عنوان : تصحیح
عسگر آهنین عزیز درود بر تو. گیلانی جنایتکار دو فرزند خود را اعدام نکرد. جعفر فرزند بزرگترش در همان اوایل قیام در اثر تصادف رانندگی درگذشت. پسر دوم او کاظم که عضو مجاهدین بود در ضربه ده مرداد ۶۱ در خانه تیمی در حین درگیری با پاسداران کشته شد. پسر سوم او مهدی هم که عضو سازمان بود به هنگامی که با تعداد دیگری از اعضا قصد رفتن به کردستان در سال ۶۱ را داشت به تور ایست و بازرسی وزارت اطلاعات در یکی از شهرهای آذربایحان افتادند و همگی طی یک درگیری کشته شدند.

آقای نادر گرامی. شادروان منتظری چندین بار تکذیب کرد که فتوای تجاوز به دختران باکره از او نیست و ان را "تهمت محض" خواند. دستخط اش در این رابطه در سایت ها هست. می دانیم که آدم صادق و صریحی بود و به حرفش می شود اعتماد کرد. اما فتوای کشیدن خون زندانیان ، نامه ای بود که موسوی دادستان کل انقلاب وقت، به خمینی نوشت و از او اجازه این کار را خواست و خمینی اجازه داد. سند این فتوای جنایت کارانه نیز در اینترنت هست.
۱۹۰۹۹ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣٨٨       

عنوان : این فتوا ها را کی داده بود؟
براستی که حافظه تاریخی بسیاری از ایرانیان به صفر رسیده. ۲ تا فتوا زیر را آقای آهنین و شیفته حکومت جنایتکار اسلامی، گنجی، بیاد دارند چه کسی در اوایل سالهای ۶۰ که حکومت اسلامی عطش خونخواریش اوج گرفته بود، داد؟؟ یا حافظه ای در کار نیست و یا "تقییه" اسلامی پر سود هست؟
۱. دختران باکره را شب اعدام بعقد بازجویان و شکنجه گران (لشگریان اسلام عزیز) در آورید تا هم این دختران "محارب" به بهشت نروند و هم اسلام به اصول دین اش (مسایل جنسی) پایدار
۲. خون زندانیان سیاسی را قبل از اعدام بگیرید و به لشگریان اسلام در جنگ "حق علیه باطل" بدهید
براستی اگر حافظه ای در کار نیست، شرم هم بی معنا هست؟
۱۹۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨٨