عنوان : یک جمهوری سکولار و دموکراتیک می خواهیم
"ما می خواهیم کشورمان به شیوه دمکراتیک بر اساس ارزشها اسلامی اداره شود. الگوی ما پیش نویس قانون اساسی سال ۱۳۵۸ خواهد بود که اثری از ولایت فقیه در آن نبود" (نقل از متن).
۱- در این جمله منظور شما از "ما" چه کسانی است؟ اگر "ما"ی شما همان ضمیر اول شخص مفرد است که به رسم ما ایرانیان، از بدو ورود به دبستان، برای اشاره به "خود" مورد استفاده قرار می گیرد که در آن صورت بر آن ایرادی نیست و نظر شما هم مانند هر فرد دیگری محفوظ و مسموع است.
اما اگر ضمیر "ما" بر اول شخص جمع دلالت دارد خوب است آقای کدیور روشنگری نمایند تا بدانیم از چه جمع و گروهی نمایندگی می کنند.
۲- اداره کشور به شیوه دموکراتیک البته بسیار نیکوست و به این منظور لازم است یک نظام کاملا دموکراتیک با یک قانون اساسی دموکراتیک و برگرفته از دست آوردهای کشورهای دموکراتیک جهان برپا شود.
۳- در یک کشور دموکراتیک ارزش های حاکم نیز باید دموکراتیک باشند و مقید کردن اداره کشور به قوانین و معیارها و ارزش های یک دین و مذهب خاص، از جمله اسلامی، در کشوری که در آن اندیشه های گوناگونی رواج دارد از ادیان اسلامی و یهودی و مسیح گرفته تا زرتشتی و بهایی و آزاداندیشان غیر دینی و خداناباوران، باعث برقراری تبعیض و نابرابری در برابر قانون و در سطح جامعه خواهد شد. برابری اجتماعی بدون لائیسیته (یا سکولاریسم) و بی طرفی در برابر ارزش های دینی (چه اسلامی و چه ادیان دیگر) هرگز محقق نخواهد شد.
۴- پیش نویس قانون اساسی سال ۱۳۵۸ شاید در مقایسه با قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی که بر محور ولایت مطلقه فقیه استوار شده "بهتر" و مقبول تر باشد. اگر در سال ۵۸ آن قانون تصویب می شد، احتمالا وضع ما نسبت به امروز، با این قانون ولایت مدار و ملا محور، بسیار بهتر می بود، اما باید توجه داشت که ۳۰ سال از آن تاریخ گذشته و می توان با استفاده از تجاربی که در این مدت به دست آمده قانون اساسی به مراتب بهتر و کامل تری را تدوین و به تایید ملت رسانید. قانونی که بر حقوق مردم و نقش آنان در حاکمیت صراحت کامل داشته باشد و ضرورت جدایی نهاد های دین و دولت از یکدیگر را از قلم نیاندازد. البته برای تغییر قانون اساسی یک همه پرسی (رفرندام) باید برگزار شود که خود به تدارکی طولانی و حساب شده نیاز دارد. به هر حال، نظام بعدی یک "جمهوری اسلامی" نخواهد یود.

"ما" یک جمهوری سکولار و دموکراتیک می خواهیم، همین!
۱۶۶٣۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ شهريور ۱٣٨٨       

عنوان : شعار محوری
******************************

خواست اساسی مردم چیست و شعار محوری مردم چه باید باشد


باید یک شعار محوری و مرکزی را دنبال کنیم
بدون داشتن این خواست وشعار محوری جنبش مردم ایران بصورت کور
و بدون جهت مشخص حرکت کرده و توانمندی لازم را نخواهد داشت و ضربه پذیر خواهد گشت

در جنبش مشروطیت خواست اساسی تغییر حکومت استبدادی به مشروطه و شعار محوری ایجاد مجلس شورای ملی بود

در دوره مصدق خواست اساسی کوتاه کردن دست بیگانگان در سرنوشت ملی و شعار محوری ملی کردن صنعت نفت بود

در زمان انقلاب پنجاه وهفت خواست اساسی آزادی و عدالت اجتماعی و شعار محوری مرگ بر شاه بود

در جنبش کنونی- مردم با همه تار و پود این نظام مخالفند وخواست اساسی آنان یک مردمسالاری فرادینی است

شعار محوری ما هم اکنون باید این خواست اساسی را پاسخگو باشد

چند شعار پیشنهادی

حکومت مذهبی نمی خواهیم نمی خواهیم

جمهوری اسلامی نمی خواهیم نمی خواهیم

ولایت ققیه نمی خواهیم نمی خواهیم

مردم سالاری خواست ماست
۱۶۶٣٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ شهريور ۱٣٨٨       

عنوان : ما جمهوری ایرانی میخواهیم
ما فرزندان، یا به سخنی دیگر، بذرهای سیمرغ
و از گوهر سیمرغ( =اصل همیشه نو وتازه شدن ) هستیم، و نیاز به رسولی و امامی و ولایت ففیهی و خلیفه رسولی نداریم. اینگونه بحث ها برای ایرانیان
برترین توهین به ارج انسانی اوهست .
ارج ،یکی از نامهای خود سیمرغ است . انسان، ارجمند است ، یعنی تخم خود ِ خدا هست، و نیاز به الله و رسول و امام ولی فقیهی ندارد ،و این گونه ادعاها، سلب ارجمندی از انسانست. ( معنای جمهوری ایرانی اینست .
رجوع شود به کتاب چگونه ملت سیمرغ میشود ؟ که دهسال پیش درآلمان چاپ و منتشرشد

حقوق ِبشر، ازخردِانسان، میتراود
در فرهنگ ارتائی- سیمرغی ایران
آسَن خرد یا « پیش-خرد»، که خردِ آفریننده وسامانده
وآرایـنـده باشد، درفطرت یا طبیعت هرانسانی هست
این خرد درهرانسانی هست که سنجه(میزان) ارزشها وخوبی وبدی هست و سرچشمه قانونگزاریست
این اندیشه ، اصل تاءسیس کننده حقوق بشراست
۱۶۶۲۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ شهريور ۱٣٨٨       

عنوان : کشور بدون روشنفکر دینی می خواهیم
حیف وقت است که صرف نوشتن در باره اصطلاح مضحکی به نام روشنفکر دینی کنیم. هزاران مقاله نوشته شده ، از ال احمد بگیر تا هادی خرسندی ، که پرسیده اند این دیگر چه نوع جانداری است، مثل مکعب کروی یا جمع اضداد ، و این ها از رو نمی روند ، از سروش بگیر تا شریعتی تا بازرگان و گنجی و بقیه خیالباف ها که عظیم ترین خیانت را با اغفال جوانان بدبخت به این مملکنت وتمدن والای ان کردند، و هنوز دارند از ناکجا اباد افلاطون و هذیان های مذهبی کلی بافی می کنند و از قرائت جدید از دین . اقا تکلیف برابری زن و مرد را معلوم کن که تو این وسط نظرت چیست که مطلقا راه گریزی از ان نیست و اگر جامعه ای کوچکترین بویی از انسانیت و تمدن برده باشد ، امروز اولین نیازش ازادی کامل و برابر هر دو جنس ( به معنای مفهومی کارل پوپو و هانا ارنت و هزاران متفکر و روشنفکر غیر دینی!)و به یک اندازه است ( در واقع، زن ها باید از حقوق بالاتری برخودار باشند زیرا مسئولیت ادامه نسل و رنج زایمان هم با ان هاست) و حضرتعالی به عنوان روشنفکر دینی با حرف های بی خودی و کلی بافی از زیر جواب در می روی.. تکلیف قانون هزران سال پیش سنگسار و بریدن دست و پا و دیه و قانون قصاص را معلوم کن. ازادی همجنس بازی را نظرت چیست؟ فضولی در کار مردم و نهی از منکر و امر به معروف را چه می کنی؟ درباره مصرف مشروبات الکلی چه نظری داری؟ قتل غیر عمد حکمش چیست، قتل عمد جرم عمومی است یا می توان با دادن پول به بازماندگان و لاشخورها و کسب رضایت انان ( نه خود مقتول!) عفو شد و از زیر طناب دار به اغوش گرم خانواده برگشت؟؟ روزه گرفتن را اگر کسی نخواست اجرا کند چند ضربه شلاق تخفیف می دهی. رستوران ها چرا باید در ماه رمضان بسته باشند؟ اگر من باید به روزه گرفتن تو احترام بگذارم، ولی در عوض چرا تو به روزه نگرفتن من احترام نمی گذاری؟ اگر من که دینم را انتخاب نکرده ام و ناخواسته در خانواده مسلمان بدنیا امده ام و اتوماتیک مسلمان هستم در سن بلوغ تصمیم به تغییر دین یا رد ان گرفتم حکم حکومت اسلامی تو با قرائت جدیدت چیست؟ زنی که به شوهرش خیانت بکند مجازاتش چرا اعدام یا سنگسار است و چرا شوهر در صورت قتل او از مجازات قتل عمد معاف است، در حالیکه امروزه خشم ناگهانی دیگر معنی ندارد. سب نبی را چه می کنی و چرا؟ ارتداد حکمش چیست. بهایی ها ودراویش و بودایی ها را چه باید کرد. زرتشتی حق دارد مرده اش را در بیابان برای کرکس ها رها کند یا وظیفه دارد دفن کند و خاک را الوده کند؟، سنی ها حق دارند اذان بدون بدعت بخوانند یا نه؟اتگر من خواستم جسدم را بسوزانم به شما چه مربوط است؟ زنی که حاضر نباشد با شوهری که از او کراهت دارد بخوابد چرا مجبورش می توانی بکنی، در حالیکه در دیگر کشورها این حکم تجاوز به عنف را دارد وزن می تواند شوهرش را به زندان بیاندازد. از هر طرف به مزرعه تان وارد شوید در مورد زن شوهر دار یبا کنیز ( احتمالا زن صیغهای ) معنی اش چیبست و اگر ممانعت کردچه می شود؟ تکلیف کودکی که از صیغه زاده می شود در ارث بردن و نام فامیل چیست؟ .

نه اقا جان، کارت بیش از این ها خراب است. حکومت دینی ات با هر قرائتی و باولایت و بی ولایت بدرد چند هزار سال پیش هم نمی خورد.حکومت مطلقا بدون دین می خواهیم که در قانون اساسی ان مطلقا اسمی از این که مذهب رسمی کشور فلان یا بهمان است نباشد و هرگز هم در اینده مطرح نشود. اخوندها هم احترام شان به جا، کارشان را بدون کوچکترین دخالت در سیاست و قوانین مدنی کشور مجازند بکنند.
۱۶۶۱۶ - تاریخ انتشار : ٣۱ شهريور ۱٣٨٨