سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

توجیه جنایات ضد بشری چرا؟ - سید کمال الدین نبوی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ادیب سرور

عنوان : جنایات غرب که در آن خانه کرده اید چه می شود؟
یک کلام از میلیونها کشته با بمب های اتمی و خوشه ای و فسفری بوسیله غرب
و جنایتکاران جنگی اش در اینجا نمی بینی. یک کلمه از سیاستهای اقتصادی و جنگی غرب که منجر به گرسنگی و هلاکت و آوارگی بیلیونها نفر در روی کره زمین شده است نمی بینی. این مزدوران و عاملین موظفند فقط خطاهای کشورهای مورد هدف همین کشورهای غربی صهیونیستی که تا بحال میلیونها نفر را به کشتن و بلیونها نفر را به گرسنگی و بی خانمانی کشانده اند بپردازند تا جیره حقیر خود را از دست انگل های بشریت بگیرید. شما هیچ حقانیتی ندارید و تا زمانی که اسیر و عامل مشتی آدمکش جنگی و صهیونیسم هستید کسی برایتان تره هم خرد نخواهد کرد.
۱٨۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨٨       

    از : پیمان شهرابی

عنوان : خمینی یک دژخیم بود
• تقدیرجنبش بیشماران را صاحبان این و آن عمامه و ریش تعیین نمی کنند. ازجرقه ها حریق و حالا آتشفشانی از اعماق نسلها برخاسته که جز با باران رحمت آزادی خاموش نخواهد شد. این جا و آن جا می توانند خاکی برگداخته ها بپاشند, ولی هیچ دسیسه و هیچ ملعون مرده و زنده ای قادرنیست جلوی سیل خروشان آزادی خواهی را سد کند. ملتی که برای گرفتن حقوق خود نترسی و دلیری یافته دیگرسربازایستادن ندارد. ارتجاع شنیده که جوانان چه فریاد می زنند ولی به گوش نگرفته : مرگ براصل ولایت فقیه , توپ/ تانگ / بسیجی دیگر اثرندارد,
• این بار – برخلاف آن باختهای تاریخی ملت ایران - سازمان و شهری ازرزمندگان هست, که سی سالست با هرفدایی که داده و هر رنج و شکنجی که برده, امروزحیّ وحاضراست..... بی خود نیست که شعاراین سلحشوران – ما زن و مرد جنگیم , بجنگ تا بجنگیم – در بین جنبش دانشجویی و صفوف خیابانها فریاد می شود...تازه این اول کارست.
۱٨۹۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : م جوان

عنوان : در باره عملکرد مجاهدین
جناب آقا یا خانم قربانی تروریسم:
سئوال های درستی را مطرح کرده اید و بنظر من زمانی که ایران آزاد شود همه افراد و سازمانهائی که شما در این نوشته اسم برده اید به شکل منصفانه ای در مورد عملکرد خود باید پاسخگو باشند.
و اما موضوع مورد بحث این مقاله آقای نبوی این نیست که حال کسی را بخواهد تطهیر کند بحث بر سر این است که ما بیدلیل به کسی تهمت نزنیم که در اینجا نویسنده مقاله معتقد است که آقای حکمت در مورد آقای بنی صدر انجام داده و بحث نویسنده این نیست که آقای بنی صدر حالا همه رفتارو سخنانش درست است یا غلط. و یا سازمان مجاهدین کارش درست بوده یا غلط آن در جای خود قابل برسی است.
ما همه قربانیان رژیم دد منش جمهوری اسلامی هستیم.
۱٨٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : قربانی تروریسم

عنوان : چه کسی باید جواب دهد؟
بنی صدر چه نسبت خویشاوندی و سیاسی با مجاهدین خلق داشته و دارد؟

آیا بنی صدر هرگز اعمال تروریستی مجاهدین خلق را چه در دوران شاه و چه در دوران خمینی محکوم کرده است یا خیر؟

چرا مجاهدین خلق با صدام حسین متجاوز همدست شدند تا با هم به ایران حمله کنند و ایرانیان را بکُشند؟ آیا این ثابت نکرد که مجاهدین خلق خائن به تمام معنا هستند؟ آیا مجاهدین خلق هرگز به این خیانت های کثیف خود اعتراف و از ملت ایران طلب بخشش کرده اند؟

آیا عملیات فروغ جاویدان را محکوم کرده اند یا مایه افتخار خود محسوب می کنند؟

آیا مجاهدین خلق اعمال تروریستی خود را کنار گذاشته اند، به اصول دمکراسی و منشور حقوق بشر سازمان ملل ایمان آورده اند؟ به نقد خود و رهبرشان پرداخته اند؟

رویهم رفته چند ایرانی بدست مجاهدین خلق در زمان شاه کشته و چند نفر بدست اینها از زمان خمینی تاکنون کشته شده اند؟

چه جوابی دارید که به پرسشهای بالا بدهید؟ برادرم را چه کسی در عملیات فروغ جاویدان کشت؟ خمینی دجال که جنگ می خواست تا برایش برکت بقا بیاورد و یا مجاهدین خلق که برای بقدرت رسیدن بطرف سربازان ایرانی تیراندازی کردن؟ چرا باید برادرم که نه جنگ خمینی را می خواست و نه پیروزی مجاهدین خائن را فدای جاه طلبی های ایندو می شد؟ چه کسی جواب خون نه تنها برادر من بلکه جواب دیگر خانواده هایی را که اینگونه عزیزانشان را از دست داده اند را می دهد؟

چرا شاه فداییان اسلام را که سینما رکس آبادان را به آتش کشاندند و ۴۰۰ زن و مرد و کودک را زغال کردند مجازات نکرد؟
۱٨٨۵۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : کمال ک

عنوان : قتل عام سال ۶۷ ماهها قبل از فروغ جاویدان برنامه ریزی شده بود
خمینی قصد نابودی زندانیان سیاسی را داشت و می خواست حکومتش را بعد از مرگ بیمه کند. این کشتار ربطی به عملیات مجاهدین خلق ندارد. عده ای حقیر و بی مسئولیت می خواهند کارهای خمینی را مثل حکمت توجیه نمایند.
۱٨٨۴۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : علی مرندی

عنوان : مرگ بر ستمگر ، چه شاه باشه ، چه رهبر !
حضرت مستطاب موسوم به [نیاز ] آقای کمال نبوی در باره ی نوشته ی آقای بیژن حکمت که خوشبخنانه در همین ضفحه ی اخبار روز در دسترس ماست ، بحثی را باز نموده ست که «آیه » نیست. ولی علیه اساسش علیه حکومت وقت ست .شما کلا بحث را بردید به مقایسه شاه وخمینی با هیتلر و استالین و نظائر آنها.
باید بشما «تحسین» گفت : کل علی عجب مغزی داری ! واقعا خوب موضوع را عوض کردی !
هنوز پژواک شعار مرگ بر ستمگر ، چه شاه باشه ، چه رهبر ! در آسمان ایران پیامی را بگوش همه جهان رسانده ست.
رضا پهلوی ، داریوش همایون و شرکا این روزها در «عزا» نشسته اند
( آیا میشود از مردم ایراد گرفت : بابا شاه که مرده ! با مردش چه کار دارید ؟ نه جانم ! این ها پیام ست )
تا کسی شکمش را صابون نزنه ! منظور مردم شاید آنهائی می باشد که با پرچم ملی و مردمی سه رنگ و شیر و خورشید همان رفتار نابخردانه ی حزب الهی ها را در مجامع بین الملی نمایش میگذارند و اخیر جلسه ی سخنرانی گنجی در استکهلم را بهم ریختند .
آدم ناخودآگاه یاد سومکائی ها و شعبون بی مخ میافتد و چماقداران ساواکی ؛ که ایران را «ساکت » کرده بودند و با کمال وقاحت میرفتند آلمان تا دانشجویان کنفدراسیون را نیز در خاک آلمان «خفه » کنند. فیلم های آن را مرتب می بینیم ولی آنها را با حزب الهی مقایسه نمی کنیم هر کدام نوعی از عقب ماندگی را نشان میدهد.
پلیس دانمارک در همین شنبه ی گذشته نمایشی از «افتدار» خود علیه فعالان نجات محیط زیست نشان داد که بخشی از آن را در تلویزیونها دیدیم. معلوم نیست این پلیس های «مقتدر» چرا هیچ وقت کاری به ساواکیهای شاه و خمینی نداشته وندارند !

بهمین دلیل ست که باند های سیاه شاه الهی و حزب الهی با کمال وقاحت در حال انجام ماموریت های خود هستند و نشان میدهند
مانند دو روح در یک بدن در تمام طول تاریخ همیشه شانه سائیده اند وه سر بقیه را زیر آب کرده اند !
واقعا کّ رونوشت مطابق اصل ست .حالا شما میخواهید ثابت کنید که شاه از آن دیکتاتور های نوع «لابت» بوده یا استالین «کمونیست » و هیتلر ناسیونال سوسیالیست ( بقول یک کاربر «چپ ملی » )

یک نکته را یادت باشد . از ۲۸ مرداد تا ۵۷ شاه و شرکا بر تمام جنایت ها و کثافتکاریها و خیانت ها ،‌با انواع ترفند ها و حداقل با سکوت
صحه گذاردند.

از ۵۷ تا امروز هم خمینی و ذوب شدگانش چه زنده چه مرده منحط ترین افراد جامعه ی ستم شاهی از فردوست بگیر تا قره باغی و احسان نراقی ها را برای سازمان دهی اراذل و اوباش فراری از زندانهای جنائی کشور درخدمت گرفتند. همان هائی که امروز مثل بهزاد نبوی ها قیافه ی ماتم زده و مادر مرده ها را بخود گرفته در روزهای انقلاب بذر جاسوسی و چماق کشی را به بچهه های حزب الله تعلیم میدادند و از خمینی تا پائین مشوق آدم کشی ها و چشم در آوردن ها بودند .

حالا شما میل دارید که دشمن دم دست که هنوز اصل هیکل نحسش در تاریک خانه های زیر زمینی سپاه مخفی ست را رها کننیم برویم سراغ بحث «آکادمیک» شاه «مدرن تر» بود یا خمینی ؟ در حالیکه شاه خودش را مثل خمینی کمر بسته خاندان اهل «طهارت» میدانست
«طفلک» به مکه هم «مشرف » شد ه بود نذر داشت که بقعه حضرت رقبه را نیز غبار روبی نماید ولی قسمت نشد به کربلا هم مشرف شود آنجا را برای خمیننی قبلا قرق کرده بود !

شما می گوئید «اعلیحصرت » آنطور هم «جانی » نبود که قابل مقایسه با هیتلر باشد و در کنار هم نوشته شوند !
من میگویم : نه جانم ! شاه آنقدر سفاک بود که آدمخوارانش را مثل رفسنجانی و خامنه ای به آلمان میفرستاد تا در روز روشن در برابر دوربین ها «خوش رقصی » کنند آب از آسیاب هم تکان نمی خورد دانشجوی بی گناه آلمانی نیز قربانی شد. مثل شهدای ۱۶ آذر که پیش پای نیکسون خونشان را ریختند.
۱٨٨۴٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : د ک

عنوان : یاد آوری
اولین کسی که اعدامهای اوایل انقلاب ضد سلطنتی را محکوم کرد که توسط خلخالی دژخیم انجام می شد سازمان مجاهدین بود
۱٨٨۴۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : باز هم مقایسه بی جایی است.
مثال مورد جزنی یک جنایت است، خلاف حقوق بشر و نشانه عقب ماندگی ساواک شاه. هیچ مدافع حقوق بشری نمیتواند از این عمل غیر انسانی دفاع کند. معیار ما ادعاهای این یا آن شخص و حامی نیست بلکه فاکتهای تاریخی. بهرحال تا جایی که میدانم مورد جزنی تنها مورد است . هیچ مدل سیستماتیکی و قاعده واری نداشت. علی رغم این تنها مورد شما باز هم به استناد آن نمیتوانید شاه را با هیتلر و استالین که کشتارهای میلیونی و نابودی سیستماتیک با مخالفین سیاسی و تمام کس و کارشان داشتند و یا حتی بیمار روانی مثل صدام حسین مقایسه کنید. من نمیدانم چرا ما دوست داریم همش مثال های بی ربط بزنیم. آیا تاریح گروگان منافع ماست؟ یا چراغ راهی برای خودشناسی و جلو گیری از اشتباهات آینده. در ضمن عجیبه که موقعی که صحبت زیر پا گذاشتن حقوق بشر توسط رژیم اسلامی را میکنیم به قریب دو هزار اعدامی که همان سالهای اول انقلاب شد و وابستگان رژیم گذشته تقریبا همه فله ای بی هیچ دادگاه -حتی همان فرمایشی- توسط خلخالی قتل عام شدند را نمیخواهیم به یاد بیاوریم یا هیچ گونه مثالی ازشان بزنیم. تاریخ کشتار رژیم از قتل عام مجاهدین و چپها در سال شست یا شست و هفت شروع نشد بلکه از همان اول انقلاب. آیا حقوق بشر مال گروه خاصی است و از زمانی شروع میشود که همگروهی های ما زیر تیغ جنایت رفتند؟ عجیبه که آقای نبوی ده ها مثال از جنایات رژیم اسلامی میزنند که همه هم درست است ولی همه از سال شست شروع میشود و به دوره قبل از آن هیج اشاره ای نمیکنند. آیا ایشان خودشان یا آقای بنی صدر و مجاهدین خلق که ایشان نام برده اند هیچ این اعدامهای فله ای و قومی را محکوم کرده اند؟ پس این حقوق بشر مورد نظر ایشان فقط مال خودی هاست؟
در ضمن از ان کاربرانی که نظر میدهند خواهش میکنم از توهین و فحاشی پرهیز کرده و با خویشتنداری و احترام به فهم خواننده قلمشان را به کار بیندازند. مگر اینکه به جای روشن کردن چیزی بخواهیم عقده گشایی کنیم و خودمان را خالی کنیم.
۱٨٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : پیمان شهرابی

عنوان : شاگرد جلاد دجال
آقای حکمت و آقای راستگو این مصاحبه نیست یک نوع دجال گری است برای توجیه
عقب افتادگی شما ست از قیام مردم ایران شما آنموقع که می گفتید بایستی از خامنه ای و خمینی بعنوان رهبر ضد امپریالیسم حمایت کرد ما عکسهای این دجال و جنایتکار را می کشیدیم پایئن و خوب می دانید شعار مر گ بر خمینی را با خون بهای آنرا پرداختیم بله این قیام از ۲۹ سال پیش ادامه دارد و امروز نتیجه دارد می دهد
شرم کنید از بی عملی و سکوت خودتان .
خمینی دژخیم را با خون بمردم معرفی کردیم و بهای آزادی خلقمان را لحظه به لحظه پرداختیم و افتخار می کنیم به سازمان پر از افتخار مجاهدین خلق ایران
صد هزار بار سپاسگذاریم از خدا که به خلق ایران سازمانی مثل مجاهدین اهدا کرده است .تو در اشل و سقف آن نیستی که درک کنید امیدواریم یک روزی درک کنید
اگر جنستان دارای جوهره آزادیخواهی باشد با هر عقیده ای میتوان مجاهدین و فدای آنها را فهمید.فقط باید صادق و زلال بود
۱٨٨٣۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

    از : ماهان شاهد

عنوان : به خانم یا آقای نیاز
به قسمتی از نوشته تان دقت نمایید: (///// ...کجا زمان شاه محکومی که چند ماه توی زندان بود میگرفتند و دوباره محکومش میکردند انهم به اعدام؟ .../////) آیا کشتن بیژی جزنی به همراه شش تن از همراهانش و نیز دو تن از مجاهدین در تپه های اوین در فروردین پنجاه و چهار را به فراموشی سپرده اید؟ آنها هم در حال گذراندن دوره محکومیت شان بودند. آیا به این زودی میتوان بخاطر جنایتهای جانیان اسلامی، جنایتهای رژیم سلطنتی را به فراموشی سپرد؟ پس حافظه تاریخی تان کجاست؟
۱٨٨٣۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آذر ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست