عنوان : «روشنفکر» نفهم!
آنچه که در این مطلب میخواهم به آن بپردازم، یک سندروم ضدیت با حکومت پهلوی هاست که در روح و روان بخشی از نیروهای فعال سیاسی اجتماعی ایرانی که برای به ثمر رسیدن انقلاب فعالیت می کرده اند خانه کرده است و آنها را آزار میدهد. من نسبت به پهلوی ها تعصبی ندارم و خودم در گذشته انتقاداتی بر آنها وارد آورده ام. اما اینکه بسیاری نیروهای سیاسی پشیمان از انقلاب ۵۷ برای کاستن عذاب وجدان و بار گناه شان در قبال جامعه، هر گاه که به ریشه یابی مشکلات امروز در گذشته می پردازند، به یک راههایی نقب میزنند که رژیم گذشته را عامل مشکلات پیش آمده قلم داد کنند. تمامی حرف اینها این است که رژیم پیشین نیروهای دمکرات را در زندان نگه میداشت و اجازه کتاب خواندن نمی داد اما خود با آخوندها حشر و نشر داشت و در دوران محمدرضاشاه چندین برابر بر مساجد کشور افزوده شد. تو گویی محمد رضاشاه سالیانه مقادیری از پول نفت را صرف ساختن مساجد و تربیت آخوند می کرد. این تحریف است، این فرار از حقیقت است، این پیدا نکردن دیوار از دیوار رژیم پیشین است که چنین کودکانه خود را گول میزند که انقلاب را بیاندازد به گردن رژیم پیشین که نگذاشت اینها کتاب بخوانند و لابد در اثر کتاب خواندن انقلاب نکنند! چنین نگاهی مزخرف محض است.
http://mohsenkordi.blogspot.com/
۹٨۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣٨٨       

عنوان : روشنفکر بیسواد............
اینها را که از گور در میاورند گاها مضحک است اما بیشتر تاسف بار است که سطح اگاهی جامعه و بینش روشنفکران را تا این حد تنزل میدهند...
خانم فرخ رو پارسا و سایر مدیران مدارس برای نظافت محصلین را کنترل میکردند و صد البته در خدمت حاکمیت بودن انان جا شبهه نداردوهمچنین ارتجاعی بودنشان.
در یک روستای اطراف اصفهان رفته بودیم(در اواخر زمان حکومت پهلوی) آخوندی دعوت بود و یقه درانی میکرد چرندیا تی بسیار گفت که مثلا دارد افشای رژیم میکند در اوج سخنان خود گفت ببینید مملکت اسلامی را دارند به کجا میبرند و ما همینطور نشسته ایم ایها المسلمین در شهر من به چشم خود دیدم که به فرزندان ما با غذا سالاد میخورانند؟؟؟؟؟؟!!!و اهالی چقدر نگران بودند که این چیست ؟که به بچه های ما میخورانند.
۹۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

عنوان : «روشنفکر» نفهم!
آنچه که در این مطلب میخواهم به آن بپردازم، یک سندروم ضدیت با حکومت پهلوی هاست که در روح و روان بخشی از نیروهای فعال سیاسی اجتماعی ایرانی که برای به ثمر رسیدن انقلاب فعالیت می کرده اند خانه کرده است و آنها را آزار میدهد. من نسبت به پهلوی ها تعصبی ندارم و خودم در گذشته انتقاداتی بر آنها وارد آورده ام. اما اینکه بسیاری نیروهای سیاسی پشیمان از انقلاب ۵۷ برای کاستن عذاب وجدان و بار گناه شان در قبال جامعه، هر گاه که به ریشه یابی مشکلات امروز در گذشته می پردازند، به یک راههایی نقب میزنند که رژیم گذشته را عامل مشکلات پیش آمده قلم داد کنند. تمامی حرف اینها این است که رژیم پیشین نیروهای دمکرات را در زندان نگه میداشت و اجازه کتاب خواندن نمی داد اما خود با آخوندها حشر و نشر داشت و در دوران محمدرضاشاه چندین برابر بر مساجد کشور افزوده شد. تو گویی محمد رضاشاه سالیانه مقادیری از پول نفت را صرف ساختن مساجد و تربیت آخوند می کرد. این تحریف است، این فرار از حقیقت است، این پیدا نکردن دیوار از دیوار رژیم پیشین است که چنین کودکانه خود را گول میزند که انقلاب را بیاندازد به گردن رژیم پیشین که نگذاشت اینها کتاب بخوانند و لابد در اثر کتاب خواندن انقلاب نکنند! چنین نگاهی مزخرف محض است.
http://mohsenkordi.blogspot.com/
۹۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨