سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بر خورد یک جامعه بیدار با کاندیدی با سابقه ای خونبار - سعید کرامت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : جو اد

عنوان : اول خواندن را بیاموزیم
آقای هادی پست قبلی من نقل و خوا لی است از رئیس دفتر سیاسی وزارت کشور دولت موسوی.
آقای گرانمنش شما فقط بلدید برچسب بزنید و چیز دیگری در چنته ندارید. پست قبلی بنه را متاسفانه اخبار روز حذف کرد در آنجا نظرم را گفته بودم.
بحث با شما وقت کشی است.
۹۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : Hadi Shahab

عنوان : تا کی فکر میکنید که ما ها گله گوسفند هستیم
آقای جواد,
شما که اینجا بطور مشخص از دولت میر حسین موسوی بعنوان دولت "دولت ‏موسوی دولتی بود که جامعه ایران را در شرایط جنگی اداره می کرد..." نام میبرید خشونتها را یا به انقلابیون و جریان راستگرادر سیستم قضایی وصل میکنید. به فرض که دولت میر حسین موسوی هیچ نقشی در آن خشونتها نداشته (من نیز خودم را به کوچه علی چپ میزنم). بگویید مسولیت جنگ ۸ ساله و به درازا کشیدن آن بعد از آزادی خرمشهر بدوش کیست.
اگر همه اش بگردن خمینی بود نقش این دست بوس امام ضد امپریالیست " میر حسین موسوی" در آن زمان چیست. شما که مدعی هستید در آن زمان اشتباه کرده اید آیا این انتظار را از میر حسین موسوی ندارید که او هم مثل شما از گذشته ننگین خود توبه کند.
از تعداد کشتگان و معلولین جنگی ایرانی که مطلع هستید حال میفرمایید ما دنبال میر حسین موسوی باید بدویم تا کی فکر میکنید که ما ها گله گوسفند هستیم خجالت هم بعضی وقتها چیز خوبیست.ا
۹۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : شناسائی فصول مشترک اصولگرایان و اصلاح طلبان !
سئوال اساسی در اینجاست که فصول ،نقاط و شباهت های مشترک اصولگرایان و اصلاح طلبان را در کدام مقاطع زمانی ومکانی ونظری و عملی می توان مقایسه کرد؟اصلاح طلبان علیرغم اینکه با اصول گریان مشترکات مشخص و معینی دارند ، اما چرا خود را به مردم از نحله ائی دیگر معرفی می نمایند؟ودر همین راستا خودرا به غلط فرشته نجاتبخش معرفی می نمایند؟

اصلاح طلبان به رهبریتی التزام نظری و عملی دارند که در مورد بی کفایت ترین،عقب مانده ترین ،ارتجاعی ترین دولت در تاریخ ایران اینچنین می گوید: « به قول رهبرمعظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ائی، دولت آقای احمدی نژاد ـ بهترین دولت از آغاز مشروطه تاکنون بوده است،«(کیهان شریعتمداری)

خامنه ائی علیرغم اینکه همه بی کفایتی های دولت احمدی نژاد را که از جانب بخشی از خود عناصر رژیم نیز تصد یق شده است و بارها آنرا بازگو کرده اند، اما نامبرده دولت نهم را بهترین دولت تاریخ ایران نامیده اند و اینک اصلاح طلبان می خواهند تحت فرامین ودرالتزام همان رهبری به قدرت برسند و دولت خود را تشکیل بدهند تا به اصطلاح خویش ـ ایران را از پرتگاه نجات دهند؟چرااصلاح طلبان همه حقایق آشکار و پنهان را یک بار برای همیشه به مردم نمی گویند؟ چرا باردیگر مانند دوم خرداد می خواهند تنها باشعارهای فریبنده علیه دولت ناکارآمد نهم که مورد حمایت شخص رهبر بوده است ، اینک اصلاح طلبان می خواهند به قدرتی مصنوعی و بی اختیار ریاست جمهوری دست یابند که از همین حالا ـ همان مقام معظم رهبری که اصولگرایان را تلطیف و مورد حمایت قرار داده است، این بار رهبر ـ تنها برای حفظ نظام باید اصلاح طلبان را پشتیبانی نماید؟ چرا اصلاح طلبان به رهبری کرنش می کنند که مانع اسا سی دوره اصلاحات بوده است ؟اصول گرایان همواره در سایه حمایت های ولی فقیه از مقام تدارک چی ریاست جمهوری بیش از اندازه بهره برده اند اما اصلاح طلبان وحشت زده حتی نتوانستند از ده درصد قدرت ریاست جمهوری استفاده ببرند.اصلاح طلبان نتوانستند از وزیر و شهردار زندانی شده خود حمایت نمایند اما اصول گرایا ن حتی توانستند ضارب سعید حجاریان رااز زندان آزاد نمایند!اصلاح طلبانی که نتوانستند از یاران خود بدرستی دفاع نمایند اینک چگونه می خواهند از آرای مردم صیانت نمایند

همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در قبل از انقلاب در کنار یک دیگر تحت رهبری خمینی علیه سلطنت پهلوی مبارزه کرده اند ودر به قدرت رساندن حکومت اسلامی به رهبری خمینی وبه تصویب رساندن ارتجاعی ترین قانون اساسی عصر حاضرسهم مساوی داشته اند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا از همان آغاز شکل گیری نظام جمهوری اسلامی در ضدیت با آزادی ودمکراسی بعنوان پدیده غربی ـ مشترک می باشند.همه آنها از سرکوب آزادیخواهان گرفته تا کودتا علیه ریاست جمهوری بنی صدر همکاری داشته اند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا از اعدام های دهه شصت دفاع می نمایند و کوچکترین انتقادی به کشتار سال ۶۷ نمی نمایند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا از هشت سال جنگ بیهوده ایران و عراق که نزدیک به هزار میلیارد خسارت مادی و یک میلیون کشته ومعلول بر جای گذاشت که می توانست بسرعت پایان پذیرد بعنوان دفاع مقد س که به تجاوز مقدس منجر شده بود تا به امروز پشتیبانی می نمایند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در گروگان گیری سفارت امریکا که بقول دکتر ابراهیم یزدی ،تنها برای فریب نیروهای چپ بکار گرفته شد ،شرکت فعال داشته اند و تا به امروز از آن عمل زشت مخالف با عرف دیپلماتیک حمایت می نمایند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در مبارزه ضدامپریالیستی که ایران را به انزوا و خرابه ائی تبدیل نموده است و در صدور انقلاب اسلامی به همه کشورهای اسلامی فعالیت نظری وعملی مشترک داشته اند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در مبارزه و امحای اسرائیل به خمینی اقتدا می کنند و از شعار ارتجاعی وتجاوزکارانه قدس از کربلا می گذرد تبعیت می کردند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در بکار بستن سیاست های برباد دهنده ایران در همه عرصه های سیا سی ،اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی، ورزشی ـ نقاط اشتراک بسیار نزدیکی دارند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در زن ستیزی ، حجاب اجباری ، ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه ها ، ممنوعیت احراز مقامات عالی برای زنان ،حق قضاوت برای زنان ، آزادی چند همسری و صیغه برابرقرآن و مخالفت با حقوق مساوی زنان و مردان به اندازه کافی مشترک هستند.زنان در قوانین اسلامی بعنوان ناقص العقل و در حکومت اسلامی درهمه زمینه ها نصف مردان از حقوق برخوردار می باشند اما هنگام خواندن آرای زنان در انتخابات مختلف نظام اسلامی ،رای زنان به اندازه مردان محسوب می شود اما زنان هیچگاه حقوق کاندیداتوری برای مقامات ریاست جمهوری ،رهبریت ، قضاوت ندارند؟

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا از همان اسلامی تبعیت می کنند که مخالف دمکراسی و سکولاریسمی هستند که حاکمیت را از آرای مردم ناشی می داند و به قانون اسا سی ولایت فقیه که خود را نماینده الله برروی زمین باشد هیچ اعتقادی ندارد.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا بر اداره مملکت ایران باموازین شرعی شیعه تکیه می ورزند که درسایه انقلاب اسلامی و رفرندام ۱۲ فروردین ۵۸ به تصویب رسیده است وعدول از آن به مثابه عمل ضد انقلابی و قیام علیه حکومت اسلامی قلمداد می شود که مجازاتش برابر قوانین جزائی کشور اسلامی مساوی با اعدام است.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در ضدیت با اقلیت های مذهبی مانند بهائیت وغیره وجه مشترک دارند و از همان قانونی تبعیت می کنند که نظام جمهوری اسلامی آنرا به تصویب رساده است.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در ضدیت با اقوام وخلق های ساکن ایران از رفتار خشن و از قدمت مساوی برخوردار هستند و در این زمینه ها همه آنها در سرکوب اقوام از پیشینه ائی بی رحمانه وخونبار و آشکار برخوردار هستند.

ـ همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در قوانین قضائی و جزائی مانند د یه و غیره به شریعت اسلام که باقرائت شیعه انطباق داشته باشد اعتقاد دارند.

ـ نبض همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا در قم نزد روحانیونی بنام مراجع عظام مذهبی شیعه می زند که آنها همه قوانین جاری کشور را از قوانین اسلامی ۱۴۰۰ سال پیش الهام می گیرند و تاکنون همه آنها برای تایید و سلامت افکار خود که با اسلام مطابقت داشته باشند به روحانیون ارشد در قم مراجعه می نمایند نه به مردم ایران!

در پایان باید یاد آوری نمود که برای بخش وسیعی از نیروهای سیاسی آزادی خواه که آگاه به مسائل حقوق سیا سی و مد نی ،قضائی،بین المللی و حقوق بشر هستند و بخوبی برآنها اشراف دارند، تا به امروز و هنوز اختلافات همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا بایک دیگر مشخص نشد ه است ـ در بالا مشترکات همه نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا یادآوری شده است اما بهتر است اصلاح طلبان یکبار برای همیشه اختلافات خود را با اصول گرایان روشن سازند
۹۵۲۴ - تاریخ انتشار : ۹ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : بهمن گرانمنش

عنوان : جناب اقای جواد
قبل از اینکه درجه دما سنج شما درجه گرمای مرا اندازه بگیرد، یکبار دیگر نوشته خودتان را مرور کنید و یک چند دقیقه ای هم وقت صرف کرده به سایت های اشاره شده بروید تا نزدیکی فکری و نظری خود را مشاهده کنید بعد بمن برچسب واواما بدهید. کسی طرفدار واواما یک هر نوع جکومت جنایتکاری هست که از همه یا بخشی از آن رژیم تحت صفت های متفاوت حمایت کند. آیا شما رژیم را درجه بندی نمیکنید و از بخشی از آن حمایت نمیکنید؟ اگر جواب منفی است ، از شما پوزش میطلبم. شاد باشید
۹۵۱٨ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : جو اد

عنوان : جاسوسان با شعار زنده باد جمهوری اسلامی ظاهر نمی شوند!
آقای گرانمنش این که شما به سادگی نوشیدن آب بنده را با پیک نت و حزب توده ایران یا آقای امیر خسروی در یک جبهه می گنجانید و بعد همه ما را حقوق بگیر حکومت معرفی می کنید واقعا ارزش پاسخگویی ندارد. این امری است که باید به وجدان امثال شما واگذار کرد.
اما تجربه نشان داده که غالبا افرادی که "آتش تندی" دارند و بلند تر از همه مرگ بر این و آن می گویند و خود را سازش ناپذیر ترین "مبارزان" معرفی می کنند، سر در آخور واواک داشته اند. نمونه های فراوانی را در مها جرت شاهد بوده و خواهیم بود.
۹۵۱٣ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : بهمن گرانمنش

عنوان : به آقای جواد و سایت پیک نت
اگر یک سری به سایت پیک نت یا راه توده و یا حزب بابک خسروی بزیند بخصوص که اول ماه باشد و یک داد و ستد ماهیانه بسیار قدیمی مابین ساواما-کی جی بی و حزب توده بر پا باشد. میبیند که این جماعت همرا با کسانی جون آفای جواد چه هورا و یقه درانی از وحوش اسلامی که تمامی بدن متعفن شان از خون هزاران و هزار جان شیفته آغشته است، میکنند و در وصف آنها و توجیه جنایاتشان میکنند. غافل از آنکه میایون انسان که زخم ها بر جان و اندیشه خود بخاطر از دست دادن عزیزانشان دارند تنها و تنها روز شماری میکنند که جملگی این جانوران وحشی بدست عدالت سپرده شوند از کوچن تا بزرگ از مقلد تا مرجع تقلید از زن تا مرد. همانگونه که فرزندان این جانیان راه جنایت پیشه گی پدر و مادر خود را ادامه دادند و امروزه جنایت آنها را ادامه میدهند، کودکان آنها هم در آدینه بسیار نزدیک جنایتکارن تاره نفس خواند شد. ترحم به هیچ کدامشان جایز نیست. میباید تفکر، راه، اندیشه،جسم و اعتقاد های آنها را بدادگاه کشاند محکومشان کرد و از جامعه بشری بدور ریخت تا انسان بتواند همانند انسان زندگی کند. تا اینان هستند بحث بر سر انسانیت یک جوک بی معزه ای بیش نخواهد بود. به امید آن روز
۹۵۱۰ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : rostam

عنوان : مگر در جمهوری اسلامی آرای مردم را می شمرند؟
سٔوال من: مگر در جمهوری اسلامی آرای مردم را می شمرند؟
اگر چنین می‌‌کردند که دیگر آنجا اسمش جمهوری اسلامی نبود.
در دهه وحشت ۶۰ ده‌ها هزار نفر را کشتند، چون رای‌شان به جمهوری جنایتکاران "نه" بود.
پاسداران یکی‌ یکی‌ آنها را کشتند، به این ترتیب رای آنها را شمردند. آنگاه این آرا را در صندوق‌های رای (گورهای دسته جمعی) انداختند.
۹۴۹۰ - تاریخ انتشار : ۷ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : تهرانی

عنوان : دکتر محمود نازنین!
اگر رفقا اجازه بدهند دکتر احمدی نژاد یک تنه با حماقتهای بی بدیل اش فاتحه جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را خواهد خواند. همانطوریکه اعلیحضرت همایونی رژیم خودش را با ندانم کاری و حماقت از بین برد. البته بعد از سرنگونی ولایت فقیه معلوم نیست چه حکومتی جایگزین آن میشود. ولی داستان مشابه همان بیرون کردن شاه و آوردن شیخ سال ۵۷ است، منتها این بار نوبت بیرون کردن آخوندها و مدیران دولتی به ارث مانده از انجمن های اسلامی امریکا و اروپا است، و به قدرت رساندن بچه پر روهای انجمنهای اسلامی داخل کشور و هندوستان سالهای دهه ۶۰ .

رفقایی که دعا بلدند ، فقط دعا کنید که جمهوری اسلامی این بچه پررو ها به خونخواری رژیم ملایان نباشد و حداقل با پنبه سر ببرند.

خلاصه اگر خواستید رای دهید دکتر محمود را فراموش نکنید!!!
۹۴۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : جو اد

عنوان : بخشی از مصاحبه با رئیس دفتر سیاسی وزارت کشور در دولت موسوی
بخشی از مصاحبه با رئیس دفتر سیاسی وزارت کشور در دولت موسوی (لینک: http://www.roozonline.com/archives/۲۰۰۹/۰۴/post_۱۲۴۶۹.php ):
‎زمان نخست وزیری میرحسین دوران بگیر و ببند جوانان بود. دست های زیادی رنگ شد، موهای زیادی کوتاه شد ‏و... میرحسین در آن زمان سکوت کرد و هیچ نگفت. حال ایشان می گویند گشت ارشاد را جمع می کنند. با توجه به ‏اینکه شما مسوول دفتر سیاسی وزارت کشور بودید شاید اطلاع داشته باشید که این رفتار آقای میرحسین جزء ‏تغییرات شان محسوب می شود یا اعتقاد دارید در آن زمان هم با آن رفتارها مخالف بودند؟‎

تندروی علیه جوانان یا جامعه در دهه ۶۰ حاصل اندیشه میرحسین موسوی نبود‏‎. ‎این تندروی به عنوان یک خصلت ‏انقلابی در جامعه وجود داشت و اتفاقاً وجه غالب جامعه بود. اینکه این انقلابیون چرا در آن روزها انقلابی بودند و ‏رفتارهای خشونت آمیز می کردند، البته نه جای دفاع دارد و نه اگر هم جای دفاع داشته باشد من حاضرم از آن دفاع ‏کنم، اما طبیعی است که در یک جامعه انقلابی یکی بزند، یکی بکشد، یکی ترور کند، یکی اعدام کند، چیزی که طبیعی ‏نیست این است که جامعه انقلابی پس از ته نشین شدن و آرامش افرادش اصلاح بشوند و بگویند که قصد مبارزه با ‏خشونت دارند و عذر بخواهند و خودشان را درست کنند و اصولاً جریان اصلاح همین است‎.

جریان انقلابیگری یک جریان عمومی در سال های دهه ۶۰ بود، چه در میان روشنفکران، چه مذهبی ها، چه مدافعان ‏حکومت و چه مخالفان آن، چیزی که امروز وجود دارد این است که آدمی مثل من قبول می کند در گذشته اشتباهاتی ‏بوده و می خواهد خودش را اصلاح کند، و دوستانی مثل آقای احمدی نژاد و خانم فاطمه رجبی تازه فیل شان یاد سال ‏‏۱۳۶۰ کرده است و می خواهند به انقلابیگری برگردند. دولت موسوی که دولت خشونت علیه جامعه نبود. دولت ‏موسوی دولتی بود که جامعه ایران را در شرایط جنگی اداره می کرد. این دولت با تمام قدرت در کار اداره کشور بود. ‏جریان طرفدار خشونت در آن روزها جریان راستگرایی بود که در سیستم قضایی حضور داشت و کاری هم به دولت ‏نداشت. پدران خشونت آن روزها همین دوستانی هستند که امروز دارند جریان راست را اداره می کنند‎.
۹۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : قربانیان دوره نخست وزیری میرحسین موسوی کم نیستند!
میرحسین موسوی مهندس راه وساختمان ومعماری هستند وقبل از انقلاب در ایران مشغول به کارهای ساختمانی بودند واز سابقه سیاسی ومبارزاتی علیه شاه برخوردار نیستند.ایشان بعد از انقلاب از بنیاندگذاران حزب جمهوری اسلامی و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بودند.آنموقع که حسین شریعتمداری شخص ناشناخته ائی بود ولی این میر حسین موسوی بود که در روزنامه جمهوری اسلامی همانند کیهان شریعتمداری در حاضر باحمایت های خمینی علیه همه نیروهای دگر اندیش تبلیغات وتوطئه می کردند. به عبارت دیگر در آنروزها همه وظایف کنونی کیهان شریعتمداری را روزنامه جمهوری اسلامی انجام می داد. میرحسین موسوی حتما آنروزها را به خاطر می آورند که چگونه علیه دولت موقت بازرگان و ریاست جمهوری بنی صدر دست به کارشکنی می زدند.در آنروزها همه عناصر حزب الهی و فالانژ بدست حزب جمهوری اسلامی هدایت ورهبری می شدند.این روزها دیگر حزب جمهوری اسلامی و ارگان سیاسی اش یعنی روزنامه جمهوری اسلامی به حاشیه رانده شده است .خشت های کج بنای نظام جمهوری اسلامی را ابتدا همین حزب جمهوری اسلامی بنا نهاد وسپس نیروهائی در رژیم اسلامی پدیدار گشتند که به پیشینیان نظام هیچ اعتنائی نکردند.همینکه احمدی نژاد به صراحت می گوید ، تنها دولت نهم نامبرده دولت واقعا اسلامی است حکایت از این می کند که جمهوری اسلامی مانند مار زهر آگین افعی در طول ۳۰ سال از حیاتش چندین بار پوست انداخته است اما تغییری در ماهیت آن مار زهر آگین بوجود نیامده است.آری آقای میرحسین موسوی از گذشته خونباری برخوردار است و تمام ماجراهای حساس و پشت پرده رژیم اسلامی در دوره نخست وزیر ی ایشان و با نظارت و همکاری وی صورت گرفته است.از افتخارات میرحسن موسوی دولتی کردن اقتصاد است که به یکباره پس از پایان جنگ ایران وعراق به اقتصاد بازار آزاد و بی درو پیکر تبدیل گردید که باعث رشد تورم اقتصادی و انزوای ایران گردید.اگر آقای میرحسین موسوی می خواهند از کارنامه خودشان بگویند ،بهتر است همه موارد منفی و مثبت را یکجا و صادقانه گزارش نمایند.آقای احمد زید آبادی تحلیل گر هوشیار و آگاه به مسائل سیاسی ـ در بیش از یکماه پیش بدرستی پیش بینی کرده بودند که میرحسین موسوی کاندیدای نظام است.تیم احمدی نژاد آنچنان همه عرصه های نظام جمهوری اسلامی را دستخوش حوادث ناگوار کرده است که تنها میرحسین موسوی می تواند به کمک ونجات رژیم اسلامی بکار آید.اما بسیاری از سیاست های میرحسین موسوی همانند احمدی نژاد است. میرحسین موسوی در عرصه غنی سازی اورانیوم مانند احمدی نژاد می اندیشد ودر همان آغاز کاندیداتوری خود به سیاست های اتمی محمد خاتمی خرده گرفت تا خود را به رهبر و بخشی از اصول گرایان نزدیک سازد.ملاقات میرحسین موسوی با خامنه ائی حاکی از تفاهم آنها برای نجات نظام اسلامی است نه بهبود وضعیت مردم ودمکراسی و حقوق بشر در ایران!مردم ایران در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی در همه زمینه قربانی داده اند ،چه طولانی شدن جنگ ایران و عراق و مبارزه ضد امپریالیستی کور و بی حاصل که ایران هرچه بیشتر به انزوا کشانید.تنها افتخار میرحسین موسوی بدین می باشد که ایشان توانسته است ـ ایران آنروز را با در آمد پنج میلیارددلاری از محل فروش نفت اداره نماید که در واقع این افتخار نیست بلکه سرشکستگی است!ایرانی که قبل از انقلاب ۲۵ سال از کره جنوبی جلوتر بود اما اینک ۲۰۰ سال از کره جنوبی عقب مانده است ،آیا اتخاذ سیاست های ستیزه جویانه چه در داخل و خارج وصدور انقلاب اسلامی به جهان باعث افتخار است؟آیاسیاست هائی که منجر به عقب نگاه داشته شدن یک کشورمنجر گردد باعث افتخار است؟
از زمانی که امام (ره) خطاب به جناح راست دهه اول انقلاب و اصولگرایان کنونی گفت: شما که عرضه اداره یک نانوایی را ندارید، چرا این قدر به دولت خدمتگزار مهندس موسوی اعتراض می‌کنید، ‌تاکنون اتهام بی‌کفایتی متوجه جناح راست بوده است. عملکرد سه ساله آقای احمدی‌نژاد موید صحت سخن امام است.")حالا که همه مسائل حاد چه سیاسی و اقتصادی واجتماعی، گریبان نظام جمهوری اسلامی را گرفته است بعضی از نیروهای سیا سی وابسته به جمهوری اسلامی که از آغاز در بنیانگذاری نظام جمهوری اسلامی شرکت فعال داشته اند اینک می خواهند کاملا موذیانه خود را ازهر انتقادی مبرا سازند وتمام کاسه و کوزه ها را بر سر دیگران بشکنند. آقای تاج زاده یکی از منتقدین شجاع دوره کنونی است که انتقاد های بسیاری به دولت احمدی نژاد دارند اما همچنان به امام خمینی ایمان وافر داشته اند وبه شد ت به رهبری سیدعلی خامنه ائی التزام نشان داده اند که در همینجا به تضاد های آشفته فکری ایشان می توان پی برد؟چراکه بنیانگذار همه بد بختی های کنونی کشور بدست شخص خمینی بوده است که ایشان همچنان به او افتخار می کنند و اینک نیز ادامه همان خرابی ها گذشته را شخص خامنه ائی رهبری ادامه می دهند.آقای تاج زاده به ایشان مانندخمینی التزام دارند!اما همه اینها در حالیست که محمدرضا باهنر گفته است: با وجود احمدی‌نژاد اجماع حاصل نمی‌شود و ـ سال سختی در پیش داریم بهمین لحاظ همه نیروهای تشکیل دهنده نظام جمهوری اسلامی از آغاز به امروز برای حفظ نظام به دست وپا افتاده اند. نسل ما نسلی بود که شاهد شکلگیری و اجرای همه جنایات جمهوری اسلامی بوده است وبهمین خاطر آقای تاج زاده شاید بتوانند با گفتگوهای خود نسل بی خبر جدید را خام کنند تا آرای آنها را بدست آورند اما نسل زجر کشیده ما را هرگز نمی توانند گول بزنند چرا که ما از همان آغاز به درستی تشخیص داده بودیم که نظام جمهوری اسلامی میهن ما را بسوی پرتگاه می برد که به علت سرکوب های بیش اندازه دولت خدمتگزار مهندس میرحسین موسوی که اینک خود کاندیدای ریاست جمهوری کرده اند ، به اجبارایران را ترک نمودیم.آری ریشه تمام بدبختی های کنونی بدست همان حاکمان دهه اول انقلاب درایران نضج گرفت ودر حال حاضر از آن ریشه ، نهالی بنام احمدی نژاد رشد یافته است که آنچنان سرطانی شده است که برای نجات میهن باید آن شجره ر باید از خاک بیرون آورد تا مملکت نجات یابد.تمام افتخارات آقای تاج زاده به کدام یک از دستاورد های منفی دولت مهندس موسوی ختم می شود؟به تشکیل مخوف ترین وزرات اطلاعات جهان به مدیریت دکتر سعید حجاریان که بعد از آشکار شدن جنایات و تروهای های زنجیره ائی وزرات اطلاعات ،اذعان کرده بودند که آنها درفکرپی ریزی وزرات اطلاعاتی دمکراتیک بوده اند ونه سرکوب گر اما این در حالیست که وزرات اطلاعات از همان آغاز کارش به ریا ست محمد ری شهری، تنها به دستگیری و اعدام و تصفیه های غیر انسانی دست زده است! بیشتر جنایات و همچنین کشتارهای سال۶۷ که درحیات نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته است ،در همان دهه اول انقلاب در دوران زنده بودن خمینی ودولت مهندس موسوی صورت گرفته است که باعث شده بود تا شخص خمینی از دولت مهندس میرحسین موسوی حمایت و پشتیبانی نمایند.در عرصه اقتصادی نیز در دهه اول انقلاب با برنامه های ریاضت اقتصادی دولت مهندس موسوی توانست به جنگ بیهوده ایران و عراق برود که در نهایت برای نجات نظام ،دولت هاشمی رفسنجانی طوری مجبور به بازگشائی درهای مملکت به روی کشورهای امپریالیستی شد که باعث رشد روز افزون تورم و گرانی همه کالاهای مصرفی مردم گردید. اگر آقای تاج زاده اینک به تجارب گرانبهائی رسیده اند و می توانند دولت نهم و اصول گریان را به ریاست شخص ماجراجو و بی کفایتی بنام احمدی نژاد را به زیر سئوال ببرند اما بهتر است ابتدا گذشته ائی را که بدان افتخارمی کنند کنکاش نمایند تا مسائل به شکل ریشه ائی همه علت های عقب ماندگی بررسی گردد وگرنه دولت نهم نیزمعلول همان گذشته ائی است که اینک آقای تاج زاده زیر پرچم افتخارات آن دوره سینه می زنند.
۹۴۶۹ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست