عنوان : ناسیونالیسم ایرانی و متد بر رسی کلاسیک آ کادمیک
خواستم توجه نویسنده را به این نکته جلب بکنم که به گمان من تحلیل ایشان بر مبنای نگرش چپ کلاسیک و خطی(موازی نگری جوامع با یکدیگر ) استوار است که قا در نیست نگاه همه جانبه و پیچدگی یک جامعه درهم ایرانی (غیر هموژن) و از نظر تاریخی در جذب و دفع درونی خویش را بازگو نماید. ناسیولیسم ایرانی عمیقا فرهنگی است و آنهم آنچه برجسته است فرهنگ نوشتاری پارسی و گُفتاری به همین زبان است . این فرهنگ به اجبار تاریخی وظایف نا خواسته سیاسی را بر دوش گرفته است . عواملل گوناگون در این کار دخالت داشته اند از جمله . تهدید ، ترس از نابودی (هجوم اعراب، مغول و ..) . این را در دوران کنونی دیدیم، حمله عراق به ایران، وجود رژیم فعلی .. و بالا رفتن احساس میهن دوستی در سرودها ، شعارها و.. . این نوِ ع ناسیو نالیسم در عملکرد دولتمردان ، دیکتاتورها به عنوان حربه در کوبیدن هر مخالف بکار گرفته شد ، اگر این مخالف کرد، بلوچ ، آذری، ترک، عرب بود ..سختر و بی پرواتر عمل کرده است . این موضو ع به خودی خود عذری برای دیگران ، گروههای قومی ، مذهبی ،ملی ایجاد نمی کند که اشتباه تاکتیکی ، تاریخی آنها را نبینیم فعلا بحث آنها نیست. امتیاز نویسنده در خیرخواهی گفتاری و ادبیا ت بکار گرفته شده است که این اساس گفتار دمکراتیک است البته اگر ما بخواهیم بدون سر و صدا دیا لوگ داشته باشیم. من فکر میکنم گفتار چند جانبه ، بین مردم ، ر وشنفکران و کارشناسان اجتماعی بر مبنای آمار، و آنالیز ، جستجوی علمی فقط شروع خوبی است و نباید عجله در قضاوت با خواندن چند مقاله به نتیجه گیری سریع دست است . نفهمیدن روح ناسیولیسم فرهنگی فارسی ایرانی و همکاسه کردن آن با شوونیسم ایرانی و یکسانسازی آن با استبداد شاهان نه تنها کمک به بحث نمیکند (البته اگر تمایل به بحث چند جانبه باشد) منجر به رشد شوونیسم فکری پارسی میشود و آب به آسیاب آنها ریختن . به ندرت مقاله از کسی می بینم که به این مهم توجه داشته باشد شایدبه خاطر این است به سختی کسی ایرانی فارس زبان یا"نیمچه فارس" که سعی کند بفهمد یک کرد دردش چی هست با اینکه ما "فارسها" یا "نیمچه فارسها" خودمان ِعا شق کردها یمان هستیم و در هر عروسی یا جشن تا رقص کردی نکنیم قانع نمی شویم. ترکها یا آذریها را حرفش را نزن .. آنها صاحبخانه هستند یعنی یک ترک پادشاه، رئیس جمهور ، وزیر ، وکیل .. آنقدر عادی است که یک فارس زبان در مغزش شکی بر نمی انگیزد .. اما یک وزیر با لهجه رشتی ..فراموش کن .. یک کرد با لهجه کرد غلیظ رئیس جمهور .. قابل تصور نیست ... البته از نویسنده معذرت میخوام دور شدم ... ولی قصد داشتم روانشناسی فرهنگی یک فارس زبان را کمی بیان کنم .. گزافه ممکن است گُفتم ولی هدف دادن تصویر سریع بود. بنا بر این هر بحثی که هدف روشن سازی باشد باید بستر اجتماعی خود را همان جور که هست ببیند تا مخاطب گوناگون یابد وگرنه همانها که بله گویان هستند خود از قبل می دانند که چه فکر می کنند. با سپاس از این گونه فرصت سازی .
۱۹۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣٨٨       

عنوان : درود بر شما نویسندهٔ گرامی‌
بسیار شیوا و با نگاهی‌ واقع گرایانه به شرایط ایران نوشته‌اید.
۱۹۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣٨٨       

عنوان : تغییر گفتمان
دوست گرامی جهانبخش عزیز
دستت درد نکند برای نوشته خوبت. تلاش شما در تغییر گفتمان ناسیونالیستی رایج و عقب مانده بسوی همبستگی دمکراتیک و آگاهانه شایان قدر دانیست. امیدوارم نوشته های بیشتری از شما ببینیم.

قربانت
۱۹۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣٨٨       

عنوان : V
جمهوری ایرانی
همان فرهنگشهراست
که جامعه وحکومت را بربنیاد فرهنگ مردمی ایران میگذارد
فرهنگ ایران، فرهنگی فراسوی مذاهب وادیان ومسالک واقوام وطبقات است!!!!!
درفرهنگ ایران،خـردِ انسان اصل فـردیّت هرانسانی است!!!!!!
درفرهنگ ایران ،برترین مرجعیت درحکومت ، خرد ِبنیادی خود ِانسانهاست
حکومتی در فرهنگ ایران حقانیت دارد که استوار بر خرد انسانی باشد!!!!!!

شـاه ، درفرهنگ اصیل ایران، فقط نام سیمرغ بوده است!!!!!!!!!!!!

این ملتست که فقط خـدا, شاه , رهبر, پیشوا است
همه قدرت رُبایان درتاریخ، این مقام را غصب کرده اند
همه شاهان ایران و ایدئولوژیها (مذهبی، کمونیست، سوسیالیسم, پانیسم، ناسیونالیسم و ...) غاصب حق مسلم ملت بوده اند
۱۹۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣٨٨