عنوان : بخود آیید و از نو شروع کنید و از رضا پهلوی بیاموزید.
بهتر ست که «حزب مشروطه خواهان بعداز انقلاب ایران» ماده ۳ برنامه ی حزب خود را عوض کند چون با حرفهای رضا پهلوی در اشپیگل در تناقض ست:
س: دلتان می‌خواهد بیشتر در چه نقشی به ایران باز گردید؟ یک نقش سیاسی یا خصوصی؟
ج: رسالتی که برای خود قائلم، با آزادی ایران و زمانی که هموطنانم بتوانند رهبری خود را آزادانه انتخاب کنند، و یک نظام سیاسی دمکراتیک را به انتخاب خودشان تعیین نمایند، پایان می‌گیرد. از آن پس هموطنانم هستند که نقش مرا تعیین خواهند کرد. من به آنها در هر مسئولیتی که بخواهند، خدمت خواهم کرد.

در صورتی که شما میخواهد تلاش کند که حکومت پادشاهی مشروطه را به رضا پهلوی برگرداند. خیلی جالب ست که «مشروطه خواهان » جدید بجای اینکه برای قانون اساسی مدرن و آزادی انتخابات مبارزه کنند تا مردم به تعیین سرنوشت خود برسند و در یک روند منطقی نه مثل دولت موقت انقلاب و خمینی - تلاش کنند تا با آشتی ملی و درنهایت تدبیر شکل حکومت آینده را نیز انتخاب نمایند. دقیقا همانطور که رضا پهلوی گفته ست.

ولی آقای داریوش همایون از قبلها خواهان بازگشت «پادشاهی مشروطه » بوده اند که معنی آن اهمیت پادشاهی و بی توجهی به مشروطه ست . در صورتیکه مشروطه ی واقعی در تمام جهان یعنی اساس دموکراسی و قانون اساسی هر کشور که میتواند شکل حکومتی را مانند بقیه مساپل تغییر دهد.

مانند اسپانیا که هم پادشاهی بود و هم جمهوری شد و مجددا پادشاهی گردید.
در مورد ایران هم تا زمانیکه طرفداران رژیم گذشته سر عقل نیایند و به پدیده های ارثی و آسمانی خود را بند کنند تشتت در صف نیروها علیه حکومت مذهبی از بین نخواهد رفت .

بخود آیید و از نو شروع کنید و از رضا پهلوی بیاموزید.
۱۵۶۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨