سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سفر از ممالک محروسه به فدرالیسم قومی - محمد امینی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : غلام شام قازان

عنوان : تاملی بر نوشته آقای محمد امینی
وقتی مقاله آقای امینی را در رابطه با مسیله ملیت ها با عنوان :سفر از ممالک محروسه به فدرالیسم قومی.در سایت اخبار روز دیدم ؛دلم خواست بخوانم و نظر ایشان را هم بدانم. وقتی نگاه کردم دیدم بخش اوّل حدود ۱۰-۱۲ صفحه است
چون نگاه کلی انداختم دیدم فقط در این بخش میخواهد بگوید که ایران ممالک محروسه نبوده است.
پیش خود فکر کردم آیا تمام رهبران ممالک بخاطر یک کلمه باید این همه بحوانند ولی باد خاطرات آقای قر دوست افتادم که نوشته بود کل کزارشات مملکت را در یک صفحه برای شاه تنظیم می کردیم.و یا در کنفرانسهای بین المللی روسای مملکتها فقط در ۲۰ دقیقه باید نظریات خودشان را بیان کنند.هر روز سرعت ماشینها و هواپیماها و کامپیوترها و ... را زیاد میکنند تا مردم برای همه چیز وقت داشته باشند .یعنی وقت طلاست.
در نتیجه کسی هنرمند و روشنفکر و پولیتکر و ..... است که بتواند در وقت کم در گفتار کم در نوشتار کم و ..... نظر و خواست خودرا گفته ویا بیان کند.ولی روشنفکران قدیم رسیده ها فکر می کنند اگر یک مقاله کمتر از دها صفحه باشد نوبسنده نیست و با ضعبف است!اگر ناطق کمتر از سه ساعت سخنرانی کند پس ناطق مسلط نبست و عالم نیست!
من همیشه فکر می کنم چرا در تقسیمات جهانی ایران را جهان پنچم حساب میکنند.آیا چون خاکش ضعیف است!آیا درختهایش بد است!آیا آب وهوایش اشکال دارد!یا انسانهای که در آنجا زندگی می کنند از انسانهای جهان یک و دو و سه عقب ترند ؟ و یا رهبران ما نسبت به رهبران آنها و روشنفکرهای ما نسبت به روشنفکران آنها و کارگران ما نسبت به کارگران آنهاو......عقبترند؟اما نقش رهبر و روشنفکر در جامعه از همه مهمتر است.
پس آقایان روشنفکران قدیم رسیده این شما هستید که امروز باید زیاد کار کنید وخوب مطالعه کنید جهان را خوب بشناسید خواست دوران را درک کنید وبه جامعه منتقل کنید.شما باید ضرورتهای زمان را بدون درنظر گرفتن منافع قشر
خاص ویا ملت خاص و گروهی و ......فریاد کنید.ولی متاسفانه ۹۵ روشنفکران ما در مورد ظلمی که بملل تحت ستم می شود نه تنها فریاد نمی کنند بلکه اکثرا منکر چنین ظلمی هستند و در مقابل اعتراضات و تظاهرات ملل تحت ستم سعی می کنند گوشها و چشمهای خود را ببندند.آیا اگر هر کس و هر قشر به دلایلی در کار و وظیفه خویش قصور کند همان بر سرش نمی آید که بر سر ایرانیان آمده است؟
حال وقتی آدم مقاله آقای محمد امینی را می بیند از خود می پرسد.آیا ایشان در جهان امروزی زندگی میکند ویا در هشتاد سال قبل ؟ایا ایشان میدانند وقت طلاست؟ آیا ایشان می دانند مردم باید هر روز ۱۲ ساعت کار کنند و تقریح وگردش و...احتیاج دارند.پس این مقاله باین درازی که ظاهرا منظورش اینست که ایران مماللک محر و.سه نبوده بلکه ایران بود! ولی باطنا می خواهد بگوید که ایران کشور تک ملیتی تک زبانی تک فرهنکی تک ادبیاتی تک دینی و....بوده وهست و خواهد بود وآنهم فارسی است .اگر قومهای گوچ داده شده ای هم هست که ایلات بیش نبودند .و از لطف ومرحمت و قوت فرهنگ و ادبیات و تمدن ما انسان شده اند! وآنچه از لطف ما بدست آورده اند باید شکرگزار باشند!
برای گفتن نظریات قلبی خود با توجه به وضعیت جهان و موقعیت خودش با مشکل روبروست .در نتیجه صغرا و کبرا می کند .وچون اعتراضات و تظاهرات میلیونی مردم را میبیند که شعار می دهند " اوز دیلنده مدرسه اولمالدی هر کس سه و یا منیم دیلیم اولنده کیل باشقا دیله دوننده کیل و....:" و برابری حقوق برای ملتهای ایران میشوند و خود را همردیف نژاد پاک آریایی می دانند لرزه باندامش می افتد و وا مملکتا سر می دهد و شروع به اتهام زنی میکند وخواست بر حق مردم را کار پان ترکیستهای نورسیده جلوه میدهد.البته ایشان خوب میداند پان ترکیست یعنی چه وبه چه کسی اطلاق می شود و شوونیست یعنی چه؟ و ملل تحت ستم ایران از شوونیستهای فارس چه صدماتهای دیده است و تا کجا دستهای شوونیستهای فارس بخون ملل غیر فارس ایران آلوده است!ولی چون
خودشان را صاحب مملکت و دیگران ایلات کوچ داده شده و اشغالگر می دانند . در نتیجه محو سستماتیک ملتهای غیر فارس راحق مسلم خود می دانند!ولی باید از تمام روشنقکرهای ایران و بویژه از شوونیستهای فارس پرسید .آیا نظر شما به اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست؟اگر قبول دارید ؟آیا آزادی عقیده و آزادی بیان و آزادی احزاب را برای ملل تحت ستم ایران هم قایل هستید.آیا ملل تحت ستم می توانند برابر با ملت فارس شوند؟ آیا آنها اگر احساس کنند در ایران بآنها
ظلم میشود آزادانه عقیده خودرا بیان کنند و احراب ملیگرایی خودرا تشکیل دهند و برای برابری حقوق با ملت فارس بدون تبلیغ برتری نژاد و نفاق بین ملتها و یا برای فدرالیسم و یا برای استقلال و یا برای اتحاد با یک ملت دیگر فعالیت بکنند؟ویا هر کس بوضعیت موجود اعتراض کند پان است که بدون دادگاه اعدام باید گردد؟
من نمیدانم این چه منطقی است که وقتی چندین میلیون انسان در یک محدودی جفرافیای و با یک زبان واحد و یک فرهنگ واحدو......زندگی می کنند دولت هستند که عضو سارمان ملل نیز هستند.ولی در داخل مرز های ایران آذربایحانیها با ۳۰ میلیون نفوس قوم هستند؟ البته ۷۰ کشورهای موجود جهان جمعیتش کمتر از ۳۰ میلیون است.وقتی ما فعالین آذربایجان می نویسیم و میگوییم ما ملت هستیم و باید سر نوشتمان را خودمان تعین کنیم و میلیونها آذربایجانی به خیابانها می آیند و خواسته های خودرا فریاد میکنند .آقایان روشنفکر و شوونیستهای فارس(که تعدادی هم آدمهای ملل تحت ستم در میانشان است )فورا قالبهای قرن ۱۸ اروپا را علم میکنند و مارا در آن قالبها می کنند تا ببینند آیا ما ملت هستیم یا نه ؟!با قالبهای اروپا آیا اجازه داریم حقوق خودرا بخواهیم یا نه؟!ویا میگویند این توطءه دشمنان ایران است که خودشان وقتی باهم دیگر یکی می شوند می خواهند مارا تیکه تیکه کنند.ولی اینرا نمی گویند که اتحاد آنها روی اصل برابری قراردارد و فردا قرار نیست زبان و فرهنگ و حق حاکمیت یک کشور فدای کشور دیگر شود.
حال آقای محمد امینی چه ایران ممالک محروسه بوده یا نبوده چه ملیتهای غیر فارس از اول همانجا ساکن بودند و یا نبودند (البته به گواه تاریخ ترک زبانان قبل از فارس زبانان آنجا ساکن بودند و هستند.)ملل تحت ستم نمی خواهند مثل قبل شهروند درجه چندم باشند و آنها امروز برای احقاق حقوق حقه خود مبارزه میکنند.و این بار هر جنبشی که در ایران روی دهد باید مسیله ملی را در ایران حل کند.وشوونیست حاکم و اپوزیسون شوونیست نخواهد توانست جلو انرا بگیرد.شاید شما فکر کنید مثل جریان فرقه دموکرات آذربایجان می توانید ار جمعیت ۱۴ میلیونی آنزمان ایران ۲۷ هزار نفر از زحمتکشان آذربایجانی را قتل عام کنید و دنیا برچنین ظلمی چشم بپوشد.و شوونیستهای جمع شده در جبهه ملی ایران حتی امروز هم به آن کشتار افتخار کنند .ولی در رابطه با دیگران دایه مهربانتر از مادر بشوند!!!
آقای امینی ما نورسیده ها به شما قدیم رسیده ها می گوییم (سیز گوره ن آغاشلای دیرکلغا کسدیلر). نه دنیا آن دنیاست نه ما مثل آنزمان هستیم.ملل تحت ستم ایران حتما تفکر شوونیستی را مغلوب خواهد کرد و برای اینکار از شوونیستها اجازه نخواهیم خواست و اگر شما هم مثل آقای پرویز ورجاوندی که وقتی تظاهرات ملت آذربایجان را در آذربایجان و تهران دید وقالب تهی کرد می خواهید قالب تهی کنید بفرمایید.
آقای امینی امیدواریم نو رسیدگان روشنفکران ملت فارس مثل شما قدیم رسیده ها نباشند و به انسانیت بیشتر از نژاد ارزش قایل بشوند تا بلکه یک ایران آباد و آزاد در ایران زندان ملتها ایجاد کنیم وتمام ملتهای ایران حاکم بر سر نوشت خود باشند و بدون هیچگونه تبعض باهم مثل کشورهای امریکا و آلمان و هند و کانادا و سویس و......زندگی کنیم.
آقای امینی همانگونه که ملت آلمان از کرده های هیتلر در مقابل وجدان آگاه دنیا شرمنده هستند وخواهند بود.همانگونه هم انسانهای شریف و منصف خلق فارس باید تا مدتهای مدید بخاطر قتل عام خلق آذربایجان وکرد و.....وبخاطر سعی برای محو سستماتیک ملل غیر فارس ایران شرمنده باشند و همیشه از کسانی که باعث شرمندگی آنها شده اند نفرت کنند.
بامید ایران فدرال آباد و آزاد و محو ایران زندان ملتها.
غلام شام قازان

Shamgazanli.blogfa.com
۲۷.۴.۲۰۰۹
۹۵۰۹ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی

عنوان : با تشکر از استاد محمد امینی
با تشکر از استاد و پژوهشگر ارجمند آقای محمد امینی بخاطر مقاله بسیار آموزنده و در عین حال تاریخی که برای ما نوشته اند.
تاریخی از این جهت که اوباشان پارلمان اروپا و اوباشان ایرانی کنفرانس برگزار کرده بودند.
۹٣۷۴ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : امید امیدی

عنوان : نو نبود
مطالب آقای امینی همانهائی است که افشارها ، داریوش همایونها ، پان ایرانیستها ، سومکائی ها ، رستاخیزیها ، کوروش زعیمها ، احمدی نژادها ، شاهی های قدیم و اسلامی های جدید میگویند . سالاد همان سالاد است با سس جدید. هدف کتمان حقوق ملیتهای غیر فارس زبان از هرطریق ممکن است. متاسفانه به مسائل ملی غیر فارس زبانها که می رسیم تمام دموکراتها و دموکراسی خواهان فارس به مشتی فاشیست و شوونیست تبدیل میشوند.
۹٣۵۵ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : کریم ن

عنوان : لطفا وسط دعوا نرخ تعیین نکنید.!
در جواب آقای اسدی سوادکوهی،

لطفا وسط دعوا نرخ تعیین نکنید.! اولا آقای امینی را به غیر از طرفداران سیستم شوونیسم حاکم کسی به عنوان کارشناس و تاریخ دان برسیمت نمیشناسد. نمونه اش تئوری من در آوردی و خنده دار ایشان است که اصلا منکر قوم و ملت فارس هست و هویت ایرانی را معادل زبان و فرهنگ فارس میداند و حتی زبان فارسی را زبان ایرانی میخواند. هیچ وقت هم روشن نکرده که اگر ایرانی همان فارس است پس ترک ها و دیگر ملیت های غیر فارس که فارس نیستند لابد غیر ایرانی هستند که البته با این نتیجه گیری از تئوری ایشان طبیعی است که دیگر مساله ای د ر این وسط برای بحث نمیماند.
دوم اینکه فرض کنیم تاریخ دانان منصفی هم آمدند و گفتند در زمان هخامنشیان چنین بوده و یا نبوده و یا در زمانهای بعدی ترک ها از کجا آمدند و چه کردند، در این صورت هم باز مشکل مردم غیر فارس در ایران با سیستم نژاد پرست کنونی حل نمیشود و در اصل مساله که در ایران اتنیک هائی زندگی میکنند که زبان و فرهنگ اشان اساسا با فرهنگ و زبان تحمیلی فارسی متفاوت است و اینکه اینان تا زمانیکه آسیمیله نشده اند از حقوق مساوی با فارس ها برخوردار نیستند تغییری نمیدهد.
۹۲٨۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ه اسدی سوادکوهی

عنوان : اجازه بحث را به کارشناسان ....
با درود و سپاس

آرزومندم که احزاب قومی و چپ سنتی‌ اجازه بحث را به کارشناسان و تاریخ دانان بسپارند و بیشتر شنونده باشند تا چیز یاد بگیرند. شوربختانه ایده سازان و گروهگرایان میدان را بیشتر سیاسی و عصبی کردند . در چنین شرایطی حرف درست و دلسوزانه برای ایران و مردم مهربان آن شنیده نخواهد شد. در چنین شرایطی همه بازنده خواهیم شد.
زنده بد کٔرد + بلوچ + عرب + گیلک + آذری ---- = ایرانی‌
۹۲۶۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست