یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نامه سرگشاده به تمام کسانی که هم درد من هستند

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آزاده کاوشگر

عنوان : این نامه ی او نیست، امّا شرحِ رنجِ او هست! چرا...؟ زیرا:
با پوزش از کسی که این دردنامه را نوشته و دوستانی که اظهار نظر کرده اند و نیز قبول و باور به این که حکومت اسلامی ایران از هیچ جنایتی روگردان نیست و حتماً عوامل سرکوبش به چنین اعمالی مبادرت کرده اند؛ باید بگویم که نویسنده ی این نامه، به دیدِ من، یک قلم زنِ اگر نه حرفه یی، کارآزموده است. من گمان نمی کنم که این نوشته ی مردِ جوانی باشد که آقای کروبی شرحش را نوشته بود. این انشایِ یک مقاله نویسِ حرفه یی باید باشد.
به اعتقاد من بهتر بود نویسنده، چنانچه حقیقتاً شخص دیگریست، روشن می کرد که گفته ها و حسِ درونیِ هموطنِ قربانیِ تجاوز را(که احتمالاً از زبان او شنیده)این چنین به رشته ی تحریر درآورده است.
به نظرم چنین میرسد که حتا عنوانِ نوشته؛ "نامه ی سرگشاده..."نیز با وجود این همه خبر و مطلب پیرامونِ این جنایت نمی تواند از خود او باشد. او می توانسته نامه ای به دوستی کسی نوشته باشد، یا رنج و حرمانش را شرح داده باشد و از او خواسته باشد که آن را انتشار دهد.
به این جهت حس خودم را با شما در میان گذاشتم که بعدها و بالاخره ممکن است روزی شخصِ حقیقی آفتابی شود و حقیقت از پرده برون اُفتد و با احتمالی که من داده ام ما اعتمادمان را به یکدیگر بیش از پیش از دست بدهیم.
حقیقت، ودر اینجا، واقعییت، به اندازه ی کافی تکان دهنده و دردناک هست. احتیاج نیست که ...
به هر حال همگی مرا می بخشید.
۱۶٣۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨٨       

    از : شافعه وتری

عنوان : اسلام حقیقی
آقای منوچهر جمالی با این تاریخ اسفبار هزار وچهارصد ساله‍ی حکومت خلفای اسلامی همه به شما حق میدهند که اینگونه بیندیشید، فقط بدانید اسلام نه تنها حکومت دینی را ترغیب نمیکند بلکه به مردم هشدار میدهد که، بسیاری از راهبان و روحانیون مال مردم را به ناحق میخورند ومردم را از راه خدامتنفّر میکنند( سوره توبه/۹). با این هشدار خداوندخلع ید حکومت از دین را تجویز کرده تا مبادا آلودگی مدعیّان اصلاحات به قدرت اقتصادی، هم مصلحین وهم جامعه را خراب کند. ( سوره شعرا ۱۰۶،۱۲۷،۱۴۵،۱۶۴،۱۸۰). وقتی خدا میگوید بر کافر سخت باش یعنی بر این خلیفه های دغل و دزد و دیکتاتور که نان دین را میخورند و به خاطر دنیایشان دین را از دلها برده اند رحم نکن. الله اکبر یعنی از هیچ ظالمی واهمه نداشته باش به پیش برو حتّی اگر تنها بودی بدان که خدا باتوست(سوره سبا/۴۶)
حکومت خدا یعنی حکومت مردم به همین دلیل است که در آیات اجتماعی الله مفهوم مردم را دارد مانند: چه کسی است که به الله قرض نیکو دهد؟ (سوره حدید/۱۱)که مفهومش قرض دادن به مردم است. جهاد اکبر یعنی ترویج و اشاعه‍ی تعقّل یعنی شنیدن نظرات اندیشمندان و به کار انداختن عقل خود(سوره ملک/۱۰).
جان کلام آنکه خیلی ها نمیدانند که خدا پرست واقعی خودشان هستند نه آنهائیکه ادعایش را دارند پس با خدائی در می افتند که عمل خالص آن مردم را قبول دارد نه مدّعیان دینش را.
۱۶٣۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : کهکشان سبز
کهکشان سبز

مسیح ها
مهدی ها
ظهور کرده اند،
بیشمارانند...
رستاخیزی است:

در هر کوی و برزن
این سرزمین پاک
نهال نهال
عشق می کارند!

مسیح ها
مهدی ها
عروج کرده اند،
بیشمارانند...
رستاخیزی است:

بر بام ملکوت وطن
دسته دسته
ستاره می کارند!

رئیس جمهورموسوی
نگاه کن:

دختران و پسرانت
"راه شیری"
کهکشان را،
چگونه
"راه سبز" کرده اند:

سلام را فتح کرده اند...
۱۶٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨٨       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : الله ، در شکنجه دادن ، جشن میگیرد .
ماهیت دین اسلام،شمشیر ، یعنی خشم و زورورزی و اجبار و اکراه وکشتار و خونخوازی و زدارکامگی است، و از رحمان ورحیم غیراز سز آغازسوره ها، برای ادعا، درآن خبری نیست و هیچگاه نیز نبوده است . اسلام ، برای موجودیتش نیاز به خشونت و تهدید و کشتار دارد تا بتواند جشن بگیرد . کشتن و شکنجه دادن ، برای الله ، لذیذترین جشن هاست . ولی ما نیاز به جشن زندگی داریم .ما میخواهیم در مهر به جانهای همه انسانها، جشن برپاکنیم. ما نمیخواهیم جشن پایان این استبداددینی را بگیریم. ما میخواهیم جشن استبداد دینی را درایران بطورکلی بگیریم .استبداد دینی، پیشینه ۱۹۰۰ سال درایران دارد . چون پانصدسال موبدان زرتشتی در زمان ساسانیان ملت ایران را اسیر کرده بودند و سپس آخوندهای اسلامی ( هم سنی اش وهم شیعه اش ) وارث قدرت موبدان شدند ، و پایان این استبداد است که غایت آزادی ملت ایرانست . و این هنگامی ممکن میگردد که « انسان ، اندازه حکومت شود » . در فرهنگ اصیل ایران که زرتشت برضد آن برخاسته بود ، انسان ، آندازه حکومت است . به کتاب منوچهر جمالی بنام « انسان، اندازه حکومت ، درفرهنگ ایران » که دهسال پیش منتشر گردید مراجعه شود . روزی که انسان ، اندازه و معیار و سنجه حکومت شود ، نه قرآن و نه گاتا نه کاپیتال مارکس ... ، آن زوز ، روز جشن انسان است که خرد خودش معیار آفرینش نظام میگردد.
۱۶٣٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست