یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دختران جوان حامی میرحسین موسوی بخوانند - بیژن کرامتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : shahin ostajloo

عنوان : زندانهای مخوف تبریز و اردبیل
کاش مطلبی نیز در رابطه با پناهندگانی که به ایران برمیگردند نوشته شود. انانی که به هر دلیل راست و دروغ پناهندگی گرفته اید و به ایران سفرمیکنید ایا به انانی که به خاطر مسائل سیاسی در سلولهای مخوف اوین و زندانهای مخوف تبریز و اردبیل گرفتارند اندیشیده اید؟
۱٣۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨٨       

    از : احمد صلاحی

عنوان : در شهر کوران یه چشمی پادشاهه !
دوست نادیده ام جناب بیژن کرامتی و بقیه ی کاربران محترم.
متاسفم که از یک انتخابات معمولی حداقلی محرومیم و «آقایان » قیم «همه » ی مردم ایران شده اند. روحانیون بهتر از همه میدانند که بخش عظیمی از مردم ما هیچوقت زیر بار «تقلید» نرفته بودند و نمی روند و نخواهند رفت.
با این وجود فکر کردم نکته ای را برای نویسنده ی این پست آقای کرامتی عرض کنم. آنهم تو صیه به گزارش منصفانه حتی در مورد مخالف خود.
از آنجائیکه از داشتن کاندیدای غیر حکومتی و غیر مذهبی محروم هستیم ، شرکت یا تشویق به انتخابات از نظرم منتفی ست .
به فرض محال اگر کاندیدای «غیر خودی » و مورد علاقه ام هم مطرح بود امکان عملی شرکت در اتتخابات برای ما خارج از کشوری ها تا آینده ی نامعلوم دور از دسترس ست.
با این حال در بحث ها باید دقیق تر اظهار نظر کنیم .
- در دوران نخست وزیری میر حسین موسوی ، طرفداران مایکل جکسون توسط بسییج و ثارالله در خیابانها جمع آوری می شدند . آیا میدانید در آن روزها مردم با این پدیده چگونه برخورد میکردند ؟ این به موسوی مربوط نبود . در بعداز بنی صدر و باهنر ورجائی ایران سیاهترین سالهای خود را می گدراند و عراق هم بمباران میکرد و در زندانها ......
- درسالهای سیاه نخست وزیری میر حسین موسوی «آدمخواران » زیادی در نهاد های موازی دولت وجود داشت ، در اطاق صنایع و معادن باند خاموشی وابسته به مافیای موتلفه - لاجوردی از باند موتلفه در راس زندانها - وزارت بازرگانی در دست موتلفه - وزارت کار احمد توکلی - وزارت صنایع شافعی -در راس بنیادمستضعفین عسگراولای و ..و در سپاه و بسییج و کمیته ها و مسجد ها فجایع بیشماری در حیات خمینی و در پناه مهدوی کنی ها ، رفسنجانی ها و بسیاری دیگر رخ میداد.

- دولت موسوی در میان باند های متعدد سیاه و شغال ها «بره » نبود ولی درگیر رفع و رجوع افراط و تفریط های در سطح ملی و بین المللی بود
که بهتر ست بگویم مخلوطی از اعمال عوام فریبانه مثل بقیه حکومتیان در آن روزها و امروز کارهای اجرائی .. نمونه ای از کار ها ی دولت در آن روزها :
- تشکیل سازمان صنایع ملی که تبدیل به دفتر صدور «موافقت اصولی » گردید که عده ای به مال و منال رسیدند.
- تشکیل هسته های خودکقائی صنایع در وزارت صنایع که بسیاری از متخصصان را به تحقیق .و مطالعه جلب نمود.
- برگزاری کنفرانس های بین المللی علمی که در نوع خود بی نظیر بود ولی هیچ کدام تداوم نیافت و با واکنش تند موتلفه و روحانیون روبرو شد.
- در نخست وزیری تحقیقاتی در زمینه ی فرار مغزها بر اثر تند روی های انجمن اسلامی و حزب الهی ها صورت äرفت و هزگز منتشر نشد.
- در وزارت علوم و آموزش عالی تحقیقاتی در زمینه عدم توانی و مدیریت برای استفاده ی از نیروهای متخصص و تحصیکرده صورت گرفت .از جمله آمده بود : از مجموع ۴۰ هزار پزشک فرغ التحصیل در ایران و خارج از کشور فقط ۲۰ هزار نفر در بیمارستانها و مراکز درمانی در رشته خود مشغول به کار بودند. بقیه در بخش های دیگر اجتماعی کار می کردند. در باره ی متخصصین فنی و علمی از ۱۰۰ هزار نفر فارغ التحصیل فقط ۲۰هزار نفر در مشاغل مربوط به تخصص خود کار میکردند. این تحقیق هم منتشر نشد. ده ها هیئت کارشناسی و تحقیقاتی از طریق سازمان ملل به ایران دعوت شدند و در تمام این روابط نیروهای نادان و قشری انجمن های اسلامی بخصوص در دانشگاهها کارشکنی میکردند.
- تحقیقی در باره ی نقش تحقیقات و تخصیص بودجه برای آن مانند ژاپن و آمریکا مطرح گردید که معلوم نیست چه بر سر آن آمد.

- یکی از کارهای دولت موسوی شرکت در دیوان لاهه بخاطر دعاوی شرکت هائی بود که در جریان انقلاب اموالشان مصادره شده بود.
دولت موسوی با بیسیج هزاران نیرو ی متخصص در کلیه زمینه ای توانست بسیاری از خرابکاری ها و ندانم کاری های «آقایان » را مرمت کند.

باید دید در دوران کدام یک از دولت ها از باهنر و رجائی و موسوی گرفته تا همین رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد اقشار مختلف مردم خزسند تر بوده اند. تردیدی نیست با وجود موجودی چون احمدی نژاد مردم «رجائی» را نیز به او ترجیح میدهند.
فراموش نکنیم ، بحث بر سر نخست وزیران و مسئولان «خودی » و حزب الهی ست . اگر بناست «کاپ » جنایت و شکنجه و ترور و اعدام هم داده شود خیلی ها در راس قرار دارند..
۱٣۴۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : منصو ر

عنوان : کرامتی خادم قربانبان یا جانیان؟
ایشان با حرف های بی اساسی که اینجا زده اند دقیقا جانیان اصلی را که امروز حول احمدی نژاد حلقه زده اند را از دید مردم پنهان می کنند.
اولا موسوی رئیس دولت بوده و نه زندان بان
دوما حضرت آیه الله منتظری در خاطراتشان آدرس دقیق جانیان را داده است. حتی در نامه ایشان به خمینی آمده است که "حتی اردبیلی از وضع ناراضی است". حال وقتی رئیس قوه قضائیه مخالف آن روند بوده شما به چه پشتوانه ای خون قربانیان اعدام های ۶۷ را به پای موسوی می نویسید؟
امید که این حمایت شما از احمدی نژاد و باند جانی اش از سر بی اطلاعی بوده باشد.
۱٣۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : به خانم مرضیه

عنوان : من هم از خانواده اعدامی سال ۶۰ هستم وبدانید که پدرم را از دست دادم واو را هرگز ندیدم
من متئاسفانه نفهمیدم شما به کجای این نوشته ایراد میگیرید ومثل احمدی نژاد و رفسنجانی میگوییددروغ است. هنوز هیچیک از سردمداران رژیم و از جمله اصلاح طلبان حتا حاضر به پذیرش واقعه اعدامهای سال ۶۷ نشده اند. ایا شما که خدمت اقای ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی رسیده بودید انها حاضر شده اند حرف شما را قبول کنند که اصلا شوهر شمابه دلایل سیاسی اعدام شده است ایا انهابه جزاقای منتظری میپذیرند که در سال ۶۷ حدود ۵۰۰۰ نفر اعدام شده اندو اگر انها میپذیرند چرا تاکنون انرا رسما و یا غیر رسمی اعلام نکرده اند. چرا اقای موسوی به سوال دانشجویان دانشگاه مازندران در باره اعدامهای سال ۶۷جواب نداد و با قهر جلسه را ترک کرد.اگر ان سالها را من جوان بیاد ندارم پس چرا اقای موسوی به من جواب نمیدهد. البته رفسنجانی در دوره رئیس جمهوری خود همیشه فرمودند که ایران زندانی سیاسی ندارد و فقط اشرار اعدام میشوند و ایران ازادترین کشور جهان است میگویید اینها هم دروغ است?مادرم میگوید که مارااجازه ملاقات نمیدادند وهمان ساک پدرم را پس داده اند و پول گلوله را هم پدر بزرگ من پرداخت همان گلوله ای که به قلب پدرم نشست. حالا مرضیه خانم شما اگر بقول بعضی ها میخواهید بین بد وبدتر یکی را انتخاب کنید مختارید و شاید هم حق باشما باشد ولی بجای همه خانواده اعدام شدگان هم حرف نزنید
با درود
۱٣۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : مرضیه مبارز(مستعار)

عنوان : به عنوان یک شاهد می گویم شما دروغ می گویید
همسر من یکی از قربانیان اعدام های سال هزار و سیصد و شصت وهفت می باشد . در آن زمان که ما البته نمی دانیم شما ها که اینک سنگ اعدامیان را به سینه می زنید کجا بودید ، آری در آن هنگام ما زنان به هر کجا از مجلس تا دفاتر نمایندگان و ... سر می زدیم و برای جلوگیری از اعدام ها به هر دری می زدیم متوجه حقایقی شدیم .خاطره ای عرض می کنم روزی رفتم به دیدار ناطق نوری ( آقای ناطق نوری در صحبت با بنده گفت از دست ما هیچ کاری ساخته نیست و حتی آقا ( هاشمی رفسنجانی ) هم نمی تواند دخالتی بکند . سینه من پر است از این جریانات . در آن دوران میرحسین موسوی که هیچ هاشمی هم صرفا مطلع بودند نه مجری . اگر خیلی دلتان برای اعدام شدگان می سوزد قاتلان اصلی را بکوبید . من در صحبت های شما هیچ مخالفتی با امثال نیری ، اشراقی ، پور محمدی و ... نمی بینم . این بازی های تبلیغاتی را لطفا بر سر اعدام شدگان نیارید . این که شما از میرحسین موسوی دل خوشی ندارید و می خواهید انتخابات را تحریم کنید به خودتان مربوط است نیازی نیست از کیسه اعدام شدگان خرج کنید . و قضیه اعدام ها را به این شکل لوث کنید/
۱٣۴۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : رسول راهی

عنوان : حقیقت را بگوییم
امروز ساعت ها در خیابان قدم زدم باورم نمیشد که رفسنجانی را هزاران نفر لعنت کرده و لگد مال کنند باور کنید چشمانم را ملیدم و گوشهایم را تکاندم کاش همه شما شهاهد بودید و صحنه بسیار امیدوارکننده ای بود
مقاله اقای کرامتی شهاهکاری ساده و بی پیرایه هست بر این سیل جمعیت که درود بر او
ولی چرا حالا حتما باید ۳۰ سال خون داد تا به اینجا برسیم؟
ایا اقای دولت ابادی ها۳۰ سال دیگر به این نقطه میرسند؟
۱٣۴۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨٨       

    از : کریم ن

عنوان : شرم باد به آنهائی که همراه با جنایتکاران در گول زدن نسل جوان امروز ایرانی میدان دار شده اند.
مقاله بسیار جالب و آموزنده و روشنگری است. افسوس بخشی از به اصطلاح روشنفکران و اپوزیسیون ایرانی همراه با بازیگران سیرک انتخابات دوره افتاده اند و در گول زدن مردم و به بیراهه بردن آنان شرکت میکنند. شرم باد به این هائی که همراه با جنایتکاران در گول زدن نسل جوان امروز ایرانی میدان دار شده اند و تاسف از اینکه خیلی ها نیز به بهانه اینکه افشای جنایات امثال موسوی و خاتمی کمک به احمدی نژاد است ساکت مینشینند.
به نظر من هر دو جناح رژیم در بنیان با هم تفاوتی ندارند و دشمن مردم ایران هستند.
۱٣۴۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨٨       

    از : اردشیر ایرانی

عنوان : تحریم انتخابات
درود بر شما
واقعا از این اخبارها و اطلاعات شما بسیار ممنونم .
کاش به جای فرار از احمدی نژاد و رأی دادن به موسوی کمی این دختران به تاریخ مراجعه کنند و اینکه ۴ نفر را برای کاندیدهای ریاست جمهوری انتخاب کرده اند را من انتصابات می دانم.
۱٣۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست