از : عاقل مرد
عنوان : قرار است خامنه ای را سر به نیست کنند تا به حال هم موفق بودند
هاشمی و خاتمی و کروبی و موسوی با هم قسم خورده اند خامنه ای را از سر راهشان بردارند خامنه ای هم از همین می ترسد و فوری احمدی نژاد را سر کار گذاشت این اعلامیه ها ی موسوی و هاشمی و کروبی و خاتمی هم فقط سرکاری است . قرار است خامنه ای را سر به نیست کنند و تا به حال هم موفق بودند اول ابرویش را در ایران و دنیا بردند از ایت الله به مقام گاو و خر کشاندنش حالا هم مردم را متحد کردند چه داخل و چه خارج و جهان را که باید خامنه ای برود همین اتفاق هم دارد می افتد
۱۹۵۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : آقای موسوی از خودشان است چه انتظاری دارید؟
آقای موسوی وقتیکه بعد از ۲۰ سال به سیاست باز گشت اعلام کرد که فقط چون می ترسید جمهوری اسلامی برود و انرا در خطر دید به سیاست باز گشت. ایشان نه ادعا کرد برای کسی آزادی بیاورد و نه برابری. ایشان هدف خود را از روز اول حفظ نظام جمهوری اسلامی اعلام نمود. بیانیه ایشان فقط به جناح دیکر شرایطی را پیشنهاد می کند که بوسیله آن بتوان این جنبش را شقه کرد و بعد سر آنرا برید و نظام را حفظ کرد. جنبش ملی اسلامی و جریانات وابسته به آن نیز که وجودشان به این نظام است از توده ای و اکثریتی گرفته تا جمهوریخواه ملی و نهضت ازادی و مجاهدین انقلاب اسلامی و ... همگی به شکلی در این ۶ ماه سعی داشتند این نظام را از سرنگونی نجات دهند. این بیانیه هیچ چیزی برای مردم ندارد. فقط به جناح دیگر می گوید ما را هم شریک کن و کنار نگذار و از زیاده رویهای سپاه در کار های اقتصادی انتقاد می کند چون فضا را برای جناح ایشان تنگ کرده و آنرا کنار گذاشته. ایشان جنبش مردم را وسیله قرار داده که امتیاز بگیرد و بعد سر جنبش را ببرد. اگر نه هم ایشان بیشتر از ۷ سال نخست وزیر بوده و هم خاتمی ۸ سال. غیر از کشتارو فقر وفلاکت چیزی نصیب مردم نشده است. انتظاری بیشتر از ایشان نیست که باز هم بخشی از مردم را منافق بنامد و بخواهد از کیسه مردم برای اسلام عزیز مایه بگذارد. از توده ای و اکثریتی و ... هم همان تراود که در اوست. مدت ۳۱ سال است به هر شکلی سعی کرده اند این نظام را حفظ کنند و در همین ۶ ماه هم از متحدین سرسخت موسوی و کروبی بوده اند. اما میرسد به کمونیستها و جنبش چپ. این جنبش همانطوریکه پیش بینی می کرد مردم ایران در دارالمجانین زندگی نمی کنند که بعد از ۳۰ سال نفرت از جمهوری اسلامی به خیابان بیایند که برای آیت الله فکلی و لبخند زن علیه آخوند اخمو شعار بدهند. خواسته های این جنبش انقلابی آزادی و برابری و یک حکومت انسانی است. این جنبش میرود تا با ایجاد شکاف بیشتر در بالا و تضعیف قدرت رزیم دست به تشکیل ارگانهای قدرت خود در پایین بزند. هم اکنو ن تشکیل هسته های مقاومت مردمی در محلات و داتشگاهها و ... شکل کرفته و این هسته ها بودند که تظاهرات عاشورا را هدایت کردند و محاسبات همه اصلاح طلبان را به هم ریختند. این هسته ها ارگانهای قدرت مردم از پایین می باشند که در حال شکل گیری است و اگر به همین وضعیت جنبش در حال پیشروی باشد ما با بزرگترین انقلابات در ایران که میتوان انرا با انقلاب روسیه یا فرانسه مقایسه کرد روبرو خواهیم بود. به نظر من نیروهایی که دستشان به همکاری با این رژیم آغشته نبوده و ریگی بخ گفش ندارندکه این رژیم را نگه دارند بهتر است از این ارگانهای قدرت مردم پشتیبانی کنند تا شکل بگیرد و احزاب سیاسی بتوانند بطور آزادانه در ان فعالیت نموده و به سمت شکل دادن یک حکومت مردمی حرکت کنند. این حکومت مردمی بدون سرنگونی این رژیم امکان پذیر نیست. اگر واقعا خواهان کم شدن کشتار هستند کم درد ترین راه سرنگونی رژیم از طریق سازمان دادن مردم در ارگانهای خود است. این شیوه هم جلو درگیری جناحها را خواهد گرفت و هم رژیم را با نیروی ملیونی خود از کشتار منصرف خواهد کرد. این حرفها را وقتی ۶ ماه پیش می گفتیم بسیاری از شما ممکن بود باورتان نشود ولی الان متوجه شدید که این جنبش انقلابی به همان سمتی می رود که از آغاز آن ما پیش بینی کرده بودیم. این جنبش تا در خیابان است و با پای خود رای می دهد، یک جنبش چپ است. هیچ نیروی راست و حتی مرکز خواهان انقلاب نیست. به ادبیات اینها اگر نگاه کنید کلمه انقلاب موجب کهیر زدن پشت اینها می شود. بنابراین این جنبش انقلابی را برسمیت بشناسید. سعی کنید انرا از زیر گرد وخاک این بچه ملاها در بیاورید و به آن کمک کنید که جان بگیرد. پایه های یک حکومت مردمی از میان این جنبش انقلابی شکل خواهد گرفت. بیانیه اقای موسوی نیز بیشتر بدرد همان خواهر و برادرانشان در جنبش ملی اسلامی میخورد. مردم هم تا کنون نشان داده اند که به خوبی قادرند از اختلافات اینها استفاده کنند و در آینده نیز استفاده خواهندکرد تا هم جنبش خود را متشکل تر کنند و هم اختلافات اینها را شدیدتر سازند تا نتوانند متحدانانه به سرکوب دست بزنند. این یک نکته مهم برای جنبش انقلابی است که تا موقعیکه جناحهای رژیم فکر کنند امیدی هست که آنرا کنترل کنند دست به سرکوب گسترده نخواهند زد. این تاکتیک را باید دید ولی نباید جنبش انقلابی را که از این تاکتیکها برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کند فراموش کرد. بیانیه موسوی بایستی از هر طرف مورد حمله قرار بگیرد نه به این دلیل که مردم توهمی به این نخست وزیر محبوب امام خمینی دارن بلکه بدین لحاظ که نگذارند این جناحها و از جمله جناح مغلوب حول هیچ برنامه ای وحدت پیدا کنند. اگر جناح موسوی بتواند وحدت پیدا کند بقیه جناحها ممکن است به طمع افتاده و حول ان وحدت کنند و این یعنی وحدت نظام برای سرکوب. هما ن وحدتی که در سال شصت اتفاق افتاد. تا شکاف وجود دارد چه در میان جناح غالب و چه جناح مغلوب مردم برنده هستند. این یعنی اینکه هیچ جناحی نمی تواند به تنهایی دست به سرکوب بزند و این یعنی اینکه مردم دست بالا را دارند چون مساله قدرت سیاسی هنوز باز است. حتی موسوی هم به قدرت برسد باز هم نمی تواند حکومت کند. این وضعیت تا سرنگونی رژیم اگر بتواند ادامه پیدا کند مردم کمترین تلفات را خواهند داد. آزادی و برابری و حکومت انسانی کار جنبش ملی اسلامی و ناسیونالیستهای طرفدار غرب نیست. کار جنبش کمونیستی است که همیشه طرفدار انقلاب بوده و امروز مردم در خیابان به همان شیوه ای عمل می کنند که ۳۰ سال است این جنبش تیلیغ می کند.
۱۹۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨
|
از : بهنام قدیمی
عنوان : عقرب و لاک پشت و تقاضای چوپان ساده لوح و احیانا خوش قلب ازگرگ درنده برای مذاکره مدنی
روزی عقربی می خواسته از رود خانه ای بگذره که چشم اش به لاک پشتی می افته که در رودخانه برای خودش شنا میکرده. عقرب لاک پشت را صدا میزنه و ازش خواهش میکنه که ایشان را به آنطرف رودخانه برسانه. لاک پشت که قبلا در باره نیش زهرآگین عقرب چیز هایی شنیده بود رو به عقرب می کنه و میگه که من نمی تونم بهت اطمینان کنم برای اینکه تو ممکن است که مرا وسط اب نیش بزنی. عقرب یه نگاه عاقل اندر سفیه میکنه و میگه که من اینقدر هم احمق نیستم که وسط اب تو را نیش زنم برای انکه اگر تو را بکشم آنوقت خودم هم غرق میشم. لاک پشت ساده لوح هم منطق عقرب را قبول کرده و عقرب را سوار دوشش می کند. وسط اب عقرب صدای وحشتناکی در می آورد. لاک پشت ازش می پرسد که چی شده که عقرب جواب می دهد وقت نیش زدنم فرارسیده و من باید تو را نیش زنم. لاک پشت میگه اولا قول داده بودی که مرا نیش نزنی و ثانیا در اینصورت هر دوتایمان هم خواهیم مرد. عقرب موافقت خودش با حرف های منصقی لاک پشت را اعلام میکنه ولی میگه که دست خودم نیست و نیش زدن در ماهیت و ذات من است. شعر " نیش عقرب نه از ره کین است-- اقتضای طبیعت اش این است" را هم به همین خاطر سروده اند.
این نوشته آقای موسوی صحنه ای را در ذهن ام مجسم کرد که چوپانی ساده لوح ولی خوش قلب و منطقی می خواهد با استدلال با گرگی که گرسنه و زخمی خورده و درنده گی هم افزون شده است مذاکره کند . چوپان قبول دارد که گرگ هم حق حیات دارد و باید از طریقی امرار معاش کند اما از زیاده کشی گرگ انتقاد دارد .ایشان عرق ریزان تلاش دارند که گرگ درنده را قانع کنند که کشتن یه گوسفند برای مصرف روزانه اش زیادی است و اگر ایشان موافقت کنند می توانند سر مصرف روزانه اش به تبادلی برسند که مابقی گوسفند به هدر داده نشود.
چوپان خوش قلب است و پیشنهادش منصقی و معقول و انسانی است اما این دز ماهیت گرگ نیست که رفتارش را بر مبنای منطق قرار دهد. گرگ درنده بهد از گوش کرده به اندرز های ایده آل چوپان نگاه عاقل اندر سفیهی بهش انداخته و بکار روزانه اش می پردازد.
اقای موسوی انگار که از ماهیت و ذات این دستگاه آدمخور هیچی نمی دانند و فکر می کنند که دارند به دولت مردان اروپایی پیشنهاد می دهند ایشان نمی دانند که تمامی افراد تشکیل دهنده این ماشین شکنجه مخوف همه اش تا بن استخوان عقده ای و خرافاتی و حقیر و جاهل و جانی اند و با هزاران ریسمان اقتصادی و روابط خانوادگی و غیره بهم متصل اند و تغییر و تحول و اصلاحات در هر بخشی از سازمان دولت اثرات دامینویی داشته و بر بقیه اثر خواهد گذاشت . اگر رانت خواری و فساد و انحراف گریبان فقط یکی دو تا از ارگانهای دولتی را گرفته بودند می توان برای اصلاحات امیدوار بود. اما تمامی سلول های این اندام اسیب دیده و بدون عمل جراحی درد آور درمان این مریض غیر ممکن است بودند . تا زمانیکه ساختار سازمان های مخوف قرون وسطایی این دولت دست نخورده باقی بمانند هیج تغییر مثبتی را نمی توان انتظار داشت. ایشان انتظار دارند که هزاران د÷خیم مانند رادان را با سلام و صلوات بسر عقل بیاورند.زهی خیل باطل
۱۹۴۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨٨
|
از : صد صدا
عنوان : اگر خامنه ای بماند قتل های زنجیره ای رهبران جنبش وجود دارد
دوستان مبارز و دلسوز بیانیه موسوی همان پیام طوطی در قفس است که مردبازرگان برای طوطی در قفسش اورد شما ها باید بدانید موسوی کروبی خاتمی هاشمی رفسنجانی اگر سازش کنند و اوضاع ایران ارام بشود و قدرت را به دست نگیرند بلافاصله قربانیان این رژِیم ادم کش خواهند بود اگر خامنه ای در راس حکومت بماند و از رهبریت خلع نشود تمام این رهبران را می کشد مثل تمام قتل های زنجیره ای . رهبران جنبش کروبی و موسوی و خواه ناخواه هاشمی و خاتمی بسته به این موضوع هستند که باید خامنه ای نباشد چون اگر بماند دستور قتل های زنجیره ای این رهبران را صادر می کند باید خامنه ای برود .
۱۹۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|
از : حق
عنوان : چرا موسوی در بیانیه اخیر خود خواستار لغو مجازات های شکنجه و اعدام نشد؟
جنگ قدرت در بالا رژیم را دو شقه کرد و به تضعیف و سلب مشروعیت و مقبولیت آن انجامید،حال نوبت آن رسیده که شکافی هم در جنبش سبز بوجود آید و باعث تضعیف آن شود، اینکار را موسوی با این بیانیه بخوبی انجام داده است. حال باید ببینیم که آپوزیسیون و آپوزیسیون نماها چه واکنشی به بیانیه موسوی نشان خواهند داد.
واکنش اینان تکلیف ما را با آنها روشن خواهد ساخت.
امیدوارم حقوقدانان با کفایت میهن پرست ما موشکافانه این بیانیه را ارزیابی کنند و یافته های خود را صادقانه و نه مصلحت آمیز با ما دز میان بگذارند. بدون کمک آنها ما از کجا می توانیم مطمئن شویم که درک ما از مطالعه این بیانیه درست باشد؟
یک سئوالی که پس از خواندن این بیانیه برایم پیش آمده اینست که چرا موسوی در این بیانیه اش خواستار لغو مجازات های اعدام و شکنجه نشده است که همفکرانش و همه دگر اندیشان در امان باشند؟
مایلم بدانم مادران و پدران داغدار ندا ها، سهراب ها، احسان ها و ترانه ها درباره این بیانیه و موسوی اکنون چه می اندیشند؟
تظاهرات خیابانی هفت ماه اخیر افکار عمومی مردم ایران را در جهان به نمایش گذاشت. سه نوع تظاهرات برگزار شد و هر کدام بیان کننده یک سری وقایع بودند، تظاهرات میلیونی پر هزینه طیف های گوناگون جنبش سبز با تشویق موسوی و یارانش، تظاهرات چند هزار نفری اجباری پر از جوائز نقدی حکومتی و تظاهرات میلیونی در تاسوعا و عاشورا که بدون تشویق کسی و با تحدید های حکومتی بصورت میلیونی برگزار شد. از طریق این سه نوع تظاهرات برای همه معلوم شد که پایه مردمی هر یک از سه جناح چقدر است. عجیب نیست که موسوی خود از حضور میلیونی مردم در تاسوعا و عاشورا بوحشت افتاده باشد و این بیانیه را داده باشد. شاید او هم به این نتیجه رسیده باشد که جناح سوم بقدری گسترده است که به چیزی کمتر از سرنگونی کل رژیم رضایت نمی دهد. شاید او هم با سرکوب این جناح موافق است. شما چه فکر می کنید؟
چرا در بیانیه اش قوه قضاییه را زیر سئوال نبرد که طبق آن احکام صادر شده را غیر قانونی و اجرای آنها را جرم های حکومتی و قابل تعقیب قانونی اعلام نکرد؟ مطمئنا اگر در بیانیه اش خواستار لغو مجازات های شکنجه و اعدام شده بود من از او حمایت می کردم چون اطمینان خاطر پیدا می کردم که او مدافع حق زندگی برای همه است.
۱۹۴٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|
از : پ پیمان
عنوان : چند نکته کوتاه در باره اعتقادات آقای میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۷
آقای میرحسین موسوی یکی از یاران، شاگردان آیت اله خمینی و یکی از پایه گذاران جمهوری اسلامی است. ایشان به کرات گفته اند که به نظام اعتقاد دارد و در مقابل شعار برخی از مردم که معتقد به جمهوری ایرانی ( دمکرات و فدرال ) هستند پافشاری بر روی جمهوری اسلامی نه یک کلکه کم و نه یک کلمه زیاد دارند. ایشان ناکید می کنند که قانون اساسی را قبول دارند. تا اینجا اشکالی ندارد . هرکسی می تواند این اعتقاد و یا آن اعتقاد را داشته باشد. ولی سوال اینجا است، آن قانون اساسی که مبانی اش احکام اسلامی که در قرآن صراحت دارد بر اینکه این احکام از سوی اله برای بندگان آمده و برای تمام زمان ها است و لایتغیر. کلماتی چون مفسد، مرتد، مشرک، منافق، ملحد و مفسد فی الارض اسلامی و قر آنی است و هرکس مخالف اسلام و حکومت اسلامی باشد مرگش لازم و واجب است. آن قانون اساسی که ولایت فقیه را بر امت مسلمان و یا بندگان خدا ارجحیت می دهد و این ولایت فقیه می تواند فتوی دهد فلان نویسنده را بکشند، آن فقیه که کتبا"نامه می نویسد که زندانیان سیاسی را از زندان ها پاک کنید و حتی به انتقاد و پیشنهاد نایب خود که او هم فقیه است توجهی نمی کند، سپاه و لباس شخصی های اوباش را به خیابان ها می فرستد تا به قول شما مردم را با ماشین پلیس زیر بگیرند، از بالای پل ها و بام ها به پائین پرت کنند در زندان ها فجایعی به بار می آورند که برخی از نمونه های آن در زندان فاشیست های هیتلری دیده می شود و ... چگونه می توان به این قانون اساسی که دستان آدمکش ولی فقیه و بازوهای مسلح اش را باز می گذارد اعتقاد داشت.
پیشنهادات شما بخش کوچکی از خواست های به حق مردم است و مورد پشتیبانی همه مردم آزادیخواه قرار میگیرد. ولی اگر ارزیابی شما این است که در نظام جمهوری اسلامی که حاکمیتی است دینی و استبدادی مطمئن باشید که قربانی این ارزیابی غلط خواهید شد ( آقای خاتمی دوست نزدیک شما هشت سال تمام رئیس دوات بود، ارزیابی اش در پایان چیست ). من موافق این نیستم که از مردم به خواهیم که خود جوش به خیابان بیایند و یا بر بام خانه ها شعار اله و اکبر سر دهند و عزیزان خودرا قربانی نظام اسلا می کنند. نه من موافق هستم که با مردم به اشکال مختلف حرف زد . قانون اساسی را مورد مطالعه عامه مردم قرار داد و در باره آن صحبت کرد. تا در عمل مردم ببینند که می توان بر اساس این قانون اساسی که شما و برادران هم کیشتان به آن اعتقاد دارید می توان مردم حاکم بر سرنوشت خویش باشند. می توان مجلسی داشت که نمایندگان منخب آزاد آنها قدرت فائقه را داشته باشند.
آقای میر حسین موسوی حق با شما است. شما از نزدیک این برادران مسلمان را که هر روز خانواده های بسیاری را سوگوار می کنند بهتر می شناسید و شاید به همین علت باشد که تلاش می کنید با سیاست های خود آسیب های وارده به مردم را کاهش دهید.شما در مقابل برادران اسلامی هار و بی احساس یا از روی اعتقاد و یا برای حفاظت خود از امام راحل مثال می آورید. آقای میرحسین موسوی آیت له خمینی به علت دستور کشتار هزاران انسان بیگناه در زندان ها در اذهان بسیاری از مردم یک جنایتکار تاریخ است که روزی باید برای عبرت دیگران که یک روز دیگر لباس دیکتاتوری نپوشند پرونده اش از روز استقرار حکومت جمهوری اسلامی تا پایان مرگش مورد بر رسی حقوق دانان بی طرف قرار گیرد.
آقای میرحسین موسوی درگیری و مبارزه شما با جناح های هار حکومت ولی فقیه مورد حمایت است. اما دفاع شما از نظام و قانون اساسی اش قابل حمایت نیست.
نکته دیگری که می بایستی به شما و دوستانتان تذکر داده شود این است که بحران همه جانبه ای که نظام با آن روبرواست صرفا" به خاطر حکومت احمدی نژاد و یا به قول شما دولت کودتا نیست . این بحران دیر یازود یقه همه دست اندکاران حکومت گران حاگمیت اسلامی را می گرفت . این بحران ریشه در ساختار نظام اسلامی دارد که با جهان امروز تطابقی ندارد. تقلب در انتخابات نقطه عطفی برای بروز بحران های شدید تر بود. اگر می خواهید در کنار مردم از حقوق آنها و خودتان دفاع کنید شعار رفراندوم قانون اساسی و رفراندو م نوع حکومت را به پیش بکشید .
۱۹۴٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|
از : nam eh
عنوان : مجوز راهپیمایی توبه
ایمیل بینندگان
اقای جنتی امام جمعه محترم تهران ما ۷۰ میلیون ایرانی مخالف شما تصمیم گرفته ایم توبه کنیم به ما مجوز یک راهپیمایی توبه بدهید تا در خیابان ها بیاییم و بگوئیم توبه توبه توبه . ایا به ما برای توبه کردن مجوز راهپیمایی می دهید ؟ ما جنبش سبز تصمیم داریم در یک راهیمایی ۷۰ میلیونی در سرتاسر ایران توبه کنیم و ال توبه بگوئیم ایا با مجوز این راهپیمایی مسالمت امیز موافقت می کنید ؟؟
لینک زیر،سیرک نماز جمعه:آخوند جنتی :وحدت با اینها معنی ندارد،یا توبه یا مجازات
http://iranbbb.org/۵۷۸۰۱.htm
۱۹۴٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|
از : hartopourty
عنوان : شکستی دیگر برای افراط و تفریط.کاش مثل سحابی و بهنود و گنجی و جمشید طاهری و رضا فانی این کار را با شجاعت بر اساس پایبندی به جنبش عدم خشونت انجام میداد
من نمی دانم چرا ما ایرانیها اولش بدون محاسبه تند میرویم و هارت و پورت می کنیم بعدش که به مانع برخوردیم تسلیم می شویم آنهم نه متواضعانه بلکه با داد و هوار و شهادت طلبی و ۰۰۰۰ جام زهر سر می کشیم۰
موسوی هم از اولش مشخص بود که تا کجا پیش خواهد رفت منتهی بعضی اپوزیسیون بیخودی بزرگش کردند
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic۲/more/۲۰۴۵۱/
http://masoudbehnoud.com/۲۰۰۹/۱۲/blog-post_۲۷.html
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/۲۰۴۱۶/
۱۹۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|
از : ممرداد تیر
عنوان : تظاهرات بعدی در راه است
در زمان شاه هم نخست وزیر را عوض کردند وزرا را عوض کردند و اعلامیه پشت اعلامیه ... جمهوری اسلامی به اخر خط رسیده و مردم ایران شمشیر از رو بسته اند و یک گام عقب نشینی نکرده و نخواهند کرد . جمهوری اسلامی بهتر است به فکر سطل های اشغالی نو باشد چون تظاهرکننده ها برای تظاهرات بعدی برای اتش زدنشان احتیاج دارند تا با دود این سطل ها جلوی گاز اشک اور دشمن را بگیرند
۱۹۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|
از : پویا ت
عنوان : بیانیه
این دوستانی که معتقدند موسوی بیانیه تندی نداده لطفا جواب بدهند که وی چگونه بتواند صف جدای خود را از شما بهتر بیان بکند؟ نه شما در کنار وی هستید نه وی نماینده نظرات شماست. مردم در ایران طی این ۳۰ سال قدم به قدم تغییر کرده و می کنند. کوبیدن اب گذشته ها در هاون دردی را دوا نمی کند.
۱۹۴۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|