یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

افراط گری در جنبش - مهران مصطفوی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پرویز مرزبان

عنوان : مشروعه خشونت زا ست !
موضوع اساسی تر از این ست که نویسنده نوشته .

از مشروطه تا امروز تلاش شده تا از دستاوردهای بشری برای اداره ی مملکت سود برد زیرا راهکردهای تاریخی و ایرانی در مجموع نا کار آمد بود.
برداشت های طلایه داران مشروطه از آموزش های اروپائی constitution برای تدوین قانون اساسی از همان برای شرائط ایران با حک و اصلاحاتی روبرو شده بود که دکتر آجودانی آنرا در مجموع به «مشروطه ی ایرانی » نامگذاری کرد.
زیرا؛ با اعتراض روحانیون قرار گرفت که موجب «تعدیل» و «حذف» بسیاری از مهمترین شالوده های مهندسی جامعه مدنی گردید.این سایه ی سنگین شریعه در انقلاب بهمن بکلی روح مدنی و مردمی مشروطه را از دستور سیاسی خارج نمود.

در قبل از انقلاب هم از خمینی تا منتظری ـ نهضت آزادی و شریعتی ـ بنی صدز و جنبش مسلمانان مبارز همه برای انحلال نهادهای بر آمده از مشروطه constitution کنار آمده و بجای مجلس موسسان از خودشان «خبرگان» علم کردند. بجای اتحادیه و سازمانهای غیر دولتی «انجمن اسلامی» راه انداختند.از همه مبتذل تر در قلمروی علم وفن هم نمونه های مسخره ای مطرح شد که مایه ی آبروریزی ایرانیان بود که تا ۵۷ نوانسته بود در زمینه های علمی خود را در سطح جهانی بروز updatedبرساند. اقتصاداسلامی و جامعه های مهندسی اسلامی و نظائر آنها قابل ذکر ست.

موضوعی که هنوز در ایران مورد بحث جناههای حکومتی ست تناقض همین التقاط ست که آیا اراده و رای فرد فرد مردم را باید مرعی داشت ؟ چیزی که با قانون اساسی مشروعه ی جمهوری اسلامی بکلی قابل بحث نیست.

تمام گرفتاریها در قانون اساسی دیده میشود و باید دید کدام نیروها با آن گره خورده اند و تا چه حد !

به صف بندی مشروعه خواهان را توجه فرمائید:
ـ ذوب شدگان ولایت مطلقه ی ولایتی/ خلافتی ـ موئتلفه و شرکای سیاسی روحانی و نظامی..
ـ طرفداران ولایت فقیه «مشروطه» تز حجاریان و اصلاح طلبان حکومتی
ـ طرفداران جمهوری اسلامی «اولیه» بنی صدرـ نهصت آزادی ـ ملی ـ مذهبی ها
کدیور و گنجی و سروش و مهاجرانی

حال به نیروهای سکولار توجه کنید:
ـ طرفداران جمهوری در چارچوب قانون اساسی بر آمده از مجلس موسسان منتخب نمایندگان تمام آحاد ایرانی
ـطرفداران جمهوری با تاکید بر جدائی دین از حکومت
ـ طرفداران جمهوری سوسیالسیتی

ـ طرفداران بازگشت پادشاهی

هرکس که نخواهد رقابت این نیروها را در داخل و خارج از کشور که به اشکال
مختلف خود را نشان میدهد تائید نماید و به ترهات حکومت و هوادارانش بسنده کند روز بروز مشکلات پیجیده تر خواهد شد.

در سال ۵۷ اتحاد ناننوشته تمام نیروها ی مذهبی و سکولار علیه حکونت شاه به شکست انجامید. دیگر نمی تواند با اراده ی نیروهای مشروعه خواه با اشکال مختلف آن تکرار شود.


موسوی ، کروبی ، خاتمی ،یزدی ، بنی صدر و..و.. تمام اصلاح طلبان مذهبی باید این واقعیت را بپذیرند و هر یک ساز خود را نزنند.اعتراضات میلیونی برای حق رای نماد مشروطه خواهی و مدرن ست
که در تمام اروپا و جهان برسمیت شناخته شده ست. بدون انتخابات آزاد و قانون اساسی مدرن و متعارف خشونت بین نیروهای رقیب و منقد رژیم علیه حکومت اجتناب ناپذیر ست.
۱۹٣۲٨ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣٨٨       

    از : secular

عنوان : V
جمهوری ایرانی
همان فرهنگشهراست
که جامعه وحکومت را بربنیاد فرهنگ مردمی ایران میگذارد
فرهنگ ایران، فرهنگی فراسوی مذاهب وادیان و مسالک واقوام و طبقات است!!!!!
درفرهنگ ایران،خـردِ انسان اصل فـردیّت هرانسانی است!!!!!!
درفرهنگ ایران ،برترین مرجعیت درحکومت ، خرد ِبنیادی خود ِانسانهاست ، نه گاتا، نه قرآن، نه مارکس، نه...
فرهنگ ایران ، حکومت را بر پایه خرد انسان میگذارد!!!!!!. حکومتی در فرهنگ ایران حقانیت دارد که استوار بر خرد انسانی باشد!!!!!!!

شـاه ، درفرهنگ اصیل ایران، فقط نام سیمرغ بوده است!!!!!!!!!!!!

این ملتست که فقط خـدا, شاه , رهبر, پیشوا است
همه قدرت رُبایان درتاریخ، این مقام را غصب کرده اند
همه شاهان ایران و ایدئولوژیها (مذهبی، کمونیست، سوسیالیسم, پانیسم، ناسیونالیسم, سلطنت طلبان و ...) غاصب حق مسلم ملت بوده اند

ملت، تنها به خودش میتواند اعـتـماد داشته باشد!!!
جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی,
احزاب مدرن سیاسی-مدنی هستند که از دل
جامعه مدنی ایرانزمین برخاسته اند.

برای نهادینه کردن جامعه مدنی گاردهایتان بر
روی تمامی ایدئولوژیها (مذهبی، کمونیست، سوسیالیسم, پانیسم، ناسیونالیسم, سلطنت طلبان و ...) ببندید !!!
قدرت سیاسی و ثروت ملی از آن جامعه مدنی است!!!!!!!!!!!!!!

در سرزمین ایرانزمین تاریخ مصرف سلطنت و ایدئولوژیها به پایان دوران خود رسیده است!!!!!
ایدئولوژیها آزادی, دمکراسی و پیشرفت را بر اساس باورهای دگماتیسم خویش تعریف مینمایند که در نهایت به دیکتاتوری ختم میگردد!!!!!
۱۹۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست