از : نیما سرداری
عنوان : دو روز، دو روایت
دو روز، دو روایت
روز اول : ۲۱ آذر ۱۳۲۴
ویلیام داگلاس قاضی عالیمقام آمریکائی در کتاب "سرزمین عجیب با مردمی مهربان" اصلاحات انجام یافته در آذربایجان را چنین شرح می دهد:
۱- تقسیم اراضی و املاک مالکین فراری و تصویب قانونی جهت تقسیم محصول زمین به نفع دهقانان.
۲- از بین بردن رشوه: پیشه وری رشوه دادن به مامورین دولت را خیانت به حقوق عمومی اعلام کرد و به مرتکبین، مجازات سختی قائل شد. این قانون اثر برق آسائی داشت و چیزی بسرقت نمی رفت. اهالی اظهار می داشتند که برای اولین با با اطمینان می توانستند شب یا روز ماشین هایشان را ذر کنار خیابان یا پس کوچه بگذاراند، بدون اینکه کسی جرئت دزدیدن چرخ، چراغ و آئینه یا سایر اثاث آنرا داشته باشد، حتی اگر در ماشین باز می ماند.
۳-کلینک های بهداشتی سیاری تاسیس شده بود که از تبریز به دهات اطراف می رفت.
۴- قیمت اجناس مورد نیاز عمومی بطور جدی کنترل می شد و احتکار کنندگان سخت مجازات می شدند و قیمت کالاهای مورد مصرف عموم ۴۰ درصد پائین آمده بود.
۵- فانون حداقل بیکاری و حداکثر ساعات کار تصویب و بین کارفرمایان و کارگران قرار دادهای دسته جمعی بسته شد.
۶- برنامه کار عمومی اجرا و قسمت اعظم خیابانها و کوچه ها آسفالت و سنگفرش شد.
۷-برنامه تعلیمات عمومی اجرا و در دهات مدارس باز شد و دانشگاه تبریز با دو دانشکده طب و ادبیات تاسیس گردید...
روز دوم : ۲۱ آذر ۱۳۲۵
ویلیام داگلاس قاضی آمریکائی که خود به آذربایجان رفته بود، رفتار ارتش شاهنشاهی را با مردم آذربایجان بدینسان بیان می کند:
"...وقتی ارتش ایران به آذربایجان بازگشت، وحشت برپا نمود. سربازان قتل و غارت و تاراج براه انداختند. آنها هر آنچه بدستشان می رسید و هرچه می خواستند تصاحب می کردند. رفتار سربازان اشغالگر روس بسیار برازنده تر از اعمال وحشیانه سربازان نجات بخش ارتش شاهنشاهی بود. بطوریکه خاطره فوق العاده زشت و شومی در آذربایجان بجا گذاشت.
در آذربایجان اموال و احشام دهقانان به غارت رفت و زنان و دختران مورد تجاوز قرار گرفتند. گرچه رسالت ارتش ایران، آزادی آذربایجان بود، ولی آنها مردم را غارت کرده، پشت سر خود مرگ و نابودی بجا گذاشتند.
به دنبال ارتش مالکین فراری بازگشتند. آنها بدریافت بهره مالکانه همان سال اکتفا نکردند، بلکه بهره مالکانه سال قبل را نیز از دهقانان پس گرفتند و آنچنان روستائیان را غارت که آنها ذخیره غذائی خود را هم از دست داده گرفتار گرسنگی شدند...
۹۲۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣٨٨
|
از : juybaar
عنوان : All that true. But at the end he betrayed his country
What, in your opinion, could have been an appropriate response from the central government dealing with a bunch of people who were trying to separate Azarbayjan from Iran.
I have read about Pishevari. I know he was an original man. He taught Capital to one of the top guy in Tudeh party, maybe Tabari. He was educated and joined politics with good intention. All that true. But at the end he betrayed his country for whatever reason, the most important of which is probably being melted in an ideology, one that can be very dogmatic especially in that era, Stalin, world war II, all that.
What would have been a good response? And how many countries you know that have done that. And don’t give me Canada, because it’s not relevant.
Just so that you know, when I was reading the book “Gozashteh Cheraq-e Rah-e Ayandeh”, I cried when I was reading through some stories related to those dark days for everyone. So I am sympathetic to those who were killed especially the innocent ones.
۹۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣٨٨
|
از : ائلشن ر
عنوان : قتل عام آذربایجانیها در سال ۱۳۲۵
روز ۲۲ آذر ۱۳۲۵ محمد رضا به من گفت:"امروز یک هواپیما قرار است به تبریز برود و برای ارتش پول ببرد. تو هم با آن هواپیما برو و پس از ۴۸ ساعت مراجعت کن و وضع را برای من و رئیس ستاد"رزم آرا" تعریف کن."
وارد فرودگاه تبریز که شدیم ساختمان آن هنوز می سوخت. با کامیون به شهر رفتیم. دائما تیرهوائی خالی می شد و هنوز بدنبال طرفداران پیشه وری بودند و آنها را از خانه هایشان بیرون آورده و اعدام می کردند. در کنار خیابان ها جسد اعدام شده ها زیاد دیده می شد و حدود ۲ الی ۳ هزار نفر را اعدام کرده بودند. تعدادی از فرقه ای ها با دسته های کوچک تفنگدار به کوه ها رفته بودند که توسط چریک های دولتی آذربایجان که تفنگچی های ذوالفقاری بودند دستگیر و زندانی و اعدام شدند.
جلد اول خاطرات ارتشبد فردوست، صفحه ۱۴۸
۹۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣٨٨
|
از : juybaar
عنوان : آقای کریم ن شما حرفهای مرا به دلخواه خود و نادرست نقل کرده اید.
آقای کریم ن:
شما حرفهای مرا به دلخواه خود و نادرست نقل کرده اید.
۹۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : کریم ن
عنوان : آذریایجانیها فقط آن موقعی که آسیمیله شدند و فارسیزه شدند میتوانند به قدرت دسترسی پیدا کنند.
جناب جویبار،
گفته اید که آقای باطبی به تعداد زندانی ها و اعدام ها در میان ملل غیر فارس به این دلیل اشاره نکرده چون همچی چیزی وجود ندارد. در جواب شما من توصیه خودتان در آخر کامنتتان را که در آن مرا به مطالعه بیشتر توصیه کرده اید به خودتان میگویم که اگر این کار را بکنید برایتان خوب است. اگر به لیست بلند بالای اخیر اعدام ها و زندانی های سیاسی در ایران نگاه کنید همگی از فعالان بلوچستان و خوزستان و کردستان و آذربایجان میباشند و صد البته تعدادشان از موارد مشابه بهائی و دراویش بیشتر است.
گفته اید که آذربایجانی ها از نظر اتنیسیتی ایرانی بوده اند نه ترک. در اینجا نیز لطف کنید و کمی دقیق به مساله نگاه کنید. ایرانی بودن در مقابل ترک بودن نیست. ترک های آذربایجانی بخشی از مردم ایران هستند. کما اینکه فارس ها هم بخشی از ایران هستند. ترک بودن در مقایسه با سایر اتنیسیتی ها بکار میرود. مثل فارس ها و بلوچ ها و عربها و کردها. اگر شما به تئوری ورشکسته آریامهری معتقید که همه ایرانیان آریائی و فارس هستند دیگر چه بحثی با شما میماند. در ضمن ترک ها و فارس ها نژاد های متفاوتی نیستند بلکه زبان و هویت و فرهنگ متفاوتی دارند. و از همه مهمتر ترجیح انسان ها به صرف اینکه ترک است و فارس است ویا کرد است یک دید نژاد پرستی است. همه انسانها بایستی حقوق برابر داشته باشند. همانطور که فارس ها حق دارند که زبان و میراث فرهنگی خود را حفظ کنند و به آن به چسبند بقیه ملیت ها هم همین حق را دارند. ایران را در فارس و پارس خلاصه کردن نژاد پرستی است. در صحبت های خانم زمانی به تفصیل د راین مورد بحث شده است.
شک کرده اید که شکنجه جوانان بخاطر دفاع از زبان خود از این رژیم بر نمیاید. من جوابی به این اظهار شما ندارم. شاید هم شما راست میگوئید و این رژیم به ناحق به کودک کشی و شکنجه و وحشیت معروف شده است!.
گفته اید که رهبر بزرگ از آذربایجان است. اولا این حرف نادرستی است. وی زاده و بزرگ شده مشهد است و خود یکی از ضد ترک ترین شخصیت ها است. دوم به فرض که این حرف شما درست است چه ربطی به سرکوب و نابودی هویت و فرهنگ و اقتصاد مناطق غیر فارس دارد؟. باز هم شما را به متن مذاکرات پارلمان کانادا رجوع میدهم که خانم زمانی در آنجا میگوید که آذریایجانیها فقط آن موقعی که آسیمیله شدند و فارسیزه شدند میتوانند به قدرت دسترسی پیدا کنند.
جناب جویبار – اگر اظهارات شما از روی صداقت و باور قلبی اتان است که شما را به مطالعه بیشتر شرائط اخیر در ایران و بررسی قیام سه سال اخیر آذربایجان که با شعار" هارای هارای من ترکم" همراه بود دعوت میکنم اگر هم روی تعصب خودتان به فرهنگ فارس که آنرا معادل ایرانیت میدانید اینگونه می اندیشید دیگر با شما حرفی ندارم که خفتگان را میشود بیدار کرد اما آنانی را که خود را به خواب زده اند نه!
۹۱۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : مهدی علوی
عنوان : سازمان حقوق بشری آداپ و فاخته زمانی مدیر آن
تا آنجا که من اطلاع دارم و از نوشته ها و گفته های آداپ(انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران) و مدیر آن خانم فاخته زمانی متوجه شده ام این افراد هیچگاه عبارتی تحت عنوان "کشور دروغین ایران"به کار نبرده اند و در تمامی مواضع و نوشته هایشان خواهان رعایت حقوق بشر در حق ملت آذربایجان شده اند.
۹۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : juybaar
عنوان : the nature of the discrimination in its most vicious form is more than anything else a religious one
Aqa-ye Karim N.
You are complaining why Batebi
مطلقا به مساله بی عدالتی وحشتناک در حق ملیت های غیر فارس در ایران و تعداد زیاد زندانی ها و اعدام ها در میان آنان اشاره نکرده و موضوع اقلیت ها را صرفا در دایره حقوق بهائیان و دراویش دید ه است.
Maybe the reason Batebi does not mention it is because it doesn’t exist the way you are trying to portrait it. Nobody denies there is discriminations of various types in Iran, but the nature of the discrimination in its most vicious form is more than anything else a religious one. Even that is not really accurate, because the main thing for the current regime in Iran is to be in agreement with them politically, but still we can be knowingly inaccurate and call it religious discrimination.
The so called “ethnic discrimination”, at least, the way you try to portrait simply is not there, especially not in Azarbayjan. Azarbayjan and her people have always been an integral part of Iran. The people of Azarbayjan are ethnically Iranian and not Turk. Of course, it’s more accurate to say that they are a mixture of mostly Iranian and then Turkish blood. Turkish people are easily distinguished by their facial features. If you tell me that there is discrimination in Baluchestan, I will whole heartedly agree with you. There is both economic and religious discrimination against the people of Baluchestan. And because of that, there is even to some degree ethnic discrimination, but it’s only a product of and resulted from the other two.
I did mention that I didn’t know about the case. I did not say the Ms. Zamani exaggerated the torture. I have no idea if she did or not, because I don’t know. Maybe she did, because she seems to be good at it now that thanks to your comment I read the whole article and learn more about her.
I am stating that it is hard to believe that even this regime arrests a young boy just because he is peacefully expressing that his language is not going to die. It is simply difficult for me if anybody in it’s right mind would believe that. I mean anybody who has lived in Iran. I don’t know how long you have been away from the country, but you don’t have to speak Azari Torki only with your friends and in private gathering. This is simply laughable. You are either totally not knowing the facts or are twisting the reality and think that people don’t notice. No dear, Azari Torki is freely spoken in any part of Iran.
You don’t have to make up things to prove this regime is one of the worst thing that has happened to Iran. By the way the great leader is from Azarbayjan. One more thing, please don’t add all those who are different from you, be it just by the way of thinking or religion or ethnicity or anything else. It ‘s simply wrong. I don’t even want to add you and the other person who calls all “Fars” fascist. And please read more. It will do all of us good.
۹۱۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : کریم ن
عنوان : "منیم دیلیم اولن دئیل" یعنی مقابله با آسیمیلاسیون اجباری مردم ترک و فارسیزه کردن آنان!
جویبار نوشته که خانم زمانی در بیان زندان و شکنجه محمد رضا عوض پور اغراق کرده است چون که میلیون ها نفر در ایران ترکی حرف میزنند و کسی کاری با آنها ندارد. به جناب جویبار یاد آوری میکنم که محمد رضا عوض پور برای دفاع از زبان مادری اش مورد هجوم گزمه های حکومت قرار گرفته است نه برای صحبت کردن تنها. وی در اصل بخاطر گفتن اینکه "منیم دیلیم اولن دئیل" مورد شکنجه واقع شده و اخبار آن هم در اغلب سایت های مستقل درج شده است. طبیعی است که کسی نمیتواند مانع حرف زدن مردم در داخل خانه و یا در محفل دوستان خود به هر زبانی که میخواهند باشد اما شعار "منیم دیلیم اولن دئیل" معنی مشخصی برای آذربایجانیها دارد و آن مقابله با آسیمیلاسیون اجباری مردم ترک و فارسیزه کردن آن هاست و این آن چیزی است که برای گوینده اش در ایران زندان وشکنجه میاورد و در خارج هم در محفل طرفداران رژیم سابق و پان ایرانیست ها مارک تجزیه طلب و عامل خارجی به همراه دارد.
یک نکته جالبی در بحث مذاکرات کمیته حقوق بشر پارلمان کانادا به نظرم رسید و آن نحوه برخورد آقای باطبی به مساله حقوق مردم غیر فارس در ایران است. با همه همدردی واحترامی که به ایشان به خاطر رنج ها و مصیبت هائی که به خاطر شرکت در تظاهرات ۱۸ تیر بر سر ایشان آمده دارم اما برای من عجیب بود که ایشان مطلقا به مساله بی عدالتی وحشتناک در حق ملیت های غیر فارس در ایران و تعداد زیاد زندانی ها و اعدام ها در میان آنان اشاره نکرده و موضوع اقلیت ها را صرفا در دایره حقوق بهائیان و دراویش دید ه است. به نظر من این یک نکته کلیدی در تفکرات اوپوزیسیون ایرانی است که بایستی مورد مو شکافی و تحلیل قرار گیرد. چگونه ممکن است که یک فرد ادعای دموکراسی و آزاد اندیشی بکند، سالها در زندان به خاطر این مسائل رنج برده باشد و الان نیز به تبعید آمده باشد و بخصوص در پارلمان کشوری صحبت کند که در آن آزادی زبان جزو پایه ای ترین حقوق انسانی حساب میشود، اما چشم بر نقض محوری ترین رکن آزادی یعنی حق هویت فردی و زبانی مردم غیر فارس در ایران و سرکوب و شکنجه آنان به بندد و دم نزند.
در مورد علل ذهنی و سوابق تاریخی چنین تناقضی بایستی بیشتر بحث کرد و برای آن راه حل پیدا نمود.
۹۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣٨٨
|
از : علی
عنوان : باطبی کار درستی نکرده است
باطبی بی تجربگی محض نشان داده است و دارد وارد بازی ای می شود که تمام اعتبار اش را می تواند بر باد دهد. کنار فاخته ی زمانی نشستن که ایران را یک کشور قلابی fake state می داند و مدام بر علیه یک قوم جعلی به نام قوم پارس نفرت پراکنی می کند، چیزی جز مهر تایید بر تجزیه ی ایران گذاشتن نیست.
۹۱۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣٨٨
|
از : juybaar
عنوان : millions of people speaking Torki-Azari in Iran every day, but nobody gets arrested for that.
Mrs. Zamani
You start your speech by
"وی از سیزده سالگی تنها به خاطر بیان مسالمت آمیز شعار "منیم دیلیم اولن دئیل" و تنها به خاطر دفاع از زبان مادری اش بارها شکنجه ودستگیر شده است.
"
Personally, i"m not familiar with this case, but don"t you think you are exagerating the facts? There are millions of people speaking Torki-Azari in Iran every day, but nobody gets arrested for that.
۹۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣٨٨
|