عنوان : تکّه تکّه شدن آیات = تکّه تکّه شدن مردم
حضرت موسی پیش ازمبعوث شدن به پیامبری درنزاعی مرتکب قتل شد( قرآن کریم سوره‍ی قصص/۱۵). او از شرّ ظلم فرعونیان که بدون ملاحظه‍ی موقعیّتی که در آن قتل رخ داده، برای اوحکم اعدام صادرکرده بودند، ازمصر فرار کرد. درمسیرفرار دست سرنوشت اورا به خانه‍ی حضرت شعیب رساند و موسی (ع) توانست درپناه پیغمبر خدا امنیت یابد.
پس چرا آیاتی از این دست، در رژیم اسلامی مطرح نمیشوند؟ وفقط به بهانه‍ی اولیای دم تا هفت پشت مقتول هم باید راضی شوند تا فرد از حکم اعدام رهائی یابد. چه بسا یکی ازبستگان مقتول از عقده های روانی خاصّی رنج ببرد که قادر به تصمیم گیری عادلانه نباشد، چرا باید اختیار خون مردم به دست او بیفتد؟!
اگر در کتب آسمانی مجازاتی برای جنایت پیشگان مطرح شده، لکم فی القصاص حیاه (مائده/۴۵) درمواردی است که جامعه از قتلهای مکرّر توسّط قاتلین کارکشته رنج میبرد. "قصاص" مطرح شده تا تضمین کننده‍ی " امنیت زندگی" مردم باشد. قصاص مطرح شده تابه نگرانی شهروندان درمورد قاتلینی که به کرّات مرتکب قتل عمد میشوند پاسخی معقول داده شود. این قصاص با حفظ حق برخورداری ازوکیل مدافع، ارائه‍ی ادلّه ومدارک کافی، ملحوظ داشتن شرایطی که جرم درآن صورت گرفته وبا هزار ویک شروط دیگر است نه درمورد کسی که در کمال ناچاری برای دفاع از خود یا دفاع از ناموس و حیثیت خود قربانی درگیرئی شده است که ناخواسته به قتل انجامیده است.
حکم قطعی اعدام محبت محمودی توسط دیوان عالی اثبات قطعی قربانی شدن دینی است که از دولت استقلال نیافته بلکه برعکس، آیات الهی اش تکّه تکّه شده هر تکّه آلت دستان غاصبانی شده است که مردم را از دین منزجر کرده اند.
۱۷۲٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨٨