یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نبودنت را - مودب میرعلایی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فرزاد فرهادیان

عنوان : یاد
یادش به خیر و روحش شاد.
۱٨۱۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨٨       

    از : ویدا مشایخی

عنوان : بعد از سیزده سال
مودب میرعلائی عزیز
دیدن نام احمد میرعلائی دلم را لرزاند. احمد دوست نازنینم بود. زمانی همکار بودیم. آن روزها که وزارت فرهنگ و هنر داشتیم. مرگش را هنوز نمی توانم باور کنم. آخرین نامه ای را که برایم فرستاد نگهداشته ام و گاهی نوشته زیبایش را دوباره می خوانم و می خواهم باور کنم که احمد در کتابفروشی اش در اصفهان مشغول کار است و شب در خانه کتابی از بورخس یا کوندرا ترجمه می کند. چقدر جایش خالیست.
۱۶۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست