از : فقط بازار
عنوان : بازار را پنچر کنید تا کل ایران ازاد بشود
تجمع در بازار را باید هر روز انجام بدهید تا به نتیجه برسد هجوم مردم معتزض در بازار باعث می شود بازاری ها از ترس درگیری و اغتشاش بازار را ببندد و جرات نکنند بازار را باز کنند و وقتی بازار بزرگ ایران و دیگر شهرها پنچر بشود چرخ اقتصاد ایران و صادرات و واردات می خوابد و روی کل ایران تاثیر می گذارد . زنده باد ازادی که در راه است فقط بازار تعطیل شود یعنی ایران تعطیل شده است و اعتصاب دانشگاه و مدارس و بقیه اتوماتیک وار صورت می گیرد البته ممکن است با تعطیلی بازار ظزف چند هفته اوضاع ایران به هم بریزد به امید خدا
۱۵۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣٨٨
|
از : یکی از خوانندگان مقاله
عنوان : نه، به تحریم اقتصادی! نه، به تجاوز نظامی!
در اینجا اصلا کاری به اکبر گنجی یا این مقاله و آن مقاله او ندارم. نظرم هم در مجموع نسبت به او (با تمام اختلافات بنیادی من با بعضی از آراء و افکار و رفتار او)نظری است مثبت به یک انسان مبارز. یک انسان مبارز. نه یک قهرمان. و نه یک استاد فلسفه و حکمت و سیاست. یک انسان مبارز. و فقط همین.
او با صراحت، و خوشبختانه همراه با بزرگان والاقدری چون طاهر احمدزاده خودمان، و نوام چامسکی و امثال او، قاطعانه در برابر تحریم اقتصادی و تجاوز نظامی به ایران، ایستاده است، و از آنجا که دارای اعتبار بین المللی است، این موضع او نقشی تأثیر گذار (در حد خود) در سیاست جهانی دارد.
هرچه طرفداران تحریم اقتصادی، و طرفداران (رسمی یا غیر رسمی، آشکار یا پنهان) تجاوز نظامی به ایران، بیشتر بر او می تازند، من بیشتر به ارزش موضعگیری او در برابر تحریم اقتصادی و تجاوز نظامی پی می برم.
آقای اکبر گنجی ! همین برخورد های هیستریک با شما، به «جرم» موضعگیری هایتان علیه تجاوز و تحریم، و به نفع مبارزه مستقل با رژیم، باید شما را بیشتر از پیش، به درستی مواضعتان (در این زمینه) مطمئن سازد.
۱۵۵۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : مصاحبه دکتر اخوان استاد دانشگاه و وکیل بین المللی
آقای گنجی و دوستان اگر ندیدید لطفا تماشا کنید. خیلی مغید است. تمام موارد اتفاق افتاده در ایران از نظر قوانین بین المللی جنایت علیه بشریت است:
http://iranhrdc.org/httpdocs/Persian/videos۵.htm
۱۵۴۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱٣٨٨
|
از : سعید
عنوان : تناقض در حرفهای آقای گنجی ناشی از چیست؟!
من آقای گنجی را یک فرد مبارز و روشن بین می دانم و از نوشته هایش بسیار می آموزم اما اصرار گنجی در مخالفت با تحریم اقتصادی رژیم را واقعا درک نمی کنم. یک توجیه برای این موضع گیری می تواند بهانه ندادن به دست رژیم و مخالفت صوری با تحریم باشد. ولی شواهد روشن نمی کند که هدف گنجی واقعا چیست. چون بعضی وقتها می توان سکوت کرد و نیازی به موضع گیری نیست. اما اگر آقای گنجی به صورت جدی تصمیم به مخالفت عملی با تحریم اقتصادی گرفته باشد که رفتار آینده اش آن را نشان خواهد داد، باید گفت یک تناقض آشکار در حرفهای گنجی وجود دارد.
آقای گنجی در این مقاله به درستی ثروت نفت رژیم را نقطه قوت آن دانسته و با توجه به رشد روز افزون آن براساس آمار، امکان سرکوب مردم و ادامه حیات بدون نیاز به مردم را به رژیم می دهد. حالا سوال این است که وقتی نقش نفت در تقویت دیکتاتوری این قدر روشن است، چرا آقای گنجی با تحریم نفتی رژیم که می تواند این نقطه قوت را از بین ببرد مخالف است؟! آیا این مخالفت مصلحتی است و فقط جنبه شعاری دارد و هدف بهانه ندادن به رژیم است یا آقای گنجی با جدیت مخالفت با تحریم را در عمل پی گیری خواهد کرد؟
اگر این مخالفت با تحریم فقط جنبه مصلحتی و شعاری داشته باشد، شاید قابل پذیرش باشد ولی اگر جنبه جدی و عملی به خود بگیرد، نشان خواهد داد که آقای گنجی از فروپاشی رژیم در هراس است؟! من برخلاف خیلی ها نمی خواهم به گنجی تهمت لابی گری برای رژیم را بزنم ولی حداقل اینطوری می توانم درک کنم که چون گنجی معتقد است انقلاب و فروپاشی رژیم به دموکراسی منجر نخواهد شد، در مقابل آن می ایستد! اما می خواهم به آقای گنجی بگویم که باور کنید این رژیم قابل اصلاح نیست! هیچ راه دیگری جز یک انقلاب و فروپاشی رژیم وجود ندارد.
شاید پس از آن انقلاب هم دموکراسی واقعی ایجاد نشود، ولی چون رژیم دیکتاتوری بعدی احتمالا ماهیت فردی مثل دیکتاتوری پوتین در روسیه خواهد داشت، اصلاح آن حکومت زمینی و دیکتاتوری فردی در یک پروسه زمانی، بسیار عملی تر از اصلاح رژیم توتالیتری است که خود را نماینده خدا بر روی زمین و نائب امام زمان می داند و مخالفانش را دشمنان خدا می داند و دشمنان خدا را محارب و از نظر شرعی لایق قتل می داند. تئوری هایی که همه ما می دانیم همیشه درست نیستند، وقتی حکومتی قابل اصلاح نیست، باید کمک کرد تا فروبپاشد، حتی اگر بدانیم پس از این فروپاشی باز هم دموکراسی واقعی در انتظار مان نیست ولی حداقل می دانیم که با رژیمی روبرو خواهیم بود که ادعای وابستگی به خدا و آسمانها را نخواهد داشت و یک دیکتاتوری فردی خواهد بود مانند آنچه در بسیاری از کشورهای دیگر از مصر گرفته تا روسیه وجود دارد. اصلاح چنان دیکتاتوری زمینی در یک پروسه مسالمت آمیز و مدنی و از روش اصلاح طلبی بدون خشونت ممکن تر خواهد بود.
اما اگر فرصت فروپاشی رژیم را آگاهانه از دست بدهیم تا به خیال خود بخواهیم اصلاح طلبی مرحله به مرحله و مسالمت آمیز داشته باشیم، ممکن است با دستان خود باعث افزایش طول عمر این رژیم شویم و درنهایت هم پس از دهها سال به این نتیجه قطعی برسیم که واقعا هیچ راهی جز فروپاشی و سقوط رژیم وجود ندارد! این نتیجه گیری دیر هنگام، حاصلش سوختن حداقل یک نسل خواهد بود و ما باز مجبور خواهیم شد، با دهها سال تاخیر رژیم را سرنگون کنیم و تازه پس از آن هم با یک دیکتاتوری جدید رو به رو خواهیم شد و دوباره باید یک مبارزه مسالمت آمیز و اصلاح طلبانه را با دهها سال تاخیر از نو شروع کنیم!
۱۵۴٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱٣٨٨
|
از : م الف
عنوان : به آقا یا خانم "دوست"
اقا یا خانم "دوست" بهتر نیست قبل از "کمی جدی شدن"، کمی بلی تنها کمی "از عقل و شعور" استفاده کنیم؟ آیا شما حاضرید برای نشان دادن درجه "جدی" بودنتان، کتاب هاب هیتلر، موسولینی، جورج بوش، پینوشه و .... را بخوانید؟ آیا هیچ انسان عاقلی را سراغ دارید که چنین کند؟ من نمیدانم چرا ما ایرانی ها هر وقت که میخواهیم به هر موضوعی نگاه کنیم و حلاجی، آن را به ابتذال میکشیم؟ من نمیدانم آن"طیف متنوع و وسیعی از مبارزین و روشنفکران درون کشور، با علاقه مطالب ایشان را (به غلط یا درست) دنبال کرده و روی آن بحث میکنند" کدام شیر پاک خورده نادانی هستند که اینهمه نویسنده، مفسر، متخصص، محقق، و پژوهشگر نامی در جهان را ول میکنند و هچویات این شکنجه گر "مقلد امام" را میخوانند؟ آیا مطمین هستید این افراد، "مبارزه و روشنفکر" هستند؟ احتمالا مبارز بودنشان مانند "جامعه روحانیون مبارز" هست و "روشنفکری" شان همانند پا منبر نشین های نظیر سروش و زیبا کلام. شما آزادید هر چه که این پلیدان مینوسند را حلوا حلوا کنید ولی باور بفرمایید هیچ انسان با وجدان و عاقلی در دنیا یاوه های یک جنایتکار را نمیخواند و ارزشی برای آنها قایل نیست. گنجی و شرکا باید بجرم جنایت و شکنجه محکمه و مجازات شوند. واین را تمامی انسان هایی که بویی از انسانیت برده اند میگویند.
۱۵۴۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱٣٨٨
|
از : simin
عنوان : چهار گروه سیاسی در بیانیهای مشترک: اینگونه دادگاه ها را میراث شوم استالین می دانیم، بامدادخبر
این گونه اعتراف گیری ها و دادگاههای تشریفاتی را میراث شوم استالین و دیکتاتوریهای بدنامی می دانیم که در زباله دان تاریخ مدفون شده اند و حتی نمایش اعتراف و ندامت مخالفان هم نتوانست بر عمر ننگین آنها بیفزاید. افرادی را بدون اطلاع از محل و شرایط نگهداری از خانه و خیابان می ربایند و بعد از مدتها شکنجه روحی و جسمی ناگهان بر صفحه تلویزیون ظاهر می سازند که از گفتار و کردار سابق خویش ابراز ندامت کنند و آنگاه انتظار دارند که مردم هم این گفته ها را باور کنند! این کارخانه تواب سازی چه ویژگی هایی دارد که هنوز هیچ دانشمند و روانپزشکی موفق به فهم و یا کشف آن نشده است
http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۰۹/۰۸/۰۹۱۸۴۸.php
کار کار روسهاست مش قاسم از قبر بیا بیرون۰
تویتر و فیس بوک را بستند تا یک پروفسور گرجی که علیه جنگ در وبسایتش می نوشت صدایش به گوش جهانیان نرسد۰
۱۵۴۵۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣٨٨
|
از : ثریا قوامی
عنوان : جه پاسخی برای نقد دکتر نقره کار دارین؟
آقای گنچی پاسخ شما به نقد دکتر نقره کار چیست؟ شما اگر در اعتصاب غذا همانطور که دکتر نقره کار نوشته عمل کرده باشین خطای کوچکی نیست .چرا جواب اون نقد دوستانه و ملایم را نمی دهید؟ امیدورام از روی حس رهبری و ولایت فقیه ای و خود بزرگ بینی نباشد. شما اگر خروار ها در باره دموکراسی بنویسی باز عمل شما ملاک خواهد بود. با تشکر از جنابعالی
۱۵۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣٨٨
|
از : علی نفتی
عنوان : نفت را از جمهوری اسلامی بگیرید کارش تمام است
اقای گنجی این فیل باد شده پلاستیکی به نام جمهوری اسلامی فقط و ققط یک سوزن می خواهد تا سریعا بترکدو بادش خالی شود. سوزن این عملیات فوری فقط و قثط نفت و گاز است.
اگر شاهرگ حیاتی جمهوری اسلامی را هدق قرار بدهند احتیاج نیست مردم برای رسیدن به دمکراتیک شدن و ازاد شده خودکشی کنند و از جانشان مایه بگذارند. چین و روسیه مگسانند گرد این شیرینی به نام نفت زورو قلدوری جمهوری ولایت وفیه هم از صدقه سری نفت است تنها راه نجات مردم ایران هدف قرار دادن نفت است اگر پول به جمهوری اسلامی نرسد چندهاهه خودبخود ساقط می شود نه شوری نه روسیه دوروبر جمهوری اسلامی می ماند و نه پاسدارو بسیجی و حزب اللهی حاضر است یک ماه بی جیره و مواجب برای این رژیم کار کند نفت و گاز را چند ماه از کار بیاندازید تا ببنید کسی بر یر سفره سران رژیم می نشیند یا نه علی می ماندو حوضش . نفت را از جمهوری اسلامی بگیرید کارش تمام است
چند میلیون بسیج و سپاه برای پول کار می کنند پول های باد اورده نفت نفت نفت لعنتی واللا عاشق چشم و ابروی نداشته خامنه ای رهبر شان نیستند.
نفت را از جمهوری اسلامی بگیرید کارش تمام است .
۱۵۴۴۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣٨٨
|
از : دوست
عنوان : کمی جدی تر باشیم!
جناب میم الف!
آقای گنجی یک سری مسائل نظری و عملی جنبش را به صورت نسبتا موجز و سیستماتیک برای شما و دیگر هموطنان مطرح و از دید خود آن را تحلیل کردهاند.
احتمال میدهم که شما مقاله را نخوانده باشید و صرفا با دیدن نام آقای گنجی به شعار گویی روی آورده اید.
گنجی در این مقاله نکات زیر را شرح و بسط داده است
:
اول: وضعیت رژیم:
۱- پایگاه اجتماعی رژیم
۲- پایگاه اجتماعی روحانیت
۳- منابع مالی رژیم
۴- دستگاه سرکوبگر رژیم
۵- هژمونی رسانه ای رژیم
۶- هم پیمان های منطقه ای و بین المللی رژیم
دوم: وضعیت مخالفان:
۱- طیف مخالفان
۲- فقدان سازمان یافتگی
۳- فقدان رهبری
۴- فقدان برنامه و استراتژی
۵- انتقام یا لغو مجازات اعدام
۶- آشتی ملی
۷- افریقای جنوبی و ایران
و در انتها نتیجه گیری ایشان
حال لطف کنید و اگر در رابطه با این نکات مطلبی برای گفتن دارید، مطرح کنید.
-----------------------------------
چه بخواهید و چه نه، اکبر گنجی چهرهٔ شناخته شدهای در ایران هستند(تاکید میکنم در ایران) و طیف متنوع و وسیعی از مبارزین و روشنفکران درون کشور، با علاقه مطالب ایشان را (به غلط یا درست) دنبال کرده و روی آن بحث میکنند؛ پسندیده تر آن است که به علت تاثیر و انعکاس گسترده نوشتههای ایشان، نکات مطرح شده توسط آقای گنجی از سوی دوستان و مبارزین خارج از کشور نیز با دقت بیشتری بررسی و تحلیل شود؛ ضعفها ی آن از منظری تئوریک شکافته و نشان داده شود و روی نقاط مثبت آن نیز هرچه بیشتر تاکید شود!
این رویکرد بی شک به تداوم و تعمیق جنبش کمک بیشتری خواهد کرد.
با درود!
۱۵۴۴۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣٨٨
|
از : م الف
عنوان : وقتی یک پا منبری ادعای دانش میکند
ترس از سرنگونی رزیم تمامی مسلمین شیفته خمینی و لایت فقیه را گرفته و به هذیان گویی افتاده اند. از نهضت آزادی گرفته، تا ملی-مذهبی ها، از راه توده گرفته تا آخوند های مفت خور و انگل، از گنجی گرفته تا کدیور و برقعی. براستی وضعیت کشور آنقدر خراب است که خواب از چشمان پلید اینها ربوده؟ همین روزها است که پاسدار-شکنجه گر گنجی با کمک سازمان های بسط دهنده اقتصاد نیو لیبرالیسم (که گنجی پادوی آنها است) توسط عباس میلانی، هوشنگ امیر احمدی، مقاله ای با کلی جدول و آمار و ارقام و نمودار بیرون بدهند (نمونه همین مقاله که در فهم و شعور گنجی و گنجی ها نمیکنجد) که آری خامنه ای و احمدی نژاد هم آنقدر ها که فکر میکردیم بد و خبیث نیستند و میلیون ها هوادار دارند و اصل "دمکراسی" حکم میکنند که ریاست جمهوری او را قبول کنیم (همانگونه که در مورد رفسنجانی کتاب عالیجناب... را نوشته و بعد با یک تشری به گه خوردن افتاد و رفسنجانی یک شبه بصورت ناجی مردم درآمد) اتفاقا هر چه این شکنجه گر خبیث حرافی کند بنفع جنبش است چرا که مردم خود شناخت بهتری از این دژخیمان و همداستانشان پیدا میکنند و راه خود را می یابند. حالا شاید از گوگوش گرفته تا ابراهامیان، علمداری، برقعی، چامسکی، کریمی حکاک و ... جملگی متوجه شوند که مال و منال از بزرگ کردن گنجی میسر نیست و شاید به دستبوس خامنه ای و احمدی نژاد بروند
۱۵۴۴٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣٨٨
|