از رنگ سبز مخملی تا انقلاب مردمی
-
بیژن کرامتی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : وقتی همه جوزده می شوند
عنوان : مبارزه طبقاتی یا جنبش طبقه متوسط برای آزادیهای اجتماعی ؟ نقش روسیه و لابی توده ای آن در به انحراف کشیدن این جنبش لیبرال به سود روسیه ؟
به نظر شما نفع روسیه در این است که ایران منزویتر شود؟
بله دقیقاً همین طور است. سالها است که تعدد منابع انرژی برای اروپا مطرح است و نمیخواهند از نظر نفت و گاز فقط وابسته به روسیه باشند، در نتیجه منطقه خزر را به عنوان یک آلترناتیو پیشبینی کردهاند و سعی میکنند منابع انرژی این منطقه را به اروپا منتقل کنند.
ایران به طور طبیعی در مسیر این انتقال انرژی قرار میگیرد، اما به دلیل تحریمها هیچ کشوری حاضر نیست ایران را وارد این معاملات کند. چندین خط لوله وجود دارد که یا از روسیه عبور میکند و یا از گرجستان و ترکیه و سعی میکنند ایران در مسیر خط انتقال نباشد، در حالی که این حق طبیعی ایران است. ایران به خاطر همین سیاستهایی که اکنون نیز شاهد آن هستیم، مورد تحریمهای بینالمللی و مورد اعتراض مردم ایران و مردم دنیا است. روسیه هم از انزوای ایران استفاده کرده و بازارهای انحصاری خود را حفظ میکند و از طرفی دیگر ایران را بیش از پیش به خود وابسته و محتاج نگاه میدارد.
اگر به یاد داشته باشید در ماه اوت سال گذشته وقتی ماجرای گرجستان اتفاق افتاد، فقط یک رئیس دولت در منطقه بود که از عملیات نظامی روسیه به نوعی جانبداری کرد و او هم آقای احمدینژاد، رئیس جمهور ایران بود. حتی کشورهای مشترکالمنافع روسیه که با روسیه پیمان امنیتی و نظامی دارند، این اقدام روسیه را تأیید نکردند. اکنون روسیه وام خود را پس میدهد به کسی که در آن شرایط استثنایی چنین ژستی در برابر حرکت نظامی روسیه و یورش به کشور مستقل گرجستان از خود نشان داد. روسیه میداند اگر راه ایران به بازارهای غربی و ایران در مسیر انتقال انرژی کشورهای حوزه خزر و اروپا قرار بگیرد، رقیب روسیه خواهد شد. بنابراین روسیه خواهان انزوای ایران است و در شرایط فعلی که به خاطر تقلب در انتخابات و یورش به مردم معترض، انزوای جهانی ایران روز به روز تشدید میشود، روسیه از آن نفع میبرد.
وقتی روسیه در منطقه چچن کشتار میکرد، تصادفا ایران رئیس دورهای کشورهای عضو کنفرانس اسلامی بود. اما ایران نه تنها اعتراضی علیه اقدامات روسیه نکرد، بلکه تلاش کرد اعتراضات کشورهای اسلامی را به نحوی خنثی کند. ایران پیشنهاد کرد هیئتی بروند و از چچن بازدید کنند، اما روسیه آنها را به چچن راه نداد و آنها را به جمهوری اینگوش برد و تعدادی از اردوگاههای پناهندگان را نشان داد. هیئت بازدید کننده دست خالی برگشت ولی ابراز رضایت کرد و گفت که روسیه به پناهندگان این منطقه توجه میکند.
اهمیت روسیه برای ایران آن قدر زیاد است که سعی میکند با روسیه درگیر نشود. زیرا وقتی کشوری از طرف کشورهای غربی منزوی میشود و میبینید در مجموعه قدرتهای بزرگ فقط روسیه مانده است که حساسیتی روی سیاستهای داخلی ایران ندارد، سعی میکند آن کشور را راضی نگه دارد.
متأسفانه در۳۰ سال اخیر ایران چوب این انزوا را خورده و همیشه دست به دامن روسیه بوده است و روسیه هم از این وضع استفاده میکند.
http://www.radiofarda.com/content/f۳۵_Iran_Russia_Geranmaye/۱۷۶۳۳۶۲.html
۱۴۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨٨
|
از : محسن کوشا
عنوان : انفعال
چپی که با کارگر زدگی مبتذل ، تکامل اجتماعی و مبارزه علیه ارتجاع را نادیده بگیرد و برای پیشرفت اجتماعی نیروهای بالنده را نشناسد ، همان میشود که حزب توده بعداز جنگ دوم و بعداز انقلاب نمود. گذار از سرمایه داری درب و داغون به سوسیالیزم یعنی راه رشد غیر سرمایه داری با اشکال مختلف . امروز حق تشکل یابی کارگران در دستور ست نه انفعال تا طلیعه ی انقلاب .
۱۴۱۶۴ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨٨
|
از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : شاید بتوانیم بگوییم که این نوشته طلایه هایی از ادبیات پرولتایایی را نشان می دهد
فکر می کنم که این مقاله تا حدودی زیادی تحلیل مختصر و مفیدی موضع گیری های طبقاتی ارائه می دهد و من بیش از پیش متوجه شدم که چندان علاقه ای به شرکت در تظاهرات ایرانیان در پاریس ندارم، خصوصا برای روز یکشنبه ۲۸ ژوئن و پیش نمازهایش....
و خصوصا در این جا موضوعی که من همیشه روی تأکید داشته ام یعنی « قربانیان » بیش از پیش اشکار می گردد که قربانی چه واقعه ای شده اند، همان طور که در نوشتهی بیژن کرامتی می بینیم بدون شک قربانی رویارویی دو جناح از بورژوازی ایران.
ولی توصیفات بیژن از حضور بچه های جنوب شهر به عنوان کماندوهای خیابانی که ترس در دل هر نیروی انتظامی می اندازد از زیباترین قطعاتی بود که من تا کنون خوانده ام و تحلیل او از ماهیت طبقاتی موسوی چی ها که طبقه کارگر و فقیر را به حساب نیاورده بودند، از کم نظیر ترین تحلیل ها به نظر می رسد. و جای خوشبختی ست که ما هنوز چنین نویسنده هایی داریم.
ولی اگر چه از نظر من مبارزه طبقاتی موضوعی روزمره است، ولی موضوع براندازی رژیم تصور می کنم که یکی هم زود است و هم از خطرناک ترین شعارهایی ست که امروز می تواند مطرح شود. زیرا که آلترناتیو جدی در چشم انداز دیده نمی شود.
و یادآوری می کنم که موضوع حفظ محیط زیست و اختلالات طبیعی که فعالیت های صنعتی جهان سرمایه داری موجبات آن را فراهم آورده، و خطرات ناشی از آن بدون شک یکی از پارامترهای مبارزه طبقاتی بوده و هست و از این به بعد نیز بیش از پیش خواهد بود. این نکته را فراموش نکنیم.
۱۴۱۵٨ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣٨٨
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|