سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی تحلیلی به اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورمان - جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت (داخل کشور)

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرمان

عنوان : دوروغ بزرگ که شاخ و دم ندارد
ادعا شده است که سازمان "اکثریت" بزرگترین سازمان چپ ایران است. لابد کسی که این ادعا کرده است در سال ۵۸ قبل از نابودی سازمان چریکهای فدایی خلق توسط خط امامی ها بسر می برد. سازمان اکثریت اکنون یک محفل کوچک می باشد که بعید است بتواند چند صد نفر هوادار در یک میتینگ جم کند. سازمان "اکثریت" به اعتقاد بسیاری از فعالین چپ نه "سوسیالیست" است و نه "چپ" و بیشتر نظراتش به لیبرال ها می خورد. برای دفاع از سوسیالیسم نیز نمی توان لیبرال اکثریتی بود پس این ادعای به اصطلاح هواداران غیبی داخلی این سازمان نیز یک ادعای تو خالی بیش نیست. اما حزب به اصطلاح کمونیست کارگری که هادی خرسندی از آن با نام کولیگری نام می برد یک چند محفل علنی سکتاریستی ذوب در مرحوم منصور حکمت می باشد که فقط در خارج از کشور وجود چند ده نفری دارد و هیچ ارتباطی با کارگران ایران نیز ندارد و باز بیشتر به یک سری محفل های روشنفکری لیبرالی دارد. اینها در حرف ادعای چپ بودن را دارند اما با سیاست های امپریالیسم در تضادی نیستند.
۱٨۹۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : نسل جوان تر و جوان

عنوان : رهبران چریک های فدایی خلق چه کسانی هستند؟
آقای نادر م، دوست گرامی

لطفأ به پرسش های زیر کوتاه پاسخ دهید، متشکر خواهم شد.

رهبران چریک های فدایی خلق چه کسانی هستند، سابقه شان چیست؟ این سازمان چند عضو دارد؟ آیا به مبارزه مسلحانه اعتقاد داشته و دارند، چرا؟ سیاست اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اش چیست؟ آیا در سیاست خارجی خود نسبت به آمریکا و اسراییل چه تفاوت هایی با رژیم دارد؟ در اقتصاد، تا چه حد اقتصاد دولتی باید باشد؟ آیا به کلیه مفاد منشور حقوق بشر معتقد است و تعهدی به آن داده است؟ تا چه اندازه پلورالیست است، ناخودی های سیاسی از نظر آنها کدام احزاب و گروه های سیاسی هستند، با وجود کدام یک از نحله ها ی عقیدتی در ایران پس از سرنگونی رژیم مخالف و یا موافق هستند؟

دلیل این سئوالات اینست که ما نسل جوانتر مایلیم که با مطرح کردن چنین پرسش هایی موضع همه احزاب و گروه های سیاسی را پس از وقایع ۲۳ خرداد بدانیم. سپاسگزارم.
۱٨٨۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣٨٨       

    از : جواد مفرد کهلان

عنوان : بر دخت آریای خوشخواب
خانم ایراندخت آریا (در آن پایین جدول)مثل اینکه دلتان بر استبداد سلطنتی گذشته لک زده است که به شماتت چپ نه چندان روشنفکر گذشته و حال، ولی به هر حال از جان و مال گذشته ملت پرداخته اید. نمی خواهم قانعتان بکنم که از این شناخت احساسی تان از گذشته ها دست بر دارید. فقط مطلبی محض اطلاع به عرض میرسانم: آن رژیم بله قربانهای به ظاهر آریا دوست شما با تعطیلی احزاب و روزنامه سیاسی در آن زمان و آزادگان گذاشتن و یکه تاز نمودن حزب سرتاسری مسجد و منبر در واقع بنیانگذار جمهوری اسلامی است. لا اقل اگر ملی گرا هستید. مراجع تقلید و قهرمانهای بزرگ نه چندان دور فاطمی و مصدق در نظر بیاورید که ایده آل ترین شخصیتهای من هم هستند.
۱٨٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : نادر م

عنوان : به جنبش شکست نخوردگان
اقای یا خانم جنبش! سازمان فداییان خلق ایران اکثریت بزرگترین سازمان چپ ایران است. چه شما بخواهید چه نخواهید. اما در مورد حزب کمونیست کارگری: این حزب معلوم نیست از کجا آمده، و طی چه روندی متولد شده و اینک وضعیتش این است. این نوشته ای را هم که شما اینجا گداشته اید نهایتا مثل همان سناریوی سفید و سیاه رهبر درگذشته تان حکمت است. چون کسی شما را جدی نمی گیرد، این نوشته هم با وجود این که نکات درستی در خود دارد، مثل آن نوشته فراموش می شود. واقعا حیف است. بهتر است شما بیایید همه اکثریتی شوید و این نظرات را بیاورید در آن سازمان مطرح کنید. چون اکثریت سازمان ریشه دار و خیلی بزرگی است شاید عملی هم شد.
۱٨۷۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣٨٨       

    از : چنبش شکست نخوردگان

عنوان : تا دیر نشده اسم خود را تغییر دهید که اکثریت خود موجب بی اعتبار شدن شماست
تحلیلتان از اوضاع که به سمت نفی رژیم می رود درست است ولی اشتباه می کنید که فکر می کنید که این می تواند در چارچوب موسوی و غیره بماند. این انقلاب به کمتر از تغییر رژیم تن نخواهند داد. همچنین شما آنقدر چپ را در همان جنبش ملی اسلامی سابق ضد امپریالیست خلاصه کرده اید که تلاشهای کمونیستهای انقلابی را نمی بینید. شاید به همین دلیل است که متوجه نیستید که همان خواندن خود به اسم اکثریت که عملا در طی این ۲۸ سال در حمایت از بخشی از این رزیم بوده است فقط خودر ا بی اعتبار می کنید. به شما توصیه می کنم که از این چنبره ملی اسلامی ها خود را بیرون بیاورید و نظرات حمید تقوایی در مورد انقلاب حاضر را بخوانید شاید بهتر بتوانید چپ جامعه را از دیدگاه کمونیستی نه جنبش ملی اسلامی بررسی کنید. وحدت و نزدیکی نظری چپ خود می تواند به ایجاد یک رهبری سیاسی منجر شود. اما بیش از آن شما خود احتیاج به یک خانه تکانی دارید. با ارزوی ازادی برابری و یک حکومت انسانی در ایران شما را دعوت می کنم که حول مانیفست انقلاب ایران که بدنبال می اید متحد شوید:

مانیفست انقلاب ایران:

انقلابی که از خرداد ۸۸ آغاز شد فوران خشم فروخورده مردم علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی است. این انقلابی برای خلاصی از نظامی فاسد و درهم شکستن ماشین کشتار و چپاول و جهل و دروغ است که سی سال زندگی مردم را به تباهی کشانده است. این انقلاب تا بزیر کشیدن کل حکومت اسلامی و درهم کوبیدن سراپای نظام ضد انسانی حاکم از پای نخواهد نشست.

اما این انقلاب فقط برای رهائی مردم ایران از بختک اسلامی نیست. یا حتی صرفا مایه امید و الهام مردم مناطق اسلام زده نیست. این انقلاب از دل مردم جهان سخن میگوید. در اساس، این انقلابی علیه دوره تاریکی است که با تهاجم "راست جدید" و "نظم نوین جهانی"، با "یازده سپتامبر" و عروج اسلام سیاسی، با اعلام "جنگ علیه ترور" و آتش زدن دنیا در "جنگ تروریستها" شناخته میشود. دوره ای که با مسخ انسان در مذهب و قومیت و ملیت، با تعریف رابطه با همنوع بر پایه "جنگ تمدنها"، با انکار حقوق جهانشمول انسان تحت لوای "نسبیت فرهنگی"، در واقع یک قرون وسطای "پسامدرنی" را به بشریت تحمیل کرده است. انقلاب ایران صدای "قطب سوم" علیه این قهقرای بورژوازی عصر ماست. صدایی که "آزادی، برابری، هویت انسانی" را فریاد میزند. از همین روست که برای این انقلاب در هر گوشه جهان ترانه ساختند. و "ندا" قهرمان محبوب مردم جهان شد.

انقلاب ایران قبل از هر چیز ضد حکومت مذهبی و اسلامی است. عمیقا سکولار و علیه حاکمیت جهل و خرافه و آخوند است. از این لحاظ وظایف نیمه کاره یا فراموش شده انقلاب کبیر فرانسه را بنحو رادیکال پی میگیرد. با پیروزی این انقلاب، مذهب نه فقط از دولت و آموزش و پرورش کاملا جدا میشود، بلکه هر امتیاز، قانون و سنتیکه به دستگاه مذهب اجازه دخالت در زندگی اجتماعی دهد نیز لغو میگردد. مذهب تماما به حیطه انتخاب داوطلبانه و عقیده شخصی افراد بزرگسال رانده میشود. مذهب رسمی الغاء میگردد و دست مذهب از جامعه و شئونات اجتماعی کاملا قطع میشود. بدین ترتیب برای اولین بار آزادی مذهب و لامذهبی بطور واقعی برقرار میشود. انقلاب ایران فی الحال مماشات دول اروپا و غرب با اسلام سیاسی و عقبگرد بیشرمانه از سکولاریسم را عملا زیر نقد کوبنده ای گرفته است. انقلاب ضد مذهبی در ایران آغاز "رنسانس نوین" در تاریخ بشر است.


انقلاب جاری در ایران یک "انقلاب زنانه" است. نه فقط به این دلیل که بطور بلافصل علیه آپارتاید جنسی و حکومت ضد زن برپا شده است، نه فقط از آنرو که زنان و دختران در صف اول تظاهرات ها و نبردهای شورانگیز خیابانی قرار دارند. بلکه همچنین به این دلیل که "آزادی زن معیار آزادی جامعه است" بیش از پیش به شعور توده های وسیع مردم بدل میشود. "برابری بی قید و شرط زن و مرد" حکم خدشه ناپذیر انقلاب حاضر است. این انقلاب گامی در ادامه تلاشهای بشریت مدرن برای رهایی از بردگی ننگین جنسی است. از انقلاب اکتبر تا جنبش های رهایی زن در غرب، از تظاهرات زنان علیه حجاب در اسفند ۵۷ تا سی سال مقاومت و اعتراض زنان علیه حجاب و تبعیض و تحقیر اسلامی، پشتوانه استوار و الهام بخش انقلاب حاضر در ایران است. پیروزی انقلاب کنونی نه فقط تاثیری شگرف در موقعیت و مبارزات زنان در کشورهای اسلام زده خواهد داشت، بلکه کل جنبش رهایی زن در جهان را به پیش خواهد راند.


انقلاب در ایران بر سر آزادی است. تحقق رادیکالترین و انسانی ترین تعریف از آزادی های فردی، مدنی، فرهنگی و سیاسی امر فوری این نسل "تویتر" و "فیس بوک" است که به انقلاب برخاسته است. هیچ شرطی بر آزادی بیان، اجتماع ، اعتصاب، تشکل، تحزب و دیگر آزادی های سیاسی را نمی پذیرد. هیچ مرزی بر آزادی انتقاد از "مقدسات" را برسمیت نمی شناسد. هیچ سانسور و ممیزی بر فرهنگ و هنر و ادبیات و فعالیت خلاقه انسانها راقبول نمی کند. علیه هرگونه دخالت دولت و یا هر نهاد رسمی در زندگی خصوصی، از جمله روابط و ترجیحات جنسی اعضای جامعه است. نه فقط "زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، که مقوله زندانی سیاسی باید برچیده شود. این انقلابی علیه اعدام و هر مجازات بیرحمانه و یا اسلامی است. نه فقط علیه "کهریزک" است که علیه "گوانتانامو" و فرهنگ سیاسی مترادف با آن، از "شوک تراپی" تا تبدیل شدن "تجاوز، شکنجه" به ابزار رسمی حکومت است. این انقلابی نه فقط برای "خلاصی فرهنگی" از اسلام و دیکتاتوری و هرگونه عقب ماندگی و رجوع به "فرهنگ خودی" است، که برای فرهنگی جهانی و انسانی و مدرن مبارزه میکند. از این لحاظ نزدیکترین سلف انقلاب ایران جنبش های حقوق مدنی و آزادیخواهانه دهه های ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم در آمریکا و اروپای غربی است. با این تفاوت که این انقلاب همراه مارکس از"جامعه مدنی" فراتر میرود و "جامعه انسانی یا انسانیت اجتماعی" را در افق خود قرار میدهد.

این انقلاب پاسخ کوبنده یک جامعه به فقر و تباهی کشیده شده به مفتخوران حاکم است. انقلابی است برای امحای فلاکت و بیکاری و تفاوت مدهش میان زندگی یک اقلیت میلیاردر و توده عظیم مردم محرومی که به زیر خط فقر رانده شده اند. این انقلابی نه فقط بر علیه تعویق چندین ماهه دستمزد میلیونها کارگر بلکه در اساس انقلابی است بر علیه نفس خرید و فروش نیروی خلاقه انسان و حاکمیت قوانین کور و بیرحم بازار بر زندگی انسان. این انقلابی است برای خاتمه بخشیدن به اعتیاد و تن فروشی، بی حقوقی و محرومیت کودکان کار و خیابان، بیخانمانی و افسردگی و خودکشی و دیگر مصائب ناشی از فقر که در جامعه ایران بیداد میکند. این انقلابی است برای "معیشت و منزلت" و "زندگی حق مسلم ما است".

بدینترتیب انقلاب جاری در ایران بر سر رهایی انسان در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و اقتصادی است. این انقلابی علیه همه هویت های کاذب اعم از مذهبی، قومی و ملی برای انسان و نهایتا پایان دادن به تقسیم انسانها به طبقات است. این انقلابی برای حرمت انسان، برای شادی، آزادی، رفاه و برابری همگان در برخورداری از مواهب مادی و معنوی زندگی اجتماعی است. و طبعا انقلابی برای بازگرداندن اختیار به انسان چه در ظرفیت فردی و چه اجتماعی است. در یک کلام، چنانکه از روز نخست اعلام کردیم، این "انقلابی انسانی برای حکومت انسانی" است. بدین معنی انقلاب در ایران به تلاشهای عظیمی در تاریخ وصل میشود. از اسپارتاکوس تا ژاکوپن های انقلاب فرانسه، از کموناردهای پاریس تا کارگران پتروگراد، از شوراهای انقلاب ۵۷ تا جنبش ضد کاپیتالیستی اوایل هزاره سوم میلادی که از سیاتل تا رم وسعت داشت. انقلاب ایران در اساس علیه بردگی مدرن مزدی است که دوره آن سالهاست به سر آمده و برای حفظ خود چنین به مذهب و خرافه و شکنجه و زندان و ترور و جنگ و بمب اتم متوسل شده است. این شعار دانشجویان تهران بنیادهای انقلاب ایران را بیان میدارد: "سوسیالیسم یا بربریت"!


پیروزی انقلاب مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، فصل نوینی در جهان میگشاید و تکیه گاهی برای پایان دادن به تاریخ طبقاتی و شروع تاریخ واقعی انسان خواهد بود.
۱٨۷۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : ایران ای سرای امید
از خواندن این مقاله باز احساس غرور و سرافرازی و امید در من بیدار شد. فکر میکردم که از فداییان اکثریتی که من نیز زمانی از فعالان آن بودم تنها مشتی خود باختگان و فرصت طلب باقی مانده اند. افرادی که در مافیاهای اقتصادی رژیم احمدی نژاد مشغول خانه سازی برای مستضعفان ونزوئولا هستند، مشغول لاس زدن با اصلاحطلبان آنهم از کوتوله ترینهایشان یا سیاست "بازی" ها و رئیس بازی هاشون توی اتحاد جمهوری خواهان...
دوستانی که قلبتان برای ایران میتپد به امید امامزاده نمانید و راه خودتان را بروید. مردم خسته و بیزار از رژیم قرون وسطایی امروز فریاد میزنند مرگ بر خامنه ای و اینجا همه منتظرند موسوی و کروبی یک نطقی بکنند که این آقایان چرتشان پاره شه و چه چه و به به کنند و بیفتند دنبالشون. چپ در خارج از کشور مرده است بابا. مگر شما دوباره در همان ایران پرچمش را بردارید و بعد از سقوط این رژیم سفاک جلوی دچار شدن به حکومت مدل روسی ولادیمیر پوتینی مافیایی را بگیرید.
۱٨۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱٣٨٨       

    از : ایراندخت آریا

عنوان : ازخواب برخیزید
ببینیدایرانمانرابه چه روزی انداخته اید؟حتی بجنگلهای ماهم رحم نمیکنندمانندموروملخ
جوانان مارامیکشندوشکنجه میکننداقتصادمُرده ،میهنمانراویران کرده اندچه کسی باین
تازیهاکمک کردتابقدرت برسندوماراباین بلایامبتلاسازندشمااحزاب وگروه هاوتوده ایهاو.....
چشمتانرابازکنیدایران مارادارندغرق میکنندشماهمچنان ببازیهای حزبی خویش مشغولید
وقتی ایرانرامنهدم وویران وتجزیه کردندآنوقت شمادست ازاین بازیهابرخواهیدداشت؟شما
فدائیان خمینی وآخوندهابودیدتابقدرتشان برسانیدچگونه میتوانیدنام خودرافدائیان خلق به
نامید؟کدام خلق؟خلق آخوندی یاخلقی که لحظه ای برای نابودی ایران نمیآساید؟مرگ
بردشمنان ایران،مرگ برخودفروشان ووطنفروشان.
۱٨۷۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست