از : حمیدرضا زمانی
عنوان : پاسخی برای ساحل وهر کسی که دنبال واقعیت باشد.
ساحل عزیز برخی از سوالات درون همدیگر است اما تلاش میکنم یک به یک باشد تا واضح و مشخص گردد.
اول نتیجه تحرکات که باید بگویم رژیم داشت نضج میگرفت و ارگانهایش را گسترش میداد ولازم داشت که همه جا را تحت تسلط خود داشته باشد اما انقلاب دست اوردهایی داشت که متعلق به همه بود .
دوم حکومت نمیخواست مردم سالاری را به پیش ببرد بلکه جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر ونه یک کلمه بیشتر و به این خاطر لزومی نداشت دیگران هم حرف بزنند.
از بابت تعادل نیرو یی هم من شخصا معتقدم که حکومت نیروی بیشتری را نداشت فقط در نیروهای مقابل حکومت تفرقه و انشعاب بود که با نفی مشی چریکی و مترقی خواندن ایت الله تضعیف گردیده و گام به گام عقب نشینی (که هنوز هم این تاکتیک مورد استفاده است)تا اینکه امروزه پالیزبان هم دستگیر و به اوین برده میشود(توصیه به خواندن آخرین نامه عباس پالیزبان به خامنه ای)
چهارم -گفته اید که این ماجراجویی ها چماقداری را نهادینه نکرد؟..این شیوه از طرف حکومت اعمال میشد و نیروهای مقابل چند سال هم تحمل کردندو من شخصا همان موقع هم معتقد بودم که مقابله به مثل کنیم تا انها را سر جایشان بنشانیم ..و تعداد اندکی اراذل و اوباش بودند که کم کم یک چادر جلوی دانشگاه برپا کردند و تا امروز که صدها ساختمان در مناطق مختلف تهران را در اختیار دارند..
و این قانونمند است که همیشه شیوه برخورد و مبارزه از طرف و ظرفیت حکومت تعیین میشود.
در مورد اکثریت و مشی چریکی هم حتما مزاح فرموده اید چون این وصله اصلا به این جماعت نمیچسبد
در اخر باز هم نتجه تحرکات و بر ملا شدن رژیم را فرموده اید که نمیدانم از داخل ایران چقدر اطلاع دارید البته امیدوارم منابعتان مثل اکثریت یا توده نباشد(منظورم این است که رژیم هیچگاه و موکدا میگویم هیچگاه منتخب مردم نبوده و عیان شدن ماهیت ارتجاعی رژیم تا حدی که مرد شماره دو ان به ان پشت کرد و شیوه سرکوب مخالفان را به انطریق رد کرد(به مصاحبه منتظری در یوتوب).
نمیدانم اگر صادقانه سوال کردید حتما به اندازه ای به نتیجه رسیدین واگر نه به من ایمیل بزنید چون در اینجا بحث بنظر من کافی است. zamani.hamid@ymail.com
۹٣۴۶ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : جیج غانی
عنوان : همایون عزیز هم میهن گرامی؛
از نظر اینجانب روند "توده ای" شدن دانشجویان "پیشگام" (طرفداران مبارزهء مسلحانه) از قبل از انقلاب بهمن آغاز شده بود.
برای تحقیق در این باب بطور مثال به روند "نویدی" شدن برخی دانشجویان دانشکدهء فنی دانشگاه تهران از سال ۱۳۵۵ رجوع کنید. در این باب آقای ف. تابان شاهد خوبی هستند. اگر چه در این دوران ایشان دو سه سالی در زندان های رژیم شاه بسر بردند اما بی تردید از این دگردیسی ناخوشایند در دانشکدهء فنی دانشگاه تهران بسیار خوب با خبر هستند.
جهت اطلاعات بیشتر در باب رد اصولی مبارزهء مسلحانه در بطن سازمان "چریک" های فدائی خلق ایران نیز می توانید به آثار و مبارزات تورج حیدری بیگوند؛ که بدون هر گونه ارتباطی با حزب تودهء ایران، از طرف "رهبری" خلع سلاح شد و در مهرآباد جنوبی بوسیلهء کمیتهء مشترک ثابتی ساخته سلاخی شد؛ مراجعه فرمائید.
در باب بریدن غیر اصولی از مبارزهء مسلحانه نیز به زندگی آقای نافرخ نانگهدار در زندان و قبل از آزادی بهمّت مردم دلیر ایران، مراجعه نمائید.
موفق باشید.
۹٣٣٣ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : دانشجوی سابق
عنوان : سئوال اول
جناب ساحل
شما اگر برای ادعایی که کردید سند آوردید، می شود به سئوالات دیگر هم پرداخت. در هر صورت یا شما مدافع سرکوب دانشگاه و فاجعه به اصطلاح انقلاب فرهنگی هستید، که بحث با شما اتلاف وقت است. در غیر اینصورت بعنوان اولین گام برای یافتن پاسخ به سئوالات، از دست اندرکاران انقلاب فرهنگی، مستندات ادعای آنها را مطالبه کنید. این ادعا را فقط بخش های امنیتی حکومت بیان می کنند و حتی اعضای قدیمی تحکیم وحدت که سردمدار جریان انقلاب فرهنگی بودند، بعد از طرد شدن از حکومت، پی بردند از آنها برای تحکیم سلطه حکومت در دانشگاهها استفاده شده است.
۹٣۲۰ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : سا حل
عنوان : از کاتالوگ سوالات فقط به یکی می پردازید و تازه آنرا هم رد می کنید
از کاتالوگ سوالات فقط به یکی می پردازید و تازه آنرا هم رد می کنید. سوالت بیشتری بوده. حتی اگر نظر شما را هم بپذیریم که قصد ایجاد پایگاه برای "میلیشیا" و امثالهم نبوده اند. جای پادگان را بدهیم به اشغال اماکن دولتی علمی بعنوان دفاتر حزبی. حال اگر راضی شدید به یک پاسخگویی آنهم به همه سوالات تن دهید. وگرنه که شما را به خیر و ما را به سلامت!
۹٣۰۹ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : دانشجوی سابق
عنوان : ادعای خود را مستند کنید
شما که مدعی هستید دانشگاه ها پادگان شده بود، ادعای خود را مستند کنید.
تکرار جعلیات نشانه حسن نیت برای یک گفتگوی سازنده نیست.
۹٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : از ساحل به پیام دهنده بی نام
عنوان : آفتاب آمد دلیل آفتاب
این نحوه واکنش شما تایید ادعای بنده است. تحولات تاریخی را با قسم و آیه من و شما تحلیل نمی کنند. شما قادر نیستید به تک تک این سوالات پاسخ دهید پس به حربه مزدور، خائن و ... متوسل می شوید.
کمی فکر کنید!
۹٣۰۰ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : به ساحلویا همان ناموخته
عنوان : تکرار ادعاهای مزدوران رژیم اسلامی
جواب اقاویا خانم ناموخته را اقای تابان در متن مصاحبه داده اند. من هم در ان زمان دانشجوی دانسگاه تهران بودم جز مزدوران رژیم تاکنون کسی ادعا نکرده است که دانشجویان میخواستند دانشگاه را به پادگان تبدیل کنند
اما ارگان های تبلیغی حکومت ادعا می کردند که دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها به انبار سلاح و توطئه های مسلحانه علیه حکومت تبدیل شده است؟
اگر آن زمان هم کسانی این حرف ها را باور می کردند، امروز دیگر روشن است که حکومت در متهم ساختن مخالفین خود به اتهامات خلاف واقع، هیچ حد و مرزی را نمی شناسد. من به یقین می گویم در دانشگاه ها، هیچ سلاحی در دفاتر دانشجویی وجود نداشت. اصلا احتیاجی به این کارها نبود. بعد از تسخیر دانشگاه ها و در جریان آن هم نتوانستند حتی یک سلاح از این دفاتر کشف کنند و به عنوان نمونه نشان بدهند.
البته دانشجویان از طیف های مختلف امکانات زیادی را بدست آورده بودند و در هر دانشگاه چندین اتاق را اشغال کرده بودند. این همه را نیز حق خود می دانستند. داشتن دفاتر و امکانات در دانشگاه، موضوعی بود که سال های سال دانشجویان در زمان شاه هم برای آن مبارزه کرده بودند و بعد از انقلاب طبیعتا حق خود می دانستند که از امکانات دانشگاه برخوردار شوند.
دلیل اصلی یورش به دانشگاه آن بود که حکومت نمی توانست آن را از راه های مسالمت آمیز و دموکراتیک زیر سلطه ی خود بگیرد و بدون تحت سلطه قراردادن دانشگاه، سلطه ی کامل بر جامعه هم ناممکن بود.
۹۲۹۹ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : سا حل
عنوان : قابل توجه دوستان
فردی با هر انگیزه ای سوالاتی را مطرح می کند که هیچ کدام از شماها یا قادر به پاسخگویی بدانها نیستید یا از پاسخ بدانها طفره رفته اید. اما مرور دوباره این سوالات و این واقعییت که شما ها حتی توانایی برخورد مستدل با چنین مخالفانی را ندارید قابل تامل است! دوباره آنها را در زیر می آورم که با مرور دوباره آنها شاید عده ای به خود آیند که همانطور که کاربر "ناموخته" نوشته بحث برای بحث نیست بلکه باید نتیجه ای هم در بر داشته باشد. سوالت "ناموخته":
اول اینکه نتیجه این تحرکات چریک ها و مجاهدین چه نتایج مثبتی برای مردم داشت؟
دوم این تحرکات کمکی بود به نزدیک شدن به مردمسالاری یا موجبات دور شدن جامعه از آنرا فراهم کرد؟
سوم اینکه حکومت از نیروی خود باخبر بود و اینچنین عمل کرد آیا مجاهدین و چریک ها دوچار خوش بینی کودکانه نشده بودند، اگر نه دلیل شکت آنان چه بود؟
چهارم آیا این نوع ماجرا جویی ها چماقداری حکومتی را در ایران نهادینه نکرد؟
و بالاخره پنجم اینکه آیا سازمان اکثریت باز به مشی چریکی رو آورده که اعضای آن برای بوی باروت اینچنین به به و چه چه می زنند؟
در پست بعدی:
دوستان متاسفانه نوشته های شما نه تنها پاسخی برای سوالات من در بر نداشت بلکه بر ابهامات افزود.
پویان عزیز ۳۰ سال پیش اگر این تحرکات "ماهیت ارتجاعی رژیم" را برملا کرده بود پس چرا مردم تازه انقلاب کرده از ارتجاع حمایت کردند و از چریک ها و مجاهدین حمایت نکردند؟
آقای روزبه آبادان بر فر ض که چریک ها و مجاهدین در دانشگاه می ماندند این چه کمکی به دمکراسی و تعمیق انقلاب می کرد.
آیا مردم انقلاب کرده بودند که این نیروها مراکز علمی را به پادگان تبدیل کنند؟
آیا امکان کمک به تعمیق انقلاب تنها از درون دانشگاه ممکن بود؟
و در نهایت با دلگیری از بحث خارج می شود.
۹۲۹٨ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : sohrab
عنوان : دانشگاه نباید تسلیم میشد!
دانشگاه نباید تسلیم میشد!
قابل توجه کسانی که "نگران" کشتار دانشجویان در دانشگاه بودند: هزاران دانشجو
و استاد اخراج شده چند ماه یا چند سال بعد دستگیر و اعدام شدند.
اگر در دانشگاه میماندند چه بسا زنده میماندند و رژیم را (=مرگ را) به عقب میراندند، حالا حتا محل دفن آنها را هم نمیدانیم!
انقلاب "فرهنگی" تجاوز حوزه به دانشگاه بود: حمله مرگ به زندگی. بیخود نیست که رژیم حتا حالا هم که همه را کشته یا در بدر کرده، جنازه لات و لوتهایش را در دانشگاه دفن میکند تا "مرگ" از یاد نرود.
دانشگاه سیمل زندگی و آزادگی است. درست به همین دلیل مورد حمله حزب الله قرار گرفت.
دانشگاه نباید تسلیم میشد!
۹۲٨۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣٨٨
|
از : juybaar
عنوان : Maybe all that made us stronger in a sense
Setare-ye Gerami,
You have written very effectively with a bit of pessimism. I agree with your take and description. You have written brilliantly when you say that now we go listen to them like polite pupils and even applaud them.
There is a sense of pessimism which I like yet I ‘m not sure if that’s how I want to take it in. Maybe we have really come our senses and want to include everybody even those who attacked us yesterday.
After all this is the story of motherland. We, as a nation, have been militarily collapsed a few times and at the end we were able to overcome the differences and the enemy became part of our society and culture.
Maybe all that made us stronger in a sense. At least this is more optimistic.
۹۲۶٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣٨٨
|