از : فرخ ندامی
عنوان : چشمان ما باز است
نوشته اند" ضمن حمایت از مطالبات بیانیه هفدهم آقای موسوی ..." و نه "حمایت از بیانیه هفدهم آقای موسوی " . راه کوچکی را باز گداشته اند برای زیگزاک زدن آینده .
۲۰۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : زمانپور
عنوان : بازار بیانیه ها
این روزها بازار بیانیه نویسی و امضا جمع کنی داغ است . روشنفکران دینی، روشنفکران بی دین، روشنفکران سکولار، روشنفکران لائیک، روشنفکران نیمه لائیک، روشنفکران جمهوریخواه، روشنفکران سلطنت طلب،روشنفکران......
بشتابید روشنفکران عزیز و تا تنور داغ است "مهر مستقل" خود را بر جنبش بکوبید !! حالا این یکی از همه جالب تر است: آقایان دوستدار، سرکوهی و معروفی در کنار آقای شهریار آهی !!!!
۲۰۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : فردا
عنوان : سکولارهای براستی فرا گروهی
والله ما از بس بیانیه این روزها دیدیم دیگه گوه گیجه گرفتیم. من فکر کنم این روشنفکران ما که چرتشان پریده و سی سال داشتند در غار اصحاب کهف چرت میزدند حالا هی دارن از هم رو کم کنی میکنند. چندی پیش پشتیبانان سکولار جنبش سبز بیانیه دادند و تلویحا اتحاد جمهوری خواهان سوم را اعلام موجودیت کردند و به امضا جمع کنی پرداختند. الان هم یک صفحه ای درست کرده اند که از خر تو خری دست کمی از بیانیه شان ندارد. نه امضا ها نظمی دارد و نه مقاله ها. این بیانیه ایندفعه ای به یک خلاصه بی مزه از منشور هشتاد و یک شبیه است و با اینکه خیلی کمی کثری داره منشور یا اعلام موجودیت کسی یا گروهی نیست. میخواد به بیانیه دهندگان قبلی احتمالا همین پشتیبانان سکولار جنبش سبز بگه بابا تند نرید و تعیین تکلیف برای ملت ایران نکنید. مردم ایران هر سیستمی بخواهند باید خودشان در چهارچوب یک انتخابات آزاد بدون قیم و واسطه اعلام کنند حال چه جمهوری موسوی پسند، چه جمهوری سکولار، چه جمهوری آب نبات، چه پادشاهی مشروطه، چه هرچ هرکی میخواد اسمشو بگذاره منتهی بر اساس دموکراسی و منشور حقوق بشر. جوهر این بیانیه علاوه بر این تاکید بنظر من تلاشی برای کوچک کردن مخرج مشترک نیروهایی است که دم از دموکراسی میزنند، چه گروههای سیاسی، چه انجمن ها و ان جی او ها و تشکلات صنفی، جنسی،قومی و غیره است برای اینکه حداکثر نیروهای ممکن بر اساس این حداقل که همانا دموکراسی و منشور حقوق بشر باشد در آن گرد هم بیایند. این بیانیه بنظر من گذشته از کمی و کاستی هایش پیامی دارد که بنظر من آینه وضعیت روانی اگر نگوییم اکثریت ما، چون آماری نداریم، اما بدون شک بسیاری از فعالان سیاسی میباشد. منظورم صحنه گردانان خود خواسته این یا آن گروه نیست بلکه آنهایی است که بعضا مثل خود من در زمره بدنه فرو ریخته سازمانهای چپ و راست میباشند و یا هرگز زیر لوای تشکیلاتی نبوده اند.آنهایی که خسته از بی عرضگی و خود فرا افکنی رهبران غیر صادق و از خود متشکر و دعواهای زرگری نعمتی و شعار های تکراری آنها هستند، آنهایی که امروز فقط خواهان آشتی ملی و همگرایی برای سرنگونی و نابودی این حکومت قرون وسطایی ضد ایرانی که هر روز مال و جان و تمامیت ارضی ما را دستمایه عقده های کور خود قرار داده هستند. آنهایی که میدانند این فرصت طلایی یعنی رستاخیز مردم شریف ایران را که از جان و مال و هستی خود مایه گذاشته و به خیابانها آمده اند نباید از دست داد، نباید دستمایه عقده گشایی این یا آن گروه سیاسی و جنگ های بچه گانه آنها با هم قرار داد. آنهایی که از استبداد دینی خسته شده اند و سرنگونی قطعی و نه ظاهری آن در لواهای دیگر را میخواهند.
خوب دیگه دارم بدجوری میرم تو حال، اشکم در اومد. این بیانیه استثنائا امضا جمع نکرده بلکه نظر چند روشنفکر را در مورد روند سیاسی این روزه بیان کرده و پیامی مهم دارد، پیام آشتی ملی. ای کاش دنبال این کار گرفته شود. اگرچه این اشخاص بجز یکی دونفر بقیه روشنفکر و نویسنده اند تا فعال سیاسی اما از صمیم قلب آرزو میکنم کارشان بگیرد....
۲۰۵۴۰ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : ما پیروزیم
از آن جهت که اندیشمندان ما سرانجام از دنیای انتزاعی بیرون آمده و در دنیای واقعی ***به سوی*** اهداف عالی (و با ارایه نقشه راه) گام بر می دارند. همین
۲۰۵۱۹ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : حافظه تاریخ
عنوان : مصلحت اندیشی که بکجراه خواهدرفت
بیانیه حامل نوشدارو نیست،بلکه بیشتر در جهت تفسیر نظریات حامیان گوناگون«جنبش سبز» نگاشته شده است.حمایت بیدریغ شما امضاء کنندگان بایستی از خواستهای مردم که در شعارهایشان متبلور و منعکس است، باشد و نه از انتشار جمع بندی محتاطانه که حاصل زدوبندهای پشت پرده برای حفظ نظام استبدادی حاکم صورت میگیرد، نه از کسانیکه جلوی صف قرار دارند و احتمالآ قادر بانحراف کشاندن جنبش ضد استبدادی دوران اخیر باشد.خمینی پایه گزار این سیستم اززمره کسانی بود که ماهرانه خودرا جلوی صف رساند و احتیاجی بتوضیحی راجع بانحراف وحشتناکی که در انقلاب صورت گرفت در اینجانیست.اگرحمایتها از خواستهای انقلاب ۵۷ میشد و نه از خمینی و انصارش، مطمینآ وضعیت اجتماعی،سیاسی،حقوقی،اقتصادی و...گونه دیگربود.حاکمیت مردم در تقارون با ولایت فقیه است. حمایت بیدریغ از نظام جمهوری اسلامی بهر فرمش واز خلافت ولایت فقیه ای بهرنوعش با ارزشهای انسانی و ماهیت اصلی خواستهای مردم ایران در تضاد کامل قرار دارد.
۲۰۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : ب. بی نیاز داریوش
عنوان : آکسیونیسم بیانیه گرایی
هموطنان عزیز
من نمیدانم چرا ما «روشنفکران» (البته بنده هم جزو همین «نخبگان» هستم) این قدر عجول هستیم. تصورمان بر آن است که اگر بیانیه صادر نکنیم، از غافله عقب میمانیم یا جنبش عمومی مردم ایران (که همه دوست دارند آن را سبز بنامند) خسارات جبران ناپذیری را متحمل خواهد شد. الان ما دچار یک آکسیونیسم بیانیهای شدهایم. بدون مشورت، بدون تعمق در مفاد آن و بدون وسواس به خرج دادن، یک بیانیه مینویسم و از دوستان نزدیک خودمان میخواهیم زیر آن را امضا کنند. آخر مگر بیانیه نوشتن، مُد لباس است که هر طراحی به طور مستقل آن را به بازار عرضه کند؟ البته حتماً ایراد خواهد گرفته شد که «دموکراسی یعنی همین، یعنی هر کس که خواست میتواند نظراتش را بیان کند!» البته من هم با بیان نظرات موافق هستم ولی من هم نظر میدهم که این نوع را فقط تحت عنوان آکسیونیسم ارزیابی میکنم. در این بیانیه هیچ نوع اشارهای به حقوق اقلیتها نشده است، گویا ملت ایران یک ملت یکپارچه و همگن است! حداقل در بیانیه «پشتیبانان سکولار جنبش سبز» محض رضای خدا یک اشاره مختصر برای خالی نبودن عریضه به این معضل شده بود.
شاد و تندرست باشید
۲۰۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : تمجید //
عنوان : هشدار
جمهوری اسلامی برای هائیتی های زلزله زده اسلحه و مهمات می فرستد باید امریکایی ها از بسته های کمکی ایران به هائیتی جلوگیری کنند چون در میان این بسته ها مهمات جنگی برای برخورد با نظامیان امریکایی هست تا با امریکایی ها در هائیتی بجنگند.
۲۰۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : پ پیمان
عنوان : نکاتی در باره " جنبش سبز مردم ایران" و بیانیه مشترک ...
دوستان عزیز سکولار و دمکرات امضا کننده بیانیه ...
شما به درستی اعلام می کنید که " راه خروج از این ظلمت ، تعیین تکلیف مردم با استبدادموجود ... است و ..."
شما به درستی اعلام می کنیدکه " حکومت دینی، برای حفظ خود ، میان مناسبات آزاد مردم با یکدیگر از یکسو و با جهان خارج از سوی دیگر، پرده ای ظلمانی می کشد"و ...
شما به درستی اعلام می کنید که " دل بستن به اصلاح در چارچوب نظام خود کامه ی ولایت مطلقه فقیه، که در قانون اساسی کنونی به رسمیت یافته است، دور از واقع بینی و نادیده گرفتن خواست های ریشه دار مردمی است ... "
اما تناقضاتی در بیانیه مشاهده می شود که موجب آن می شود تا از پشتیبانان این بیانیه کاهش دهد. من تلاش می کنم که برخی از این تناقضات و ناروشنی هارا فهرست وار ذکر کنم :
۱- تعریف و برداشت از جنبش سبز
میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۱ خود برای "نهضت سبز" تعاریف زیر را ارائه می دهد:
الف - " نهضت سبز" هدف خود می داند که مردم را درباره اسلامی بودن جنبش آگاه کند تا آنان تصور نکنند " احساسات منفی انباشته شده در ضمریشان متوجه دین است "
ب - هدف نهضت سبز این است که " تکاپوی مردم در چارچوب نظام باقی بماندو در دام ساختار شکنی های خطرناک نیفتد".
ج - در نهضت سبزی که آغاز شده است ... ما خواسته های بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را می خواهیم.
د- " ما در راهی که خداوندپیش رویمان قرار داده است ، از نماد سبز استفاده کرده ایم تا پرچم دلبستگی به اسلامی باشدکه اهل بیت پیامبر آموزگاران آن بوده اند."
در سخنرانی ها و بیانیه های دیگرشان صراحتا" رنگ سبز را به اسلام و امام سوم شیعیان حسین ابن علی دانسته و مقصود روشنی را از نهضت سبز اعلام میدارند.
حال سوال اینجا است که آیا همه جنبش ترقیخواهانه ی مردم ایران نهضت سبز امام حسین و یا اسلام است و یا اینکه نهضت سبز میر حسین موسوی و شرکا بخشی از جنبش دمکراتیک و ترقیخواهانه مردم ایران و آن هم بخش محافظه کار و سازشکار جنبش است؟
درست است که شما نام جنبش سبز مردم ایران را بجای نهضت سبز بکار می برید به این معنی که در ایران یک جنبش سبز مردم ایران وجود دارد و یک " نهضت سبز" متعلق به اهل بیت . که خود را از نوادگان و فرزندان بلافصل پیامبر اسلام و حسین ابن علی سومین امام شیعیان می نامند. آیا واقعیت این چنین است؟
حمایت بیدریغ شما از جنبش عمومی و دمکراتی مردم ایران قابل ستایش است ولی حمایت بیدریغ شما از جنبش سبز ( اگر منظور نهضت سبز میرحسین موسوی باشد ) سوال برانگیز است.
نکته دیگر اینکه شما به درستی اعلام می دارید که:
" دل بستن به اصلاح در چهار چوب نظام خود کامه ی ولایت مطلقه ی فقیه ... دور از واقع بینی و ... است "
بنظر شما اگر نظام جمهوری اسلامی باشد بدون ولایت فقیه و یا یا ولایت فقیه عادل و یا شورای فقها ، آن وقت اصلاحات امکان پذیر است؟
بنظر من شاید بهتر بود که نظام استبداد دینی را زیر سوال می بردید و مخالفت خود را با نظام جمهوری اسلامی بیان می داشتید و عدم امکان اصلاحات را در حکومت دینی تاکید می کردی. این نکته را از این نظر بیان می کنم چون هستند جریانات اسلامی که برخا" عبا و ردای دمکراسی به تن کرده و حکومت اسلامی بدون فقیه را در شیپورهای گوش خراش خود می نوایند.
مخالفت با حکومت دینی و نشانه رفتن به قلب آن یعنی به قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر اساس احکام اسلامی نوشته شده می بایستی پافشاری شود. من با حکومت اسلامی که حکومتی است الهی و با احکام بردگی و بندگی مخالفم چه ولایت فقیه عادل حکمران آن باشد و چه ولایت فقیه مستبد و یا اصلا" بدون ولی فقیه باشد.
در پایان شما نوسندگان و امضا کنندگان اشاره درستی می کنید که :
" راه خروج از این ظلمت و من اضافه می کنم ( رهائی از این فاجعه بزرگ در تاریخ مردم ایران)...در انتخاباتی آزادو نظارت شده ... بر پائی نظامی مبتنی بر جدائی نهاد حکومت ااز نهاد دین...تفکیک قوای ... با آرای آزادانه ی مردم ایران ..."
جملات بالا دقیقا" راه رهائی مردم را از یوغ نظام استبداد دینی نشان می دهد و بسیج جنبش های دمکراتیک اقشار و طبقات مردم ایران دور از هرگونه تبعیض قومیت، جنسیت ، گرایش سیاسی و دینی برای انتخابات آزاد و تدوین قانون اساسی در چارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر دستا وردهای مدنی و ترقیخواهانه ضرورت این مرحله از مبارزات مردم ایران است و در این راستا از پشتیبانی تمامی مردم آزادیخواه جهان و سازمان های غیر وابسته و ترقیخواه جهان بهره مند هستیم.
پیروزی با همه درد و رنج هایش از آن مردم است
۲۰۵۱۱ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨٨
|
از : Agha jan Agha jan
عنوان : بدبخت آن قومی
بدبخت آن قومی که مردمش هر ۱۵-۲۰ نفر، هر هفته بیانیه و اعلامیه صادر کُند.
از پیشرفت میل به پس رفت کردم -- خاکم به سر، ترقی معکوس کردم.
۲۰۵۱۰ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨٨
|