یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

منتظر اعتراضی از جانب شما بودیم!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حسن زارع

عنوان : اصرار بر تبعیض
دوستان محترم .حقوق بشر فردی و دینی و نژادی نیست .نقص حقوق بشر در کردستان را همچو پیراهن عثمان کردن و خود را از دیگر مردم ایران جدا کردن
خود نقص وندیدن اگانه حقوق بقیه مردم ایران است.
در این گشور فقط حقوق مردم کورد پیمال نمیشود در هر شهری و هر دهی حقوق مردم پایمال و هر روز از بین میرود.تکرار حقوق بشر کورد متاسفانه جنبه نژادی به خود گرفته و شرم اور است.اگر ان حقوق نقض میشود تنها برای شما نیست و شما موظف هستید که از حقوق مردم ایران بویژه ندارد دفاع کننید.
اگر در راستی فکر میکننید که نژاد دیگری هستید و اینده شما با بقیه مردم ایران
راه به سوئی نخواهد برد نامه نوشتن به خود ارتجاع چرا?
حاکمان همان دین را دارند که اهل تسنن دارند و این قاجعه از همان دین و باورها به عمر علی و محمد و اینها بر امی اید.

از مرک ان جوان باید متاسف بود ولی فراموش نشود که ان جوان ناکام در زیر ان دو پرچم نا اشنا با ما و اسلحه بدست چه هدفی را دنبال میکرد?
۱٨۵۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣٨٨       

    از : کامران ن

عنوان : توهم یا نادانی
این سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان یا غرق در توهم و نا بخردی است و یا از بیخ و بن نادان و کج اندیش است. این بهانه بازاری مابی هم که "مخصوصن این نامه را نوشتیم تا بدر بگیم و دروازه بفهمد" هم دیگر برای آگاهان خریداری ندارد. آخر بکدام دلیل و برهانی این دو وقیع عالیقدر را از نوع انسان میدانید که انتظار دارید در رد اعدام مبارزه فهرمانی همچون احسان سخن بگویند؟ مگر در ۳۰ سال گذشته کم از احسان ها گشتند و شکم پر نشدنی این تشنه حکومت اسلامی را پر تر کردند و شمشیر اسلامی را برنده تر. مگر همین دیروز یکی از این مادون انسان ها در مورد سالگرد زنده یادان پوینده و مختاری حرفی زدند؟ مگر این ها مخالف انسان کشی هستند؟ آخر این نامه نگاری های مسخره کی پایان میگیرد و مردم این سرزمین نفرین شده اسلام زده کی از خواب بیدار میشود و خود را از شر این اهریمنان آسوده میکند؟
۱٨۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣٨٨       

    از : ایران

عنوان : آقایان منتظری و موسوی باید دستور لغو شکنجه و اعدام در ایران را بدلیل ناشایستگی دادگاه ها و قضات آن را همین امروز بدهند.
کُرد وبلوچ و تُرک و عرب و فارس ندارد، همه ما اول و آخر ایرانی هستیم و حق زندگی در امنیت کامل در درون و برون مرزهای ایران را داریم. حقوقی که جمهوری اسلامی از بدو تولدش از همه ما دریغ داشته است و دنیا هم با آن همکاری کرده و میکند. از آغاز ورودش به قدرت هم امنیت داخلی و یکپارچگی ما را بخطر انداخت و هم امنیت خارجی ایران را.

از زمانیکه خمینی دجال و ایادی اش ایران را فتح کردند تاکنون هر کس که چاپلوسی نکرد و سر تعظیم در برابر این قوم و طایفه خائن ایران بر باده وایران ستیز فرود نیاورد به نابودی محکوم شد. اینان نیامده بودند که آزادی و استقلال وبرابری و برادری و...را برایمان بیاورند. قولش را دادند و ما ساده لوحانه پذیرفتیم و وقتی اعتراض کردیم که چرا زیر قول تان زدید مذبوحانه به ریش مان خندیدند و گفتند "خدعه کردیم آقا، خدعه". طرز تفکرشان، طرز تفکر اجداد بیابانی شان در ۱۴۰۰ سال پیش است و فرهنگ شان همان بی فرهنگی حمله وتسخیر سرزمین های دیگر برای غارت وتجاوز و تخریب بجای فرهنگ سازندگی، آبادانی و اشاعه صلح و صفا و شادی از طریق ایجاد امنیت جانی و مالی شهروندان در کشور و حفظ منافع ملی در درون و برون مرز. آقایان منتظری و موسوی مدافع نظامی هستند که بیش از ۹۰ مردم در ایران از آن متنفرند. همین آقای منتظری سی چهل سال پیش شکایت میکرد که آنزمان ها که یخچال و فریزر نبود!!! یعنی باید ایرانیان مثل اربابان اجداد او زندگی کنند و بجای خودرو و اتوبوس و هواپیما و ترن سوار خر و شتر و همدیگر شوند واز جایی به جایی بروند. اینان از آن قرن پریده بودند به قرن بیستم، و از شانس بد ما برای بار دوم به ایران ما. همان نفرت و کینه شتری شان را هم نسبت به ایران و ایرانی با خود آورده بودند. فتح ایران هم همانا و اسارت مردمانش و غارت و تجاوزشان هم همانا. همه کارهای زشت و شنیعی هم که تا کنون انجام داده اند برای حفظ پول ها و مقام هایی است که غارت این مستعمره که ما ایران می نامیمش برایشان مهیا کرده است.

همان تبعیضی که اعراب مسلمان سیزده قرن پیش با خود به ایران آوردند خمینی و ایادی اش هم سی سال پیش با خود به ایران آوردند. از همان روز اول ورودشان شروع کردند به زن ستیزی و حمله به فرهنگ و زبان و تاریخ و آداب و رسوم ایرانزمین با فردوسی و تخت جمشید و جشنهای چهارشنبه سوری و نوروز و......ادیان و مذاهب گوناگون در ایران و غارت و کشتار و تجاوز. همه این کارهای زشت و شنیع شان را هم به نام نامی اسلام شیعی دوازده امامی من در آوردی جدیدشان که هنوز سر و ته آنرا خودشان هم نیافته اند چه برسد به باورمندان شان انجام داده اند وبس.

احمقانه و مغرضانه است که شایع کنیم که اعمال اینها بدلیل برتر شمردن فارس و شیعه بر کُرد و بلوچ و عرب و تُرک و گیلک و ترکمن و ....است. به شکاف عظیم درونی خودشان از همان اول با قتل آیت الله شریعتمداری و بخصوص رفتارشان با نزدیکترین خودی هایشان در این پنج ماه اخیر نگاهی بیاندازید و قضاوت کنید. روح الامینی یک دانشجو با پدری در درون دستگاه قدرت مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفت و کشته شد چه برسد به احسان ها و ندا ها. وقتی با فرزندان خود چنین میکنند ما ناخودی ها که ۹۹.۹ کل جمعیت ایران را تشکیل می دهیم چه انتظاری میتوانیم داشته باشیم. دست به دامن منتظری و موسوی و ....شدن اثری ندارد. این آقایان خواستار ماندگاری این رژیم به هر قیمتی هستند وگرنه چرا آنروزی که سه میلیون ایرانی در اعتراض به نتیجه انتخابات کذایی شان مسالمت آمیز به خیابان ها آمدند را به خانه هایشان فرستادند. این آقایان خمینی پرست با نگه داشتن این سه میلیون آدم در خیابان ها میتوانستند خامنه ای و سپاه پاسداران را به زانو در آورند و به خواسته هایشان دست یابند. اگر این آقایان از قدرتی که مردم به آنها آنروز دادند استفاده کرده بودند ما اینهمه زندانی سیاسی و کشته و زخمی و اعدام شده و محکوم به اعدام حکومت نظامی اعلام نشده نداشتیم و کشور در خطر جنگ خانمانسوز دیگری نمی بود. آیا ما باید به اینها یادآوری کنیم که احسان اعدام شد و لطفأ اعتراض کنید و.....اینها اعتراض فقط به سهمی دارند که معتقدند از آنها به ناحق بوسیله خامنه ای و پاسداران سلب شده. اینها وجدان ندارند،باورمند به هیچ دین پاکی هم نیستند که با وجدان و انصاف و انسانیت سر و کار داشته باشد.

بجای دست به دامان کثیف اینان شدن ما باید همبسته شویم و کُرد و تُزک و بلوچ و .....را به رخ هم نکشیم که باعث تفرقه میشود و همگی خواستار حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران با حکومتی سکولار، دمکراتیک (به سبک اروپای غربی) که در قانون اساسی آن همه مفاد بیانیه حقوق بشر سازمان ملل گنجانده شده باشد باشیم.

این آقایان اگر راست می گویند باید همین امروز دستور لغو اعدام در ایران را بدهند بدلیل ناشایست بودن دادگاه ها وقضات.
۱٨۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست