سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش ۲۲ خرداد و وظایف جمهوری خواهان ایران - رسول آذرنوش

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ا اشتهاردی

عنوان : پیروزی در جنبش ۲۲ خرداد چیست ؟
تیتر نوشته ی آقای رسول آذرنوش خودش بهترین مرجع برای بحث ست.

• وظیفه اساسی جمهوری خواهان دموکرات و لاییک ایران است که در کنار خواست استعفای ولی فقیه و دولت احمدی نژاد و آزادی زندانیان سیاسی، شعار انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس موسسان را بمثابه شرط پیروزی جنبش ۲۲ خرداد و برقراری جمهوری ایرانی به میان مردم برده و از هیچ کوششی برای همگانی کردن این شعار فرو گذار نکنند ...

با اجازه میخواهم تیتر کلی مقاله را به بحث بکشم :

این مجموعه خواسته ها متاسفانه با روند مبارزاتی قبل و بعد از ۲۲ خرداد همخوانی ندارد و رشد جنبش از اعتراض به تقلب تا شعارهای ضد دیکتاتوری را نادیده گرفته ست.

وظیفه ی اساسی جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ست که درکنار خواست ؛
• استعفای ولی فقیه ودولت احمدی نژاد و آزادی زندانیان سیاس به....

سئوال اینجاست که آیا این وظیفه ی اساسی جمهوریخواهان دموکرات و لائیک خواهان قبلا توسط آنها اعلام شده یا آقای رسول آذرنوش آن را به جنبش ج د ل توصیه می کند؟ رابطه آن با جنبش سبز در کجاست ؟

چگونه شعار انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس موسسان را بمثابه ی شرط پیروزی جنبش ۲۲ خرداد تبیین می نمایند ؟

اصولا انتظارات مردم از پیروزی در جنبش ۲۲ خرداد چیست ؟

نتیجه:

جنبش ۲۲ خرداد می تواند پیروز شود: احمدی نژاد بر کنار شود و حتی محاکمه شود
و موسوی رئیس جمهور شود بدون اینکه مبارزات به فاز انتخابات آزاد فرا روید.

حتی در ادامه می تواند محدودیت های انتخاباتی کاهش یابد بدون اینکه مجلس موسسان تشکیل شود.

بهتر ست که شعار های ما یک کمی جلوتر از سطح فعلی باشد نه یک دریا اختلاف !
۱٨۲۶۹ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣٨٨       

    از : آذری

عنوان : قانون اساسی جمهوری ایرانی کجاست؟
آقای آذرنوش گرامی

ما مردم سی سال پیش نیستیم که فکر کنیم آنهایی که مدرک تحصیلی دارند و احتمالأ یکی دو تا کتاب و مقاله نوشته اند روشنفکر هستند و عقل شان از ما بیشتر است.یا اینکه آنهایی که میگویند مردان خدا هستند و راه بهشت را میدانند براستی میدانند.حرف های این روشنفکران وروحانیون شیاد را باور کردیم وعقل مان را دو دستی تقدیمشان کردیم. از ۲۳ خرداد تاکنون جهان دید که مردم از مثلأ رهبرانشان و آپوزیسیون خارج از کشورشان از لحاظ خرد جلوترند. ما بدون به چالش کشیدن مستقیم و غیر مستقیم سیاسیون داخل وخارج آنها را حمایت نمیکنیم.باید یاد بگیرند مثل سیاسیون غربی عمل کنند به ما از حالا پاسخگو باشند. در همین راستا از نویسنده این مقاله پاسخ به یک پرسش اساسی را میخواهم.

قانون اساسی جمهوری ایرانی کجاست؟

بدون پاسخ به این پرسش محتوای جمهوری ایرانی مجهول است ،درست همانطور که قانون اساسی اتحاد جمهوریخواهان مجهول است.خمینی دجال قانون اساسی از پیش نوشته اش را با خود به ایران آورد بدون اینکه روح ما از آن خبر داشته باشد.آن قانون اساسی را چه کس و کسانی نوشتند را خدا می داند ولی می دانیم چه به روز ما آورد.دیگر نمی خواهیم دوباره به همان دام بیافتیم.اینست که ما الان میخواهیم قانون اساسی هر حذب را جلوی خود داشته با شیم و با قوانین اساسی کشورهای آزاد غربی مقایسه کنیم و ببینیم کدام احزاب دمکرات وسکولار و.....هستند. برای ما محتوا مهم است ونه نام.شما نام را دارید که جمهوری ایرانی است وبسیار زیبا هم هست ولی محتوا ی مکتوب آن را هم ارائه کنید که ببینیم که آیا آنهم به زیبایی نامش هست یا نه.
سپاسگزارم
۱٨۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣٨٨       

    از : ایران

عنوان : کدام یک را بهتر می شناسیم،اتحاد جمهوریخواهان مهرداد مشایخی را یا جمهوری ایرانی را ؟
آقای کریم ن

خواهش می کنم همین سئو ال هایتان را از اتحاد جمهوریخواهان ایران هم بکنید.آقای مهردادمشایخی مقاله اش درست بالای مقاله آقای رسول آذر نوش چاپ شده.سپس جوابهایشان را مقایسه کنیم وبین آنها داوری کنیم.ببینیم که آیا اینها مثل رادیو رابطه یک طرفه با ما مردم دارند ویا نظرات ما را هم میخوانند.اگر جوابی هم ندهند بدان معناست که هنوز معنی دمکراسی را نفهمیده اند و برای من و شما ارزشی قائل نیستند.امتحانشان کنیم ببینیم قبول میشوند یا رد.

آقای مشایخی و دوستانش از موسوی و خاتمی خواسته اند که اتحاد جمهوریخواهان را به رسمیت بشناسند.اینها هنوز نفهمیده اند که ما مردم هستیم که مشروعیت میدهیم وپس میگیریم.میخواهند ما را دور بزنند وسوار موج شوند. اگر اشتباه فهمیدم امیدوارم نظر دهندگان تصحیح ام کنند.
۱٨۲۵۰ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣٨٨       

    از : چنبش شکست نخوردگان

عنوان : از این امامزاده انتظار معجزه نداشته باشید
زنده یاد منصور حکمت ۳۰ سال بیش نوشت که در ایران سیستم سرمایه داری برای ادامه کاری کارگر ارزان و مافوق سود به غیر از دیکتاتوری نمی تواند سیستم دیگری تن دهد. شما بعد از ۳۰ سال عملا می بینید که هیچ کدام از این به اصطلاح جمهوریخواهان این کاره نیستند. اینها هر وقت که بای مردم و جنبششان به میان می اید مثل جن از بسم الله فراری هستند. به نظر من شما امید واهی به اینها بسته اید. جنبش کنونی نیز به اینها تحمیل شد برای همین هم است که فرخ نگهدار می گوید به خامنه ای حمله نکنید و مردم را به امید انتخابات مجلس بی نخود سیاه بفرستید. آخر اگر مساله تغییرات اساسی برای مردم باشد اینها به همین جمهوری اسلامی تن میدهند. دعوای اینها با زیاده خواهی های یک جناح است. راه مردم ولی جداست. ما می بایستی با خواست زندگی بهتر برای مردم بطور مشخص لغو اعدام، لغو مذهب رسمی،لغو قوانین ضد زن، لغو حجاب، حداقل دستمزد ۱ میلیون تومان، بهداشت و تحصیل رایگان و ... به مردم نشان بدهیم که زندگی انها تغییر می کند اگر این رزیم برود. فقط با به میان میدان کشیدن مردم به صحنه است که این نارهبران مجبور می شوند به دنبال ان بدوند. انتظار جلو دویدن از اینها یک توهم است و همانطور که تاریخ ۳۰ ساله کذشته نشان داده اینها نه اینکاره بوده اند نه اینکاره هستند. این توده ای و اکثریتی و غیره که الان جمهوری خواه هم شده اند حداقل توی این سالهای گذشته باید نشان میدادند که در طرح یک خواسته بله یک خواسته مردم جلودار بوده اند که حالا انتظار داشت که جلو دار باشند. همیشه این چب جامعه بوده که لغو مذهب، لغو اعدام، ازادی احزاب و ... را مطرح کرده و اینها تا توانسته اند اعلامیه داده اند که فلان ایت الله پشم الدین چون به جای نعلین گفش به پا کرده مترقی شده. گنجشک رنگ کرده وبه جای قناری غالب کرده اند. وقتی هم که لنگ لنگان به طرح بعضی خواسته ها برداخته اند چنان اما و اگری در جلو ان گذاشته اند که انجام آن به وقت گل نی محول شده است. به نظر من بهتر است نیروهایی که طرفدار آزادی و برابری در ایران هستند دوباره به این امامزاده ها دخیل نبندند. توی همین ۶ ماه هم نشان داده اند که اینها این کاره نیستند. جنبش کمونیست کارگری در این مدت نشان داده است که نه تنها این کاره هست بلکه در عمل نشان داده است که برای ان مبارزه می کند و میتوان به آن اعتماد کرد. به نظر من در ایران براساس همین تجربیاتی که در این سی سال داشته ایم غیر از یک چپ مدرن که پیشرفته ترین دستاوردهای غرب را به جای عقب افتادگی به ایران بیاورد ما راه حل دیگری نداریم. جنبش کمونیست کارگری نمایندگی این چب است. طرفدار لغو اعدام، ازادی احزاب، لغو حجاب ، برنامه ای مدرن و ... بهتر است . بروید و برنامه دنیای بهتر را بخوانید تا ببینید چه برنامه مدرنی است. به تاریخجه ان نگاه کنید تا ببینید چگونه به طور یکسان از این ازادیها دفاع کرده است چه انموقغ که رهبران همین جمهوریخواهان برای اعدام رهبران رژیم دست می زدند یا راه پیمایی زنان در ۸ مارس ۱۹۷۹ را طرفداران سلطنت و تن فروشان معرفی می کردند و یا بستن روزنامه میزان را چون طرفدار لیبرالها بود تایید می کردند و ... رهبران جنبش کمونیست کارگری بر خلاف اینها از ازادیهای بی قید و شرط دفاع کرده و اعدامها را محکو م نموده و راه پیمایی زنان را سازمان داده و به دفاع از ازادی مطبوعات می پرداختند. من امیدوارم شما انتظار نداشته باشید که از یک مشت گل یکدفعه طلا بوجود بیاید. هر پدیده ای گذشته ای دارد و نمی توان با معجزه از گل طلا درست کرد. فراموش نکنیم که یک چپ مدرن با گذشته ای محکم در دفاع از این اصول بیشتر قابل اعتماد است تا انهایی که یک روز با جمهوری اسلامی نرد عشق می باختندو در ولایت خمینی ذوب شده بودند و یا بعد در شوروی دمار از روزکار یارانشان در اوردند وبعد در افغانستان به مشاورین یک دولت استبدادی تبدیل شده و بعد در دادگاه میکونوس مشکوک به همکاری با رزیم شدند و در همین دوره هم تا توانستند اصلاح طلبان را رنگ زدند تا به مردم به جای قناری بفروشند. اگر به معجزه باور ندارید اگر هنوز معتقد نیستید که از چاه چمگران سیاست در ایران معجعزه ای ممکن است بوقوع بپیوندد بهتر است توهم را کنار گذاشته و به واقعیت ها بنگرید. در ایران فقط یک جنبش است که نمایندگی مدرنیسم سکولاریسم ازادیخواهی و انسانیت بوده است وان هم جنبش کمونیست کارگری. نوشته های منصور حکمت مملو از این ایده هاست. من فکر می کنم بهتر است با جشمان باز به واقعیت ها نگاه کنیم. تعصب و پیشداوری را کنار گذاشته و بررسی کنیم. مسلما این جنبش کمونیست کارگری میتواند بسیار پیشرفت کند اما با همکاری همه روشنفکران و مردم زحمتکشی که به یک ایران آزاد و برابر و انسانی باور دارند این ممکن می شود. به امامزاده هایی که تا بحال هیچ معجزه ای نداشته اند بیهوده دخیل نبندیم.
۱٨۲۴۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣٨٨       

    از : ایرج رشتی

عنوان : جمهوری ایرانی در مقابل جمهوری اسلامی
آقای موسوی چه لزومی داشت بعد از تظاهرات میلیونی بعد از انتخابات این شعار را مطرح کنند."جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه کمتر"؟ با این شعار عقب افتاده و ارتجاعی و رادیکال خواست ژست خمینی را بگیرد و جنبش را زیر آب کند؟ بدرستی در برابر این شعار خطرناک که باعث تضعیف جنبش سبز می شود, ایرانیان مبارز بدرستی شعار جمهوری ایرانی را مطرح می کنند. حالا از آخوند کدیور گرفته تا برقعی و دیگران حمله را شروع کردند .در نوشته هاشان از جمهوری ایرانی مثل دراکولا از صلیب و یا مثل جن ازبسم الله می ترسند.
خواستهای مقاله آقای آذرنوش بنظر من درست می باشد.
۱٨۲۲۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣٨٨       

    از : کریم ن

عنوان : جمهوری ایرانی یا فرستادن مردم پی نخود سیاه؟
نویسنده محترم این مقاله میگوید “وظیفه اساسی جمهوری خواهان دموکرات و لاییک ایران است که در کنار خواست استعفای ولی فقیه و دولت احمدی نژاد و آزادی زندانیان سیاسی، شعار انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس موسسان را بمثابه شرط پیروزی جنبش ۲۲ خرداد و برقراری جمهوری ایرانی به میان مردم برده و از هیچ کوششی برای همگانی کردن این شعار فرو گذار نکنند.”
اینجانب چند بار با کامنت گذاری در پای برخی مقالات که به جمهوری ایرانی پرداخته بودند سوال مشخصی کرده بودم مبنی بر اینکه این جمهوری ایرانی چه مشخصاتی دارد و بر اساس کدام سابقه تاریخی و بر مبنای کدام الگوی مشخص و نمونه قابل استناد بنام جمهوری ایرانی خوانده شده است،( که البته هیچ وقت هم جوابی نگرفته بودم.) سوال مشخص جواب مشخصی هم میطلبد. تا آنجا که سابقه تاریخی نشان میدهد در هیچ یک از قرون و اعصار گذشته در ایران سلطنت زده و خلیفه زده نظام جمهوری برقرار نبوده که بشود به آن استناد کرد. پس کسی به من جواب بدهد که این جمهوری ایرانی چه صیغه ای است. اگر در مقابل جمهوری اسلامی است که بدیل آن میشود جمهوری غیر مذهبی و یا سکولار. اگر منظور آن سیستم جمهوری است که در ایران برقرار میشود که آولا اسمش میشود جمهوری ایران و دوم اینکه این عنوان نیز چیز ی از ماهیت حکومت نمیگوید. ممکن است جمهوری ایران باشد اما اسلامی باشد یا فدرال باشد و یا هم که جمهوری دموکراتیک خلق باشد.
نویسنده مقاله وقتی با قاطعیت به جمهوری خواهان دموکرات و لاییک وظیفه ترویج این شعار بی محتوی را تعیین میکند حکایت فرستادن مردم پی نخود سیاه نیست؟.
۱٨۲۲۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست