکا کشور را به اشغال کامل روسها در آوریم ؟
یک نفر به این نویسنده که خیلی ادعای فهم و کمالات دارد تفهیم کند که منظور منتقدش از ریختن آب پاکی روی سر همان تطهیر و پاک کردن و غسل دادن آخوندهاست که به موجب آن گناهان فرد تطهیر شده پاک می شود و کاملا از متن مشخص است که منظور منتقد ضرب المثل آب پاکی روی دست ریختن نیست چون با نفس استدلال متن مغایرت دارد۰

خیلی جالب است که بعضی از نظردهندگان ونویسندگان در این وبسایت تا کف گیر استدلالشان به ته دیگ می خورد ملا لغتی می شوند و منظور نویسنده را که کاملا از ساختار متن و موضع کلی او مشخص است با بهانه های املایی و انشایی دگرگون جلوه داده و می کوبند تا اصل مطلب را بی پاسخ بگذارند

مثلا به نویسنده یادآور می شوند که وقیحانه مثلا وقیهانه نیست یا یک لغت نامه فارسی کنار دستت بگذار و غیره ۰

در پاسخ هم یکی دو قسمت غیر اصلی را انتخاب می کنند و به همین ترتیب می کوبند و در آخر هم می گویند مطلب قابل اعتنای دیگری هم نداشت ۰

مهم ترین قسمت این نظر این است که اگر این ادعای شما درست است و رفسنجانی مهره آمریکاست و تمامی سرنخ های ج ا دردست اوست پس
)چرا روسیه دریای خزر را بلعید و صنایع نظامی و اتمی و نفت و آهن را می بلعد و چرا ایران نمی تواند گاز شمال را فعال و با طرح عبور لوله گاز از طریق خاک ایران هم امنیتش را تضمین و هم در آمد کسب کند۰ در حالیکه روسیه انحصار این مطلب را در اختیار گرفته و از اروپا باج خواهی و در اوکراین دخالت غیر مجاز می کند۰
)چرا سپاه و احمدی نژاد و خامنه ای و شریعتمداری و الهام و زنش و ۰۰۰ او را بی آبرو و لجن مال می کنند و درانتخابات ریاست جمهوری به اندازه جناح اصلاح طلب او را لگد مال کردند؟ در کدام قاموس سیاسی به این می گویند قدرت مطلق و بازیگر اصلی۰

رفسنجانی قدرتمند بود و هنوز هم یکی از پایه های قدرت ج ا است ولی در مقابل پایه اصلاح طلبان و اصولگرایان و ارزشی ها به مقدارزیادی از نفوذ و قدرتش کاسته شده ۰ طوری که اوضاع بر وفق مراد او پیش نمیرود۰

اصولگرایان و ارزشی ها و برخی اصلاح طلبان با چراغ سبز خامنه ای موسوی را به صحنه خواهند آورد تا همان سیاست کهنه و اشتباه و مملکت ویران کن نگاه به شرق را اجرا و نوع مودب احمدی نژاد یعنی موسوی را در مقابل غرب و آمریکا قراردهند۰ ۴ تا ۸ سال دیگر ماجراجویی و باج دادن به روسیه و چین و سیاست انقباضی ضد رشد در داخل ( در شرایط بد اقتصادی جهانی ) به بهانه توزیع عادلانه ( سیستم کوپونیستی شکست خورده در تمام دنیا) ولی با لحن شبیه به سوریه ۰

مدل کره جنوبی و ترکیه و ۰۰۰ را کنار گذاشتن و دنبال کره شمالی و کوبا رفتن ۰
البته با حمایت کامل چپ سنتی ایران۰
خلایق هر چه لایق
حالا اگر بگویی چرا فلان حزب در زمان مصدق از ملی شدن نفت شمال وحشت داشت می گویند گذشته ها گذشته.
چند بار ما باید همان تجربه قبلی را تکرار کنیم و از وحشت آمریکا کشور را به اشغال کامل روسها در آوریم ؟
٨٣۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷       

    از : به سانسورچیان مدعی دموکراسی

عنوان : دموکرات بودن یک منش است نه ادعا۰
اگر یک وبسایت فقط گمانه های خاصی را حتی اگر دلیل و مدرک نداشته و افراطی هم به نظر بیاید منتشر کند ولی گمانه موازی دیگری را که بر همان اسلوب شکل گرفته سانسور کند ( لابد به دلیل رنجش رفقا) آنوقت چه باید گفت ؟

چرا هر ادعایی که علیه چپ سنتی نباشد بر قدر مضحک باز چاپ می شود ولی تا به گویی حزب ت۰۰۰ یا کشور رو۰۰۰
سانسورچی بر خشم می شود؟

دموکرات بودن یک منش است نه ادعا۰

با تمرین و صبر و حوصله و مدارا و تساهل و تسامح به وجودمی آید نه با رومانتیسم چپی یا مذهبی ۰
٨٣۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣٨۷       

    از : اشگان شاهد

عنوان : جوابی کافی و گویا برای همه ی مخالفین- بخشی از استدلال و منطقِ نویسنده(الف.ع.خ)در طرحِ نظرش:
بسیاری از یافته های انسان از طریق حدس و گمان بدست می آیند! مثلا هر کسی، بین چند «خبر» و «گزاره خبری» که می شنود، ممکن است میان خبرهای شنیده شده، نسبت هایی را برقرار کند که با نسبت هایی که دیگران بین همان خبرها برقرار می کنند، متفاوت باشد. این تفاوت ها، همه از «حدس و گمان» انسانها ناشی می شود. وجود تفاوت در «حدس ها» و «گمانها» مسئله ای طبیعی است، اما اگر تفاوت در حدس ها و گمانهای موجود در افراد جامعه به گونه ای باشد که هرگز به هم نرسند و در فهمیدن «موضوع مورد حدس» کمکی به یکدیگر نکنند این بدان معناست که «حدس ها» و «گمانهای» موجود در جامعه، موازی شده اند، یعنی «هرکسی بر گمانی است که به هیچ روی، ره به گمان کس دیگر نمی برد»، در چنین شرایطی هیچ چیزی کشف نمی شود. چنین وضعیتی ناشی از شرطی شدن آدم هاست، بدین ترتیب که، هرکسی گمان خود را معکوس گمان مخالفش قرار می دهد! یعنی حدس و گمان من پیرامون موضوعی خاص، لزوما می بایستی با حدس و گمان کسی که مخالفش هستم، مغایر باشد! در چنین حالتی است که «گمان های موازی» شکل می گیرد و اگر «گمانها» در حالت موازی بمانند، مشکلات چنین جامعه ای همواره لاینحل باقی خواهد ماند. اینکه می گویند «فلانی یا زیر صفر است یا بالای صد» توصیف همین نگاه مطلق گرایانه است.
٨٣۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣٨۷       

    از : محسن کوشا

عنوان : چرا مطلق گرائی
مطلب «اینترپل موازی » در بخش سیاسی سایت اخبار روز قرار گرفته بود که راستش با بقیه نوشته های سیاسی رایج مشابهی نداشت . ابتکار شما برای من هم سئوال انگیز بود راستش از خواندن آن منصرف شدم و کامنت ها را خواندم . انتقاد مثبتی برای شما ندیدم و برعکس فهمیدم فقط من «خنگ » نبودم بلکه توآوری شما چندان سوکسه نداشته ست و سایر دوستان نظرات خود را ابراز کردند.

امروز دوباره در بخش سیاسی نوشته جدید شما را دیدم که در باره کامنت دوستان منقد به مطلب «اینترپل موازی » پاسخ دادید که
نمی دانم چه بäویم بهتر ست دوستان و بقول شما «همولایتی» خودشان پاسخ دهند.
من فقط تعجب می کنم که چگونه به چنین «ادعا » های «مطلق» میرسید؟
عین جملات شما در مطلب اخیر شما.
..[هیچگونه] خللی در «ارائه تحلیل او» بوجود نخواهد آمد....،
.. هر چقدر که «تحقیق» بر[ پایهً دلیل و مدرک ] ارائه می شود، «تحلیل» اما [اصولا بر پایه] حدس و گمان است.
.. [ بسیاری ] از یافته های انسان از طریق حدس و گمان بدست می آیند!
..در دنیای جدید حتی [بسیاری] از «خبرها» دروغ از آب در می آیند، صدای [کسی] از جمله همین منتقد محترم در نمی آید!
.. ادعا شد «عراق بمب اتمی دارد» کجا بود که ببیند بر اساس همین خبر دروغین (و غیرمستند و بدون مدرک) عده زیادی سر کار رفتند و «تحلیل» کردند که «رژیم صدام»* چنین است و چنان است تا جایی که [ افکار جهانیان] مجاب شد تا به عراق حمله شود.
...چرا [هر فرضیهً ایرانی و خاورمیانه ای را] ، نام «توهم توطئه» می گذارید، اما گزارش های دیگران را عین واقعیت قلمداد می کنید! آیا مضحک و مسخره نیست؟
..رژیم صدام نزدیک به سی سال جنایت کرد، آدم کشت، مخالفین سیاسی را قلع و قمع کرد، کردها را نابود کرد، به ایران حمله نمود، در [همه] این دورانها [هیچ صدایی] از جایی در نیامد و حتی در برخی موارد مورد حمایت نیز قرار گرفت،
٨۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : peyman amin zadeh

عنوان : توهم "توهم توطئه"
با مبنای استدلال نویسنده تا حد زیادی موافقم.
در میان روشنفکران ما امر شایعی است که هر تحلیلی که مبتنی‌ بر فرض‌هایی‌
غیر از "اخبار و اسناد رسمی"‌ باشد، را با چماق "توهم توطئه" بیدرنگ و نیندیشیده رد کنند.
گویا ما تنها مجازیم تحلیل هایمان را از واقعیات دنیا، بر اساس اخباری بسازیم که رسانهای بزرگ دنیا در کار تولید مدام آنها هستند.
غافل از اینکه در دنیایی که بخش مهمی از تصمیمات سیاسی آن پشت در‌های بسته و در قالب زدوبندها یا معالات سیاسی گرفته میشود، چگونه می‌توان در تحلیل خود جایی‌ برای توطئه‌ها در نظر نگرفت(حتا اگر به اسناد توطئه دسترسی‌ نداشته باشیم)
ما طبق معمول از آن طرف بام افتاده ایم و در این مورد دچار "توهم توهم توطئه" شده ایم. درست به این خاطر که اصرار داریم نشان دهیم حرف‌های ما به "توهم توطئه" آلوده نیست. طوری که حتی اگر پادشاه لخت جلوی ما ظاهر شود، برای اثبات نجیب‌زادگی خود همسنگ دیگران در بیان خود, لباس فاخری بر او می پوشانیم.
حکایت آن ستاره شناس ترک در دستان شازده کوچولوست که برای اثبات کشف خود باید ابتدا لباسی رسمی‌ مانند دیگران می پوشید. قطعا باید برای تهیه این لباس تلاش کرد، اما این تلاش در حوزه سیاست اغلب ثمربخش نیست.(شاید لباس‌های عالم سیاست برای مردم عادی خیلی گران اند!); نویسنده به درستی‌ اشاره کرد که چگونه میتوانی‌ برای ادعای خود علیه زور مندان، اسنادی ارائه کنی‌ که تماما در قبضهٔ خود آنان است؟!
پس چنان چه پوپر در بحث خود از "روش علمی" میگوید، ما تنها می توانیم بر اساس مشاهدات خود حدس‌هایی‌ بزنیم و سپس این حدس‌ها را به محک بررسی‌ و آزمون بگذاریم و در این میان یکی‌ از آزمون‌ها تاریخ است.
در غیر این صورت باید دنیا را همان گونه قرایت کنیم که در تفسیرهای رسمی‌ ظاهر می شود.
٨۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : محمود نام مستعار

عنوان : آفرین،صد آفرین
آفرین . صد آفرین. به سردبیر اخبار روز انتقاد کرده بودم که: متن هائی که منتشر می کنید باید با اسناد، مدارک، منابع و استدالال و دلایلی همراه باشد که خواننده بتواند اسناد، مدارک، منابع را با مراجعه و استدلال ها و دلایل را با عقل و نقد بررسی کند . پرسیده بودم انتشار خیال بافی های بدون سند و بدون دلیل عقلانی چه مشکلی را حل می کند.؟ راقم متن مورد نقد حالا فرموده است که در تحقیق باید سند و دلیل داشت اما تحلیل بدون سند و مدرک و استدالال عقلانی است .کاش سردبیر اخبار روز به معنای این دو واژه در یکی از فرهنگ های معتبر مراجعه می کرد تا ببیند این شخص چه دسته گلی به آب داده است.جمله او را عیتا نقل می کنم و به گمانم همین تعریف های من درآوردی این شخص برای نشان دادن سطح پائین بحث او و «کفایت مذاکرات» با او کافی است جز آن که باید گفت« آفرین صد آفرین..)))» .نوشته اند :
«من به عنوان نویسنده مطلب «اینترپل موازی»، در پاسخ به این انتقاد باید بگویم، مطلب «اینترپل موازی» یک تحقیق نیست، بلکه صرفا یک «تحلیل» است، ...در مقام «تحقیق» است که «فرد محقق» الزاما می بایستی داده ها، فاکت ها، اسناد و مدارک خود را پیرامون مدعیاتش ارائه دهد. اما «تحلیل و تفسیر» لزوما مبتنی بر ارائه سند و مدرک نیست. »
٨۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۷       

    از : پویان مدائن

عنوان : کار شما درست است پس ادامه دهید...
بسیاری از دوستان و فامیل در موارد متعددی از من میخواستند و اکنون نیز میپرسند(ممکن است از هر کس که به نوعی باسیاست درگیر است نیز سوال شود)که جریان چیست ؟یا فلان مطلب مثلا همین بحران اقتصادی اخیر یا هر مسئله سیاسی را ساده تر یا عامیانه بگو تا ما هم بفهمیم...و وقتی من با ذکر مثال یا توضیح مطلب را ساده تر میگویم طرف کاملا متوجه میشود بخصوص راجع به دو طیف اصلی حکومت اصولگرایان و اصلاح طلبان ........و هر مطلب دیگری ..تا اینکه مطلب شما را خواندم نمیدانم شاید یک مکتب جدید باشد یا یک شیوه خاص اما هرچه هست برای جامعه ما لازم است تا در پس مطالب سنگین سیاسی بتوان مسائل جامعه را به درون جامعه برد واحاد مردم را نسبت به وقایع پیرامونی روشن نمود.به نظر من که خیلی عالی بود و لطفا ادامه بدهید و به تمام زمینه ها گسترش بدهید.حتی به نیروهای مخالف رژیم یا هر کجا که مایل هستید.poyan۴۸@yahoo.com
٨۱۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست