عنوان : این مرغ دو پا دارد
موضوعی که می خواهم تنها به شکل صورت مسئله مطرح کنم، در گام های نخست بیشتر به عالم هنر و ماهیت اثر هنری مربوط می شود و به طور مشخص تر به موضوع والاگرایی که ما از یک اثر هنری انتظار داریم.
برخی از آثار مثل برخی از نمایشنامه های مرحوم ساعدی غلط انداز هستند و چون که از ظلم و جور و ستم حرف میزنند، این توهم را در ذهن خوانشگر ایجاد می کند که گویی با آفرینشگر اثر، فردی انقلابی ست.
افشاگری صرف، ردیف کردن مظاهر ظلم و ستم و خشونت، اگر چه ارزش خاص خودش را دارد، ولی اگر ما حرکت انتقادی خودمان را تنها بر این پایه قرار دهیم، احتمالا حرکت ما ممکن است که به نتایج غافلگیر کننده ای بیانجامد.
از این گذشته نباید ندیده بگیریم که اپوزیسیون ایران در خارج از کشور قویا و البته به درجات نازلتری سر منشأ تروریسم فکری و خشونت های روزمره ای ست که هنوز برای ما شناخته شده نیست. زیرا تشخیص آن مشکلتر است.
مثال عینی : می توانیم به نتایج فعالیت های این و یا آن گروه در توده‍ی مهاجرین ایرانی در اروپا فکر می کنیم.
بیش از این نمی گویم. ولی اصل موضوع مطمئنا مشکل برانگیز است. متأسفانه با توجه به تروریسم ابتذال آمیز اپوزیسیون ایران در خارج از کشور، ما شاهد فقدان گفتمان فرهنگی و پژوهش ها و تأملات اساسی هستیم. با این وجود تنها می توانیم امید وار باشیم که چنین خشونت هایی نیز بی پاسخ نماند. و علاوه بر این آلترناتیو فرهنگی نیز واقعا اپوزیسیون باشد و نه هیولای بزک کرده.
۹۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : سلام برهبری که همین الان هم در اسکرمان غرق است
از :
رهبری همین الان هم در اسکرمان غرق است. روحانیت گر چه شراب نمی نوشد اما با اسکرمان نشئه می شود. اسم لاتینش این است. Excrement . لازم رهبری به جزیره اسکرمان تبعید شوند ایشان را باید با عمامه و ریش و عبا و ردا و قبا و کتاب تسبیح در یک دریای بیکران اسکرمان بیندازند. انا لله وانا الیه راجعون الله یغفر لها ویرحمها ویرحمنا جمیعا ویصبر قلب اهلها و بعد آمده است شو هالاب ضیع عیله بالکامل اللهم اسن خاتمتنا اسأل الله العافیه و دوباره در حمد رهبری و رجعت ایشان به اسکرمان آمده انالله ونا الیه راجعون نسأل الله حسن الخاتمه . و حسن ختام رهبریت و روحانیت و اسلام اصولا در همین است. رجعت جماعت به اسکرمانت. و آن نویسنده کرمانی چه با هوش است که رهبری را این چنین بزرگ کرده است. و رهبر در آن دریا همان « برده و سلاما ست » که ابراهیم خلیل وقتی از آتش گذاشت چنین شد. برده و سلاما.
۸۸۲۳ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردین ۱۳۸۸


از : مهران پور از اصفهان
عنوان : سلام مرا برهبری برسانید.
رهبری همین الان هم در اسکرمان غرق است. روحانیت گه چه شراب نمی نوشد اما با اسکرمان نشئه می شود. اسم لاتینش این است. Excrement . لازم رهبری به جزیره اسکرمان تبعید شوند ایشان را باید با عمامه و ریش و عبا و ردا و قبا و کتاب تسبیح در یک دریای بیکران اسکرمان بیندازند. انا لله وانا الیه راجعون الله یغفر لها ویرحمها ویرحمنا جمیعا ویصبر قلب اهلها و بعد آمده است شو هالاب ضیع عیله بالکامل اللهم اسن خاتمتنا اسأل الله العافیه و دوباره در حمد رهبری و رجعت ایشان به اسکرمان آمده انالله ونا الیه راجعون نسأل الله حسن الخاتمه . و حسن ختام رهبریت و روحانیت و اسلام اصولا در همین است. رجعت جماعت به اسکرمانت. و آن نویسنده کرمانی چه با هوش است که رهبری را این چنین بزرگ کرده است. و رهبر در آن دریا همان « برده و سلاما ست » که ابراهیم خلیل وقتی از آتش گذاشت چنین شد. برده و سلاما.
۸۸۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردین ۱۳۸۸


از : شمسی از کرج
عنوان : بوی گند!
حالا من می فهمم چرا در ایران و خصوصا در زیر گنبد ها و در خیابان کاخ بوی گند می آید!
۸۸۰۳ - تاریخ انتشار : ۱۳ فروردین ۱۳۸۸


از : جمشیدی از تهران
عنوان : مردم رهبری را تلی از اسکرمانت خواهند اندخت
با سلام به این دوست بحق ضد روسی باید بگویم پیش از رهبران غرب این مردم هستند که رهبری را به چاه اسکرمانت خواهند انداخت. با سلام بدوست کرمانی و ظرافت او.
۸۷۹۸ - تاریخ انتشار : ۱۳ فروردین ۱۳۸۸


از : به روسیه مداران
عنوان : وسوسه های شیطانی هواداران روسیه
اینکه بد نیست۰ چه کسی از تبعید خامنه ای هراسان می شود؟ پوتین که در چهره او مسیح را دید۰
حالا شما می خواهید باترساندن ۴ تا بسیجی و سپاهی سفره یغماگری روسیه را پهن نگه دارید؟
اینقدر چهره کریه و زشت از آمریکا ساختید که کریه تر از او به ایران حاکم شد۰ یکدفعه هم اجازه بدهید دوستی با آمریکایی ها را مثل کشورهای کمونیست که فرش قرمز زیر پای همین جهانخوار پهن کردند امتحان کنیم۰
از این بدتر که وجود ندارد تازه اگر ادامه دادیم و مورد حمله واقع شدیم شما چه دارید که بگویید؟
۸۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۳ فروردین ۱۳۸۸


از : ناماور از کرمان
عنوان : رضا شاه رهبریت پل اول پیروزی در سال ۱۳۲۰ به جزیره ی موریس تبعید شد و خامنهای پل پیروزی دوم تبعیدی دوم به جزیره اسکرمنت
رهبر المان خانم کرمل همین حالا از بی بی سی اعلام کرد که یک بار دیگر نیز ایران برای پیروز به دول متحد کمک کرد تا انها نیروهاشان را از ایران بگذرانند و این بار دومین بار است...
با سلام ایران دارد برای دومین بار در طول تاریخ پل پیروزی می شود در اولین بار پس از پیروز در سال ۱۳۲۰ رهبری را به جزیره ی موریس تبعید کردند اینبار امیدواریم رهبری را در سال ۱۳۸۸ به جزیره ی اسکرمنت از نوع آفریقا بیندازند.
۸۷۸۸ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردین ۱۳۸۸
٨٨۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : عید شما پیروز باد
بنظر من تحصیل کرده را باید اول تعریف کرد.در ایران مردم تحصیل کرده را با روشنفکر یکی می دانند. کسانی که پزشک و یا دندان پزشک هستند در رشته خودشان تخصص دارند و بیشتر هم درهمان شغل خود کار می کنند و قانع هستند ولی هنور روشنفکر نیستند و یا بیشتر مسائل اجتماعی را نمی فهمند.
صدای آمریکا به غلط دستور داده که فقط به کسانی که پزشک هستند, در برنامه های خود " دکتر" خطاب کنند. البته همانجا هم تقلب میشه و به یک پاسدار که نمی داند چکار ها ۲۵ سال پیش برای پاسداری کرده, میگن دکتر سازگارا. یعنی حتی کسانی که در دانشکاهای معتبر دنیا در رشته اقتصاد دکتری گرفتن در صدای آمریکا دکتر خطاب نمی کنند. این تصمیمات ارتجائی صدای آمریکا است.
به نظر من به یک دندان پزشک بطور مثال باید مثل یک تکنیسین و یا کسی که کار مکانیکی را یاد گرفته نگریست. و هنوز کار فکری برای اجتماع انجام نداده. حل مسائل اجتماعی و اقتصادی, فرهنگی.. تخصص ویژه می طلبد.. .
"سید کاظم کاظمی, تحصیلکرده ی رشته‌ی مهندسی مکانیک" و یا "سعید امامی (اسلامی) تحصیلکرده گان رشته مهندسی مکانیک در امریکا " در همان رشته خود کار مکانیکی یاد گرفتند.( مثل یک نفر که در کارگاهی چیزی یاد گرفته).
هنوز تحقیقاتی انجام نگرفته ولی مثل اینکه از ۱۵ هزار ساواکی ۱۲ هزار اسلامیست های متعصب بودند . بخاطر همین هم توحش خود را با دگر اندیشان (مخصوصن چپ ها) نشان دادند.ساواکی ها با افکار اسلامی باید در ساواما ادامه بکار داده باشند. و گرنه قابل فهم نیست, چگونه "سعید امامی (اسلامی)" با ارتباطات ساواکی ( فامیلی) سر توا" در سال ۱۳۶۱ سعید امامی سر از واحد اطلاعات نخست‌وزیری یعنی یگانه نهاد اطلاعات و امنیتی آن زمان جمهوری اسلامی" در آورد. عین همین مسئله بعد از فروپاشی آلمان نازیست اتفاق افتاد. خیلی ها رد گم کردند و در شغل های خود ادامه به کار دادند. منباب مثال, حقوق دان ها در دستکاه قضائی آلمان...
شاه هم یک پارانوائید وبی فرهنگ بود( بی فرهنگی و توحش در مصاحبه ها کاملن آشکار است, آنجا که سئوال و جواب از دگر اندیشان می شود) و مثل خمینی با مخالفین اش بر خورد فیزیکی می کرد. و دستکاه ساواک و ساواما همین کار را کردند.
مسئله مهمی را در نوشته تان مطرح کردید, البته ما در مقابل منگله دکتر آلینده هم داریم. و لی من علاقه ای ندارم در کمنت ها بیش از این نظر دهم .
شاد باشید.

"به شهادت تاریخ در همین یکی دو قرن اخیر آمرین و فرمانده هان جنایت ها و کشتارهای بزرگ انسان های بی گناه بسیاری از تحصیلکرده گان, یعنی دکترها (حتی پزشکان), مهندس ها, حقوق دان ها و دارندگان مدارک تحصیلی در این سطح بوده اند که در موقعیت رهبری بسیاری از کشورهای جهان و نیز احزاب و سازمان های سیاسی و مذهبی جا خوش کرده اند."
٨٨۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : برای اقای مسعود نقره کار
سلام
اینارو یک حاجی دکتر حزب اللهی تحصیل کرده پاردیم شناس تو وبلاگش نوشته:

(با استفاده از اصطلاح معروف تامس کوهن یعنی پارادایم می توان گفت دینداری religiosity یا به بیان دقیق تر، نحوه رویکرد attitude مردم به دین شامل باورها، مناسک، نمادها، دارای پارادایم به مفهومی کمابیش نزدیک بدانچه کوهن مد نظر داشت است.)

بقیه اش هم در وبلاگ حاجی دکتر بهزاد حمیدیه است

اینجا http://www.chehr.blogfa.com/author-hamidieh۳۱۳.aspx
٨۷٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : اقای دکتر در آمریکا سوراخ دعا را گم کرده است
مقاله بخشی از حقیقت هست
اگر اقای دکتر و حزبشان به قدرت می رسیدند ، احتمالا شکنجه گر نمی شدند و لی قطعا حکومتشان دست کمی از [جمهوری اسلامی نداشت و دکتر خودشان تئوریسین حز ب نوین طبقه کارگر می شدند.

آیا شکنجه گران نازی ، اسرائیل ، وزارت دفاع آمریکا و سیا ، همه بی سواد هستند.
دکتر جان شما که زحمت می کشی تحقیق می کنی ، مانند آخوندها فتوای کلی نده که شیعیان آمدند و با عث نامدارائی شدند . اگر شما درست می گوید همسایگان سنی مذهب ما باید خیلی مدارا داشته باشند
دکتر در آمریکا سوراخ دعا را گم کرده است
٨۷۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : جناب" بلاتکلیف" شما تکلیفت از همه روشن تر است
فراموش کردم این نکته را بنویسم , این جناب بلا تکلیف با کامنتی که داده نشان داده که تکلیف خود را می داند اما خواسته چیزی هم گفته باشد , ایشان باید بهتر از هر کسی " تکلیف شرعی " خودشان را بدانند, برادر ! مسلمان آنهم از جنس شاه الهی که نباید از غیر مسلمان کسب تکلیف کند!آنهم از مارکسیست های خیانت کار ی مثل نقره کار که به فرمان شما اعدام باید گردد !!, تکلیف شما را مجتهدین شما روشن کردند .
٨۷۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : با تشکر فراوان
با تشکر فراوان از آقای مسعود نقره کار بابت مقاله بسیار پر ارزششان
٨۷۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : آقا چرا شاه الهی ها و حزب الهی ها را متحد می کنید؟ !
مقاله های شما شاه الهی ها و حزب الهی ها را متحد می کند , نکنید اینکار را آقا !!قبول ندارید؟ نوشته همین آقای " رطب نشان" را در همین کامنت ها بخوانید. خواهش من این است از جنایت کاران تحصیل کرده شاه الهی هم بنویسید آن ها را از قلم نندازید . در ضمن خیانت ها حزب توده و اکثریت را هم مطرح کنید .مقاله های شما بسیار خوب و افشاگرانه است و بی شک انتظار گردو خاک کردن شاه الهی ها و حزب الهی ها را در کامنت های آن ها دارید حق هم دارند بد جور آن را رسوا می کنید و می چزانید!!
٨۷۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : در سال ۲۰۰۷ شبه نظامیان دائماً هر زنی که پوششی مطابق با قوانین وضع شده نداشت را تهدید به قتل می کردند اما در حال حاضر زنان عراقی از آزادی های بیشتری در زمینه انتخاب نوع پوشش برخوردارند
جای تاسف است که عراق رهیده از دیکتاتوری وحشت صدام از ایران در دموکراسی و حقوق بشر جلو بزند۰ مردمش علیرغم اکثریت داشتن شیعه ها در حکومت آزادی انتخاب پوشش داشته باشند۰ قوم کرد و اقلیت مذهبی سنی از دولت محلی فدرال برخوردار باشند اما نوع ایرانی آن اینقدر قرون وسطایی باشد۰ آیا وقت آن نرسیده که به این واقعیت برسیم که اصولا رژیم هایی که تحت نفوظ روسیه و چین هستند دموکرات نمی شوند و باعث جنگ وخونریزی می شوند و آنها که در مدار آمریکا قرار می گیرند اختیار دارند که انتخاب کنند به سمت عربستان بروند یا ترکیه و کره جنوبی و به زودی عراق ۰ می ترسم مصر و عربستان هم از ایران و کره شمالی جلو بزنند۰

http://www.peykeiran.com/iran_news_body.aspx?ID=۵۸۸۹۹
٨۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : وجدان بیدار
آقای نقره کار با سپاس فراوان برای این زحمات ارزنده، این تلاشها، کنکاشها و این نوشته های افشاگرانه و روشنگرانه تان، خسته نباشید.
اگر در میان ایرانیان و در کشور ما تنها این پاراگراف از این نوشته ی باارزش شما درک و فهمیده می شد، می توانستیم به آینده ی ایران امید بیشتری داشته باشیم:

"... اسلام, به ویژه تشیع, مهم ترین عامل در پیدایی عدم تحمل و نابردباری در رابطه با دگراندیشی, دگر بودی و دگررفتاری در میهنمان است. بدیهی ست عوامل دیگری همچون اندیشه سیاسی, ایدیولوژی, اقتصاد, نژاد, قومیت و.... در پیدایی و تدوام عدم تحمل و نابردباری ایفای نقش کنند. اندیشه سیاسی ی آلوده به خودخواهی، خودمحوری، خودشیفتگی و انحصارطلبی پیامدی جز عدم تحمل دگراندیشی, دگررفتاری و مخالفان سیاسی و عقیدتی دستاورد نداشته و نخواهد داشت, ویژگی ای که در میهن ما ریشه در تفکر اسطوره ای، "استبداد شرقی یا آسیایی"، "قدرت مطلقه ی سیاسی", "آمیزش سیاست و مذهب " و... داشته و دارد. در این میانه اما نقش مذهب, به ویژه اسلام پر اهمیت بوده است. اسلام, همچون مذاهب و ایدیولوژی های مشابه اش, یعنی سیستم های عقاید و تصوراتی که خود را لایتغیر و یگانه حقیقت می پندارد, با تسلط بر فکر و رفتار فرد و یا گروه اجتماعی وسیله ای برای مسخ و از خود بیگانگی آنان شده است. ..."
٨۷۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣٨٨