یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سکوتی به بلندی فریاد - دکتر رویا طلوعی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : احمد شوقی

عنوان : نژاد پرستی دکترها
جریان کورد متاسفانه به جریانی نژاد پرستانه تبدیل شده که میتواند بخش مهمی از خاور میانه را در جنگ فرو برد. خانم دکتر اگر پزشگ باشند حقوق فقط مردم کورد را در نظر دارد بدون توجه به اینکه در ایران مردمی بنام شیرازی و یا کرمانی و یا یزدی زندگی میکنند.من باور ندارم که شما مدافع حقوق بشر هستید .حقوق بشر شما فقط در چهار چوب فکری خودتان و گشور یکه هنوز بوجود نیامده تعریف میشود.دشمنان واقعی مردم کورد همین روشنفکران کورد هستند که متجاوز از نیم قرن است که جوانان کورد را به جنگ دولتهای ایران ترکیه و عراق میفرستند.تا کنون بیش از صد ها هزار کورد در ایران و ترکیه و چند صد هزار نیروی نظامی در ایران و ترکیه زندگی خود را از دست داده اند و قدرتمداران کورد از این گشتار خسته بنظر نمیرسند.جدائی بخش هائی از ایران و ترکیه و بوجود امدن دولت کورد فقط میتواند از یک جنگ طولانی انهم در صورت پیروزی بوجود اید .بهترین راه خل شرکت در انتخابات ازاد و زندگی در یک دمکراسی پایدار است.هرگونه ادعای ارضی داشتن
منجر به جنگ و عقب افتادن استقرار دمکراسی خواهد بود.
۱۹٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : بکوشیم هزینه سرنگونی رژیم را کم نگه داریم
جناب شافعه وتری صحبت شما از جنبه بررسی تاریخی ممکن است درست باشد، اما واقعیت این است که در کردستان ایران عاشورا حداقل در زمان پهلوی مهم نبوده است و مردم مراسمی برگزار نمیکردند. آنزمان که آزادی دین و مذهب وجود داشت اما گذشت. بعد از انقلاب شاید در برخی شهرهای کردستان تبلیغات و برنامه های نمایشی کم رونقی از جانب حکومت در زمان عاشورا برگزار میشد. چنانکه خانم طلوعی میفرمایند با عاشورا نمیتوان کردها را به خیابان کشاند.
اما خانم طلوعی عزیز فراموش نکنیم که مردم الان دارند از همه فرصتهای ممکن برای "به خیابان امدن بدون مجوز" در ایران استفاده میکنند که عاشورا هم یکی از آنها بود. ایا اگر در این شرایط بتوان از رویدادی پنجاه درصد شهرها به جای صددر صد آنها را بسیج کرد باید نادیده گرفت؟ با توجه به اینکه بدون شک با توجه به بافت تکثر قومی تهران حتما بخشی از هوطنان کرد، ترک، عرب، ترکمن و غیره هم در آن شرکت داشتند. چون این نه برای سینه زدن برای امام حسین بلکه استفاده ابزاری مردم از عاشورا بود. دیدیم که حتی در همین روز هم کلی جان باختند و یا مورد شدیدترین ضرب و شتمها و شکنجه و دستگیری قرار گرفتند. در این شرایط هنوز بدون داشتن مجوز با هر بهانه دیگری به خیابان آمدن هزینه خیلی خیلی بالایی دارد و ما نباید انتظار از جان گذشتگی بیش از حد از مردم ایران در هر کجا که هستند را داشته باشیم . شما بعنوان فعال سیاسی روشنفکر و تاثیر گذار اساسا مسئولید مردم را نه تنها تشویق به کارهای پر هزینه تر نکرده بلکه هرچه ممکن است کم هزینه تر بفرمایید. مسلما روز قتل رهبران کرد ایران یکی از دردناکترین و مهمترین روزهای تاریخ ایران هست و خواهد ماند. اما قبول بفرمایید که در مقابل چنین رژیم خونخواری توصیه به مردم برای تظاهرات حتی در خود کردستان در این روز کار عاقلانه ای نیست. اکنون سالروز انقلاب بهمن برای همه اقوام ایرانی موقعیت قابل پیش بینی بعدی با هزینه نسبتا کم تری برای اعتراض همگانی است چون مجوز نمیخواهد.
۱۹۶۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨       

    از : شافعه وتری

عنوان : اتفاق نظر شیعه و سنّی در مورد ماهیت عاشورا
در رابطه با پیام وقیام امام حسین در میان شیعه و سنّی افتراق نظری وجود ندارد .حتّی بسیاری از آزادی خواهان غیر مذهبی که با نهضت کربلا آشنائی دارند آن را به عنوان سمبلی از عدم تسلیم در برابر ظالم تا دندان مسلّح،می شناسند. در کتاب تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز ترجمه کیخسرو کشاورزی (صفحه ی ۲۴۹) آمده است که تقسیم بندی شیعه و سنّی به مفهومی که امروز مطرح است در سده ی ۱۶ یعنی هزار سال پس از جنبش حضرت حسین بوجود آمد. به این صورت که پادشاهان صفوی خود را جانشینان امام دوازدهم غایب، معرّفی کردند!
واقعه ی کربلا تنها یک حادثه‍ی تأثّرانگیزنبود بلکه حرکتی شجاعانه برای رسوا سازی مدّعیان "حق" و اثبات ناحقّی آنها بود. یزید نیزمانند ولی فقیه های این زمانه، حتّی پس از به خاک وخون کشیدن عدالت خواهان، شرم نکرد بلکه با وقاحت آنهمه دژخیمی و جلّادی خودرا به اسم" الله" گذاشت. او به زینب گفت: کار خدا را با قومت چه دیدی؟ یزید حتّی آیه‍ی قرآن خواند و با استناد به قرآن حضرت زینب را تحقیرکرد.
"بگو ، بار خدایا ای پادشاه ملک هستی، تو هرکه را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که بخواهی بگیری و به هرکه خواهی عزّت و اقتدار بخشی و هرکه را خواهی خوار گردانی هر نیکو ئی و خیر به دست تست وتنها تو برهمه چیز توانائی. (آل عمران/۲۶)"
در مقابل، حضرت زینب آگاه تر از آن بود که در قالب زمان خودش محصور شود و از اینکه سر برادرش به شمشیر اسلام بر نیزه شده است قلبش به تنگ و زبانش عاجز شود بلکه کاملاً برعکس با همان قرآن، از همان سوره، یزید را در دربار خودش یعنی در زمین حریف، رسوا کرد. زینب که سخنگوی زبانهای بریده بود، پاسخ داد در کار خدا جز زیبائی ندیدم. همانا کسانی که به آیات خدا کافر شوند و پیامبران را بیگناه و بنا حق بکشند وآن مردمی که خلق را به عدل و درستی میخوانند را به قتل رسانند را به عذاب سخت دردناک بشارت ده. (آل عمران/۲۱)
اینگونه بود که فرقه ی ولایت وقیح از همان ۱۴۰۰ سال پیش در روز عاشورا به رسوائی تاریخی و رسوائی برگشت ناپذیری رسید و هنوز که هنوز است مردمان از آن الگو میگیرند.
۱۹۶۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨       

    از : Rauf Reissi

عنوان : چه زیباست همبستگی هم در عمل وهم در حرف بشرط اینگه از خود محوری ها اجتناب کرد
درود به شما
شما در مقاله تان بعنوان یک گردومنهم بعنوان یک ترک اذری تشنه ازادی و من یقین
دارم که برای ازادی انسانها در تلاش هستید من با شما کاملا هم موافق هستم که
بایستی به ملیت ها توجه بیشتری داده شود تا اینکه جنبش ملی پیش برود وچاره دردمان در گرو همبستگی هست وبس وچنانکه اقای کاخساز در مقاله زیبای خودش بطور خلاصه بیان کرده است من بشما دراین راه مقدس ارزوی موفقیت دارم پیروز باشید
۱۹۵۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨       

    از : هادی صوفی زاده‌

عنوان : سکوتها متفاوتند
خانم طلوعی عزیز!
نکاتی را که‌ شما بیان نموده‌اید، حقیقت است و نوشتن چند سطر زیر تنها اضافاتی بر مطلب شما می باشد وآنهم اینکه‌
قبل ازهرچیز مایلم درهمسویی با نظرات شما ظنز گونه‌ با اوضاع جاری و پێچیدگی جامعه‌ ایران ایران شروع نمایم که‌ گویند دوهمکلاسی بوده‌ بعدازبیست و پنچ سال همدیگررا می بینند و هرکدام ازگذشته‌ خود برای دیگری تعریف می نماید. اولی به‌سادگی ازکنار آن می گذرد و می گوید بعداز کلاس پنجم ترک تحصیل نمودم و بعنوان آبدارچی مدرسه‌ کار می کنم ودیگه‌ هیچ. رفیقش با ‌ آب وتابی گذشته‌ خودرا به‌ رخ ایشان می کشد و می گوید بعدازاینکه درمدرسه‌ از هم جدا شدیم ادامه‌ تحصیل دادم، مقاطع دیپلم ، لیسانس و دکترا وفوق دکترا را به‌اتمام رساندم، بعدا" کار طبابت وزندگی و سرمایه‌گذاری و ووو. رفیقش بعداز لیست مراحل طی شده‌ می پرسد دیگه‌ چی؟ درانتها می گوید دیگه‌ هیچ. ایشون هم درپاسخ می گوید من بیست وپنچ سال پیش به‌ هیچ شما رسیدم. درواقع ما هم بیست وپنچ سال پیش به‌ ماهیت نظام فعلی پی بردیم، بیست وپنچ سال پیش زندانیان ما مورد تجاوز قرار دادند، بیست وپنچ سال پیش جوانان ونخبگان ما را اعدام دسته‌ جمعی نمودند، بیست وپنچ سال پیش جامعه‌ کردستان را ویران نمودند وبه‌ پل پیروزی خودشان تبدیل نمودند، اما ازآن دوران تاکنون نه‌ اینکه‌ هیچ گوش شنوایی نبود بلکه‌ برخی از اصلاح طلبان امروز همکار آنان و در جنایتها سهیم بودند. سخت ترین دوران سکوت نیروهای به‌ اصلاح آزادیخواه‌ وچپ در مقابل جناتایت انجام شده‌ درکردستان و توجیه‌ آن با اینکه‌ کردها تجزیه‌ طلب هستند.!!!
مشکل جنبش موردنظرعدم همگامی نقاط مهم ایران مثل یزد، زادگاه‌ خاتمی، کرمان، زادگاه‌ رفسنجانی، لرستان زادگاه‌ کروبی، می باشد. برای علت وچرایی سکوتها نیاز به‌ بازخوانی جامعه‌ ایران ودرک همچون جامعه‌ای دارد که‌ بررسی تمام ابعاد آن هدف فعلی این توضیح کوتاه‌ نمی باشد، اما اگر به‌ تاریخ ایران مراجعه‌ نمائیم، ایرانشناسان ایران را به‌ دوبخش جنوبی غرق در مذهب وافکار ارتجاعی و شمال با گرایشات آزادیخواهانه‌ تعریف نموده‌اند. ( ایران بین دوانقلاب، نوشته‌ ایروان آبراهامیان ) پراکندگی اعتراضات و سنگینی آن تنها در تهران وشیراز و سکوت مردم مناطق جنوبی وصنعتی اراک، اصفهان، مشهد، کاشان، کرمان، یزد، قم، وبرخی شهرهای مهم ناشی از دیدگاه‌ تاریخی فوق و منافع مشترک آنان با ـ مناطقی که‌ دررژیم گذشته‌ بیشترین ضربه‌ را به‌ حاکمیت واردنمودند ـ روحانیون گره‌ خورده‌است. آقای احمدی نژاد بارها اعلام داشته‌ که‌ تهرانیها نورچشمی نیستند که‌ همه‌ چیز در خدمت آنان باشد. جالب وجای گمان اینکه‌ اکثر نمایندگان تهران ازطیف اصولگرا می باشند اما مبارزه‌علیه‌ حاکمیت دراین مدت بردوش آنان بوده‌است که‌ این خود نیز تناقضی عظیم و از تقلب در انتخابات مجلس نیز حکایت دارد که‌ متاسفانه‌ تاکنون به‌بحث گذاشته‌ نشده‌است.
نکته‌ای که‌ درمطلب شما سکوت حاشیه‌ ایران عنوان نموده‌اید با سکوت شهرهای مرکزی فرق دارد چراکه‌ دراین حاشیه‌ آذریها هستند تجربه‌ انقلاب ۵۷ رادارند تجربه‌ انقلاب مشروطه‌ را دارند، مگر ستار خان آنان در تهران کشته‌ نشد؟ مگر استاندار حکومت رضا شاه‌ آنان را ترک خر صدا نمی زد؟ این نکته‌ بسیار مهم است که‌ آقای عبدالله‌ رمضان زاده‌ چند سال گذشته‌ به‌ زبان آورد و اعلام نمودکه‌ اگر بهانه‌ دولت برای بی توجهی به‌وضعیت‌ اقتصادی کردستان جنگ وناامنی است، علت اینکه‌ آذربایجان در دوران رژیم سابق به‌ لحاظ توسعه‌ اقتصادی رتبه‌ سوم را داشته‌ ودرآن زمان کرمان رتبه‌ چهاردهم را داشته‌ اما دردوران فعلی کرمان رتبه‌ سوم و آذربایجان رتبه‌ پانزدهم را داراست. آیا این ریشه‌ در مسائل ملی ندارد؟ آیا جای سوال نیست که‌ بهنگام زلزله‌ بم آقای خامنه‌ای چند مرتبه‌ به‌ آنجا سفر نمود درحالیکه‌ همین اتفاقات در نقاط دیگر ایران منجمله‌ آدربایجان رخ داده‌ اما مقامات رده‌ پایین نیز بی توجه‌ بوده‌اند. آیا عربها تحقیرات محمد علی ابطحی را فراموش نموده‌اند.
درخاتمه‌ بازهم اگر آقای خاتمی که‌ رای کردها را هم با خود داشت دردوران تصدی خود به‌ رای مردم احترام می گذاشت شاید هزینه‌های امروز رانداشتیم، چرا که‌ درآن دوران نه‌ خامنه‌ای دارای قدرت لجام گسیخته‌ امروز بود ودرضمن خارج از رای مردمی نهاد قانون گذاری نیز درپشت سر خاتمی بودند. ترس ایشان ازچه‌ بود مشخص نیست تنها اینکه‌ هردوطیف به‌ هم علاقه‌ داشتند.
۱۹۵۷۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست