سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یکسان سازی انسان ها و عدم تحمل دگراندیشی - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهناز امیری

عنوان : آقای نقره کار با پرجمدوستان فاشیست جه باید کرد؟
من از طرفداران سبز وآقای گنجی نیستم .در تمام تظاهراتها بدون پوشش سبز واساسا هر پرچمی حضور داشتم.
مقاله شما راهکاری برای شیفتگان فاشیست پرچمها ارایه نمیدهد.اینان بدون هیچ رحم و شفقتی در تمامی تظاهراتها کودتا می کنند!
۱۵٨٨۴ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨       

    از : سیما محسنی

عنوان : ای گنجی دیر تشریف آوردید؛ و چه زود میروید!!!!
درود بر دکتر نقره کار عزیز , جانا سخن از زبان ما میگویی. تقریبأ دو هفته پیش در پاسخ به آنچه آقای گنجی به عنوان دیکتاتوری پرچم و مشخصأ با هدف بزعم خودشان جداسازی نیروهای
مبارز خودی و غیر خودی (اصلاح طلبان و مخالفان کلیت پلید رژیم) عنوان کرده بودند Comment پایین را نوشتم , برایم بسیار شرم آور بود که سخنی از اعتراض به رژیم سراپا جنایت و
نکبت جمهوری اسلامی ( آن هم در نیویورک ) باشد و از عزیز گرامی نیوشا فرهی یاد نکنم و در حالی که آقای گنجی رهبران رژیم را به نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریّت متهم میکند
( که صد البته اتهام بجائیست) از شاعر و هنرمند عزیز میهنی سعید سلطانپور که در خرداد ۱۳۶۰ بدست کودتاچیان آنزمان ( که شامل اصلاح طلبان فعلی هم می دند ) حداقل یادی نکنم.
راستش سکوت آقای گنجی در باره جنایات سالهای دهه اول رژیم اگر نگوییم مشکوک در خوشبینانه ترین سناریو جای سئوال دارد و این تصور را دامن میزند که اصلاح طلبان رژیم که خود در
سرکوب ۱۳۶۰ و استمرار و تشدید استبداد مذهبی مخلصانه (ا لبته بزعم خودشان و خامنه ای که این مورد را صراحتأ در نماز جمه اش بعد از نمایش انتخابات تأئید کرد) مشارکت داشتند ,
تنها بواسطهء تصفیه های داخل رژیم و از دست دادن سهمشان از قدرت هست که رژیم را به چالش میکشند.
آقای گنجی در مقاله خودبا خطاب قرار دادن مخالفانی که خواستشان سرنگونی رژیم هست توصیه فرمودند که این مبارزان عملأ و بصورت فیزیکی با رژیم دست و پنجه نرم کنند تا ایشان به
صداقت گفتار این هموطنان در سرنگون کردن صحّه گذارند , آقای گنجی از میان این طیف از هموطنان حداقل مجاهدین خلق و چند گروه کرد جانفشانی ها کرده اند پس لطفأ آنها را ازلیست
سیاه خود حذف کنید چون ایجور که شما با شداد و قلاد خط مشی تعیین میکنید و ضرب العجل کذایی شما آنجا که میفرمایی « از همین امروز ........» بیم آن میرود که اگر خدای ناکرده
اینبار نیز مانند انقلاب ۱۳۵۷ خیزش ملت به سرقت برود باز هم مجاهدین و چپهای دمکرات و ملیون به دست گروهی از مهره های رژیم که احتمالأ ۲۸ سال بعد اصلاح طلب آن رژیم خواهند
شد قتل عام شوند , خیر آقای گنجی این ملت اینبار ایمانش را به آزمودگان سه دهه گذشته نخواهد داد.
آقای گنجی حال که از حقوق بشر سخن میرانید بد نیست بپرسیم که این حقوق بشر مورد سخن شما آیا شامل مجاهدینی که در کمپ اشرف بدون هیچ دفاعی بدست نیروهای عراقی
کشته و زخمی شدند میشود یا نه؟؟؟؟!!!! فراموش نکنید اینها ایرانی هستند و دولتی که به شما پناه داده ( امریکا) سالها پیش آنها را خلع سلاح کرد و برای خوشامد ژیم نام سازمانشان را در لیست گروههای تروریستی قرار داد و به غلط آنها را در اشغال سفارت مسئول میداند ( در حالیکه دوستان بعضأ اصلاح طلب شما سر نخ آن را در دست داشتند ) و حتئ به سبک رژیم
شاه و خمینی هر جا از آنها نام میبرد آنها را مارکسیستهای اسلامی مینامد, پاسخ شما چیست؟؟؟

آنچه در پایین میآید Comment من در نقد «دیکتاتوری پرچم » آقای گنجی است:

از : سیما محسنی
عنوان : دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس آقای گنجی را؟
پس آقای گنجی بفرمایند حضور گوگوش که مشخصأ یک سلطنت طلب هست چه مفهومی دارد؟ نکته اینجاست که یکی از شرکت کنندگان در جمع نیویورک به شکل بسیار بی ادبانه و لات منشانه پرچم سه رنگ شیر و خورشید را به رژیم پهلوی چسباند ( همانکاری که رژیم میکند) و به زعم خیال باطل خود این پرچم را به گور سپرده دانست .
در حالی که رژیم سرتاپا جنایت و نکبت پرچم نکبتبار عنکبوتی را به ملت ایران تحمیل کرده طبیعیترین و عقلانی ترین عکس العمل همانا برپایی پرچم سه رنگ شیر و خورشید میباشد.
متأسفانه آقای گنجی و گروهی از همفکرانشان آنجا که انتخاب بین ریشه های ملی-میهنی یا بی ریشگی حاکم هست با طرح بهانه هایی از قبیل اینکه رژیم بهره برداری کرده وتبلیغات منفی میکند گزینه ملی -میهنی را طرد میکنند.
آقای گنجی بدانید سالها پیش (همان دورانی که شما و برادران گمنامتان مشغول سرکوب باقیمانده خیزش ۱۳۶۰ بودید) یک جوان رشید ایرانی به نام نیوشا فرهی (یادش گرامی) در همین محلی که شما مراسم گوگوشی اعتراض را ترتیب دادید , در اعتراض به حضور ننگین خامنه ای (در آن زمان رئیس جمهور بود) خود را به آتش کشید .
آنچه را که شما و همفکرانتان امروز حتی بزحمت و با اکراه و صدها حاشیه اطمینان و محتاطانه (در حد خیلی کمتر) زمزمه میکنید نیوشا با آتشی که برجان عزیزش افکند فریاد زد, بخاطر
ندارم که شخص شما ویا حتی یک نفر از جمع گوگوشی شما حداقل وقوع این فریاد اعتراض را چه در زمان وقوع و یا اکنون را آگاهی داده باشید.
آقای گنجی در مصاف با دشمن تاریخی این ملت بسیار انسانهای آزاده ای بودند که با سر زدن اولین نشانه های دیکتاتوری کثیف مذهبی سکوت را شکستند و چه ایثارگرانه بهای این
استقامت و پایداری را دادند , مطمئن هستم خرداد ۱۳۶۰ و آن کودتای ننگین را بخاطر دارید, دریغ است که از جنایت خرداد ۱۳۶۰ بگویم ولی از شهید شاعر قهرمان خلق سعید سلطانپور
نام نبرم که چه نامردانه از جشن عروسی اش به اتهام قاچاق ارز به اسارت برده شد و مظلومانه به دست جلادان رژیم بشهادت رسید سعید تنها یکی از سرو قامتان ایستاده این وطن و از
تبار گلسرخی بود که با دشمن ملت بر سر جانشان چانه نزدند و نخواهند زد و اینان هستند که ۳۰ سال زودتر و بهتر از شما به کنه جنایت و ارتجاع رژیم پی بردند.

سیما محسنی
۱۵۵۳۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۳۸۸
۱۵٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : علیرضا دعقانی

عنوان : تست یلتسین
تا زمانیکه اقای گنجی یا هر کس دیگری از "تست یلتسین" پیشنهادی دکتر رامین احمدی نمره قبولی نگرفته است ایشان اصلا و ابدا نمی توانند ادعای دموکرات بودن کنند. تازه به عقیده من تست پیشنهادی آقای رامین احمدی تازه اولین قدم برای دموکرات بودن است. این اولین ازمایشی است که تازه بعد از قبوا شدن باید تست دیگری را هم قبول بشی که بتوانی خودت را طرفدار دموکراسی بدانی. به عقیده من حتی بعد از قبولی در این تست هر کسی مرکزگرا بماند و برای سیستم فدرالیسم مبارزه نکند و یا لااقل قبولش نداشته باشد دموکرات و ازادیخواه نمی تواند باشد.

تست یلتسین در این آدرس:
http://www.nilgoon.org/pdfs/nilgoon_zamaneh_۹۴_۹۵.pdf
۱۵٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : saman

عنوان : ایا چپ ها خودی و غیر خودی نمی کنند وقتی که در مورد امثال موسوی و نبوی و تاجزاده که چپ مذهبی متمایل به شرق هستند با سعه صدر بسیار بالا بر خورد می کنند و تعریف تمجید بسیار و حتی اظهارات شدیدا ارتجاعی آنها را به بهآنه اینکه متاثر است از جو دیکتاتوری با تفس
آقای نقره کار دارد آهسته آهسته به سمت عقلایی بحث کردن میرود و از خود برتر بینی و دگراندیشان را کوبیدن فاصله می گیرد۰ این خبر خوبی است ولی هم چنان به دلایلی که بر بنده روشن نیست فقط روشنفکران مذهبی و فعالین سیاسی مذهبی را در انتقادهایش علیه خود محوری و خودی و غیرخودی کردن هدف قرار می دهد۰
ایا چپ ها خودی و غیر خودی نمی کنند وقتی که در مورد امثال موسوی و نبوی و تاجزاده که چپ مذهبی متمایل به شرق هستند با سعه صدر بسیار بالا بر خورد می کنند و تعریف تمجید بسیار و حتی اظهارات شدیدا ارتجاعی آنها را به بهآنه اینکه متاثر است از جو دیکتاتوری با تفسیرهای مسخره توجیه می کنند اما وقتی به لیبرال های مذهبی میرسند یکدفعه سطح انتظار را بالا میبرند و با انتقاد شدید حتی کارهای اصلاح طلبانه آنها را تخطئه می کنند؟ برخورد با گنجی و زید آبادی و سروش را به عنوان نمونه میتوان نام برد که حتی از برخورد با رفسنجانی و لاریجانی بدتر است۰
نکته دیگری که برای بنده مجعول است این است که مگر گنجی سند جنبش سبز و زرد و قرمز در جیبش دارد ؟ چرا اینقدر از او می ترسید؟
شما چپ ها هم جمع شوید جلوی سازمان ملل و یا هر جای دیگر ۰ بر خلاف گنجی شما دریچه را باز کنید و همه را از سلطنت طلب تا کوموله راه دهید ۰ هرکس با هر پرچمی که دوست دارد بیاید۰ قاعدتا شما باید با استقبال بیشتری مواجه شوید۰
اما ظاهرا شما و من و گنجی می دانیم که مشکل قدرت حرکت سازی امثال گنجی است ۰ این همه اپوزیسیون رنگارنگ با امکانات چندین برابر گنجی تا کنون نتوانسته بودند در خارج کاری صورت دهند یا حتی دراین حد جمعیت جمع کنند ۰ باور کنید موسوی و خاتمی هم نان امثال گنجی و سروش را در داخل خوردند و گرنه آنها هم ۲۰ سال گوشه کتابخانه ملی یا در نقاشخانه کوچکشان در انزوا بودند۰ چپ مذهبی بر خلاف اعتقادات پوسیده و ارتجاعیش از نیروی تجدد خواه و تحول طلب قشر متوسط سوئ استفاده کرد علیه نیروی مذهبی سنتی حاکم (که اتفاقا زحمتکشان را متوهم کرده بود) وگرنه موسوی کجا میتوانست جوانان طبقه متوسط و بالا شهری را که به اینترنت متصل و سازماندهی انفورماتیک خودجوش داشتند و به سرعت برق اطلاعات را به هم و به جهان میرساندند و سد های سانسور استالینیستی رژیم تحت حمایت روسیه را در هم می شکستند این چنین به ظاهر مجذوب افکار مذهبی سی سال پیش خود کند؟ آنها را با شعار الله واکبر به میدان بیاورد؟
پل پیوند سیاسی بین موسوی و خاتمی و این قشر تحول خواه و فعال همان دیدگاههای افرادی چون سروش و گنجی و حجاریان و زید آبادی و قوچانی و باقی و کدیور و ۰۰۰ بود۰
گلایه شما و دیگر چپ ها هم در همین نقطه حساس ریشه دارد۰
حسادت سیاسی از مقبول بودن راه و رسم لیبرالی و رنسانسی روشنفکران مذهبی ۰
اما به جای وقت تلف کردن اگر چپ ایرانی هم دو نفر مثل سروش و گنجی را داشته باشد که چپ را از نو تعریف کنند و رنسانس جدیدی در مکتب چپ روس زده ایران که سنتی و عقب مانده و دیکتاتوری پرور است ایجاد کنند بی شک مورد استقبال بسیاری از جوانان واقع می شوند۰
برای شروع لطفا دایناسورهای روسی را (مثال گنجی که بر رفسنجانی و خامنه ای تاخت ) از میان خود برانید۰ به این روسیه متجاوز که ایران را کارت بازی خود کرده و از کشور ما یک گوشت دم توپ ساخته و از حاکمیت ارتجاع سیاه بر آن مزورانه و بیشرمانه حمایت می کند حمله کنید۰ چرا با روسیه که کمونیست هم نیست اینقدرمدارا و با آمریکا خصومت کور؟
چرا مارکسیسم روسی ؟ مگر در میان شماها یک نفرنیست که مارکسیسم را در جهت ایران و منافع ایرانی و فرهنگ ایرانی بفهمد و تبلیغ کند؟
این چه غارتگری است که روس ها در خزر می کنند و چپ ها سانسور؟

http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۰۹/۰۸/۰۹۲۵۹۵.php
یک نمونه دیگر از غارتگری روسها و سوئ استفاده از ج ا۰
اگر آمریکا یا یک کشور غربی این کار را می کرد الان چپ ها هزار مقاله در مورد آن می نوشتند
۱۵٨۵۰ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨       

    از : جواد

عنوان : مقاله ای خواندنی و آموزنده
دکتر نقره کار عزیز دست شما درد نکند این مقاله و دیگر مقاله های شما خواندنی و آموزنده است. " دوست قدیمی " که به مقاله شما ایراد گرفته با ایرادها نشان داده که هیچی در مورد مقاله نویسی نمی داند والا این ایراد های باسمه ای را نمی گرفت احتمال می رود ایشان یکی از همان "برخی" ها باشد که شما محترمانه نخواستین نامی از ان ها ببرین.آدمی که اصل بحث یک مقاله را ول کند و با ژست گرفتن در تاریکی و پشت اسم یک دوست قدیمی فرعیات یک مقاله را انهم به غلط بزرگ کند و بعد از شهامت وجسارت حرف بزند, باید یک جاش بلنگد.ما در این کامنت ها چیزی که زیاد داریم از این دست استادهای مکتب نرفته است .
۱۵٨۴۴ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣٨٨       

    از : دوست قدیمی

عنوان : مبهم گوئی از ترس است یا نادانی؟
آقای دکتر نقره کار
در کار شما ـ پزشکی ـ بدون تحصیل و تخصص نسخه نویسی مجاز نیست . مقاله نویسی هم کاری است تخصصی و صراحت و روشن نویسی و نیز شجاعت طرح صریح و روشن نقد و انتقاد از مبانی اولیه کار است. ای کاش به جای بهره گیری از واژه های مبهم، کلی و.. چون برخی و بعضی و عده ای و.. حرف خود را با مصادیق روشن می نوشتید. به دو پاراگراف آخر مقاله خودتان، در باره برخی که از ایران آمدند ، برخی استادان دانشگاه و.. نگاه کنید و از خود بپرسید که خواننده از مبهم گوئی شما چه برداشتی می کند جز آن که یا مقاله نویسی بلد نیستید یا شجاعت بیان صریح و روشن حرف خود را ندارید یا از پاسخ کسانی که به آن ها حمله کرده اید می ترسید و پشت کلماتی چون برخی و بعضی پنهان می شوید
۱۵٨۴۲ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : شش پروژه ضروری برای تسلیم شدن زودتر و کم هزینه تر خامنه ای در برابر اراده ملت!
زمان و چگونگی "تسلیم" شدن خامنه ای و باندهای قدرت را می توان با اجرای پروژه های زیر بهینه کرد:

۱) تحکیم رهبری، سازماندهی و تشکیلات جنبش؛
۲) تاسیس رسانه ملی فراگیر؛
۳) دیپلماسی خارجی فعال جنبش؛
۴) تشکیل پرونده برای بازداشت و محاکمه عوامل جنایتکار رژیم در یک دادگاه بین اللملی؛
۵) شناسایی فرماندهان نظامی و مذاکره برای جلب آن ها به جنبش و یا خنثی سازی آن ها؛ و
۶) تشکیل کمیته حقیقت یاب و تسکین آلام ملی.
۱۵٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست