یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

من مسلمانم و به این رژیم هم کوچکترین اعتقادی ندارم - م. مصطفوی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمد علی براتی

عنوان : من هم مسلمانم اما ...
من وبسیاری از ملت ایران با این نوشته موافقیم و این نظام در طول این سی سال بلایی بر سر مردم آورده که این روزها بیشتر مسلمانان این مملکت حداقل در انظار و بطوراخــص نزد بیگانگان خجالت می کشند که بگویند مسلمانند ! خود در حضور دیگرانی که نمی شناسم چه عقایدی دارنند هرگز جرئت نمیکنم از جمهوری اسلامی که یکروزی به آن رای داده ام دفاع کنم و اصلا" جای دفاعی نگذاشته ضمن اینکه مشکل بیکاری فرزندان خود را داریم حتا پاسخگوی آنان نیز نیستیم ،
خدمت این دوست عزیزکه نمیدانم درخارج زندگی میکنند یادرایران عرض می نمایم به این گفتار صوری زیاد توجه نفرمایند و همه ما باید این بار هوشیار باشیم تابدانیم چه میکنیم ،واگر هم چندسال دیرتر ولی آگاهانه نظامی آبرومندانه انتخاب نمایئم .
۱۷۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣٨٨       

    از : روزبه

عنوان : اعظم طالقانی در خط امام است
اعظم طالقانی مانند بقیه حزب اللهی های این رژیم حامی خمینی و رژیم ضد انسانی او بوده است و مسلمان بودن یا نبودن او فرقی در شرکت در جنایات رژیم توسط او نداشته است. او نماینده مجلس ارتجاع رژیم بوده و برای مردم ایران او دشمن و یار رژیم آدمکشان بوده است. آیت الله طالقانی فرزند خوب و بد داشت و این یکی فرزند ناخلف او بوده است و مایه شرمساری خانواده طالقانی می باشد.
۱۷۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣٨٨       

    از : احمد احمد

عنوان : for attention mr reza salari
آقای رضا سالاری ! جنابعالی در باره ی این مقاله که یک هموطن بنام م . مصطفوی مرقوم فرموده و در این جا در معرض قضاوت خوانندگان ست مختارید هر طور که مایل هستید اظهار نظر فرمائید ، همین طور در مورد آنچه خانم اعظم طالقانی اظهار نظر نموده که مورد بحث م. مصطفوی می باشد.

اما طرح نقل قولی موهوم و جعلی از یک همشهری شادروان آیت الله محمود طالقانی بسیار سخیف ست.
چرا با معرفی «عامیانه» شخصیتی که در میان نیروهای مخالف رژیم گذشته از احترام والائی برخوردار بود تلاش مذبوحانه می کنید تا اور را «قشری» معرفی کنید.
برای تعریف خانم طالقانی نیازی نیست که اول شخصیت پدر ایشان را برخلاف آنچه بوده تحریف کنید تا بعد حساب خانم طالقانی را برسید این چه منطقی ست ؟ شرم آور ست!

به فرض که شما توانستید ثابت کنید که آقای طالقانی فلان و بهمان بوده این چه ربطی به دختر ایشان دارد.
شما می توانید به استناد گفته ها و مواضع خانم طالقانی در باره ی ایشان «روشنگری » فرمائید .

اما ؛ آقای طالقانی تنها روحانی بود که در مراسم تاریخی احمد آباد بعداز انقلاب سخنرانی کرد. او محبوب مردم بود که در تشیع جنازه ی غیرحکومتی سال ۵۸ نیز دیدیم.
از نظر سیاسی در بین تمام نیروهای ملی ، ملی - مذهبی و چپ ها مورد قبول بود.ایشان می توانست مشکل کردستان را حل کند که بهتر ست از فعالان کرد بپر سید.
از همه مهمتر شخصیت آقای طالقانی در خانواده بود که با آزاد منشی او فرزندانش به اشکال مختلف تربیت شدند و همه سیاسی نبودند
اتفاقا از همان اول انقلاب خانم اعظم طالقانی برخلاف پدرش به قشریون بیشتر تمایل داشت.

ماجرای گروگان گرفتن پسر آقای طالقانی را نیز حتما میدانید. در باره ی موسیقی هم برایتان عرض می کنم که شواهد بسیاری وجود دارد که بر عکس نقل قول شما از راحت برخورد کردن آقای طالقانی با موسیقی و موضوعات علمی وهنری بوده ست.

بازهم عرض می کنم روش بسیار زشتی را برای نقد خانم طالقانی انتخاب کردید.
۱۷۵۱۹ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣٨٨       

    از : کاوه ن

عنوان : به آقای مصطفوی
با عرض سلام، اینکه جنابعالی با زندگی طولانی در فرانسه و جامعه روشنفگری آنجا و با درس خواندن و درس دادن در این جامعه باز کماکان بر این فکر هستید که مسلمانید و اصول و احکام اسلامی را انسانی میدانید، مشگلی است که تنها بدست شما حل خواهد شد و کسی نباید دخالتی در آن داشته باشد ولی زمانی که به یک روانپریش اسلامی (اعظم طالقانی) و همفکرانش امتیاز میدهد و با "اصلاح طلب" خواندن آنها سعی دارید که صف اینان که در جنایت و غارت ۳۰ سال دست در دست جناح دیگر داشتند، را جدا کنید و آنها را از اعضای جامعه بشری بدانید و تبلیغ اش کنید، دیگر مسله شخصی شما نیست. شما یا باید صف خود از این جنایتکاران و غارتگران جدا کنید یا برای حفظ بیضه اسلام در مقام دفاع از جنایتکاران برآید و قصد تبریه آنها. در اینصورت دیگر شما نمیتوانید ادعا داشته باشید که از حقوق مردم ایران دفاع میکنید و به حقوق انسانی ارزش قایلید.
۱۷۵۱۷ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣٨٨       

    از : Reza Salari

عنوان : بی تجربه گرایانه
نوشتن این داستان هاشاید در این عصر بی مورد باشد، ولی آدم بعضی وقتها ناچار میشود عکس العمل نشان دهد. داستانی شنیدم از یکی از هم ولایتی های آقای محمود طالقانی، پدر خانم اعظم طالقانی، که اورا خوب می شناخت و از او داستانها میدانست. ییادم میآید یکبار خود از او شنیدم که تعریف میکرد که : ُُُُهنگامیکه هنوز به زندان نرفته بود آسید محمود ازون سیدهای خیلی جوشی بود و خیلی زود از کوره در میرفت. زمانی با او همسفر طالقان بودم. اتوبوس ما وسط راه در قهوه خانه ای با صفا که باغ و درخت و رودخانه و نهری روان داشت و در کنار و بر روی نهر، تخت های مفروش متعددی جهت راحتی مسافرین نصب وپهن کرده بودند. روی یکی از این تخت ها یک آدم بیچاره و بی زبونی یک لم داده بود و در رویای خودش غوطه ور بود که به ناگاه از جا پرید وتا آمد به خود بیاید و بجنبد، دید شخصی دستش، که بدنبالش آستین عبایی هم از آن آویزان بود و مثل سایه به دنبالش می دید، به ناگهان چنگ برد بر آنتن رادیو بیجان و بیچاره تر از خودش، که گویا در حال پخش ترانه ای سنتی و محبوب از دلکش بود، برده شد و همچون لاشه پرنده ای تیر خورده و بی جان به سمت تخته سنگ های رودخانه پرتاب شد، تا برای ابدیت خاموش شود و حرام بودنش مسجل گردد.ُُ بله! درست حدس زدید این شخص بی منطق ده ۳۰−۴۰ همان پدر طالقانی باتجربه، میانجیگر، پیر وصیقل خورده ده ۶۰ بود. اشکال بزرگ همین است هوطن، همین دوران پر تعصب و جوانی دینداران بظاهر منطقی! آقای منتظری، ظاهراً خوش قلب و شجاع، باید کلی تجربه کسب کند و به سن کهنسالی فعلی برسد تا بفهمد تئوری ولایت فقیه چقدر نسنجیده، مخرب، نافی نظم و قانون، و در نهایت نابودکننده خود ناشرین و حامیان تئوری است. هموطن، مردم ما هیچوقت به این جمهوری اسلامی رأی ندادند و نخواهند داد. در بهمن ۵۷، آنان ساده لوحانه و بی تجربه گرایانه به دنبال یک نظام اجتماعی خیالی که غیر موروثی باشد و ضامن آزادی، استقلال و جمهوری مردمی باشد رأی دادند، در حالیکه اخوندها خواب دیگری برای آنان دیده بودند. ما کی باید بفهمیم که ازدید آخوند، و پا منبری هاشون، عموم مردم فاقد فهم و درک لازمه برای زندگی کردن هستند و باید همچون شبان مدام با چوب و چماق و موعظه آنان را به راه راست هدایت کرد. من از سخنان خانم اعظم طالقانی اصلاً تعجب نمیکنم. او در اثر بی تجربگی هنوز به شکل همان آخوند متعصب بدوی مانده است. امیدوارم، بعد از این متحول شود و واقعیت دنیای مدرن را بیشتر تجربه کند. شاید یک سفر تجربه آمیز همراه با مدتی زندگی کردن در دیار غرب برایش بد نباشد تا حداقل قدری اندیشه کند و بفهمد که چگونه و چرا جهان کفار از جهان آنها هم عادلانه تراست هم شأن و کرامت و احترام انسان بالاتر، و هم ظلم و تجاوز و جنایت و شکنجه و اعدام کمتر، و هم ترقیات و رفاه بیشتر است، در حالیکه پول بادآورده ای مثل نفت را هم ندارند وباید همه سخت کار کنند.
۱۷۵۱۶ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣٨٨       

    از : ولی امانتداری

عنوان : حیف از آن برادران که خواهری چون تو دارند !
سرکار خانم اعظم خانم طالقانی من توصیه میکنم که به پیشنهاد یکی از بنیانگذاران سپاه جرم و جنایت - محسن سازگارا - عمل کنید و اجازه بدهید دو باره رفراندم شود ، ببینیم هنوز همان دو درصد - بقول شما - است که شما را نمیخواهند .
شما که آن دو در صد - بقول شما دروغگویان را تیرباران کردید - پس حالا نبایستی حتی یک در صد هم مخالف داشته باشید . در حالی اکثریت قریب باتفاق مردم ایران شما را نمیخواهند . حرکت های اعتراضی همین چند ماهه نمونه ی از آن خروارهاست .
پدر بزرگوارتان هم در آن روزهای آخر عمر خراب کرد با گفتن آن کلمات قصار - جوجه کمونیستها - . واقعا حیف از آن برادران که پدر و خواهری چون شماها دارند .
۱۷۵۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣٨٨       

    از : جیج غانی

عنوان : م. عزیز
ای والله هر چه بود را در این مختصر گفتید. دست شما درد نکند. یک نکته می ماند و آنهم اینست که یا خانم اعظم اون نود و هشت در صد رای مال سی سال پیش بود. خواهر من شما هنوز به آن رای برای توجیه وضع امروزتان استناد می فرمائید؟!
از قرار این "اعظم" زنان ایران خیلی "جوان" مانده است. از قرار ایشان هنوز در دوازده فروردین پنجاه و هشت است!
بدا به حالش با این همه تاخیر.
۱۷۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۲ آبان ۱٣٨٨       

    از : ایراندخت آریا

عنوان : ایکاش میشد غیرت راهم خریداری کردولوباندازه‍ی نوک سوزنی
خانم طالقانی،شایدفراموش کردی پدرتراکی وچگونه وبرکدام دلیل کشتند؟شایدفراموش
کردی درزندانهابازندانیان چه میکنند؟شایدسوادنداری که درروزنامه‍ی نظام دلبندت نوشتنددر
منطقه ای نزدیک کرج چهاربسیجی به ۲۰۰بچه‍ی خردسال تجاوزجنسی کرده اند؟شایدازیاد
برده ای که رهبران ومسئولین دولتت چگونه بیت المال مردم رامیدزدندومنابع ملی مارابه
غارت وچپاول میبرند؟شایدکوروکرشده ای که اینهمه جنایت وفجایع راکه آخوندهای مسلم
تووریشداران طرفدارشان رانه میبینی ونه میشنوی؟حیف ازطالقانی که دخترناخلف وخائن
ومتحجری مثل شمادارد.این اسلام که دزدی وقتل وتجاوزوظلم وجنایت راحلال میداردبر
شماوهم عقیده تانتان ارزانی بادمااین اسلامرانمیخواهیم پیشکشتان،مارابحال خودگذارید
۱۷۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۲ آبان ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست