از : من ۴ سال پیش حرفی به شما زدم و حالا هم کم و بیش بر همان نظرم. یعنی آقای کروبی.
عنوان : سروش گفته است: « به صراحت برای شما بگویم اینکه کسی دو باره بیاید و در کسوت سیاسی ادعای رسالت روشنفکری داشته باشد نمیپسندم. باید کسی بیاید که مرد عمل باشد».
حمایت ادوار تحکیم وحدت از مهدی کروبی
عبدالکریم سروش از مهدی کروبی حمایت کرد،
وی در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشته است: «من از ته دل آرزومندم که آقای احمدینژاد بر سر کار نیاید. یک سال و نیم پیش من در دانشگاه جرج واشنگتن، در سمیناری در پاسخ به سئوالی گفتم که آقای احمدینژاد دیگر نمیتواند و نباید رئیس جمهور بشود. خیلیهای دیگر هم به این نتیجه رسیدهاند و امیدوارم که در عمل هم چنین چیزی تحقق پیدا کند. کم نبود آن آبرویی که ایشان از ایران برد، کم نبود آن همه دروغی که به مردم گفت. کم نبود آن همه خرافهپروری و سفاهت گستری که کرد؛ کم نبود آن همه پولی که از چاههای نفت بر داشت و در چاههای جمکران
سروش در پاسخ به این سوال که "از میان کاندیداها نظرتان بر کیست؟" گفته است: «من ۴ سال پیش حرفی به شما زدم و حالا هم کم و بیش بر همان نظرم. یعنی آقای کروبی.
سروش گفته است: « به صراحت برای شما بگویم اینکه کسی دو باره بیاید و در کسوت سیاسی ادعای رسالت روشنفکری داشته باشد نمیپسندم. باید کسی بیاید که مرد عمل باشد».
سروش ادامه داده است: «من توقعم از ریاست جمهوری این است که فضا اندکی باز بشود که اهل اندیشه و اصلاح بتوانند در جامعه مدنی، کاری بکنند. مطبوعات قدری آزاد تر باشند؛ مردم کمی آزادتر باشند و سایه ترس، از روی سر مردم کنار برود. قوه قضاییه قدری پاکیزهتر بشود.قلب طپنده دموکراسی و عدالت ـ حالا نام دموکراسی را هم نبریم، بگوییم عدالت ـ در قوه قضاییه است؛ اگر چنین شجاعتی و چنین ارادهای وجود نداشته باشد بقیه دستگاهها نمیتوانند کاری بکنند».
۱۱۴۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از :
آقای مانیستیم مانیستیم ما نیستیم. پس بفرمایید شما کجا هستید ما فهمیدیم در کجاها نیستید ولی نفهمیدیم شما کجا هستید؟؟
۱۱۴۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : طرفدار شهریاری
عنوان : دمکراسی برای همه ی ایرانیان
دوست گرامی، اگر شما مرزهایی را که توسط استعمار انگلیس و روس بر ما تحمیل شده است مرزهای رسمی می دانید مسئله ی خودتان است. عزیز دل بردار، آنچه که امروز بر سمرقند و بخارا می رود، آنچه که امروز در ایران غربی، بر سر ملیون ها کرد که در چنگ اژدهای پانتورکیسم که مورد حمایت آمریکا و اسرائیل است می رود، فردا بر سر یک یک ایرانیان در درون "مرزها رسمی و بین المللی" اش خواهد رفت. من نمی دانم بر چه اساسی باید یک ایرانی کرد که چهار هزار سال با من تاریخ و فرهنگ مشترک دارد به علت ۱۰۰ سال جدایی اجباری که به ما حمله شده است و جدایمان کرده اند، امروز زبان اش بریده شود و به او تورک کوهی بگویند؟
آیا هزار سال ائتلاف شوم میان عربیسم و تورکیسم که ایران را به قهقرا برد کافی نیست؟ دمکراسی باید برای همه ی ایرانیان باشد. در اران که به ضرب مافیای علی اوف دارد از پای در می آید و طعمه ی شرکت های چند ملیتی می شود، چرا باید ایرانیان تحت ظلم و ستم باشند؟ سرنوشت هر ایرانی به همه ی ایرانیان مربوط است و این کاسه جدا کردن ها و قرطی بازی های مدرن را چرا آلمانی ها نمی کنند؟ نه خیر، تاریخ چند هزار ساله ی مشترک و ایده ی ایرانشهر مردنی نیست.
شهریار بزرگ خطاب به آذربایجان می فرماید:
تو همایون مهد زرتشتی و فرزندان تو
پور ایران اند و پاک آیین نژاد آریان
تو همایون گلشن قدسی و نزهتگاه انس
دامنت زرتشت را مهدی است طوبی سایبان
آسمانی کشور آذرگشنسبی لاله خیز
دامن سبز تو رشک بهشت جاویدان
ننگ زمان بر همه ی آنانی خواهد ماند که سرنوشت ایرانی را به بهانه های گوناگون به دست قاتلان ایران و ایرانی وامی نهند. فرزندان ماد بزرگ امروز به یاری و حمایت همه جانبه ی همه ی برادران و خواهران خود نیاز دارند، همانگونه که فرزندان خوارزم و سغد بزرگ، به ویژه سمرقند و بخارا، که دارد در برابر چشمان ما پر پر می شود.
زنده باد ماد بزرگ سرزمین زرتشت و کاوه و دیاکو و بابک
زنده باد خوارزم سرزمین جاماسب و اوشنر و پور سینا
زنده باد ایرانشهر، میهن مشترک همه ی ایرانیان
۱۰۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : سیما هوشیار
عنوان : گدائی مطالبات از جنایتکاران؟
راستی، ۳۰ سال توسری خوردن کافی نبود تا ما را بهوش آورد؟
۱۰۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : yashar t
عنوان : در روزنمایش انتخابات ۲۲ خرداد ما در خیابان ها نیستیم
منبع / نویسنده: دانشجویان -- تهران
ما نیستیم ما نیستیم . در روز انتخابات ۲۲ خرداد ما در خیابان ها نیستیم . ما در پای صندوق های رای گیری نیستیم . ما در کوچه ها نیستیم ما با جمهوری اسلامی نیستیم.
سران حکومت اخوندی و مردم دنیا بدانند ما با حکومت تروریستی ملاها نیستیم .
خامنه ای بداند ما دیگر تماشاچی اعدام نیستیم
ما دیگر تماشاچی سنگسار نیستیم . ما دیگر تماشاچی شلاق زندان فقر حقارت بیکاری اعتیاد نیستیم .
ما در کنار دیو صفتان خود فروخته زالو صفت عقب مانده ادم کش نبوده و نیستیم و نخواهیم بود .ما نیستیم . ما نیستیم دست از سرمان بردارید راحتمان بگذارید بیچاره مان کردید کافی ست ...
۱۰۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : به انگولک چی های چپ و راست
عنوان : راه اتحادجمهوریخواهان درست است اغوا نکنید.
لابد بعض از دایه مهربانتر از مادر بودن برای حماس و حزب الله و فلسطین و سوریه دررژیم بعدی مورد نظر بعضی ها ما باید مدعی کردهای ترکیه و سوریه و بلوچهای پاکستان و ترکمن های ترکمنستان و ترک های آذربایجان و عربهای ۰۰۰ باشیم ؟ چون این خلق بازی و حمایت از خلق ها و جهان طنی مارکسیسم روسی چون خوره در مغز و روح ما خانه کرده۰
پدر جان ملی گرایی یعنی در چارچوب مرزهای تایید شده بین المللی کنونی به آبادانی کشورتان بپردازید بدون تحریک این و آن و فضولی در خواست و سرنوشت مل دیگر۰
تمام شد آن شوروی اشغالگر و آن آمریکای رژیم عوض کن بوش ۰
۱۰۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : طرفدار شهریاری
عنوان : آفرین بر دوستان
همه ی نکته هایی که دوستان نوشته اند می تواند یک به یک از سوی یک طرفدار شهریاری نوشته شده باشد، درود بر دوستان.
ولی تکرار مشخص منافع ملی که در برنامه ی کاری قلبی بدان پرداخته بودید همواره مفید است. سهم ایران در دریای مازندران، مسئله هیرمند، قرارداد الجزایر، و جزایر سه گانه. یک نکته ی دیگر که باید در مرکز توجه دوستان قرار گیرد مسئله ی کردهای ایرانی در تورکیه است. دوستان، ایران باید مسئولیت نگهبانی از تیره های پراکنده اش را به عهده بگیرد. اشتباهی که محمدرضا شاه در مورد کردها کرد و به جای برخوردی استراتژیک، رویکردی تاکتیکی با همتباران هزاران ساله ی ما کرد، یک حرکت کاملا غلط بود. ملی گرایی پدافندی ایرانی که در طول صد و اندی سال گذشته همواره محور سیاست خارجی ما بوده است، جز زیان و از دست دادن مرزبانان ایرانزمین بهره ای نداشته است. جمهوری تورکیه اساس اش بر محو تیره های ایرانی، به ویژه کردها بوده است. آنچه که بر سر یک کرد در تورکیه می آید باید در مرکز توجه سیاست در تهران باشد. فراموش نکنید که سراسر سُغد و خوارزم نیز امروز در معرض نابودی کامل قرار دارد. دمکراسی آینده ی ایران نمی تواند نسبت به سرنوشت ایرانیان خارج از مرزهای سیاسی کنونی بی تفاوت باشد. سرامدان سیاسی ایرانی همواره کردها را به خود واگذاشته اند، آن هم در برابر دشمنانی که جز نابودی و محو کامل آنان هدفی نداشته اند. آنکارا برای یک آجر عثمانی که می خواهد در عربستان سعودی ویران شود یک تآتر دیپلوماتیک راه می اندازد، ما نمی توانیم نسبت به سرنوشت مردمانی که ایران را پایه گذاری کرده اند اینگونه بی تفاوت و خونسردانه برخورد کنیم. باید قبول کنیم که دمکراسی در منطقه ی ما تنها هنگامی می تواند حقوق بشر را در بر داشته باشد که دمکراسی ای اتنیکی باشد. ایرانیان امروز، از کرد و لر و بلوچ گرفته، تا سغدی و تاجیک و افغان و پشتو، همه و همه امتزاجی هستند از چهار تیره ی بزرگ آریایی، یعنی مادها، پارت ها، پارس ها، و سکاها. امروز ایرانیان در جزایری جدا هم از زندگی می کنند و بخشی بزرگ از آنان، در معرض نابودی کامل هستند. وقت آن رسیده است که گام به گام به بازسازی امنیت و رفاه همه ی ایرانیان اندیشیده شود و مسلما مهمترین و نخستین مرحله می باید پرداختن به امر ایرانیان غربی، یعنی کردها باشد. از نقطه نظر تعادل دمکراتیک در مرزهای کنونی امروز نیز، که خود برایند دست اندازی بیگانگان بر این خاک و بوم هستند، بدون آزادسازی کردها از چنگ فاشیسم جاری در تورکیه، هرگز نمی توان متوقع بود که در ایران یک دمکراسی پایدار دارا باشیم.
تاریخ نشان داده است که مسئله ی کرد یک راه حل بیشتر ندارد: کردها باید با خاک زیر پای شان به ایران بازگردند، چه در عراق، و چه در تورکیه. نپذیرفتن این مسئله ی تاریخی هیچ چیز جز پشت کردن به بخش بزرگی از ایرانیان نیست. در قیاس با هزاران سال زندگی مشترک، دوران فراق و جدایی تحمیلی کنونی هیچ است؛ همانگونه که آلمان یکی شد، ایرانیان به مراتب مستحق تر برای پیوند هستند.
ژیوا کردستان
زنده باد ایران
۹۹۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : کوروش راننده تاکسی تهرانی
عنوان : به جمهوریخواهان غیرتمند!
همه ی این نوشته که به قول کسی دیگر مثل یک چکه مرکورکرم در یک تشت آب بی رنگ کم رمق است می توانست در ده پانزده خط منسجم و موثر و مفید نوشته شود. اما متاسفانه در آنجا هم گویا چند درویش مثل آن آقایی که در دانشگاه آمریکاییها (بخوانید در دبیرستان ) در پاریس درس اقتصاد می دهد و نه تنها سر سپرده ی امام علی خان و پیامبر است بلکه سرسپرده صادق عنقا ست و چند توده ای سابق و چند نفر دیگر که جرات حرف رسات زدن ندارند ... و همه کاره اند. مملکت دارد در چنگال اهریمنی اسلام ناب محمدی نابود می شود تمامی ازرشهای مادی و معنوی ایران در طویله اسلام ناب محمد زیر تاپاله و عمکامه ی آخوندان نیست نابود می شود و آن آقایان که بیشترشان حتما در خارج کشورند حتا به اندازه ی من دانشجوی بیپناه خاک برسر هم جرأت حرف زدن ندارند. آنها گاهی از سر تفنن جیزکی مریسند و می نویسند برای خالی نماندن عریضه. بس کنید همین کار را هم نکنید سنگین ترید. همان دریش بازی بستان است. و می دانم که سخن دیری نخواهد پایید!!
۹۹۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣٨٨
|