یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

طناب پوسیده ی حبل المتین - برزو نابت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آزاده

عنوان : این مقاله ومقاله رضا میهن دوست جالب ترین مقاله اخبار روز بود.
این مقاله و مقاله رضا میهن دوست جالب ترین مقاله های امروز اخبار روز بود که خواندم و بسیار آموختم.کاش همه این دو مقاله را بخوانند و بهم نزدیک تر شوند وفضا را بهتر کنند. ما چاره ای جز همبستگی نداریم. کمک کنید کشورمان را آزاد کنیم.
۱٨۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : حرفی که از دل مردم برخیزد بر دل نشیند
حرف دل مردم را به زبان طنز زیبایی بیان کردی. دستت درد نکند.
۱٨۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : علی تهرانی

عنوان : برزو خان ، سخن از دل ما گفتی
این حبل (طناب) را ۳۰سالی است آخوندهای عمامه به سر و فکلی به گردن ایرانیها انداخته اند و به هر طرف می کشند. تازه بعد از این همه بدبختی و نکبت، امثال دکتر یزدیها خودشان را به آن مقید می دانند و تغییرات را در داخل نظام جستجو می کنند. حالا شما پیدا کنید چه تغییری در یک حکومت دینی برپایه فقه شیعه می تواند اتفاق بیفتاد !! که به اسلام صدمه نزند.

بدبختی ایرانی جماعت یکی دو تا نیست !

http://www.mellimazhabi.org/news/۱۱۲۰۰۹news/۳۰۱۱yazdi.htm
۱٨۵۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱٣٨٨       

    از : مسعود راد

عنوان : خیلی هم خوبه!
من با قانون اساسی فعلی شدیدا موافقم به شرط اینکه دوتا کلمه اسلام و رهبر از توش برداشته بشه و دو کلمه حقوق بشر بهش اضافه بشه. بجز این دیگه هیچ مشکلی نداره!
۱٨۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱٣٨٨       

    از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی

عنوان : در نا امیدی بسی امید است
مقاله‍ی خیلی جالبیه از این جهت که با زندگینامه‍ی فردی نویسنده گره خورده.
با این وجود نتوانستم ناگفته بگذارم، و بخاطر چاه سی ساله خیلی نگران بودم. خیلی نگران هستم چون که ممکن است بسیاری واقعا این چاه را تنها به سی سال گذشته منحصر بدانند.
و خطرناک تر از همه این است که ما به برخی حرفهای این و آنی که به ما قول بیرون آمدن از چاه را نوید می دهند باور داشته باشیم.
من ترجیح می دهم نا امید باقی بمانم. هر چه باشد مثل معروفی هست که می گویند: «در نا امیدی بسی امید است»
۱٨۵۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱٣٨٨       

    از : مزدک دانشور

عنوان : قربان دهانت
عزیز زیبا نوشتید و بسیار خوش اخلاق انتقاد بنیادی خودتان را مطرح کردید...دستتان به قلم و جانتان پر شور
۱٨۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست