از : یکی
عنوان : بازم دروغ
واقعا خجالت نمی کشید دروغ تحویل مردم می دین؟
۱٣۴۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : آشنا
عنوان : از حقیقت دور است.
من هم با اینها موافقم:
دختر فقیری که در یک اتاق با خانواده اش زندگی میکنه چطور میتونه وبلاگ بنویسه؟ شما ها فقیر ندیدید..... توی شهرستانهای ایران خیلی از بچه های خانواده های متوسط هم به کامپیوتر دسترسی ندارند تا چه رسد به فقیرترها.....
انسانهای فقیر ایران هنوز شرافت دارند.... بوی ادکلن پسر های پولدار برای یک نیازمند واقعی که از تبعیض خسته است همیشه تهوع آوره!
۱٣۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : علی یار جوادی
عنوان : باور کن لبخندشان را حتی بدون کاسه ای آب
سلام
نوشته متفاوتی بود، داستانی از ذهنی بس خلاق و یا واقعیتی تلخ از قلبی حساس و رنج کشیده. اگر که دسترسی به اون دختر داشتم دلم میخواست که بهش بگم:
۱- فقر وقتی وجود داره که احساس میشه. و همه حس آدمی هم از گرسنگی و سرما و گرما نیست، گاهی فقرایی داریم ما که مشکلات حاد تامین معاش رو ندارند، اما مدام فقر رو حتی وقتی گرسنه نیستند، تشنه نیستند، سردشان نیست، گرمشان نیست، باز هم احساس میکنند. من به این احساس اشکال نمیگیرم که البته کرامت و ارزش آدمی فرای از این نیازمندیهاست و یک آدم از هر قشری ممکنه با شکم سیر هم از رفتار تحقیر آمیز برخی از بچه پولدارها هم به شدت آزرده بشه. اما خواهر خوب من ادامه این راه و تفکر تنها تشدید فقر هست. اولین راه عبور از این سطح اینه که اونقدر از نظر فکری، هنر، دانش و سایر خصلت های نیک غنی باشی که خود بدان نقطه برسی و باور کنی که فقر انسان به نوع اودکلن و محل زندگی و تیپ و ماشین نیست. در واقع بازی رو که بچه پولدارها با شما راه میندازن شما ادامه میدید و تشدید میکنید. کاش میدونستید که درون بسیاری از همین بچه پولدارها چقدر خالی هست و تشنه کلامی نو، نگاهی نو به زندگی، و فکری بکر هستند. وقتی با آنها از دریچه زیبای ذهن آشنا بشی اون وقت فقر اونها رو خواهی یافت، فقری که تنها متعلق به اونها هم نیست در فقیر و ثروتمند فراوان هست. امیدوارم نگی امکان تحصیل و یادگیری رو نداری که منظورم لزوماً وروود به دانشگاه و هزینه ها و اینا نیست. کافی تنها ۵ از همون زندگی فقیرانه ات رو در ماه به خرید یک جلد کتاب اختصاص بدی، از رمان گرفته، تا شعر، تاریخ، علوم اجتماعی و فلسفی و .... اونوقت بعد از چند سال با مطالعات و مباحثات به جایی خواهی رسید که طعم توانگری اصلی رو درخواهی یافت.
۲- اگر بحث چاره این فقر و گرفتاریهای جامعه است، راهش همان بود و هست، همانی که از نگاه شما در ۴ و یا ۸ سال هم به جایی نرسید. اما این را بدان، علاج تشنگی حفر چاه و قنات است که زمان و هزینه زیادی میبرد و تا آب روان از سرچمه به نیم خشک نهال شما برسد، وقت بسیار لازم است و طاقت میخواهد، شاید بدین دلیل است که کاسه ای آب مقطع را بر درگاه صادقانه تر و بهتر باور میکنید، اما باید دانست مغنی که کاسه کاسه آب به دربها میبرد مجالی برای راه انداختن قنات نخواهد داشت، پس چنین سیاقی را تشویق نکنیم و راه مغنی گری را به بیراه نکشانیم . طاقتی به اندازه سن من و تو لازم است تا شاید آینده ای باشد برای کودکان امروز که جوی روان را در نزدیکی باغچه خود بیینند نه آنکه هنوز چشم به راه کاسه های آب منقطع باشند گاه و بیگاه. در این باب کمی مفصل تر در جای جای نوشته های وبلاگ "آدمها" نوشته ام، به ویژه آخرین مطلب با عنوان تناقض مطلوبیات قشر کارگری.
۳- خواهر خوب من همه آنهایی که در این کارزار انتخابات رنگی میپذیرند و منادی اش هستند، به دنبال منفعت شخصی و رای تو برای رفاه خود نیستند، کم نیستند آنهایی هم که از درد و رنج چون تویی گام در این کارزار گذاشته اند چه سبز، چه سفید، چه سه رنگ و چه بی رنگ. باور کن فریادشان را، اشتیاق و احساسشان را و لبخندشان را که از جنسی دیگر است، همچنان که باید خود را باور کنی.
http://www.humans.persianblog.ir/
۱٣۴۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : ندا ع
عنوان : به نظر واقعی نمیرسه
دختر فقیری که در یک اتاق با خانواده اش زندگی میکنه چطور میتونه وبلاگ بنویسه؟ شما ها فقیر ندیدید..... توی شهرستانهای ایران خیلی از بچه های خانواده های متوسط هم به کامپیوتر دسترسی ندارند تا چه رسد به فقیرترها.....
۱٣۴۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : بیطرف
عنوان : حس من !
خیلی چیپ نوشته شده ! دروغ تر از اونه که واقعی باشه . بوی حامیان رییس جمهور رو می ده ! انسانهای فقیر ایران هنوز شرافت دارند.... بوی ادکلن پسر های پولدار برای یک نیازمند واقعی که از تبعیض خسته است همیشه تحوع آوره!
۱٣۴۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨
|
از : آواره
عنوان : تکان دهنده بود!!!!!
واقعن به اندازه خواندن یک رمان در من اثر کرد.!در پس این مدرنیته و سنت هنوز هم فقر و ثروت با هم در جنگند!آیا در هر دو جبهه (فقر و مدرنیته)ماندن اینقدر دشوار است که بعضی ها را به دامن لیبرالیسم و دفاع از منافع طبقات بالادست اجتماع سوق دادهاست؟
آیا در عرصه نبرد سیاسی در ایران کنونی نمیتوان از موضع مردمی چون این دختر و میلیونها چون او وارد کارزار سیاسی شد؟(بدون شعار برپایی فوری سوسیالیسم)
این احساسات مرا بیاد اول انقلاب انداخت،زمانیکه فاصله طبقاتی،در بین مردم کم رنگ شد،و در بین فعالین سیاسی متشکل در گروههای سیاسی ادامه یافت.سرکوب خشن و درنده و حیوان منشانه پاسداران سرمایه و ارتجاع، این تشکلها را بیرحمانه درهم کوبیدند. یکی از دلایل مهم عشق شدید هوارداران و اعضای آنها ،به سازمان و دسته شان
۱-شرکت فعال در ابراز هویت اجتماعی خویش(فراخ تر شدن دایره فکر و عاطفه)
۲-دور زدن جامعه طبقاتی و ناهنجار و شرکت در جامعه کوچک و انسانی تر ،که در آن فاصله طبقاتی رنگ باخته ولیاقت و سواد و توانایی حرف اول را میزند.محو جامعه طبقاتی در تیرس نیست،بنا بر این شرکت در این جزایر غیر طبقاتی و انسانی تر(اعضا نسبت به هم) به ڕشد انسان یاری میرساند،زیرا توام با امنیت و همبستگی است.
فرد ضمن تنها در پرتو عشق متقابل بین خود و گروه قادر به ،بفعل در اوردن نیروهای خویش است.
به امید آزادی
۱٣۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : بهرام چوبینه
عنوان : رقص با گرگها
باش تا غول "خیابان" نفریبت به سرابت.
در سیستمهای توتالیتر نفس بودن و همراهی توده ای در فراخان های رسمی ارزش دارد و نخبگان آنان آن گردهمایی ها را نقطه ذوب گروه های گوناگون آن کشور می دانند تا با آن هم آنهایی را که همراهشان هستند جری تر کنند و هم آنهایی را که همگام نیستند خاموش. هم کارشان جنبه مردمی بدهند هم مرد را از دیگر اندیشان رم بدهند. و این را خوب می دانند که : اسب ها در کنار هم نه هم رنگ که هم خوی می شوند.
۱٣۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : sohrab mobasheri
عنوان : یکی از زیباترین نوشته ها درباره انتخابات.
یکی از زیباترین نوشته ها درباره انتخابات.
۱٣۴۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|