عنوان : گفتن نصف حقیقت از دروغ گفتن بدتر است
آقای رضوی فقیه ضمن تبریک به شما که درمیانه ی جهنم دیکتاتوری نعلین راست قامتانه به عدالت طلبی ایستاده اید، وظیفه‍ی خود میدانم همچون آقای راستگو یادآور شوم که گفتن نیمی از حقیقت و سرپوشی بقیه ی آن از دروغ گفتن فاجعه آمیزتر است. آیت الله منتظری درشرایطی مطرود خمینی شد که بت مقدّس خمینی، شلاق بیداد را بر پیکر هر دگراندیشی فرود میآورد. زیر سوال بردن خمینی از بت شکنی حضرت ابراهیم سخت تر بود زیرا اگر آتش نمرود بر ابراهیم گلستان شد، بوی کباب شدن انسان در حیاط اوین حاکی ازآن بود که خداوند اراده کرده است مقیّد به قوانین خود باقی بماند. درمقابل کلام خمینی که وحی منزل بود، هراعتراضی گناه کبیره ای بود مستوجب عذاب الیم! که مأمورانش مجری بی چون وچرا بودند. ابتدا که به خمینی نسبت "امام" دادند بسیاری ازمومنین جا خوردند! زیرا تا آن روزاین واژه منتسب به دوازده امام بود. آن زمان اینطور توجیه شد که امام به معنای عام " پیشوا" به کار میرود. امّا بعدها برای همه جا انداختند که "امام" همان رهبریّتی مبرّی ومعصوم ازهرگونه خطا واشتباه می باشد. درآن جوّ اختناق مقرّبین، خمینی را به ائمّه‍ی معصومین، پیغمبر حتّی خدا میچسباندند. مثلاً محسن قرائتی میگفت اگر پیغمبرزنده بود باید او رئیس آموزش پرورش میشد حالا که نیست امام خمینی. آنقدر گفتند و گفتند که امر به خودخمینی هم مشتبه شد. درادامه‍ی آن جنگ خانمانسوز وقتی پرسیدند آقا بهتر نیست این جنگ راخاتمه دهیم، خمینی پاسخ داد: اگر "خدا" زلزله بفرستد میگوئی چرا فرستادی؟! به گونه ای شد که ملاک تصمیم گیریها فقط "نظر امام" به عنوان ولی امر مسلمین جهان شد. حال آنکه دراسلام حقیقی ملاک فرد نیست بلکه "عمل" است. حضرت علی درنهج البلاغه میفرماید: لا تعرف الحقّ من اهله، اعرف الحق تعرف اهله.حق را از روی مدّعی آن نشناس بلکه ابتدا حق را بشناس سپس از روی "حق" اهل آن را محک بزن. اسلام به گوهرگرانبهای "قوّه ی تفکّر و تعقّل" ارج نهاده است وتأکید میکند که در"شناخت راه راست" باید به ماهیت ونتیجه‍ی عمل توجّه شود نه به شخصی که برای آن عمل فتوا صادر میکند. قرآن حکیم میفرماید :الّذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله واولئک هم اولو االباب(زمر/۱۸) خردمندان کسانی هستند که سخنان را میشنوند و بهترین را انتخاب میکنند وهدایت یعنی همین.
در واقع این مکانیزم آزادی بیان است که قدرتها را کنترل میکند نه مطلق کردن قدرت یک پیشوابه عنوان شخصی که مبرّا از خطا است. این عمل برخلاف نص صریح قرآن واسلام بوده، شرک مطلق است. این شرک سبب میشود امر به خود بت هم مشتبه شود که قدرت مطلق در دست اوست. قرآن حکیم نمونه‍ی بلعم باعورا را دراین رابطه مثال میزند. حکایت کن بر این مردم خبرآن کس( بلعم باعور) را که آیات خود را به او عطا کردیم ( پس از آن مقام عظیم اعطای آیات) او به عصیان پرداخت چنا نچه شیطان پیرو او شد، پس ازگمراهان عالم گردید. (اعراف: ۱۷۵)
۱۷۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱٣٨٨       

عنوان : به اهری
آقا یا خانم اهری اولا شما از کجا می دانید من خارج هستم یا داخل. بعد هم آقای منتظری، صانعی، سحر خیز، بابک داد و هزاران زن و مرد سیاسی و غیر سیاسی امروز در ایران در مقابل توپ و تانک می ایستند و مرگ بر دیکتاتور می گویند و نظام فاشیستی مذهبی ولایت خامنه ای را به جنگ می طلبند آنوقت می گوئی ایشان پرونده دارند. اگر کسی اینقدر ترسو است لازم نیست ادعای سیاسی بودن بکند و برای مردم موعظه کند. در ضمن انسان آزاد اندیش اگر هم بدلایلی از جمله داشتن پرونده نمی خواهدمسئله ای را مطرح کند می تواند از مطلب بگذرد یا بنویسد به دلائل مختلفی ایشان از مقام اش بر کنار شد یا کنار گیری کرد ولی دلیلی ندارد بنویسد بخاطر ابعاد نا روشن و غیره که خوانده را گیج کند چون بعد روشن است. اهری عزیز هیچ کس حق ندارد مصلحت را بجای حقیفت بگذارد و بمردم دروغ بگوید. انسان یا حقیقت را نمی گوید و در دل خود نگه می دارد یا اگر آنرا ناقص گفت و یا آنرا وارونه کرد دروغگو میشود، دروغ گو هم دروغگو است فرقی ندارد پرونده داشته باشد یا نداشته باشد در ایران زندگی می کند یا در خارج از ایران. آقای بنی صدر و آیت اله منتظری هم می توانستند بخاطر مصلحت نظام در مقابل جنایات خمینی سکوت کنند ولی نکردند و جاودانه شدند. در صورتیکه اصلاح طلبان آنقدر در فکر مصلحت نظام بودندتا اینکه مافیای نظامی را بجان خود و مردم انداختند و بقول آیت اله منتظری امروز ولایت نظامیان جای خود را با ولایت فقیه عوض کرده است.
موفق باشید
۱۷۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱٣٨٨       

عنوان : پرونده قضائی
با درود
ضمن تشکر و دست مریزاد به آقای رضوی عزیز، میخواستم روی این موضوع تاکید کنم که ایشان در ایران هستند و پرونده قضائی دارند و هر لحظه ممکن است که شکنجه گران حکومت بسراغش بروند. با حساب این نکته میتوان بهتر به ارزش گفتار اینچنینی پی برد و الا در خارج کشور نشستن و با خیال راحت فرمایش فرمودن هنر نیست
با تشکر
۱۷۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱٣٨٨       

عنوان : کودتا بود و ابعادش روشن است
جناب آقای رضوی فقیه با درود، نمی دانم شما اصلاح طلبان تا کی می خواهید ناروشن حرف بزنید. برادر جان شما می نویسید: صرفا در ماههای پایانی حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی آن هم با اما و اگرهای فراوان و در فرایندی که ابعادش هنوز بطور کامل روشن نشده از این مقام کنار نهاده شدند. نه جانم اما و اگری نبوده است ایشان بعد از هفت سال همانند بنی صدر در مقابل خمینی ایستاد و فریاد زد آقای خمینی چرا جوانان وطن را این چنین قتل عام می کنید و ادامه داد زندانها و اعمال شما از شاه بدتر شده اند ( این همان سال ۶۷ است که به فرمان خمینی بیش از ۴۰۰۰ جوان جوان اعدام شدند) . اگر گفتار فوق را باور ندارید به کتاب خاطرات آقای منتظری رجوع کنید و این مطلب در نامه ای خطاب به خمینی است. بعد از این سید احمد مرحوم و همین ولی امر مسلمین سید علی خامنه ای و آقای رفسنجانی با توطئه ای برعلیه این مردحقیقت جو کودتا کردند همانطوریکه بر علیه بنی صدر کودتا کردند و همانطوریکه سال ۶۰ و ۶۷ و تا به امروز پیر و جوان ایران را شکنجه و قتل عام می کنند تا ایران را بفروشند که فروخته اند. آقای رضوی از خیزش مردم درس بگیرید و حقایق را بدون لاپوشانی بگوئید همانطوریکه شیر مرد روزنامه ایران عیسی سحرخیز گفت یا لااقل بگذارید دیگران حقایق را بگویند. تا کی در ابهام گوئی و نا روشنی می خواهید زندگی کنید، ایران فروخته شد مردم را می کشند و باتوم در ماتحت آنها وارد می کنند و شما می نویسید هنوز برکناری آقای منتظری معلوم نیست.
۱۷۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱٣٨٨