سیاست تغییر رفتار رهبری یا تغییر قانون اساسی؟
-
ماشااله سلیمی - منوچهر مقصودنیا
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : مانی فرزانه
عنوان : کدام گزینش مناسب شرائط عینی امروز ایران ست
«ما» و « آنها»
این ضمائر در تمام فرهنگ های جهان متداول ست ولی ضد وار جمعی و سازنده ست.
ما نیز ۳۰ سال ست که به آن مبیتلا هستیم.
- در سال ۵۷ همه ی «ما» در حذف «آنها » متفق بودیم ولی کسی نبود بگوید ایران مال همه ست اگر «آنها» یعنی رژیم گذشته بد کردند «ما» نمی بایست مثل آنها عمل کنیم . ضمنا تمام «آنها» مجرم نبودند.
- امروز «ما» به ده ها «ما » تبدیل شده و «آنها » نیز صد تیکه شده. اصلا جا هاشون عوض شده ست ولی دوستان «ما» هنوز در همان عوالم ۵۷ هستند.
دوستان عزیز سلیمی و مقصودنیا فرموده اند:
[ «آنها» جنبش را از این می ترسانند که با رادیکال شدن سیاسی جامعه و طرح شعارهای فراتراز نظام، «بخشی » از شرکت کنندکان در جنبش سبز از آن بریده و جدا گردند. ولی این «دوستان» به دو نکته توجه نمی کنند.
اول اینکه، قسمت اصلی آن نیروئی که با رادیکال شدن جنبش از آن جدا می شوند کسانی هستند که تا به آخر خواهان حفظ نظام بوده و تا پایان بر شعار«جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر» تاکید دارند. چنین نیروئی در مقابل «هرگونه» تغییر و تحولی که راستای عبوراز نظام را بخود گیرد، مخالفت کرده و در مقابل آن قرار خواهند گرفت.
و دوم اینکه، اگر جنبش بخواهد خود را در حد خواسته های این نیروها (بخشی اصلاح طلبان درون و بیرون حکومت) محدود کرده و درنهایت در خدمت حفظ و تداوم نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد، درآنصورت «انبوه عظیم » نیروهای خواهان تغییر و تحول، آن نیروئی که حتی « هیچ اصلاحی » در نظام هم بدون آنها صورت نخواهد گرفت، از جنبش فاصله گرفته و ازآن دور خواهند شد. نتیجه ای که «دستگاه رهبری» نظام بر روی آن « سرمایه گذاری» زیادی کرده است. ] پایان نقل قول - تاکید بر کلمات «آنها» -«بخشی» - «دوستان» - «هرگونه »- «هیچ اصلاحی» - «دستگاه رهبری» -«سرمایه گذاری »
از این قلم ست.
بنظر من همانطور که در مقدمه عرض کردم «ما » سعی می کنیم برای حقانیت مواضع خود همیشه مواضع «آنها» را زیر سئوال بیریم یا خود را به کوچه ی علی چپ بزنیم.
امروز دیگر شرائط بکلی عوض شده و محال ست تمام نیروهای منتقد جمهوری اسلامی ایران مانند سال ۵۷ علیه شاه عمل کنند.
به جای این بحث های کلی به مبحث گذار از جمهوری اسلامی به مردم سالاری یا دموکراسی ببردازیم و احتمالات ممکن گذار و نیروهای طرقدار آن را بشناسیم و نقش و خواست مردم و بخصوص زنان و جوانان در نظر بگیریم :
- اصلاحات در جمهوری اسلامی با ولایت مطلقه ی فقیه - ذوب شدگان ولایت
- اصلاحات در جمهوری اسلامی با سلطنت ولایت فقیه - حجاریان و همفکرانش
- اصلاحات در جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه - کدیور ، سروش ، ملی -مذهبی ها
- اصلاحات در جمهوری اسلامی و تا فراروئی آن به جداپی دین از حکومت - اکبر گنجی
- گذار جمهوری اسلامی به جمهوری سکولار از طریق انتخابات آزاد و تغییر قانون اساسی موجود - جمهوری خواهان خارج از حکومت در ایران و خارج از کشور
- سرنگونی جمهوری اسلامی و تشکیل دولت موقت برای مجلس موسسان و تعیین حکومت آینده از طریق رفراندوم با علامت سئولات متعدد .
بی توجهی به این بلوک های سیاسی و پرداختن به موراد جزئی فقط نق زدن های روشنفکری تلقی میشود باید به یاری مردم بپردازیم نه اینجا بلکه در شهرهای ایران ! شما باید اثبات نمائپد کدام گزینش مناسب شرائط عینی امروز ایران ست و از کدام جریانات باید حمایت کرد یا به آن پیوست.
موفق باشید
مانی فرزانه
۱٨۵٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣٨٨
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|