از : سخن
عنوان : ؟
خانم شکوفه خوشم نیامد. خیلی تو لفافه نوشتی که شاید مثلن طنز بشود و خیلی ادبی؟! حرفت را بیخود نپیچان که چیزی به ارزش آن اضافه نمی کنی.
به مغولها و ترکها و عربها می تازی و ایران و خراسانی را تر و خشک می گذاری توی پردیس که چه بشود؟! اگر تاختن بد است پس چرا خودت اینقدر بی حساب و کتاب می تازی؟ اگر از بهشت و حور و پری بگویند می شود ادبیات و شعر و چچهها و اگر از جهنمیش بگویند می شود...؟ واقعن عجب انصاف و شعوری؟!
۱٨۰۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣٨٨
|
از : شافعه وتری
عنوان : یأجوج و مأجوج
ذکر با معنا وبه جائی از یأجوج و مأجوج کرده اید. هنگامیکه پیامهای اخلاقی با لطافت کلام مزیّن میشوند تأثیرگذارتر میگردند. پیام یأجوج و مآجوج در قرآن مبین سورهی کهف آیه ی۹۴ آمده است. وام گیری از کلام وحی، پیامها را رساتر ، تأثیرگذارتر وبرای عموم سهل الهضم تر و ملموس تر میکند حتّی اگر وام گیرنده متوجّه منبع کلام خود نباشد یا نخواهد باشد. در کل کلامتان دلنشین و پیامتان آموزنده بود. موفق باشید
۱٨۰۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱٣٨٨
|
از : ناظر ریزبین
عنوان : سئوال
شکوفه خانم
دستت شما درد نکند که با نوشتن و اژه توهین آمیز "ترکتاز" به همه ترکان جهان و آذریهای هموظی اهانت کردید. آخر اگر اسم شما شاعر است و فامیلت نویسنده،چطور این طور بی محابا واژهها را نسنجیده بکار میبرید؟ یا نه، عمداً نوشتی.
۱٨۰٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣٨٨
|
از : آرش اشراق
عنوان : چه دلپذیر مینویسی، شاعرجان
شکوفه بانوی عزیز،
نشانی دکتر را بده که ماهم سالهاست دردهای بسیار توی دلمان تلمبار شده است و نیاز به فریاد داریم.
چه خوب و خوانا و دلپذیر مینویسی. کامت شیرین و شاخسار قلم ات پربار باد و سمرقندت دیگرباره آباد.
آرش اشراق
۱٨۰۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣٨٨
|